شعر فاطمی از راه‌های شناخت راز مستور عالم است + صوت
کد خبر: 4190658
تاریخ انتشار : ۱۳ دی ۱۴۰۲ - ۰۹:۲۵
سیدمحمدجواد شرافت در گفت‌وگو با ایکنا:

شعر فاطمی از راه‌های شناخت راز مستور عالم است + صوت

دبیر جشنواره «شعر اشراق» با تاکید بر آنکه یکی از شاخه‌های پُربرگ و بار درخت شعر ولایی در زمانه حاضر «شعر فاطمی» است تصریح کرد: حضرت فاطمه(س) راز مستور عالم است؛ شعر فاطمی از راه‌های کشف این معرفت است و نقدپذیری مهمترین ضامن توسعه و جریان‌سازی اینگونه ادبی است.

ادبیات، در هر سرزمینی، بستری بکر و به همان میزان شگرف در بازتاب بینش؛ نگرش؛ اندیشه؛ آداب؛ سنن و در یک کلام فرهنگ و تمدن مردمان آن سرزمین در دو بُعد ملی و مذهبی شناخته می‌شود. کیست که نداند وقتی از کشوری چون ایران‌زمین به‌ عنوان گهواره تمدن جهان صحبت می‌کنیم، جایگاه و حوزه ادبیات؛ خاصه پیش‌قراول کاروان این تمدن یعنی جریان شعر است که مورد احترام و شناخت تمامی مردمان جهان است.

از سویی دیگر، بزنگاه‌ها و ایستگاه‌های تقویمی در ابعاد ملی و مذهبی خود دلیلی متفاوت برای نگریستن بر این کاروان هزارساله در حوزه کاوش؛ مداقه و آسیب‌شناسی جریان ادبیات و شعر سرزمین‌مان به‌شمار می‌رود. بزنگاهی بزرگ چون میلاد باسعادت حضرت صدیقه طاهره، راضیه مرضیه، فاطمه اطهر(س) که فخری بر بانوان عالم و روز میلاد او در فرهنگ ایران‌زمین به عنوان روز پاسداشت مقام زن و مادران کشورمان شناخته می‌شود؛ مجال و درنگی برای اندیشیدن بر جریان و نحله ادبی «شعر فاطمی» است.

در مواجهه با گونه «شعر فاطمی» دو ساحت و رویکرد کلان وجود دارد. عده‌ای از شاعران آیینی کشورمان سابقه جریان «شعر فاطمی» را به چیزی قریب به 11 قرن گذشته نسبت می‌دهند؛ عده‌ای دیگر که بیشتر بر مقام پژوهش و کاوش در کنار سرایش شعر در حوزه شعر آیینی و خاصه شعر فاطمی استوارند، علم‌داری حکومت‌های شیعی را زمینه و بسترساز خلق جریانی به‌نام «شعر فاطمی» با محتوا و مختصاتی که امروز از آن شناخت داریم، می‌دانند و می‌نامند. در پسِ فراز و فرود این سیر تطور و تحول تاریخی، گاه با قله‌نشینی این جریان شعر؛ گاه با مسیر ساکن و آرام آن مواجه هستیم.

همه اینها در بطن و متن خود از دلایل، آسیب‌ها و نقاط قوتی خبر می‌دهد که نگریستن بر آن می‌تواند چراغ‌راهی برای توسعه و تعالی در مسیر کلان «شعر آیینی» و نگاه خردتر آن در حوزه «شعر فاطمی» باشد.

برای دوشنبه/// فاطمه(س) راز مستور عالم و شعر فاطمی از راه‌های کشف این معرفت است +صوت

حال به بهانه میلاد باسعادت صدیقه طاهره(س) با محمدجواد شرافت که خود از پیش‌قراولان جریان شعر هیئت؛ شعر آیینی و فاطمی کشورمان به شمار می‌رود؛ در حوزه پژوهش از پژوهشگران به‌نام معاصر سرزمینمان است؛ نیز در حوزه سکان‌داری جریان‌ها و جشنواره‌های شعری در گونه شعر آیینی دو رخداد جشنواره «شعر اشراق» و «شعر جوان» را دبیری کرده و می‌کند را دعوت کرده‌ایم تا در گفت‌وگویی صریح از حوزه «شعر فاطمی» و دلایل فراز و فرود آن در بُعد گفتمان شعر ولایی و انقلابی کشورمان بگوید و بشنویم.

