چند سالی است اکران در سینمای ایران محدود به کارهای کمدی شده که اغلب محتوا ندارند و با شگردهای گوناگون فقط دنبال جذب مخاطب و فروش هستند. از سویی به دلیل قانون موجود اکران که اگر فیلمی سقف فروش را حفظ کند همچنان در اکران عمومی باقی میماند، برخی از آنها ممکن است حتی بیش از شش ماه در اکران باقی بمانند - اتفاقی که امسال برای فیلمی افتاده و پس از اکران نوروزی هنوز هم در حال اکران است - و همین محتوای نداشته جای فیلمهای آموزنده و با محتوا را بگیرد.
متاسفانه در اغلب این فیلمها طنز وجود ندارد و با لودگی و شوخیهای پنهان و پیدای غیر اخلاقی روبرو هستیم که متاسفانهتر به شبکه خانگی هم کشیده شده و وضعیت مشابهی را ایجاد کردهاند.
این بدان معنا نیست که فیلم کمدی ژانری بیارزش است و بسیاری از فیلمهای کمدی ایران و جهان هستند که به دلیل محتوای خوب ماندگار شدهاند نظیر «اجاره نشینها»، «لیلی با من است» یا «مارمولک» که از استانداردهای مناسبی بهره میبرند.
به هر حال این آسیب مشهود و رو به رشد دلایل زیادی دارد که سعی کردهایم در گفتوگو با اهالی سینما به شناسایی و تحلیل آنها بپردازیم.
خبرگزاری بین المللی قرآن پیرامون این موضوع با حسین سلطان محمدی؛ کارشناس سینما گفتوگویی انجام داده که در ادامه با آن همراه میشویم.
ایکنا - وضعیت اکران در سینمای ایران به نحوی شده که تنها فیلمهای کمدی هستند که در گیشه موفقند آثاری که به لحاظ کیفی از استانداردهای مطلوب سینمایی بهره نبردهاند. این امر در حالی است که فیلمهای جدی و ارزشمندی روی پرده میروند که با وجود داشتن استانداردهای بالای سینما با استقبال مخاطب مواجه نمیشوند. این وضعیت را نشئت گرفته از افت سلیقه مخاطب میدانید یا جریانسازیهایی که در پخش به وجود آمده، این شرایط را در سینمای کشورمان رقم زده است؟
بارها از طریق اهالی سینما یا برخی جریانهای رسانهای میشنویم که به دلیل وضعیت نامطلوب اقتصادی، مردم برای رهایی از مشکلات به سمت فیلمهای کمدی سوق پیدا کردهاند. این اتفاق تنها مربوط به رونق یک ژانر سینمایی نیست بلکه تاثیرات مخرب اقتصادی نیز روی تولید گذاشته است. یعنی آثاری کمدی از زوایای مختلف مورد حمایت قرار گرفته و اصطلاحا جز دهک بالای اقتصادی محسوب میشوند. در عوض فیلمهای خوب و جدی در دهکهای پایین درآمدی قرار میگیرند! در به وجود آمدن چنین حالتی سینماگران، مردم و مسئولان سینمایی نقش دارند.
مردم؛ به این دلیل که با وجود اینکه از کیفیت تولیدات به اصطلاح طنز خبر دارند باز هم از آثاری اینچنینی استقبال میکنند. سینماگران به این دلیل مقصرند که بنا به اتفاقاتی که سال گذشته رخ داد فیلمهای خود را وارد چرخه اکران نکردند! سازمان سینمایی را هم از این بابت دارای نقش میدانم که به دلیل فضایی که سال گذشته بر سینماها حاکم شد برای روشن ماندن چراغ سینما پشت کارهایی به اصطلاح طنز که در اکران موفق هستند ایستاد البته به تدریج تلاش کرد فیلمهای جدیتر را مورد حمایت قرار دهد ولی سودی نداشت.
