محمدهادی همایون، معاون علوم انسانی و هنر
دانشگاه آزاد اسلامی در گفتوگو با خبرنگار ایکنا، به بیان نکاتی درباره مفهوم
علوم انسانی اسلامی، مبانی علوم انسانی غربی و تفاوت آن با علوم اسلامی و همچنین موانع تحقق علوم انسانی اسلامی پرداخت و به اقداماتی که تاکنون در دانشگاه آزاد در این موضوع انجام شده اشاره کرد.
متن این مصاحبه را در ادامه میخوانید؛
ایکنا ـ ابتدا بفرمائید تلقی شما از علوم انسانی اسلامی چیست؟ این علوم چه تفاوتی با علوم انسانی متعارف دارد؟
شاید جدیترین مسئلهای که در مورد علوم انسانی وجود دارد تعریفی است که از آن داریم. در تعریفی ساده گفته شده که منظور از علوم انسانی، علومی است که موضوع آن، انسان و مسائل اوست. اگر با این نگاه به علوم بپردازیم، همه علوم ذیل علوم انسانی قرار میگیرند و طبیعت هم سایه انسان است. به همین دلیل است که وقتی ما خراب میشویم طبیعت هم خراب میشود و وقتی ما درست باشیم طبیعت هم درست میشود. در قرآن کریم هم آمده است: «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ؛ فساد و پریشانی به کرده بد خود مردم در همه برّ و بحر زمین پدید آمد تا خدا هم کیفر بعضی اعمالشان را به آنها بچشاند، باشد که (از گنه پشیمان شده و به درگاه خدا) باز گردند» (روم/41) با این اوصاف، تمام علومی که در طول تاریخ بشر گسترش پیدا کردهاند، به معنایی علوم انسانی هستند.
اما به یک معنا هم میتوانیم برخی علوم را در نظر بگیریم و متمایز کنیم که به طور خاص و جدی به موضوع انسان و حقیقت انسانی، ذیل یک امت یا اجتماع میپردازند. طبیعتاً وقتی علمی دارای چنین شأنی باشد در گام نخست، فاصلهای از مسائل روی زمین میگیرد و اگر ما بخواهیم مسائل مربوط به علوم انسانی امروز را اولویتبندی کنیم این مسئله مهمترین مسئله علوم انسانی است چراکه همیشه علوم انسانی متهم شده که سر سفره مردم نیست و مسائل آن در آسمان پیگیری میشود و همانند علوم پزشکی و مهندسی با زندگی مردم سر و کار ندارد. علوم انسانی هم متوجه است که باید این مشکل خودش را برطرف کند.
در عین حال اهالی علوم انسانی متوجه هستند که علوم دیگر به این مبانی و پایهها نیاز دارند یعنی سایر علوم هم از آسمان بینیاز نیستند. از دوران رنسانس و انقلاب صنعتی به بعد، اتصال علوم با آسمان قطع شده است و علوم بدون توجه به مبانی دینی و قرآنی، روی سطح زمین به حل مسائل میپردازند. علوم انسانی مابین آسمان و زمین در این تحولات گرفتار شده است چراکه از یک طرف جنس آن به گونهای است که باید به آسمان و به مبانی توجه کند و از سوی دیگر باید به امور زمینی بپردازد ولی علوم انسانی کنونی به دلیل نداشتن مبانی محکم آسمانی و قرآنی در یک وضعیت آشفته قرار دارد. در علوم انسانی اساسا بدون اسلامیسازی نمیتوانیم ادامه حیات دهیم. ما باید بتوانیم از مبانی عمیق آسمانی، قرآنی و الهی، علوم را به عرصه کاربرد برسانیم.
ایکنا ـ وقتی علوم انسانی به کاربرد میرسد، جنس این کاربرد چگونه است؟
جنس علوم انسانی به شدت به علوم تجربی و پزشکی و فنی نزدیک است و نفع آن برای جامعه همانند منفعت سایر علوم است. اگر ما بتوانیم در فهم خود از علوم و دانشها، تغییر پارادایم بدهیم به نظرم بن بست کنونی در این عرصه را باز میکنیم. به بیان بهتر باید همکاری علوم انسانی با سایر علوم را در قالب میان رشتهایها افزایش دهیم و جامعه را بر اساس آن اداره کنیم.
