«روز مات» فیلمی سینمایی با موضوع مهاجرت است. این کار در نقد این پدیده اجتماعی ساخته شده و اکنون در گروه هنر و تجربه روی پرده است.
خبرنگار هنر ایکنا به منظور بررسی این اثر به گفتوگو با محسن علیاکبری؛ تهیهکننده و محمود نوری؛ کارگردان این فیلم نشسته است. حاصل این گفتوگو را در ادامه میخوانیم و میبینیم:
ایکنا – در ابتدا به عنوان تهیهکننده «روز مات» پیرامون چرایی و چگونگی ساخت این اثر سینمایی توضیح دهید.
علیاکبری: در همه دنیا مشکلاتی وجود دارد که جامعه را درگیر خود میکند. برای رفع این نقیصهها نیز بخشهای مختلف تلاش میکنند با اقداماتی که انجام میدهند راهکاری برای رهایی از وضعیت نابسامان پیدا کنند. در این میان سینما نیز با ساخت فیلم سعی دارد در جهت رفع مشکلات قدم بردارد. این کار هم باید بدون شعار و با تکیه بر متن و ساختار خوب انجام شود. یکی از مشکلات رایج امروز کشور ما بحث مهاجرت است. مهاجرت برای عدهای همانند سرابی شده که متصورند به واسطه آن از مشکلات رها میشوند. وقتی این فرد به مهاجرت تن میدهد متوجه نیست اگر سختیها در کشورهای دیگر بیشتر از کشور خودش نباشد کمتر هم نیست. تلاش ما این بود این موضوع را بدون کلیشههای رایج مورد توجه قرار دهیم.
برای پرداختن به موضوعات اجتماعی باید یک فیلمساز جوان، پشت دوربین قرار گیرد چون ممکن است سینماگرانی چون من که سنی از آنها گذشته چندان با موضوعات روز همخوانی نداشته باشند. محمود نوری کارگردان این کار از نگاه من گزینه بسیار مناسبی برای ساخت این فیلم بود زیرا هم فیلمسازی جوان و بااستعدادی است هم اینکه نسبت به والدین تکریمی ویژه دارد. تکریم پدر و مادر یکی از موضوعات مندرج در فیلم است. به همین دلیل، فیلمسازی برای این کار انتخاب شد که در این عرصه خود الگو باشد تا بتواند به شکل مطلوبی موضوع را در کارش مورد توجه قرار دهد.
ایکنا – نقد مهاجرت گاهی به شکل سطحی مورد توجه قرار میگیرد درحالیکه نمیتوان نقش امکانات را نادیده گرفت و کشورهایی وجود دارند که به لحاظ امکانات آموزشی و علمی، بالاتر از دیگر کشورهای هستند. همین موضوع سبب شده، برخی از افراد حتی فرزندان برخی مسئولان که نیاز مادی هم ندارند به کشورهای خارجی مهاجرت کنند. نگاه شما به این پدیده اجتماعی در «روز مات» چگونه است؟
علیاکبری: منظور ما نقد مهاجرت مفید نیست زیرا در اسلام هم سفارش شده برای کسب علم هجرت کنید اما بحث اینجاست وقتی مهاجرت بیهدف و با آرزوهای خیالی باشد مضر است. این مسئله حتی برای افراد مشهور هم وجود دارد. برای مثال اخیراً مصاحبه یکی از بازیگران معروف را که مهاجرت کرده میدیدیم و او از مهاجرت اظهار پشیمانی میکرد و از دلتنگیهای خود نسبت به خانواده و کشورش میگفت. در این کار بدون هیچ شعاری و به صورت ملموس اتفاقات رخ داده در زندگی بیان میشود.
ایکنا – آقای نوری به عنوان کارگردان «روز مات» درباره نگاهتان به موضوع مهاجرت توضیح دهید.
نوری - در ابتدای بحث جا دارد از محسن علی اکبری برای اعتمادی که به من برای ساخت این کار را داشتند تشکر کنم. این سینماگر پرونده پرباری در حوزه آثار دفاع مقدسی، قرآنی و... دارد برای همین فرصتسازی وی برای جوانان قابل احترام است. بحث زبان برایم در «روز مات» نقش مرکزی داشت. در حوزه زبانهای عربی، انگلیسی و فرانسه نیز فعالیتهایی داشتهام. برای همین تلاش کردم زبانی که برای فیلمم انتخاب میکنم مورد فهم در دیگر کشورها هم باشد.
