به گزارش ایکنا، رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم با تأکید بر معنویت و اخلاق به مثابه نیاز اصلی جامعه و جهتدهنده همه حرکتها و فعالیتهای فردی و اجتماعی و با توجه به تهاجم روزافزون دشمنان و کانونهای ضداخلاق و معنویت به دلهای پاک جوانان و نوجوانان و نونهالان مسئولیت خطیر نهادهای حاکمیتی، غیر حاکمیتی و اشخاص را برای ایفای نقش هوشمندانه و مسئولانه خود خاطرنشان کردهاند. در همین راستا پژوهشکده زن و خانواده، موضوع رویکرد مقاومتی به خانواده را به مثابه یک کلانپروژه، در برنامه راهبردی خود جای داد که برگزاری همایش بینالمللی «خانواده مقاوم؛ چالشهای اخلاقی در جهان متحول» یکی از آنهاست و چکیده مقالات پژوهشگران و اندیشمندان براساس محورهای این همایش در قالب کتاب منتشر شده است.
خبرگزاری ایکنا بنابر رسالت خود در راستای تقویت ارزشهای اخلاقی در نهاد خانواده اقدام به انتشار این مقالات به صورت روزانه کرده است. در ادامه چکیده مقاله علیرضا صادقزاده قمصری، دانشیار دانشگاه تربیت مدرس با عنوان «تبیین چرخش از عاملیت فردی به عاملیت جمعی؛ به مثابه راهبردی تربیتی برای مقاومت در برابر چالشهای اخلاقی دنیای معاصر و نگاهی به نقش خانواده در تحقق این راهبرد» را با هم میخوانیم.
بدون شک بروز و تداوم روزافزون آسیبهای اخلاقی یکی از چالشهای مهم زندگی انسان در دنیای معاصر به شمار میآید. امروزه با وجود پیشرفتهای بسیار علمی و فناورانه بشر، شاهد رواج طیف متنوعی از ناهنجاریهای اخلاقی و ارزشی در میان نسل جوان همه جوامع هستیم. به طوری که گسترش مظاهر، آثار و پیامدهای آنها در سطوح فردی و اجتماعی دیده میشود، به گونهای که میتوان، از تبدیل این پدیده پیچیده به بحران اخلاقی پیش روی همه اجتماعات بشری در قرن بیست و یکم سخن گفت. باید انتظار داشت که اندیشمندان در سطح بینالمللی از منظرهای فلسفی، دینی و علمی گوناگون برای مواجهه اساسی با این بحران گسترده و خطیر به تأمل و هماندیشی و چارهاندیشی بپردازند.
البته طیف رویکردهای نظری مطرح شده در مقام تحلیل و ریشهیابی این بحران را با توجه به مبحث مناسبات عاملیت و ساختار در علوم اجتماعی مدرن، میتوان به طور کلی در سه انگاره ساختارگرایی، عاملیت گرایی و انگاره تلفیقی قرار داد؛ چنانچه با ملاحظه مبحث مشهور نسبت فرد و جامعه در میان اندیشمندان معاصر مسلمان، این دیدگاهها را میتوان به سه موضوع اصالت فرد، اصالت جامعه اصالت فرد و جامعه تقسیم کرد. هر چند در این خصوص با ملاحظه آموزههای انسان شناختی واقعگرایانه در دیدگاه اسلامی میتوان همچون متفکرانی نظیر علامه طباطبایی و استاد شهید مطهری قائل به اصالت توامان جامعه و فرد بود و رابطه و تأثیر و تأثر متقابلی را برای فرد و جامعه پذیرفت؛ یعنی هم وجود حقیقی و اصیلی را برای جامعه و واقعیتهای اجتماعی پذیرفت و هم بر نقش نسبتاً مستقل فرد در مقابل تأثیرات جامعه تأکید ورزید.