سیدمحمدجواد شرافت سال ۱۳۶۰ در شوشتر متولد شد. او هم‌نام پدربزرگ شهیدش است که تیر ماه همان سال در حادثۀ بمب‌گذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسید. وی پس از مقطع راهنمایی وارد حوزۀ علمیه شد و هم‌اکنون در سطوح عالی حوزه مشغول به تحصیل است. شرافت شاعری را در جوانی و با سرودن نوحه آغاز کرد. از افتخارات ادبی او می‌توان به برگزیده شدن در کنگره‌های کشوری و داوری کنگره‌های شعر، برگزاری دوره‌های آموزش و نقد شعر، طراحی و اجرای برنامۀ شب‌های شعر حجره، مسئولیت واحد آفرینش‌های ادبی حوزۀ هنری استان قم و دبیری انجمن شعر طلاب اشاره کرد. آن‌چه در ادامه از خاطر شما می‌گذرد حاصل این گفت‌وگوی صریح و بی‌پرده با محمدجواد شرافت است.

کد

ایکنا- جناب شرافت؛ برای پرسش نخست اجازه می‌خواهم به دو نام شناخته‌شده در حوزه شعر آیینی اشاره کنم که در این حوزه از این دو بزرگوار بسیا آموختم. استاد محمدعلی مجاهدی و جناب دکتر رضا اسماعیلی. این دو نام در گفت‌وگوهای متعددی به سابقه یازده قرنی در پیشینه «شعر فاطمی» اشاره داشته‌اند. اگر سیر تطور و تحول شعر فاطمی در این بازه زمانی را مورد رصد قرار دهیم با چه فراز و فرودهایی در این حوزه مواجه هستیم؟

خیلی با قاطعیت نمی‌توان از «اشعار فاطمی» قرون گذشته گفت؛ چرا که معنا و هدفی که ما امروز از جریان شعر فاطمی برداشت می‌کنیم به آن معنا و صراحتی که شاعران در حوزه‌های محتوایی در زمانه معاصر وارد شده‌اند، در قرون گذشته چندان سابقه‌ای ندارد. شاید دلیل اصلی آن به حکمرانی حکومت‌های غیر شیعی استوار باشد. حکومت‌هایی که شاعران شیعی خیلی فرصت اظهار عقاید خود را در جریان شعر آیینی در بطن و متن آنها نداشتند. لذا در گذشته «شعر فاطمی» بیشتر با گونه تلمیح در آثار شاعران همراه هستیم.

به عنوان مثال ممکن است شاعری در زندگی تجربه «حق‌خوری» یا به شکل مستقیم برای خود یا دیگران را از سر گذرانده باشد و حال در حوزه‌ شعر می‌گوید «آنچنانکه از حضرت فاطمه(س)، فدک را گرفته‌اند، تو حق مرا از من گرفتی.» و از این فراتر نمی‌رود. اما آرام‌آرام در سیر همین تحول تاریخی به زمانه‌ای می‌رسیم که دولت شیعی پرچم بلند می‌کند و شاعران با قدرت بیشتر و کیفیت بهتری در این حوزه وارد می‌شوند.

اما این را با قطعیت می‌توان گفت که در چند دهه اخیر و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، جریان «شعر فاطمی» چه از نظر کمی و چه کیفی با گذشته قابل مقایسه نیست. امروزه شاهد حضور بسیار شکوفاتر؛ هنرمندانه‌تر و پُربسامدتر شاعران در عرصه‌ها و ابعاد مختلف جریان «شعر فاطمی» هستیم. امروزه، یکی از شاخه‌های پُربرگ و بار درخت شعر ولایی در زمانه حاضر شعر فاطمی شناخته می‌شود.

کد

ایکنا- در جریان شعر معاصرمان ما جریان‌هایی چون «شعر علوی»؛ «شعر مهدوی»؛ «شعر رضوی» یا جریان «شعر سرخ» را چه از بُعد کمی و چه از دیدگاه کیفی شاهد هستیم. اما چرا در مواجهه با برخی از ائمه(ع) مانند امام حسن(ع)، امام محمدتقی(ع) یا نظایری از این نام‌ها چنین جریان‌های شعری را نمی‌بینیم؟ چه ویژگی‌ای در گونه «شعر فاطمی»؛ «شعر علوی» یا «شعر سرخ» و «مهدوی» وجود دارد که در دیگر ائمه(ع) این ویژگی نیست؟ آیا این به جریان تأملات و تفکرات دیدگاه شیعه بازمی‌گردد یا دلایل دیگری را باید در این موضوع مورد جستجو قرار داد؟

اهمیت حضرت صدیقه طاهره(س) در میان اهل‌بیت(ع)؛ خود به‌تنهایی پاسخ ما را می‌دهد. اینکه می‌گوییم «حضرت زهرا(س) بر ما حجت است» و شان و جایگاهی که حضرت بین چهارده معصوم دارد؛ خود بخشی از پاسخ به‌ همین پرسش است.

بخشی دیگر به این مسئله بازمی‌گردد که ما در تقویم زندگی‌مان یک روز در سال با مناسبت شهادت یا تولد امام محمدباقر(ع) مواجه می‌شویم؛ اما در سوی دیگر شاهدیم که برخی برای ایام فاطمیه گاه تا سه ماه با این موضوع مأنوس هستند. وقتی چنین دسته از مؤلفه‌ها و جریان‌های مترتب بر آن وارد زندگی شاعر می‌شود، بی‌تردید نقش خود را می‌گذارد و خروجی را نیز تعیین می‌کند.

به ماه محرم و صفر و زیستی که شاعر از نظر روانی در آن ایام سپری می‌کند تمرکز کنید. مسلم است آن تجربه مستمر طی دو ماه در جهان شاعرانگی‌اش و سرودن اشعارش تأثیر دارد. ایام فاطمیه نیز از این قاعده مستثنی نیست و از نظر ابعاد تاریخی در حوزه برگزاری سوگواری و مرثیه بر صدیقه طاهره(س) به‌دلیل جاری و ساری بودن آن مراسم و برداشت‌ها و پنداشت‌های متعدد طی حداقل دو دهه‌ای که در طول سال برای ایام فاطمیه در کشورمان شاهد اجرای برنامه‌های مختلف هستیم، همگی تأثیر خود را به شکل مستقیم بر جریان زیست شاعر و آثارش می‌گذارد. چراکه نخست؛ خود این موضوع فی‌نفسه دارای اهمیت بالایی است. دوم؛ بحث زمانی است که ما با این موضوع انس داریم. همه این مولفه‌ها به سرودن اشعار بیشتر کمک می‌کند. سوم؛ بحث عرضه و تقاضا است.

خدا «حاج غلامرضا سازگار» را حفظ کند؛ ایشان برای موضوعات مختلفی شعر دارند. حتی برای خطبه حضرت ابوالفضل(ع) که بر بام کعبه ایستاده و خطبه خوانده شعر دارند. حتی منظومه‌ای را در این زمینه از خود به یادگار گذاشته‌اند. او را برای برنامه‌ای به مناسبت ولادت حضرت موسی‌بن جعفر(ع) دعوت کرده بودیم. می‌دانید که ولادت موسی‌بن جعفر(ع) تا سال‌ها در تقویم ما به تاریخ هفتم صفر درج شده و آمده بود. همین مهم باعث شده بود که آقای سازگار بگوید من برای ولادت حضرت موسی‌بن‌جعفر(ع) شعری ندارم؛ چرا؟ چون تاریخ میلاد ایشان در هفتم ماه صفر به‌ثبت‌رسیده بود. در چنین ایامی مولودی‌ها و گعده‌هایی بر مدار شادی تشکیل نمی‌شود که من بخواهم شعری یا مدیحه‌ای برای آن بسرایم.

بعد از آنکه تحقیق و پژوهش در این حوزه صورت گرفت و شاهد تغییر این تاریخ به دهه آخر ذی‌الحجه بودیم، با توجه به آنکه روز هفتم صفر، شهادت امام حسن مجتبی(ع) را نیز نمایندگی می‌کند، شاعری مانند جناب سازگار برای آن رویدادی که دوستان به مناسبت میلاد موسی‌بن‌جعفر(ع) در اواخر ماه ذی‌الحجه گرفته بودند شعری لبریز از سرور و شادی برای تولد حضرت سروده بود، به پیشگاه حاضران در آن جمع و دوستداران شعر آیینی تقدیم کرد.

این نشان می‌دهد هیئات، جلسات و برنامه‌ها نیز نقش مستقیمی در سرایش آثار تازه در حوزه شعر آیینی دارد.

کد

ایکنا- کمی بر تاریخ معاصر متمرکز شویم. بی‌تردید یکی از اصلی‌ترین گفتمان‌های انقلاب، گفتمان فرهنگی؛ فرهنگ مبتنی بر شریعت اسلام، خاصه اسلام شیعی است. با این نگاه، آورده‌ای که جریان شعر انقلاب اسلامی برای شعر آیینی ما در نگاه کلان و یا خُردتر در شعر فاطمی داشته چیست؟

این حقیقتی انکار ناشدنی است که انقلاب اسلامی ایران ریشه در معارف اهل‌بیت(ع) دارد. همان‌طورکه حضرت امام(ره) فرموده بودند «هر چه داریم از محرم و صفر است»؛ همین نگاه و بینش، خود را در فضای شعر به خوبی عیان می‌سازد. اینکه ما در «شعر فاطمی» یا «شعر عاشورایی» ابعاد مختلف زندگی ائمه معصومین(ع) را برای خلق اثر در نظر می‌گیریم. به عنوان مثال بُعد حماسه را در نظر بگیرید. بُعد عرفان، بُعد آرمان و پیامی که حضرت سیدالشهداء دارد. تجلی و تبلور تمامی این ابعاد ذیل آن گفتمان فرهنگی انقلاب را در آثار شاعران انقلاب شاهد هستیم.

به‌ عنوان مثال منظومه «گنجشک و جبرئیل» مرحوم سیدحسن حسینی؛ا «خط خون» جناب سیدعلی موسوی‌گرمارودی یا شعر «خورشید» استاد علی معلم از درخشان‌ترین آثار این حوزه است و بسیار هم میان عموم علاقه‌مندان به حوزه شعر به‌ ویژه شعر آیینی جلوه‌گر بوده ‌است.

نکته دیگر آنکه وقتی یک انقلاب و یک حکومت شعارش آن است که من بر اساس شعائر الهی و معارف اهل‌بیت(ع) پیش می‌روم؛ این نگاه، تفکر و نگرش؛ خود را در آثار شاعران و نویسندگان بازتاب می‌دهد. به گواه همین آثار می‌توان به آنچه که طی چهارده بعد از پیروزی انقلاب یا همین یک دهه اخیر سروده شده‌ است از بعد کمی و کیفی نگاه کنیم.

به‌عنوان مثال آقای کاظمی در بُعد کمی، بحثی جدی در این حوزه دارد و معتقد است بعد از جنگ سه حوزه از جریان شعر میان نسل جوان کشورمان وارد فضای ادبی ایران انقلابی می‌شود. یک؛ حوزه «شعر عاشقانه و عاطفی» است. دیگری؛ حوزه «شعر اعتراض» است که تولد آن امری طبیعی است. چرا که بعد از دوران جنگ که شاهد کم‌رنگ شدن یا فراموشی برخی از ارزش‌ها هستیم، اینجا شاعران و نویسندگان هستند که قد علم می‌کنند و چنین مواردی را در قالب زبان زیبایی‌شناسانه شعر به جامعه تذکار می‌دهند. سوم؛ جریان «شعر آیینی» است که جوانان نسبت‌ به آن اقبال وسیعی نشان می‌دهند و بسیار هم خوش می‌درخشند.

این روند استمرار بر تفکر گفتمان حکومت مبتنی بر شعائر، فرایض و آموزه‌های دین اسلام سبب درونی شدن این مؤلفه‌ها در ذهن و روح شاعر می‌شود. گویا شاعر انقلابی اهمیت این موضوع‌ها و واکنش نشان دادن به آنها را در درون دل خود احساس می‌کند. موضوعاتی که به واسطه انقلاب اسلامی ایجاد شده ‌است. همین نگاه و بینش از هر دو بُعد کیفی و کمی بر جریان شعر کشورمان خاصه «شعر آیینی» قابل رصد و مشاهده است و تبع آن در جریان «شعر فاطمی» در حوزه‌های مختلف نیز این اتفاق می‌افتد.

به‌عنوان مثال در بحث خطبه حضرت زهرا(س) که ارجاع، ارائه و مداقه بر آن این مهم را ثابت می‌کند که آن خطبه صرفاً بر مسئله در و دیوار تأکید ندارد. این همان نگاهی است که تبلور و فراگیری این مفهوم در جامعه، میان مردم را از طریق جریان «شعر فاطمی» شاهد هستیم.

با نگاه دقیق به چنین دسته از آثار در حوزه «شعر فاطمی» شاهد درخشش مرثیه، بسامد بالا و جریان‌سازی شعر آیینی در حوزه شعر معاصر کشور هستیم. با استمرار این نگاه، زایش و تحکیم این جریان، امروز می‌توانیم با قدرت بگوییم که آن اشعار صرفاً فقط بیان مراثی نیست. به عنوان نمونه در سال‌های اخیر، ما اشعار حماسی بسیار درخشانی را در حوزه جریان «شعر فاطمی» شاهد بودیم. آثاری که به سبک زندگی حضرت زهرا(س) اشاره می‌کند و بسیار هم شاعرانه بیان می‌شوند و خطابه نیستند! همه این مؤلفه‌ها در نسل‌های مختلف منتشر شده و استمرار پیدا کرده است.

کد

ایکنا- برای طرح این پرسش بار دیگر ارجاعی به بخشی از صحبت‌های شاعری چون محمدعلی مجاهدی می‌دهم. یا اگر بخواهم نگاهی به شاعران نسل جدید داشته باشم می‌توانم با آقای سعیدی‌راد اشاره کنم. این دو فرد چه در قالب گفت‌وگوهای رسانه‌ای، چه حضورشان در هیئات به این مسئله اشاره داشته‌اند که عموماً غلبه شعر فاطمی بیشتر بر سوگ، مراثی و حزن در راستای شهادت ایشان استوار است. مسئله و مؤلفه‌ای چون میلاد و تولد حضرت فاطمه(س) در درجه بعدی هدف شاعران در سرایش اشعارشان در حوزه و جریان «شعر فاطمی» قرار دارد. آیا این نقد را قبول دارید یا خیر؟

هم بله، هم خیر! برخی از نقدهایی که اساتید و دوستان ما مطرح می‌کنند درست است؛ اما همه قصه، داستان و ماجرا نیست. اتفاقا ما درباره ولادت حضرت زهرا(س) شعرهای فراوانی داریم. اشعاری خوب و پُرمایه! دلیل آن نیز به دیدار رهبری با ذاکران و مادحان اهل‌بیت(ع) در روز ولادت حضرت زهرا(س) باز می‌گردد.

هرسال در روز میلاد حضرت صدیقه طاهره(س) هفت، هشت مداح بزرگ و سرشناس کشورمان خدمت مقام معظم رهبری می‌رسند و چیزی حدود هفت تا هشت دقیقه فقط شعر می‌خوانند، نه حرفی می‌زنند، نه وارد روایت و روضه شوند. تنها هنر خود را با شعر نشان می‌دهند. لذا حجم بالایی از تولید طی سال در حوزه سرایش مدح حضرت زهرا(س) و میلاد باسعادت ایشان را در جریان شعر آیینی با شاخه شعر فاطمی شاهد هستیم.

بیان آسیب مسئله غلبه اندوه و مرثیه در حوزه «شعر عاشورایی» شاید بیشتر به چشم بیاید. جایی که ما با انبوهی از جریان شعر با محوریت واقعه کربلا، حماسه دشت نینوا، شهادت حضرت امام حسین(ع) و یاران باوفای ایشان را شاهد هستیم. اما کفه اشعار با محور میلاد امام حسین(ع) در قیاس با کفه اشعار با محور شهادت ایشان بسیار بسیار سبک‌تر و خالی‌تر است. به عنوان مثال اگر بخواهیم شعری برای روز سوم شعبان -میلاد امام حسین(ع)- پیدا کنیم به نسبت شهادت ایشان با آثار بسیار کمتری مواجه می‌شویم.

همین استاد مجاهدی که به او اشاره کردید، قصیده بسیار محکمی را برای همان دیدار شاعران با مقام معظم رهبری در روز میلان حضرت فاطمه(س) سروده‌اند. از شاگردان استاد مجاهدی، جاب آقای برقعی را نیز می‌توانم اشاره کنم که در دیدار مذکور شعری را به مناسبت میلاد حضرت زهرا(س) در دیدار با مقام معظم رهبری قرائت کردند. بعد همین شعر در سال 1385 یا 1386 خود به برگزیده جشنواره «شعر جوان» کشور بدل شد. غرض آنکه این دیدار سبب شد که خیلی از شاعران ما برای ولادت حضرت زهرا(س) شعر بگویند.

برخی از اساتید وقتی ‌که نقد می‌کنند همه ماجرا را نمی‌گویند. به‌عنوان مثال همه ما می‌دانیم ‌که شعر هیئت دارای ضعف‌ها و آسیب‌هایی است؛ اما این همه ماجرا نیست. چرا که در شعر هیئت نیز کارهای درخشانی صورت می‌گیرد. دوستان و شاعران فراوانی را سراغ دارم که در فضای شعر هیئت به خوانش شعر سپید می‌پردازند و مردم نیز با همان شعر سپید، اشک می‌ریزند و ارتباط می‌گیرند. شعرهایی که نزدیک به شعر درخشان «خط خون» استاد علی موسوی‌گرمارودی است. غرض آنکه این نقدها بازتاب‌دهنده همه مسئله نیست، بلکه بخشی از آسیب به این مسئله بازمی‌گردد که ما در جریان اشعار مذهبی و هیئتی با آثار ضعیفی مواجه هستیم؛ اما خدا را شُکر در کنار آنها آثار درخشان نیز کم نیستند.

برای دوشنبه/// فاطمه(س) راز مستور عالم و شعر فاطمی از راه‌های کشف این معرفت است +صوت

ایکنا- نگاهی هم به سهم جشنواره‌ها و جوایز ادبی در حوزه تاثیرگذاری آنها بر جریان شعر آیینی داشته باشیم. به عنوان مثال رویدادی مانند جشنواره «شعر اشراق» یا جشنواره‌ «شعر جوان» که شما دبیری و سکان‌داری آنها را در اختیار داشتید و دارید؛ یا در مقام داور در رخدادهای دیگری حضور پیدا کرده‌اید. با این سابقه و تجربه به اعتقاد شما  رویدادهای جشنواره ما برای نوقلمان، شاعران و نسل دوم و به‌ویژه سوم انقلاب در بُعد جریان‌سازی و دعوت نسل جدید شاعران کشورمان به حوزه شعر آیینی خاصه شعر فاطمی تا چه حد تأثیرگذار بوده‌ است؟

جشنواره‌ها آنجایی ‌که براساس طرح دغدغه و سؤال و پاسخ به آن شکل می‌گیرند و هدفشان آن است که خلائی را پر کنند، بهانه‌ای شوند برای سرایش یک اثر در موضوعی تازه و نظایری از این دست، جریان‌ساز خواهند بود. اگر جشنواره‌ای براساس یک سیاست‌گذاری درست و هوشمندانه شکل گیرد، می‌تواند در تحقق اهدافش موفق باشد؛ اما اگر نگاه آن صرفاً بر جریان کاری اداری، به عنوان مثال برای هزینه کردن یک بودجه یا افزودن به کارنامه یک مدیر باشد قطعاً خروجی مفید، برکت و آورده‌ای نخواهد داشت.

ما در این سال‌ها جشنواره‌های فراوانی دیده‌ایم که خاصیتی نداشته‌اند، یعنی برگزاری یا عدم برگزاری آنها هیچ تأثیری در حوزه شعر در نگاه عمومی و خاصه شعر آیینی کشورمان نداشته است. در کنار آنها جشنواره‌های فراوانی را دیدیم که برگزاری آنها منتج به جریان‌سازی‌های مختلف و متعددی شده است. به‌عنوان مثال جشنواره «هجده سال نوری» که بر محوریت حضرت زهرا(س) استوار است و معتقدم حتی انتخاب اسم این جشنواره نیز بسیار زیبا و هوشمندانه بوده ‌است؛ رویدادی است که هرساله برگزار می‌شود. خود تجربه حضور در اختتامیه امسال آن را نیز داشتم و با اشعار بسیار قدرتمندی از شاعران جوان مواجه شدم.

بر همین اساس معتقدم جشنواره‌ای که براساس ضرورت‌ها و نیازهایی که شعر ما در تمامی حوزه‌ها از جریان شعر اجتماعی، شعر عاشقانه تا شعر آیینی به آنها احتیاج دارد، اگر پاسخی به یک پرسش است می‌تواند موفق باشد. نمونه‌های متعدد آن را طی این سال‌ها دیده‌ایم. به‌عنوان مثال جشنواره «شعر اشراق»، رویدادی ویژه طلاب است.

هدف ما در برگزاری این جشنواره آن است که موهبت شعری که از قدیم بین علما وجود داشته است و آن بزرگان از شخصیت رسانه‌ای شعر برای تبلیغ ائمه اطهار(ع) و آشکار کردن مبانی معرفتی آموزه‌های دین هدایتگر مبین اسلام بهره برده‌اند را میان طلاب بسط و گسترش دهیم و سهم خود را در استمرار بخشی به این جریان به‌عنوان یک جریانی مستمر ایفا کنیم.

خدا را شاکریم که همین الان که با شما صحبت می‌کنم به واسطه جشنواره‌هایی مانند اشراق و دیگر جشنواره‌هایی چون «هنر آسمانی» یا جشنواره «شعر و قصه طلاب» سبب شده‌اند که شاعران طلبه ما در کنار دیگر شاعران انقلاب بدرخشند، قد و قواره خوبی پیدا کنند، آثار بسیار خوب و جریان‌سازی داشته باشند. به همین سبب است که شاهدیم در جشنواره‌ها، کنگره‌ها و جوایز ادبی که برگزار می‌شود، میان برگزیدگان نام شاعران طلبه را نیز می‌شنویم. این حاصل همین جشنواره‌ها، کشف و پرورش استعدادها است.

کد

ایکنا- به‌عنوان پرسش پایانی جناب شرافت، اگر بخواهیم نگاهی به فرمایش مقام معظم رهبری در حوزه آینده‌پژوهی داشته باشیم، جریان «شعر فاطمی» را با توجه به رویکردهای متفاوت، خاصه برای نسل جوان که در حال برداشتن گام‌های نخست خود در جریان شعر آیینی و شعر فاطمی هستند، چگونه ارزیابی می‌فرمایید؟

آنچه که من می‌بینم آن است که باید اشتباهات خود را بپذیریم. نقدهایی بر شعر ما وارد است. آسیب‌هایی در فضای شعر ما وجود دارد. استادان ما دلسوزانه و پدرانه این نکات را به ما می‌گویند؛ تا جایی‌که ما پذیرش داشته‌ایم پیشرفت کرده‌ایم. یعنی شعر آیینی امروز کشور ما قابل قیاس با 30 سال پیش نیست.

با نگاه منصفانه باید گفت که شعر جوان ما نمود درخشانی دارد و شاعران جوان ما با این سن‌وسال آثار درخشان و جریان‌ساز فراوانی آفریده‌اند. بخشی از این توفیق به نقدهای دلسوزانه استادان در کنار دعاها و تشویق‌هایی که داشته‌اند باز می‌گردد؛ بخشی از آن به‌خاطر نقدپذیر بودن بچه‌های شاعر است.

اگر ما نقدپذیری داشته باشیم؛ اگر جشنواره و کنگره‌ای را برگزار می‌کنیم آسیب‌های آن را دریافت و برطرف کنیم؛ قطعاً مسیر رو به‌روشنی و تکامل گام خواهد برداشت. با پذیرشی که میان شاعران نسل جوان می‌بینم معتقدم که این اشتیاق در آنها با شدت بیشتری استمرار خواهد داشت.

این مؤلفه را نیز نباید فراموش کرد که لطف اهل‌بیت(ع) به شاعران، ذاکران و مادحان اهل‌بیت(ع) همواره رو به فزونی است. یعنی قصه فاطمی برای ما انگار خود دریایی از کشف و معرفت است. حضرت فاطمه زهرا(س) راز مستور عالم است؛ گویی هرچه جلوتر می‌رویم جلوات بیشتری از این راز را می‌بینیم. این دیده‌ها و آشنایی‌های خود را در جریان «شعر فاطمی» رصد می‌کنیم. گویا جریان «شعر فاطمی» رسالتش را بر این مسئله استوار کرده و امیدوارم که این مسیر با قدرت بیشتری ادامه پیدا کند تا روزهای روشن‌تری را در آینده شاهد باشیم.

گفت‌وگو از امین خرمی

انتهای پیام
captcha