از فیلم «الرساله» مثال بزنم. این فیلم در دو نسخه عربی و انگلیسی ساخته شده است. مصطفی عقاد هر میزانسی که میچید هم از آن نسخه عربی میگرفت هم انگلیسی. در نسخه عربی آنجایی که درباره حضرت رسول(ص) حرف زده میشود لحن، ستایشگونه است اما در نسخه انگلیسی اینگونه نیست چون کارگردان میداند که مخاطبش الزاماً حضرت رسول (ص) را به عنوان پیامبر قبول ندارد. این رویکرد تیزهوشانه نشان از درایت کارگردان دارد که توانسته علاوه بر مسلمانان مخاطب جهانی هم جذب خود کند. من نیز در این کار فیلمنامه را انگلیسی نوشتم چون میخواستم به حال و هوای افرادی ورود کنم که به زبان انگلیسی تا به آنجا آمیخته شدهاند که تصمیم به مهاجرت میگیرند.
ایکنا – چند سال پیش در جشنواره فیلم فجر فیلمی با عنوان «برلین منفی هفت» به نمایش درآمد که موضوع آن مهاجرت بود اما در این کار به مهاجرت نگاهی مثبت شده بود و به نوعی مخاطب را تشویق به این کار میکرد. در مقابل در تلویزیون تمامی کارهای نگاه تاریک به مهاجرت دارد. شما در کارتان چه رویکردی را مدنظر داشتید؟
نوری: هیچ فشار و سفارش برای تصویری خاص از مهاجرت برای من در این کار وجود نداشت. تجربه ما از سفر به خارج دو گونه است. وقتی برای سفری چند روز به خارج از کشور میرویم هر آنچه میبینیم زیبایی است اما وقتی زندگی در خارج شکل طولانی مدت میگیرد مشکلات پدیدار میشود. من این مسئله را در پاریس مشاهده کردم. البته تجربه هر شهر با شهر دیگر فرق میکند چون رفتارهایی که من در پاریس دیدم قابل مقایسه با رفتاری که در مادرید با من شد، نبود. این تصور که هرآنچه در غرب وجود دارد مبتنی بر فرهنگ و قانونمداری است را صحیح ندانسته و سرابی میدانم که بسیاری را فریفته است.
علیاکبری: چند سال پیش به اتفاق همسرم به فرانسه رفتیم. در کاخ ورسای نماز خواندیم و پلیس هم مراقبت کرد تا کسی مزاحم نشود. در مقابل در جشنواره کن که به واسطه فیلم «استرداد» در آنجا حضور داشتم به نحوی با ما رفتار شد که روز سوم بازگشتم، در حالی که 10 روز میتوانستیم در جشنواره حاضر باشیم. در آن فستیوال به اندازهای نگاه از بالا وجود داشت که تحمل آن ممکن نبود. در مقابل، تجربهای که در ایتالیا داشتم بسیار مطلوب بود. هر کشوری اقتضائات خود را دارد و نمیتوان با تکیه بر یک تجربه یک نتیجه کلی گرفت.
ایکنا – در همین بخش فکر میکنم کمی از حقیقت دور شدهایم. چون فقط دیگران را قضاوت میکنیم و خود را در این مسئله محق میدانیم. این صحیح نیست چون اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم ما نیز در داخل نسبت به برخی اتباع خارجی رفتاری متفاوت داریم. یعنی وقتی یک افغان را مشاهده میکنیم با وقتی یک اروپایی یا آمریکایی را میبینیم، متفاوت است.
علیاکبری: قبول دارم در گذشته چنین رفتارهایی وجود داشت اما امروز بسیار برخوردهای نژادی در کشور ما کم شده است البته باز هم میگویم در اروپا هر شهر یا کشور با شهر و کشور دیگر روابطی متفاوت دارند و نمیتوان همه را با یک معیار مقایسه کرد، اما یک نکته را میتوانم با اطمینان بیان کنم برای آدمهای مذهبی زیست در اروپا دشوارتر از افراد غیرمذهبی است.
نوری: جملهای در «روز مات» وجود دارد مبنی بر اینکه افرادی که مهاجرت میکنند، میدانند از چه چیزی فرار میکنند اما نمیدانند به سمت چه چیزی میروند. افرادی که مهاجرت میکنند مطمئنا هدفشان از سفر رسیدن به زندگی بهتر است اما اینکه آنجایی که میروند برایشان این امر محقق است، مشخص نیست.