ایکنا ـ به نظر شما علوم انسانی اسلامی در شرایط کنونی در کشور ما چه وضعیتی دارد؟ تا چه اندازه در این زمینه موفق بودهایم؟
میتوان از یک نگاه آرمانگرایانه گفت که تقریباً هیچ موفقیتی نداشتهایم اما از یک منظر دیگر، همین که اهل علم معتقدند که علوم انسانی باید از آبشخور اسلام سیراب شود نشان دهنده پیشرفتی مهم در حوزه علوم انسانی است در حالیکه چنین توجهاتی را در بقیه علوم شاهد نیستیم. پس از علوم انسانی توجهانی در این زمینه به علوم پزشکی و از جمله طب اسلامی صورت گرفته است؛ هرچند برخی میگویند طب اسلامی نداریم بلکه دارای طب سنتی و ایرانی هستیم. اما در بقیه علوم از جمله فنی و مهندسی فعلا ساکت بودهایم.
ما از دوران قبل از انقلاب اسلامی درباره اسلامی بودن اقتصاد نیز دارای نظریه بودهایم اما برخی میگویند چیزی به نام اقتصاد اسلامی نداریم. بنابراین تلاشهای زیادی در عرصه علوم انسانی اسلامی صورت گرفته است و این بخش، از بقیه علوم جلوتر افتاده است. اینکه علوم انسانی خواسته است که وارد یک ریل جدید شده و الگوی تازهای را تجربه کند و عمیقاً به اسلام و مبانی قرآنی برگردد، یک مزیت است اما درباره اینکه چقدر پیش رفتهایم باید بگویم که در زمینه مباحث قرآنی، نمیتوانیم به انتها فکر کنیم چون اساسا معیاری برای انتها نداریم لذا هر قدر به جایگاه علوم در قرآن نگاه میکنیم متوجه میشویم حرفهای زیادی وجود دارد.
ایکنا ـ به نظر شما چه موانعی برای تحقق اهداف ما در زمینه علوم انسانی اسلامی وجود دارد؟
به نظرم مهمترین مانع، باور است؛ باور به اینکه آیا علوم میتوانند سر در آبشخور دین و قرآن داشته باشند. از دوران قبل از انقلاب اسلامی درباره تعامل و تعارض علم و دین بحثهای زیادی وجود داشته و دشمنان ما تلاش زیادی داشتهاند بین علم و دین فاصله بیاندازند و حالا ما باید ثابت کنیم که علم، دارای دیدگاههای دینی هم هست. اعتقاد بنده این است که دین، توسعه دانش را برای ما فراهم میکند اما این باور که الان هم به شدت مورد چالش است، مانع اصلی برای جلو رفتن ماست.
مانع دوم که شاید مهمتر باشد نوع نگاه و تعامل ما با قرآن کریم است. قرآن کریم در آن دنیا گریبان ما را خواهد گرفت چراکه آن را مهجور گذاشتیم. قرآن کریم امروزه در دسترس همه ما هست اما میخوانیم ولی تدبر نمیکنیم چراکه باورمان نمیشود که اینگونه مسائل هم در قرآن کریم قابل تعقیب باشد. در قرآن کریم آمده است: «وَلَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ آيَاتٍ مُبَيِّنَاتٍ وَمَثَلًا مِنَ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ؛ و همانا ما به سوی شما آیاتی روشن نازل گردانیدیم و داستانی از آنان که پیش از شما درگذشتند و موعظهای برای اهل تقوا فرستادیم» (نور/34) قرآن کریم سه بخش دارد که یکی آیات آن است که میتواند ما را به مبدأ و معاد وصل کند، دوم حضور ما در زمین و تعامل ما با این نظام، تاریخی را تشکیل داده است که بسیار مهم است. یک سوم قرآن کریم را تاریخ تشکیل میدهد اما امروزه در دانشگاههای ما توجه خاصی به این مسئله و مثلا جایگاه حضرت موسی(ع) در مصر نمیشود. متأسفانه ما تاریخ را آنگونه که قرآن کریم نقل کرده علمی تلقی نمیکنیم در صورتیکه دقیقترین تاریخ همین است. بخش سوم، مباحث اخلاقی و موعظه برای متقین است که شامل مباحث فکری، حکمرانی، سیاستی و هر آن چیزی میشود که بر اساس درکی که از این آیات داشتهایم باید انجام دهیم. این آیات بسیار دقیق هستند و مبانی و سیر و دستورات دارند و اگر بر اساس این مبانی عمل کنیم آنگاه متوجه میشویم که تفاوتی بین علوم انسانی و سایر علوم وجود ندارد و همگی در یک نظام در کنار هم جمع میشوند.
