
تاسیس حوزه علمیه در معنای حقیقی خود سابقهاش به عصر معصومین برمیگردد و در آن دوران پایهریزی شده است ولی اکنون از بازتاسیس حوزه علمیه قم توسط مرحوم
آیتالله شیخ عبدالکریم حائری یزدی 100 سال گذشته است.
خبرنگار ایکنا به همین بهانه با حجتالاسلام والمسلمین
ولیالله لونی؛
استاد درس خارج حوزه علمیه قم و رئیس پیشین مجمع عمومی جامعه مدرسین گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانیم؛
ایکنا ـ حوزه علمیه قم صدمین سال بازتاسیس خود را پشت سر گذاشت و امسال همایش آن برگزار خواهد شد، به نظر شما برای صدسال آینده چه جهتگیریهایی باید در فرایند حرکت علمی، آموزشی، پژوهشی و تبلیغی حوزه داشته باشیم؟
تاریخ صدسال گذشته حوزه علمیه قم، افتخارات عظیمی آفریده است؛ البته به کار بردن اصطلاح
صد سالگی تاسیس حوزه، عبارت درست و رسایی نیست. زیرا سابقه حوزه علمیه قم به عصر معصوم برمیگردد. از این رو باید از آن پرهیز شود و میتوان به جای تأسیس، از عبارت بازتاسیس یا احیای حوزه علمیه کهن قم به دست حاج شیخ استفاده کرد.
برای روشنتر شدن پاسخ سؤال شما، ابتدا اشارهای به تاریخچه حوزه علمیه شیعی میکنم سپس به آینده و وظایف پیش رو.
بزرگانی چون شیخ کلینی، شیخ صدوق، شیخ مفید، شیخ طوسی، سید مرتضی و بعدها علامه حلی و علامه مجلسی و ... از افتخارات و تربیتشدگان حوزه و رهبران تداوم و تعالی علوم آل محمد(ص) بودهاند و در دوران معاصر و دو قرن اخیر هم بزرگانی چون شیخ مرتضی انصاری، آخوند خراسانی و جناب حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، آیتالله العظمی بروجردی و ... از افتخارات حوزه هستند. راه و حرکت بنیادی به هنگام حاج شیخ عبدالکریم حائری از رهگذر انقلاب اسلامی، منشا تحول جهانی شده است.
سؤالی که مطرح میشود این است؛ بزرگان حوزه در طول تاریخ و به ویژه در صدسال اخیر تلاش خود را برای اعتلای اسلام و حوزه به کار بردهاند؛ اما آیا ما امروز باید صرفا به تلاشهای آنان و داشتههای گذشته افتخار کنیم، یا اینکه از دل این افتخارات، باید راهبردها و راهکارهای عمیقتر، پویاتر و وسیعتری برای صد سال دوم و صد سالههای بعدی به روی جامعه حوزوی و به تبع آن، به روی امت اسلامی و مردم جهان بگشاییم؟ امروز در پرتو انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی در منطقه به عنوان رهبر اسلامی شناخته میشود. لذا باید حرکت حوزه در دومین سده پیش رو، متناسب با این نقشآفرینی جهانی تعریف و طراحی شود.
مطالعه تاریخ و درس گرفتن از آن برخلاف تصور برخی افراد، کهنهگرایی، ارتجاع، سرگرمی و یا تنها برای افتخار کردن سلف صالح و آثار آنان نیست؛ بلکه رجوع به تاریخ، امری عقلایی و حکیمانه است که ما را روی سر سفره بزرگان مینشاند تا تلاشهای آنان را مورد دقت و تجزیه و تحلیل قرار دهیم و از دل آن برنامههای پویاتری استخراج نماییم. اگر نقطه ضعفی باشد، اصلاح و نقاط قوت را تقویت کنیم. ما به برکت طراحی مرحوم حاج شیخ، در پرتو انقلاب شکوهمند امام خمینی(ره) هستیم که پیامش جهانی شد و وظیفه حوزه علمیه قم را جهانی ساخت. حاج شیخ عبدالکریم در آن شرایط سخت دوره رضاخانی، دستآوردها و زحمات همه بزرگان قبل از خود را بررسی کرد؛ او به ویژه بر سر سفره شیخ اعظم انصاری و شاگرد برومندش مرحوم آخوند خراسانی نشست و این سفره را متناسب با شرائط زمان خود و بعد از خود طراحی و آماده کرد.
ایکنا ـ آینده دنیا، فراگیری تکنولوژی، فضای مجازی و هوش مصنوعی است، فکر میکنید حوزه در این مسیر چه باید بکند تا از قافله عقب نماند؟
ما امروز در دورانی زیست میکنیم که گفته میشود دوره حاکمیت هوش مصنوعی است و همچنین زمان و مکان در بسیاری از ارتباطات امروز جهانی حذف شده است. حوزه باید حداقل همپای صدور انقلاب اسلامی و استقبال جهانیان از اسلام ناب اهل بیتی(ع)، راهبری علوم انسانی را در دنیا طراحی و برعهده بگیرد؛ وقتی ما حرکتی جهانی را شروع کردهایم که مقدمه ظهور امام زمان(عج) است، باید برنامهریزی ما هم متناسب با آن باشد. لذا باید بازنگری عمیق و بنیادی در حوزه علمیه ایجاد شود.