نکته دیگری که در این میان وجود دارد کنار رفتن خودخواسته فیلمسازان اجتماعی است که بنا به دلایلی از صحنه سینما دوری گزیدند. سازمان سینمایی تلاش کرده با ورود سینماگران جوان حداقل در شکل مصرفی جای سینماگران قدیمی را پر کند. این اقدام فقط تا حدودی توانست جواب دهد. باید توجه کرد که همیشه در اکران، فیلمهای اجتماعی و جدی در نمایش عمومی نسبت به فیلمهای کمدی اقبال کمتری داشتهاند اما از این امر هم نباید غافل بود که چرخه نمایش تنها به اکران اول خلاصه نمیشود بلکه اکرانهای دوم و سوم حتی نمایش در پلتفرمها یا تلویزیون اهرمی دیگری است تا فیلمهای اجتماعی و جدی بتواند هزینههای فروش خود را تامین کنند.
به هر حال از توضیحاتم میخواهم نتیجه بگیریم که برای شرایط به وجود آمده در اکران، دلایل مختلفی دخیل است و آن را نمیتوان تنها به یک امر خلاصه کرد. در چنین شرایطی لازم است تا حوزههای مختلفی که از آن صحبت شد روند اصلاحی را پیش گیرند تا در یک پروسه زمانی روند اکران در سینمای شکلی برابر و متنوع به خود گیرد.
سینما برای رونق هم به فیلم طنز نیاز دارد هم آثار اجتماعی، دینی و... پس باید این برابری را ایجاد کرد. در این رابطه پیشنهادی دارم. سینماهایی از سوی دولت در نظر گرفته شوند تا در آنها فیلمهای جدی و خوشساخت روی پرده روند تا آنها در شرایط فعلی اکران قربانی وضعیت حاکم نشوند. این امر در طولانیمدت میتواند یک سلیقهسازی خوب را سبب شود.
ایکنا – در سخنانتان اشاره کردید که فضای به وجود آمده در اکران به مرور زمان اصلاح خواهد شد اما از یاد نبریم ممکن است در راین گذر زمان، برای مخاطب، سلیقهسازی شده و وی به دیدن همین نوع فیلمها عادت کند...
اکران محتوای آثار کمدی اگر کنترل شود جای نگرانی چندانی باقی نمیماند اما اگر محتوای آثار طنز همانی باشد که در یک یا دو سال گذشته بوده، البته وضعیت نگرانکننده خواهد بود. همانند اتفاقی که هماکنون برای فیلم «فسیل» رخ داده است. این فیلم مجدد به اکران راه پیدا کرده است در حالی است که فیلمهای بسیاری در انتظار نمایش هرچند محدود در سینماها هستند! برای همین هم از چتر حمایتی در اکران حرف زدم. در ضمن خانه سینما نیز باید فشار درون صنفی، تهیهکننده را به سمتی متمایل کنند که به فیلمهای جدی در اکران، روی خوش نشان دهند.
توضیحاتم به این امر تعبیر نشود که توقع داریم وضعیت اکران در سینما شکلی مساوی بین کارهای طنز و جدی پیدا کند اما میشود وضعیتی حداقل 60 به 40 داشت تا به مرور وضعیت نمایش شکل مطلوبتری پیدا کند.
ایکنا- به عنوان مطلب پایانی به دو فیلم اشاره میکنم. چندی پیش فیلم بسیار خوب «مصلحت» روی پرده رفت. هماکنون نیز فیلم «ضد» اکران شده است. این دو اثر به لحاظ کیفیت سینمایی، امتیازات بالایی دارند. این آثار محتوایی منتقدانه دارند که حتی نمیتوان برچسب حکومتی بودن به آنها زد. چرا مخاطب این دست تولیدات را رها میکند و وقت خود را با کارهای سطحی هدر میدهد؟
فیلمسازان و صاحبان آثاری که از آن نام بردید، تولید سازمانی دولتی است، بنابراین در فضای روشنفکرنمایی موجود در نمایش این دست آثار، نباید روی صاحبان تولید تبلیغات کرد زیرا ممکن است برای فیلم حاشیه ایجاد شود. اتفاقی که تابهحال برای چندین فیلم مشابه رخ داده است. پیشنهادم این است فعلا این فیلمها سوزانده نشود و اجازه دهیم در موقعیتی مناسبتر روی پرده روند. البته باید روی نحوه تبلیغات این فیلمها نیز به شکلی کاملا کارشناسانه عمل کرد.
گفتوگو از؛ داوود کنشلو
انتهای پیام