به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محمد غفورینژاد، استاد دانشگاه ادیان و مذاهب، 22 آبان در نشست علمی «مهدویتنگاری در قرون اولیه» با بیان اینکه مسائل کلامی به دو دسته عقلی و نقلی تقسیم میشوند، گفت: مهدویت از مسائل نقلی است؛ هرچند متفکران امامی از زاویه عقلی به آن پرداختهاند و نظریاتی را ارائه کردهاند که میتوان به نگاه عقلی و جامعهشناسی مرحوم شهید صدر اشاره کرد و نقلی بودن پرداختن به آن را ضروری میکند.
وی افزود: آثار قدیمی درباره مهدویت نوشته شده است؛ از جمله الغیبه نعمانی مشهور به ابن ابی زینب و کاتب نعمانی که از شاگردان کلینی و راویان ایشان بود، زیرا کلینی دو راوی دارد که نعمانی و صفوانی بود. این کتاب در دسترس است. دومین اثر موجود از کمالالدین شیخ صدوق در قرن چهارم و بعد از نعمانی است. انگیزه اصلی او از نگارش این اثر، پرداختن به غیبت بود.
غفورینژاد با بیان اینکه الغیبه اثر مرحوم شیخ طوسی درباره مهدویتنگاری در قرن 5 است، افزود: با توجه به اینکه ماهیت مباحث مهدوی نقلیاند و با کهنترین آثار از سه نفر است که اسامی آنها ذکر شد. فاصله زمانی این بزرگواران با عصر ظهور باعث ایجاد خلأ معرفتی شد. روایات ظهور از پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) به عصر صادقین(ع) و در نهایت به امام عسگری(ع) و دوره غیبت صغری و کبری میرسد، لذا بین شروع غیبت و نوشتن این آثار حداقل 100 سال فاصله وجود دارد.
وی ادامه داد: با توجه به اینکه بیشترین روایات غیبت، در عصر پیامبر(ص) تا صادقین نقل شده، اگر این فاصله را لحاظ کنیم، به 200 سال خواهد رسید و سؤال این است که نعمانی این فاصله 200 ساله را از چه طریقی پر کرده است؟ اهل سنت میگویند که شیعه امامت را تا امام یازدهم ادامه داد و چون این امام فرزندی نداشت، شیعیان اندیشه غیبت را جعل کردند تا از یافتن امام بعدی و مسائل مرتبط با او بپرهیزند. برای پاسخ به این شبهه باید اندیشه مهدویت را از عصر حضور تا اولین نگاشتههای مهدوی دنبال کنیم.
غفورینژاد با بیان اینکه در فاصله عصر حضور و نوشتن این آثار شخصیتهای واسطه متعددی داشتهایم که میتوانستند شبهه را رفع کنند، تصریح کرد: شناخت این شخصیتها و تألیفات آنان یک مهارت است و برای دستیابی به این افراد و تألیفات یکسری منابع مانند اجازات و منابع فهرستی در اختیار ما قرار دارد. در گذشته اگر عالمی کتاب حدیثی مینوشت، به تعدادی از شاگردانش اجازه نقل میداد؛ یعنی این شاگرد در سطحی از فهم بود که میتوانست پیام را به نسل بعد منتقل و از روی نسخه استاد، استنساخ کند.
وی افزود: مرحوم ابوغالب زراری از خاندان زراره از صحابی امام باقر و امام صادق(ع) نوهای داشت که به او اجازه نقل حدیث داد و گفت که بدان من از فلان شیخ و فلان استاد استادانم، فلان کتاب را اجازه نقل دارم و این سند بسیار مهمی است. تألیفات بزرگان و اصحاب امام باقر(ع) و صادق(ع) و ائمه بعدی در قرون دوم و سوم از بین رفته است و از طریق همین اجازات و منابع فهرستی میتوانیم به نام کتاب و نویسنده و کلیاتی از آن پی ببریم که اجازه ابوغالب از این دست است.
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب گفت: امروزه دو کتاب فهرستی مهم، رجال یا همان فهرستنگاری نجاشی و شیخ طوسی، را در دست داریم. البته نام رجال برای کتاب نجاشی درست نیست، زیرا این کتاب فهرست مؤلفان و تألیفات شیعه را دربردارد. او به ترتیب حروف الفبا نام بزرگان شیعه را که تألیفاتی داشتند آورده است. فهرست دیگر از مرحوم شیخ طوسی است که همدرس و از شاگردان مفید بودند. بنابراین راه دستیابی به مهدویتنگاریهای قرون دوم و سوم در منابع فهرستی و اجازات است و محقق مهدویت باید با این منابع آشنا باشد. معالم العلمای ابن شهرآشوب هم یک قرن بعد از شیخ طوسی و به عنوان تکمله بر آن نوشته شده است.
رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب مشهد با بیان اینکه برای تحقیق در مورد مباحث مهدوی باید به آثاری چون الملاهم، الغیبه و الرجعه مراجعه کنیم، اظهار کرد: الملاهم به تشریح پیشبینیهای آینده در بحث مهدویت پرداخته است؛ الغیبه به غیبت میپردازد و از جمله به دو غیبت صغری و کبری اشاره میکند. جالب اینکه این پیشگویی پیامبر و ائمه از سوی برخی افراد جاهل، به عنوان شبهه مطرح میشود، در حالی که پیشگویی پیامبر و ائمه(ع) از معجزات است، زیرا بعد از 200 سال از پیشگویی پیامبر غیبت رخ داد. عناوین الرجعه هم به این موضوع اشاره دارد که خوبان و افراد بد در این دوره به دنیا بازخواهند گشت و نیکان به حکومت رسیده و افراد بد در همین دنیا به سزای بد اعمالشان میرسند. البته رجعت در معنای رجعت امام زمان(عج) از غیبت به کار رفته است. امام عصر که به پس پرده غیبت رفتهاند روزی ظهور خواهند کرد و در برخی روایات رجعت به این معناست.
وی با طرح این پرسش که آیا میتوانیم به منابع مفقود قدیمی دست یابیم؟ گفت: برخی میگویند مهدویت در قرن سوم مطرح شده است، ولی اگر محتوای این آثار را داشته باشیم، به راحتی ثابت میشود که مهدویت مختص قرون دوم و سوم نیست. خوشبختانه با کسب یکسری مهارتها میتوان منابع کهن مفقود را ردیابی و بازشناسی کنیم. وقتی مرحوم نعمانی روایات مهدویت را نقل کرده است سند خود را کاملاً ذکر میکند. او متوفای 360 بود و وقتی خواست روایتی از امام صادق(ع) را بیان کند سلسله اسناد را که حدود شش نسل است آورد. این افراد در سلسله سند گاه جزء مؤلفان مهدوی بودند که کتابشان از دست رفته است، ولی نامشان در منابع فهرستی وجود دارد.
غفورینژاد افزود: در منابع فهرستی عبیدالله بن موسی علوی عباسی کتابی را درباره مهدویت نوشت. لذا حدس میزنیم مرحوم نعمانی فلان روایت را از کتاب او اخذ کرد و تا حدودی میتوان به محتوای اثر او هم دست یابیم. این پروژه پژوهشی را به کمک حجتالاسلام محمد معرفت انجام دادیم و این کتاب منتشر شده است. مرحوم نعمانی 478 روایت را در الغیبه آورده که تعدادی از منابع او موجود است مانند کتاب سلیم بن قیس هلالی که 5 روایت الغیبه از این فرد است. البته اعتبار و اصالت کتاب سلیم محل نزاع میان علماست. این کتاب اعتبار نسبی دارد و کتابی اصیل است، ولی کتاب وی در طول زمان کم و زیاد شده است.
وی گفت: نعمانی 80 روایت را هم از کتاب کافی اخذ و 58 روایت از عبیدالله بن موسی علوی عباسی و کتاب او نقل کرده است. منبع دیگر ایشان هم کتاب علی بن فضال است که شخصیت مورد اعتمادی بود و نعمانی 43 روایت از او گرفت. کتاب محمدبن سنان از دیگر منابعی است که 19 روایت نعمانی از این کتاب است و این فرد مورد اعتماد نیست، ولی نمیتوان از او به راحتی گذشت. کتاب الدلائل سیرفی از دیگر منابع است که مانند کتاب سنان قابل چشمپوشی نیست و نعمانی 30 روایت را از او گرفته است؛ کتاب المشیخه حسن بن محبوب منبع دیگر نعمانی است. از کتابهای ابن حمام اسکافی 35 روایت و ابن ابی حمزه بطائنی 32 روایت و از سوی نعمانی از کتاب ابن حماد 24 روایت نقل شده است.
غفورینژاد با بیان اینکه البته چند نفر آخر نامبرده جزء واقفه بودند و آنان معتقدند بودند که امام کاظم(ع) در غیبت به سر میبرد و باید ظهور کند، گفت: اینها با اصل اندیشه غیبت امام با ما مشترک هستند؛ لذا تألیفاتی داشتهاند گرچه عقیده باطل آنان به این سبب بود که وجوهات زیادی در دستشان بود و نمیخواستند آن را از دست بدهند. همچنین تعدادی کتاب از مشایخ ابن عقده وجود دارد که نعمانی از آنها استفاده کرده است؛ ابن عقده مورد قبول شیعه، اهل سنت و زیدیه است و نعمانی 56 روایت را از مشایخ ابن عقده گرفته است. از کل 478 روایت کتاب غیبت نعمانی، منبع مکتوبِ 438 روایت مشخص شد که از این تعداد، 85 روایت از کتاب سلیم بن قیس و کافی و 353 روایت از 20 مصدر مفقود گرفته شده است.
وی با تأکید بر اینکه آگاهی با تألیفات حدیثی متقدم شیعه خیلی میتواند در پاسخگویی به شبهات مهدویت و پیشگیری از این شبهات به ما کمک کند، تصریح کرد: برخی مستشرقان گفتند که چرا کتاب بصائرالدرجات مرحوم صفار که محور آن امامت است به غیبت و مهدویت نپرداخته است. براساس تحقیق در منابع فهرستی، مرحوم صفار در بحث غیبت و مهدویت چند اثر دیگر دارد و روایات مرتبط را در آن کتب آورده است. لذا در بصائر این روایات را دوباره قید نکرده است و ما تعداد زیادی احادیث از صفار در کافی و... در مورد امام عصر و مهدویت و غیبت داریم که کلینی آن را از سایر آثار صفار اخذ کرده است.
انتهای پیام