کد خبر: 4205333
تاریخ انتشار : ۲۴ اسفند ۱۴۰۲ - ۰۹:۰۷
زندگی با آیه‌ها/3

ایمان آگاهانه + فیلم

ایمان یک خصلت برجسته پیامبران خدا و مؤمنان و پیروان آن‌هاست. ایمان‌داشتن، باورداشتنِ به رسالت خود. فرق میان رهبران الهی و رهبران سیاست‌مدار جهانی در همین‌جاست.

به گزارش ایکنا، انسان در طول تاریخ، تمام همتش پاسخ به نیازهایش بوده، چرا که ذاتا موجودی نیازمند آفریده شده است. خطر مهلکی که در کمین انسان است، از یک سو تشخیص نادرست نیازهایش و از سوی‌ دیگر تجویز پاسخ‌های نادرست به این نیازهاست. ارمغان انبیای الهی برای عبور دادن انسان‌ها از این گردنه پرخطر، چیزی نیست، مگر تعالیمی از جنس وحی الهی؛ قرآن کریم آن تحفه گران‌بهای بی‌نظیر شفابخشِ هدایت‌کننده‌ای است که به‌واسطۀ حضرت محمد(ص) از طرف خدای متعال برای انسان فرستاده‌ شده است. انسان به سرمنزل آرامش، اطمینان و رضایت‌مندی در این دنیا نمی‌رسد، مگر به‌واسطه استمداد و بهره‌مندی عملی از این کتاب باعظمت.

حال به توجه به ضرورت گفتمان‌سازی و رواج مفاهیم قرآنی در زندگی آحاد مردم، جمعی از خادمان و دغدغه‌مندان قرآن کریم بر آن شدند که طرحی ملی با عنوان «مسطورا» یعنی سطر به سطر زندگی با آیه‌های قرآن کریم را در قالب‌های گوناگون تبلیغ و ترویج کنند تا آیه‌های قرآن کریم به گفتمان عمومی در جامعه تبدیل شود.

بر همین اساس این طرح از ماه مبارک رمضان آغاز شده است و ایکنا نیز به فراخور وظایف ذاتی‌اش در توسعه و تبلیغ فرهنگ قرآنی، فصول کتابی که به این جهت برای ماه مبارک رمضان تهیه شده است، روزانه بازنشر و به مخاطبانی که به این کتاب دسترسی ندارند، ارائه می‌دهد. این کتاب از سی فراز قرآنی مرتبط با آن پنج مفهوم زندگی‌ساز تشکیل شده که هر فراز نیز در چهار قسمت فراز محوری، ترجمۀ تدبری، تمثیل و برش‌هایی از کتاب «طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن» تبیین شده است.

در ادامه فصل سوم این کتاب از نظر می‌گذرد.

ایمان آگاهانه

آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَکَ رَبَّنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ ﴿۲۸۵﴾بقره| جزء ۳

ایمانت را می‌فروشی؟
چقدر بگیری حاضری دست از ایمانت برداری؟!

وَإِنْ کُنْتُمْ عَلَى سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُوا کَاتِبًا فَرِهَانٌ مَقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُکُمْ بَعْضًا فَلْیُؤَدِّ الَّذِی اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْیَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا تَکْتُمُوا الشَّهَادَةَ وَمَنْ یَکْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ ﴿۲۸۳﴾

لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَإِنْ تُبْدُوا مَا فِی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحَاسِبْکُمْ بِهِ اللَّهُ فَیَغْفِرُ لِمَنْ یَشَاءُ وَیُعَذِّبُ مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿۲۸۴﴾

آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَکَ رَبَّنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ ﴿۲۸۵﴾

ترجمۀ تدبری آیۀ ۲۸۵ بقره

«آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ» رسول‌الله خود نیز به عنوان رهبر، به آنچه بر او ازسوی پروردگارش نازل‌شده، ایمان و اعتماد کامل دارد. «وَالْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ » و مؤمنان هم، مانند رسول‌الله ایمان دارند، همۀ مؤمنان به خدا و ملائکه‌اش و کتاب‌هایش و پیامبرانش ایمان دارند. «لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ» و براساس ایمان استوارشان گفتند: میان هیچ‌ یک از پیامبرانش فرق نمی‌گذاریم، همۀ پیامبران در یک مسیرند و اتفاقاً سخن ما به پیروان دیگر پیامبران این است که از مسیر پیامبر خودتان منحرف شده‌اید؛ بیایید با هم، مسیر صحیح پیامبران را ادامه دهیم. «وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا» و مؤمنان گفتند: به گوش جان شنیدیم و آگاهانه فهمیدیم و اطاعت کردیم؛ «غُفْرَانَکَ رَبَّنَا» پروردگارا، آمرزش تو را خواستاریم «وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ» و سرانجامِ همه، به سوی توست.