شیخ مرتضی انصاری، مکاسب و رسائل نخواند ولی شیخ اعظم شد و مرحوم آخوند، کفایه نخواند ولی آخوند شد. آری آنان با تکیه بر نبوغ و درایت و ابتکاری که داشتند، میراث سلف صالح را مورد نقد و بررسی قرار دادند و با طرحی نو، رسایل، مکاسب و کفایهالاصول با عظمت و افتخارانگیز را به عصر خود و آیندگان هدیه نمودند. وظیفه امروز ما تنها این نیست که به داشتن این کتب افتخار کنیم بلکه ما باید به تأسی از آن استاد و شاگرد ابتکار، نبوغ، دغدغهمندی و خلاقیت خود را به کار بگیریم و کتبی تولید کنیم که اگر شیخ اعظم امروز زنده بود، نظیر آن را خلق میکرد و ما را تحسین میفرمود.
به نظرم سه موضوع مهم و راهبردی در راستای تحول در نظام تربیتی حوزه باید مورد توجه و مداقه قرار گیرد؛ اول محدودیتزدایی از علم اصول است؛ الان اصول فقه ما که ریشه در دوره معصومین(ع) دارد بیش از هزار سال است که به عنوان منطق اجتهاد، مسیر درست اجتهاد و استنباط احکام را تضمین کرده است. ولی متأسفانه این اصول، به طور چشمگیری محصور و محدود در استنباط احکام خمسه یعنی فقه اصغر شده است؛ در حالی که قابلیت فن اصول این است که کلید استنباط همه معارف دینی باشد که بخشی از آن احکام خمسه است، باشد. این نکته بنیادی بارها از سوی اندیشمندانی چون علامه جوادی آملی یادآوری شده است. برای بهرمندشدن و وصول به این هدف کلان، ضرورت دارد تا در آثار شخصیتهایی چون علامه طباطبایی در اثر بی نظیر تفسیر المیزان، علامه جوادی آملی در تفسیر و سایر آثار و علامه مصباح یزدی در مباحث بنیادی به ویژه علوم انسانی اسلامی و انسانشناسی، تأمل همه جانبه و عمیقی شود؛ سپس با برنامهریزی و اقدامات اساسی و بنیادی متناسب تکالیف پیش روی خود روشن و مشخص نماییم. در تفسیر المیزان که شاخص و راهنما است، به کارگیری علم اصول در استنباط همه معارف به وضوح دیده میشود.
مورد دوم ضرورت پویایی فقه است؛ فقه ما قابلیت دارد در تمامی عرصهها، دست بشر را بگیرد و او را هدایت و وظایفش را روشن کند؛ اما این مهم زمانی محقق میشود که ما به تولید علوم انسانی اسلامی مورد انتظار در همه عرصهها و ساحتها اشراف کافی پیدا کنیم اما متأسفانه مراکز علمی و تحقیقاتی دنیای استکبار، استعمار و استثمارگر با هوشمندی تمام این عرصه را از جهان اسلام ربودند و در انحصار خود و در خدمت توجیه بشر و نهادینه کردن جنایاتشان قرار دادند. گرچه کارهای خوبی در عرصه علوم انسانی صورت گرفته است اما بسیار واضح است که ما در عرصه علوم انسانی اسلامی ضعف اساسی و غفلتهای قابل توجهی که ناشی از کم توجهی به ثقلین است، داریم. بنابراین فقه غنی، افتخارانگیز و ناب شیعی زمانی در همه عرصهها به طور جامع و عمیق به نطق میآید و رهبری میکند که با تکیه بر علوم انسانی اسلامی قوی و همپای ثقلین، بتوان عرصه تعالی و مانور علوم انسانی اسلامی را فراهم ساخت.
ایکنا ـ موضوعشناسی فقهی در این امر چقدر مهم است؟
موضوعشناسی فقهی، یک امر مهم است. عنوان موضوع حکم فقهی است که به عنوان علت حکم، عرصه پاسخگویی فقه پویا را روشن و مشخص مینماید. سیره و میراث امثال آیتالله العظمی شهید سید محمدباقر صدر برای وصول به این مهم، یک ذخیره ارزشمند و راهگشا است. «فقه نظام و نظام فقهی» است که میتواند در تراز اداره جامعه و تأمین نیازهای متنوع و پیچیده حکومت اسلامی دستاندرکاران را در جهان پیچیده امروز و حاکمیت هوش مصنوعی یاری نماید. این امر بدون سرمایهگذاری کلان و فراگیر و توجه همه جانبه حوزه علمیه قم در عرصه تولید علوم انسانی اسلامی مبتنی بر وحی و تفسیر معصومین و بهرهگیری از عقل سلیم و به دور از نفسانیات، میسر و شدنی نیست.