علی اکبری: امروز به واسطه گسترده شدن وسایل ارتباط جمعی زندگی آدمها بسیار به هم نزدیک شده و دیگر مرزها چندان باعث جدایی نیست. برای همین نمیتوان برخی از مسائل و معایب را مخفی کرد چون ممکن است رفتاری که ما با یک عراقی یا افغان داریم متفاوت با فردی اروپایی باشد. این مسائل وجود دارد اما نژادپرستی که برای نمونه در فرانسه یا آلمان وجود دارد قابل مقایسه با دیگر کشورها نیست. مثلا زندگی در عمان بسیار مطلوب است زیرا وحدت جهان اسلام در آنجا به شکل خوبی دیده میشود. این وحدت که مورد تاکید حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری هم است اگر در کشور ما نیز اجرایی شود معتقدم بهترین اتفاق رقم خواهد خورد.
ایکنا – جدا از بحث محتوا، کمی هم به ساختار «روز مات» بپردازیم. درباره عدم استفاده این فیلم از بازیگران چهره بگویید.
نوری: در ابتدا فیلمنامه را به چند بازیگر مطرح که میدانستم انگلیسی بلد هستند پیشنهاد دادم وقتی آنها سناریو را خواندند لهجهای که بیان کردند آنچنان که باید مورد نظرم نبود. برای همین سراغ افرادی رفتم که در فضای مجازی زبان انگلیسی آموزش میدادند. در بین این افراد در نهایت به دو بازیگری که میخواستم رسیدم. البته منکر این نمیشوم که بازیگر چهره میتواند روی گیشه تاثیر بگذارد اما خصیصه این فیلمنامه دقیقا با بازیگرانی که انتخاب کردم همخوانی داشت.
ایکنا – به لحاظ فردی شما مذهبی هستید. آیا این خصیصه در کارتان هم مورد توجه قرار گرفته است؟
نوری: اینکه من تعلقات دینی دارم کاملاً واضح است برای همین ممکن است در کارهایم این مسئله وجود داشته باشد اما به شخصه تلاش کردم در این فیلم به طور مستقیم گرایشات دینی و ملی وجود نداشته باشد زیرا وقتی قرار است درباره مهاجرت فیلمی بسازید باید به دور از شعارهای رایج این موضوع را مدنظر قرار دهید.
علی اکبری: تفکر من مسجدی است زیرا هنر را از این مکان شروع کردم. برای همین در تمامی کارهایم تلاش کردم از این خصیصه دور نشوم. فیلم «همیشه پای یک زن در میان است» را تهیه کردم و پیامش تحکیم خانواده است. از این دست فیلمها زیاد در کارنامهام وجود دارد. در «کتاب قانون» به صورت مستقیم به آموزههای قرآنی پرداختم و در تولیدات دیگر به ویژه کارهای دفاع مقدسی نظیر «پاداش سکوت» به انحای دیگر این موضوعات را مدنظر داشتم.
ایکنا – بحث بعدی ما به اکران فیلم در گروه هنر و تجربه مربوط میشود. پیرامون این شکل از اکران توضیح دهید.
علیاکبری: از برخی از آثار که تنها با دغدغه قلبی ساخته میشود توقع داشت اکران گسترده بگیرد. من در فیلم «پاداش سکوت» خانه خود را از دست دادم اما پشیمان نیستم چون به خواسته قلبم گوش دادم. با این توضیح با اکران هنر و تجربه موافق هستم زیرا سینمادار باید هزینههای خود را از راه فروش فیلم تامین کند پس بیانصافی است برای منفعت شخصی بخواهم فیلمم را در اکران گسترده داشته باشم. بهترین شکل نمایش این فیلم همین است که الان شاهدش هستیم. در این میان یک راهکار برای حمایت بیشتر از فیلمهای هنری وجود دارد آنهم اینکه سینماهایی که مربوط به بخش دولتی است به شکلی جدیتر از آثار که در گروه هنر و تجربه به نمایش در میآید، حمایت کنند. برای مثال به حوزه هنری اشاره میکنم که سینماهای بسیاری برای اکران در اختیار دارد اما افسوس که برخی سالنهای دولتی هم حاضر به حمایت از کارهای جدی نیستند و سراغ تولیدات گیشه میروند.