سکة طلا و قلّک

ما که کورانه عصا‌ها می‌زنیم
لاجرم قندیل‌ها را بشکنیم

شنیدن حرف‌های نشنیدنی و نشنیدن حرف‌های شنیدنی، آفتِ جان‌سوز روزگار ماست. متأسفانه آدم‌ها به جای اینکه قلک‌های سکه باشند، آن هم سکه‌های طلا، خمره‌های دو ریالی‌اند؛ پُرَند، اما پُر از حرف‌های کم‌بها و بی‌ارزش. یعنی می‌شنوند چیز‌هایی را که هیچ ارزش شنیدن ندارند و نمی‌شنوند آنچه را که باید بشنوند!

و از شِکوه‌های اهل دوزخ، شِکوه از نشنیدن است و می‌گویند: «لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما کُنَّا» اگر می‌شنیدیم، یعنی نشنیدیم و نگرفتیم، در نتیجه گرفتار آمدیم.

در نقطه مقابلِ ایشان، اهل ایمانند که تمام هنرشان در شنیدن است. یعنی سراپا هوش و گوشند «وَقَالُوا سَمِعْنَا» گفتند شنیدیم و شنیده‌ها را هم نشنیده نگرفتیم؛ بلکه «وَأَطَعْنَا» یعنی به کار بستیم و با همین کار، بارِ خود را بستند.

ایمان بادآورده!

ایمان یک خصلت برجستۀ پیامبران خدا و مؤمنان و دنباله‌روان آن‌هاست. ایمان‌ داشتن، باور داشتنِ به رسالت خود. فرق میان رهبران الهی و رهبران سیاست‌مدار جهانی در همین‌جاست. رهبر الهی مانند راهروِ این راه، به آنچه می‌گوید، به گامی که برمی‌دارد، به راهی که می‌پیماید، با همۀ وجودش صمیمانه مؤمن است؛ در حالی‌ که سیاست‌مداران عالم، احیاناً سخنان زیبایی و بیانات دلکش و شیوایی ممکن است، داشته باشند؛ اما به آنچه می‌گویند، ایمان یا ایمانِ به‌قدر لازم ندارند.

ایمـان دو جـور اسـت: یک‌جور ایمـان مقلدانـه، متعصبانه. چـون پدران و بزرگ‌تـران بـاور کـرده بودنـد، مـا هـم بـاور کردیم. چـون در کتـاب ما، در حـوزۀ دیـن ما، این‌جور می‌گوینـد، ما هم این‌جور می‌گوییم؛ ولو تو دلیل بیاوری، بی‌خود آوردی، حرف تو را قبول نمی‌کنیم. این هم یک نوع ایمان اسـت؛ اما ایمانی اسـت یا از روی تقلید یا از روی تعصب. دو جور است: یا از روی تقلید اسـت، مثل عامۀ مردم. از نوع مردم اگر بپرسـی «آقا، از کجا گفتی که پیغمبر اسلام حق است؟» هیچ نمی‌دانند. هیچ نمی‌دانند! چون پدر‌ها گفتند، چون معلم توی مدرسه گفته، چون مردم کوچه‌بازار معمولاً می‌گویند پیغمبر حق است، این هم می‌گوید پیغمبر حق است!

مثل همین ایمان مقلدانه است ایمان متعصبانه که بعضی‌ها حاضرند العیاذبالله، بـه پیغمبرهـای دیگـر بی‌احترامی کنند، بـرای خاطر دل‌خوشـی پیغمبر ما! خیال می‌کنند در ملکوت اعلی هم میان پیغمبران تناقض هسـت. این ایمان متکی به دلیل نیسـت، فقـط از روی تعصـب اسـت و تعصب می‌دانید، یعنـی جانب‌داری بدون دلیل، جانب‌داری از روی احساس، نه از روی منطق.

[جور دوم]ایمان آگاهانه است، ایمانِ توأم با درک و شعور است، ایمانی‌ست که از روی بصیرت، با چشم باز، بدون ترسِ از اشکال، به وجود آمده باشد. آن ایمانی که فلان مرد مسلمان دارد، برای نگه‌داشتنش باید بگوییم روزنامه نخواند، فلان کتاب را نخواند، در کوچه‌بازار راه نرود، با فلان‌کس حرف نزند، سرما و گرما نخورد، آفتاب‌ومهتاب نبیند، تا بماند؛ این ایمان متأسفانه نخواهد ماند. ایمانی لازم است که آن‌چنان آگاهانه انتخاب شده‌باشد که در سخت‌ترین شرایط هم آن ایمان از او گرفته نشود.

انتهای پیام
captcha