نتیجه آنکه برای بهرمندشدن از فقه غنی و پویای شیعی در همه زمینههای فردی و اجتماعی و نیز توسعه و تعمیق در بهرهمندی از علم اصول و فن اجتهاد پویا در همه معارف وحیانی، نیازمند تحول و بازنگری در میزان و کیفیت توجه پیشگامان حوزه به عرصه علوم انسانی اسلامی هستیم. کما اینکه رهبر حکیم و فرزانه انقلاب بر این موضوع تاکیدات فراوانی داشتهاند.
مورد سوم ضرورت محوریت ثقلین است؛ مسئله اصلی و ریشهای قرآن و سنت است. قرآن در استنباط و استخراج معارف دینی متن اصلی و محور است و آثار معصومین به عنوان تفسیر معصومانه قرآن، محور دیگر. اما سؤال مهم این است که آیا در حال حاضر قرآن و سنت در نظام آموزشی و تربیتی حوزه جایگاه اصلی خود را دارد یا خیر؟ همانگونه که اشاره شد، دانش و فن اصول به طور فراگیر در خدمت استنباط و استخراج همه معارف اسلامی از ثقلین (فراتر از احکام خمسه) قرار نگرفته و توسعه لازم و عقلایی پیدا نکرده است. به تبع آن، علوم انسانی اسلامی فراگیر به حد نصاب تولید نرسیده است. به همین جهت، فقه غنی شیعی تا رسیدن به جایگاه عمیق و فراگیر اداره همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان دارای فاصله قابل توجهی است.
بنابراین هر چه جلوتر میرویم و اسلام اهلبیتی(ع) مورد توجه مردم جهان قرار میگیرد، دو علم رایج فقه و اصول فقه، جذابیتشان برای طلاب کاهش مییابد و اکثر طلاب، نسبت به آن دو به ویژه علم اصول دلسرد میشوند. لذا برخی برای تأمین نیازهای علمی خود و نقشآفرینی در تبلیغ و هدایت مردم جذب دانشگاه یا جذب مراکز تخصصی میشوند. پس باید نظام تربیتی حوزه علمیه، پیوند وثیقی با معارف قرآن و حدیث بر قرار نماید؛ همه طلاب از ابتدای طلبگی باید با قرآن و معارف قرآنی انس بگیرند و ارتباط با قرآن در ذهن و قلب آنان نهادینه شود و اولویت اول باشد. همچنین بسیار ضروری است که یک دوره از کتب روایی که همه ابواب حدیثی را در بر دارد، در اوائل دوران تحصیل حوزوی در کنار قرآن، به عنوان بخش مهمی از آموزش قرار گیرد.
ایکنا ـ فکر میکنید که اگر الان شیخ انصاری و آخوند خراسانی زنده بودند، دغدغهشان برای حوزه چه بود و چه کاری را در اولویت قرار میدادند؟
با صدای بلند عرض میکنم که اگر شیخ اعظم انصاری، مرحوم آخوند و مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری در این زمان میزیستند، شک نکنید که فریاد توجه بیشتر به قرآن آن فحول عزیز در سراسر حوزههای علمیه طنینانداز بود. همه ما میبینیم که کشوری چون یمن تا همین اواخر زیر چکمههای ظالمانه آمریکا و اسرائیل و همپیمانانشان بود؛ ولی امروز با وارونه کردن قضیه، دنیا را شگفتزده و دشمنان را گرفتار کرده است. جبهه مقاومت به سرعت در حال پیشرفت است. بنابراین باید حوزه علمیه قم با سرعت این تحولات، پیش رود تا پرچمداری علمی و هدایتیاش ماندگارتر و روز افزون شود. امروز به برکت انقلاب اسلامی و حوزه علمیه قم، شعار مرگ بر اسرائیل به زبان فارسی از عمق جان دانشگاههای آمریکا شنیده میشود. بنابراین به برکت حوزه علمیه قم که مادر انقلاب اسلامی و منشأ فتوحات و پیشرفتهای جبهه نورانی مقاومت است، سرعت بیداری ملتهای آزادیخواه در سطح جهان و صدور انقلاب و استقبال جهانی از اسلام ناب اهلبیتی شگفتآور، شوق برانگیز و وصف ناپذیر است.
حوزه علمیه قم، بیش از آنچه انجام داده است باید در امر تربیت مبلغان اسلامشناس جامع و تولید علوم انسانی اسلامی که به شدت مورد احتیاج است، گامهای اساسیتری بردارد. طوفانالاقصی و نیز وعده صادق که به برکت تدابیر رهبری و ملت بیدار ما رخ داد، نگاه دنیا به ویژه دانشگاهیان جهان را به گونهای دیگر متوجه اسلام اهل بیتی(ع) و حوزه علمیه قم کرده است.
گفت و گو از علی فرج زاده
انتهای پیام
اگر می توانید مناظره برگزار کنید
یک طرفه به قاضی رفتن اشتباه هست با مناظرات حق روشن می شود