نوری: قبل از هنر و تجربه اکرانهای مشابه دیگری هم داشتیم که با هدف حمایت از فیلمهای خاص صورت میگرفت. برای مثال به نمایش فیلمهای معناگرا اشاره میکنم. اما ایده اکران هنر و تجربه را بهتر از اشکال قبلی میبینیم چون نمایش در این شکل حالت چرخشی دارد و به سانس مرده خلاصه نمیشود.
ایکنا – حال که بحث اکران پیش آمد سؤالی در ذهنم شکل گرفت. چرا فیلمهایی نظیر «آسمان هفتم» یا «آپارتچی» با وجود داشتن ساختار خوب و مفهومی والا در جذب مخاطب موفق نمیشود؛ آثاری که از سوی تلویزیون حمایتهای همه جانبه را دارند اما فیلمی نظیر «مست عشق» با وجود اینکه کاری تاریخی است چنین با استقبال گسترده مواجه میشود؟
علی اکبری: در دو دهه گذشته دو اتفاق در کشور ما رقم خورد. در دهه هشتاد مخاطب تلویزیون به شدت افزایش پیدا کرد اما در دهه نود این مخاطب ریزش پیدا کرد زیرا فیلمنامهها ضعیف شدند. در چنین شرایطی سینما خنثی شد. دوم، در سالهای گذشته به واسطه شعارهای سطحی مخاطب را نسبت به انقلاب، دفاع مقدس و موضوعات دینی بدبین کردهایم! برای همین هر آن چیزی که داشتیم را با چوب حراج، ارزان فروختیم! همین مسئله سبب شده هر اثری که به نوعی نشانههایی از این موضوعات را داشته باشد با اسقبال خوب مردم مواجه نشود. این اتفاق برای فیلم من «استرداد» که کاری خوش ساخت بود به وضوح رخ داد.
درباره فروش «مست عشق» هم باید بگویم جدا از ساختار خوب و حضور کارگردانی چون حسن فتحی به عنوان کارگردان حضور بازیگران ترک دلیلی برای موفقیت این کار در گیشه بودهاند، باید اعتراف کنیم سریالهای ترک در کشورمان مخاطب فراوان دارد در نتیجه بازیگران آن نیز برای مخاطب دوستداشتنی هستند. در چنین شرایطی نیاز است افرادی که در حوزه مدیرات فرهنگ و هنر مشغول هستند اتاق فکری تشکیل دهند تا در آنها جوانان راهکارهای خود را بیان کنند تا در یک پروسه زمانی مشخص، گرایش مخاطبان به سمت آثار دینی و انقلابی سوق پیدا کند.
نوری: در تکمیل توضیحات آقای علیاکبری باید اضافه کنم مخاطب به دنبال آثاری است که به دور از شعار و تنها بر تکیه بر باور قلبی سازنده ساخته میشود. این تولیدات اکثراً با استقبال مواجه میشود اما هر گاه تماشاگر حس کند فیلمی با تکیه بر سفارش و نهادی دولتی تولید شده نسبت به آن گارد میگیرد. در فیلم «روز مات» من به روشنی دیدم که مخاطبان فارغ از هر اندیشه و گرایشی فیلم را دوست داشتند چون دریافته بودند فیلم بر پایه باور و ایمان ساخته شده است.
ایکنا – در بخش پایانی این گفتوگو کمی هم درباره استقبالی که مردم از محصولات نمایشی در پلتفرها به عمل میآورند توضیح دهید.
نوری: به نظرم از فضای مجازی هم در حال عبور هستیم چون بحث هوش مصنوعی در حال شایع شدن است اما درباره سوال شما باید بگویم مردم این تصور را دارند که مدیریت پلتفرمها بر عهده تلویزیونی است اما مردم فکر میکنند محصولات شبکه نمایش خانگی خارج از سیما است. با این توضیح اگر ما فضا را برای برنامه ساخت برنامههای جذاب باز بگذاریم مطمئن باشید مردم از تلویزیون هم استقبال میکنند. رسیدن به این خواسته زمانی مهیا خواهد شد که خود مدیران هم راضی به انجام آن باشد.
ایکنا – ضمن تشکر بابت حضورتان در این جلسه سخن پایانی خود را بیان کنید.
نوری: از خبرگزاری ایکنا برای حمایتی که از فیلمهایی نظیر «روز مات» دارد، تشکر میکنم، فیلمهای گروه هنر تجربه نیازمند حمایت رسانهها است تا مردم بیشتر به تماشای این شکل از سینما ترغیب شوند.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام