کریم مجتهدی از نخستین موسسان فلسفه تطبیقی در عهد معاصر بود
کد خبر: 4194467
تاریخ انتشار : ۰۱ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۸:۲۰
حسین سیدعرب بیان کرد:

کریم مجتهدی از نخستین موسسان فلسفه تطبیقی در عهد معاصر بود

استاد بنیاد دایره المعارف اسلامی ضمن اشاره به تسلط مرحوم کریم مجتهدی به دو فرهنگ غرب و فرهنگ ایرانی و اسلامی تصریح کرد: دکتر مجتهدی هم استاد فلسفه بودند و هم از معدود متفکران دوره معاصر ما که بخش قابل توجهی از تأملات فکری ایشان مربوط به پیشینه میراث عقلی ایران و اسلام بود.

کریم مجتهدی، فیلسوف ایران در سال 1309 در شهر تبریز چشم به جهان گشود. او تحصیلات مقدماتی را در دبیرستان «فیروز بهرام» و کالج «البرز» به پایان رسانید و در آغاز جوانی رهسپار فرنگ شد و دوره کارشناسی، کارشاسی ارشد و دکتری خود را در دانشگاه سوربن فرانسه به انجام رسانید و این توفیق را داشت که رساله دکتری خود را با مشاوره هانری کربن، فیلسوف شهیر فرانسوی به نگارش درآورد.

«فلسفه نقادی کانت»، «فلسفه در قرون وسطی»، «دکارت و فلسفه او»، «فلسفه و تجدد»، «منطق از نظرگاه هگل»، «فیلسوف دانشجو است» و «مغولان و سرنوشت فرهنگی ایران» از جمله آثار دکتر مجتهدی به شمار می‌رود.

وی که چهره ماندگار فلسفه به شمار می‌رفت و در سال 1400 به عنوان دانشمند برتر، برنده جایزه البرز شد، پس از شش دهه تدریس و پژوهش در حوزه فلسفه، در روز دوشنبه 25 دی‌ماه پس از گذران یک دوره بیماری در سال 93 سالگی بدورد حیات گفت.

به همین مناسبت با حسن سیدعرب، استاد بنیاد دایره‌المعارف اسلامی درباره شخصیت فکری و علمی دکتر کریم مجتهدی گفت‌وگو کردیم که حاصل آن را در ادامه می‌خوانید؛

 

ایکنا ـ در ابتدا درباره شخصیت علمی و فرهنگی دکتر کریم مجتهدی توضیح بفرمایید.

دکتر مجتهدی هم استاد فلسفه بودند و هم از معدود متفکران دوره معاصر ما در حوزه فلسفه غرب بودند که بخش قابل توجهی از تأملات فکری ایشان مربوط به ایران و فرهنگ فکری و پیشینه میراث عقلی ایران و اسلام بود. آثار متاخر ایشان این ادعا را اثبات می‌کند که ایشان در اواخر عمرشان به گونه‌ای از شناخت فرهنگ ایرانی اسلامی، روی آورده بودند که تجربه‌های کسب شده از فلسفه غرب را گاهی در رویکرد خودشان دخالت می‌دادند. در واقع دکتر مجتهدی در سال‌های اخیر به پیوند فرهنگی بین ایران و فرهنگ‌های بزرگ معاصر فکر می‌کرد و بنده که کتاب سهروردی ایشان را با علاقه خواندم و تعجب کردم که ایشان چنین کتابی نوشتند، متوجه شدم مطالعات فرهنگی زمینه اصلی اندیشه‌های فلسفی ایشان در سال‌های اخیر بوده است. ایشان در طول سال‌ها تدریس فلسفه شاگردان بسیار زیادی تربیت کردند که الآن آن شاگردان از استادان فلسفه کشور هستند. ایشان متون بسیار زیادی را نیز تألیف و ترجمه کردند. ایشان از بازماندگان نسل اول گروه فلسفه دانشگاه تهران بودند که همراه دکتر مهدوی، دکتر خوانساری و دکتر علیمراد داوودی و دکتر فردید در گروه فلسفه حضور داشتند.

کریم مجتهدی

ایکناـ سابقه آشنایی خودتان با ایشان به کجا برمی‌گردد؟

بنده توفیق داشتم از سال 64 تا اواخر دهه 70 در کلاس‌های ایشان چه دانشگاهی و چه غیر دانشگاهی شرکت می‌کردم و همینطور از سخنرانی‌های متعددی که داشتند استفاده می‌کردم. همیشه بعد از کلاس و سخنرانی ایشان، احساس می‌کردم مطالب بسیار مفیدی از دکتر مجتهدی آموخته‌ام و گمان می‌کنم غالب مخاطبان ایشان همین تصور را داشتند که زمانی که برای کلاس ایشان یا استماع سخنرانی ایشان صرف کردند پرسود بوده است.