ایکنا ـ درباره اقدامات دانشگاه آزاد در زمینه علوم انسانی اسلامی توضیح دهید.
اولین اتفاقی که قبل از آمدن بنده به دست حجتالاسلام والمسلمین خسروپناه و با همکاری دکتر طهرانچی رخ داد ایجاد معاونت علوم انسانی و هنر در این دانشگاه بود. در حالیکه در سایر دانشگاهها و مجموعه وزارت علوم معاونتی با این عنوان نداریم. این اتفاق بسیار بزرگی بود. کار ما در زمینه علوم انسانی این بود که چنین تقسیمی را به سایر دانشگاهها هم وارد کنیم لذا این علوم را در قالب هجده رشته کلاسیک از جمله مدیریت، تاریخ، باستانشناسی، هنر و ... دستهبندی کردیم و تقریبا هر شش عنوان، ذیل یک عنوان کلان قرار گرفت و آن عناوین کلان، دیگر از رشتههای سنتی ما تبعیت نمیکنند بلکه جزو ماموریتهای ما هستند تا به اهداف خود و الگویی که رهبر معظم انقلاب در زمینه تمدن نوین اسلامی مطرح کردند برسیم.
ما دانشکدگانی تحت عنوان جامعه و حکمرانی ایجاد کردیم و گروههای مدیریت، اقتصاد، حسابداری، الهیات و علوم سیاسی ما در آنجا حضور دارند و قرار است نحوه ایجاد حکمرانی اسلامی را برای ما تشریح کنند. ما میدانیم که آوردن دانش سر سفره زندگی مردم تا حد زیادی با مسئله هنر و رسانه ربط دارد لذا ما تمام رشتههای هنری خود را ذیل دانشکدگان هنر و رسانه بازسازی کردیم تا از تعامل میانرشتهای میان اینها، بتوانیم سبک زندگی اسلامی را وارد زندگی مردم کنیم.
همچنین دانشکدگان فرهنگ و تمدن را با گروههایی همانند تاریخ، باستانشناسی، جغرافیا، زبان فارسی و زبانهای خارجی و مطالعات محیط زیست سازماندهی کردیم، ادامه این اتفاقات در همه واحدهای استانی ما دیده شده است. ما سفرهای استانی متعددی در این راستا داشتیم و در هر واحد، گروههای لازم را ایجاد کردهایم و الان اساتید گروهها، دو روز در هفته با هم جلسه برگزار کرده و مسائل مهم علوم انسانی اسلامی را مورد بررسی و ارزیابی قرار میدهند تا این نظام، به خوبی شکل گرفته و جلو برود.
ایکنا ـ اگر نکته ناگفتهای مانده بفرمائید.
عنوان خبرگزاری شما عنوانی متمایز از سایر رسانههاست و همین امر مسئولیت سنگینی برای شما ایجاد میکند. معتقدم رسانه شما باید خیلی بیشتر از توقع جامعه، از خودش توقع داشته باشد. امروزه در اثر ماجراهای غزه، در دل سرزمینهای غربی، نهضتی برای بازگشت به قرآن شکل گرفته است و مخصوصا میتوانیم اعتراضات دانشجویان در دانشگاههای اروپایی و آمریکایی را نیز به قرآن پیوند بزنیم. به نظرم الان موقعیت خوبی است که دانشجویان جهان را به قرآن فرا بخوانیم و این مسئولیت شماست چون شما محل جمع بین دانشگاه و قرآن کریم هستید.
گفتوگو از اکبر ابراهیمی
انتهای پیام