
بیتا شیخی، کارشناس ارشد مطالعات زنان در یادداشتی که در اختیار ایکنا قرار داده است به برخی از نقدهای وارد به مکتب فمینیسم از نظرگاه مخالفان غربی پرداخته است. متن این یادداشت در ادامه از نگاه مخاطبان میگذرد.
فمینیسم به عنوان یک جنبش اجتماعی و یا یک ایدئولوژی سیاسی که به دنبال برابری نقش و حقوق زن و مرد در عرصه اجتماع است. اگرچه به شکل یک جریان مؤثر اجتماعی در غرب بروز پیدا کرده و طرفداران بسیاری را هم در اروپا و آمریکا و هم در سایر کشورهای جهان پیدا کرد، اما همین جریان که برخاسته از روح مدرنیته و متولد گفتمان غرب است در درون گفتمان مدرن هم دارای منتقدین و مخالفین جدی است. فرصت پرداختن به انبوه نقدهای وارد به مکتب فمینیسم از نظرگاه مخالفان غربی در این نوشتار نیست و تنها به چند نمونه از این نقدها اشاره میکنیم.
ویلیام گاردنر، پژوهشگر کانادایی که یکی از منتقدان سرسخت فمینیسم است در نقد دستاوردهای این جنبش میگوید: زنان به خاطر آزاد کردن خود در بند کشیده شدهاند. آنها حلقه طلایی استقلال را به دست آوردهاند. اما به قیمت از دست دادن حلقهای که حقیقتاً میارزد، آنها کنترل زنانگی خود را فقط به قیمت نابودی آن به دست آوردهاند. در پشت این شادی و سرور و بزرگداشت پیروزی زنان در آمریکا و در ورای اخباری که همواره و بیوقفه تکرار میشود که مبارزه برای حقوق زن به ثمرنشست، پیام دیگری خودنمایی میکند. این پیام به زنان میگوید: اکنون شما آزاد و برابر هستید؛ ولی هیچ وقت بدبختتر از این نبودهاید.
بتی فریدان نیز که از سردمداران جنبش فمینیسم است در نقد این جنبش مینویسد: «امروز تنهایی زنان مستقل، سلامت روانی آنها را تهدید میکند.» وی میافزاید: اکنون به یک بحران جدید هویت مبتلا شدهاند که اسم خاصی ندارد. چطور ممکن است زنانی که در چنین مشکلات و بحرانی بغرنج و خطرآفرینی به سر میبرند، خوشبخت نامیده میشوند؟ اگر زنان به آنچه میخواستند رسیدهاند، پس دیگر مشکل چیست؟ جواب این معما یک چیز بیشتر نیست و آن همان برابری حقوق مرد و زن است، که موجب همه این بلایا شده است. زنان افسرده و غمگین هستند؛ چون آزادند، زنان اسیر و برده آزادی خود شدهاند ... حرکت و نهضت زنان برای کسب آزادی و برابری که بارها در گوش ما زمزمه میشد، دشمن سرسخت خود زنان شده است.
وندی شلیت نیز از دیگر منتقدین این جنبش در کتاب خود مینویسد: در یک جامعه تک جنسیتی، که قدرت جسمانی بالاتر مردان نسبت به زنان نادیده گرفته میشود، افراد عیاش و مست و فرصتطلبان غیر مست، با بیتوجهی کامل به زنان، فقط فرصت بیشتری برای بازیچه قرار دادن آنان پیدا میکنند. تنها چیزی که جامعه تکجنسیتی ما به دست آورده، دقیقا همین فرصت بیشتر به جهت اینکه زنان مورد بهرهکشی قرار بگیرند، فرصت برابر برای تجاوز به عنف، مزاحمتهای جنسی، کتک خوردن و فرصت برابر برای مرگ است.
گلیدز هم معتقد است: بدتر از همه این که فمینیسم از طریق ترویج طلاق آسان و استقلال اقتصادی، مشوق ایجاد نوعی نظام تعدد زوجات بوده است. نظامی که در آن مردان قوی در طول زندگی خود میتوانند تعداد بسیاری همسر جوانتر داشته باشند، زنان در این میان بازندهاند.
انتهای پیام