ایکناـ شیوه تدریس ایشان نسبت به سایر اساتید ویژگی خاصی داشت؟

آقای دکتر مجتهدی طریق تفکرشان و شیوه تدریس‌شان در کلاس غالبا به صورت شفاهی بود و کمتر در کلاس به متن می‌پرداختند یعنی در کلاس بیش از همه به آنچه می‌باید به ذهن مخاطب منتقل شود می‌پرداختند و در خلال درس یا در پایان درس منابعی را به دانشجویان معرفی می‌کردند که خودشان بخوانند و برای اطلاعات بیشتر آن منابع را ببینند. در تمام زمانی که اختصاص به کلاس داشت ایشان هیچ وقت دیده نشد که بنشیند. اینقدر برای کلاس و دانشجو احترام قائل بودند که هیچ وقت در هیچ کلاسی که در طول این 60 سال تدریس کردند ننشست. ایشان دانشگاه را فضای مقدسی می‌دانست و به همین خاطر همیشه ایستاده تدریس می‌کرد. آنچه ایشان به عنوان درس به دانشجویان القا می‌کرد برگرفته از تاملات خودش و مطالب کتاب‌ها بود. دکتر مجتهدی فقط محتوای منابع را به دانشجو منتقل نمی‌کرد بلکه در آن محتواها فکر می‌کرد، می‌اندیشید بعد سخن خودش را در خلال آن بیان می‌کرد و به دانشجو القا می‌کرد. به همین خاطر مخاطبان ایشان در کلاس آموزشی به ویژه در گروه فلسفه به نوعی با نظرورزی دکتر مجتهدی آشنا می‌شدند.

ایکناـ یک آسیبی که در رشته فلسفه وجود دارد این است بسیاری از اساتیدی که در این رشته فعالیت دارند صرفا مدرس فلسفه هستند و خودشان فیلسوف نیستند. شما دکتر مجتهدی را مدرس فلسفه می‌دانستید یا فیلسوف هم بود؟

به گمان من دکتر مجتهدی فیلسوف بود. ایشان مدام در حال فکر بود، در حال تفکر بود و دانشجویان را مخصوصا دانشجویانی که بیشتر به ایشان نزدیک بودند را ترغیب می‌کرد به فکر کردن و به گفت‌وگوهای فلسفی و معتقد بود. شما وقتی به متن فلسفی مراجعه می‌کنید با فکر کردن خودتان متن صامت را به گفت‌وگو وا می‌دارید و اگر زمینه فکری و شجاعت تفکر نداشته باشید قادر نخواهید بود محتوای متن فلسفی را درک کنید. آقای دکتر مجتهدی همیشه دنبال این نکته بود و به دانشجویان تاکید می‌کرد که تلاش کنید فکر کنید، تلاش کنید شما هم در قالب متن حرفی داشته باشید یعنی همان طریق سلوک فردی که خودشان داشتند و تجربه کرده بودند را به دیگران نیز توصیه می‌کردند.

وقتی ایشان یک متفکر باشد طبیعتا مدرس خوبی هم هست یعنی همانطور که عرض کردم محتوای کلاس ایشان تاملات فکری خودشان و همچنین مطالب برگرفته از متون فلسفی بود که همه را به راحتی به مخاطب القا می‌کرد.

ایکنا ـ شما نقطه تمایز دکتر مجتهدی با دیگران را در چه می‌دانید؟

نکته بسیار مهمی که به ویژه در دکتر مجتهدی بود آشنایی عمیق با فرهنگ ایران و اسلام بود. گاهی نکات بسیار مهم از فلسفه کانت، فلسفه هگل و مجموعه دروس قرون وسطی را با پاره‌ای از آرای فیلسوفان مسلمان مثل فارابی، ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا تا آنجایی که آشنایی داشتند تطبیق می‌دادند و ما که مخاطب ایشان در کلاس بودیم احساس می‌کردیم این سیطره‌ای که ایشان به این دو فرهنگ دارد حتما مسبوق به مطالعات و زحمات فراوانی است که ایشان در جوانی و ایام میانسالی برای شناخت این دو فرهنگ داشته است. از این جهت به نظر بنده آقای دکتر مجتهدی از نخستین موسسان فلسفه تطبیقی در عهد معاصر ما هستند.

انتهای پیام
captcha