بر همین اساس در بحث مناسبات عاملیت و ساختار نیز انگاره تلفیقی توجه به ساختار و عاملیت در نگرش اسلامی بیشتر قابل دفاع است؛ یعنی منظور از عاملیت انسان در نگاه اسلامی این نیست که افراد در خلأ زندگی میکنند و هیچ زمینه محیطی و چهارچوب اجتماعی برای تأثیر بر رفتار آنها وجود ندارد و خود انسان به عنوان فعال مایشاء هر کاری را که میخواهد انجام بدهد. بلکه بحث بر سر این است که آیا این عوامل در تعینبخشی اعمال انسان کار را تمام میکنند یا اینکه اینها میدانی را به وجود میآورند که آدمی در آن میدان میتواند حرکت و شناوری داشته باشد؛ بنابراین «عاملیت در ساختار» بیشتر مورد بحث است تا عاملیت در برابر ساختار.
اکنون مسئله مورد بحث در مقاله حاضر در چهارچوب مفروضهای اسلامی این است که آیا در مقام آسیبشناسی چالشهای اخلاقی روزافزون دنیای معاصر و چارهاندیشی جهت مواجه با آنها، رویکرد رایج تکیه بر عاملیت فردی برای مقاومت در برابر ساختارهای محیطی و اجتماعی امروزه میتواند راهکاری منطقی و واقعبینانه باشد؟ و آیا میتوان از نسل جوان خواست که صرفاً با ملاحظه اختیار و با تأکید بر قدرت اراده فردی در مقابل ساختارهای جمعی به شدت آسیبزای اخلاقی در دنیا معاصر مقاومت کند؟
این مقاله پاسخ به مسئله یادشده را با توجه به شواهد و مستندات متعدد، منفی میداند و درصدد است تا با تکیه بر بخشی مغفول از ایده عاملیت انسان در نگاه اسلامی، یعنی وجه عاملیت جمعی آدمی، راهکاری مؤثر را برای مقاومت نسل جوان در دنیای معاصر در برابر ساختارهای آسیبزای اخلاقی پیشروی آنها بیابد.
توضیح اینکه اگر منظور از عاملیت آدمی را نوعی ویژگی فعلیتیافته در افراد انسان بدانیم که هر فرد با توجه به آن در مواجهه با شرایط محیطی و ساختار اجتماعی پیرامون خود کاملاً منفعل نبوده و به مثابه موجودی عامل و مبتنی بر مبادی معرفتی، میلی و ارادی به عمل فردی و جمعی آگاهانه و اختیاری میپردازد و نه تنها در مقابل شرایط بیرونی مؤثر بر وجود خود یارای مقاومت دارد، بلکه میتواند در سطوحی از عاملیت بر شرایط بیرونی تأثیرگذار باشد، آنگاه با تکیه بر عمل جمعی انسان(یعنی عملی که در حالتی رخ میدهد که تک تک افراد جمع کنشگر، نوعی هماوایی شناختی گرایشی و ارادی داشته باشند و همت واحدی از خود نشان دهند، به گونهای که گویا همه آنها یک پیکر واحد را تشکیل میدهند) و با تکرار این عمل جمعی میتوان گفت که مفهوم عاملیت آدمی در قالب عاملیت جمعی ظهور و بروز میکند. مقصود از این نوع عاملیت آن است که مجموعهای از افراد با تکیه بر شناخت هماهنگ و میل مشترک و مبتنی بر تصمیم و اراده جمعی، عاملیت خود را در قالب مجموعهای از اعمال جمعی متجلی کنند.
بر این اساس مدعای اصلی مقاله حاضر این است که برخلاف عاملیت فردی، تحقق عاملیت جمعی به معنای یادشده، زمینه مناسبی برای مقاومت افراد جامعه در برابر ساختارهای اجتماعی آسیبزای اخلاقی است و یکایک افراد جامعه میتوانند در صورت تعلق به یک جمع خاص و همراهی و به ویژه در فرض همدلی و حمایت آن جمع، از آنها با توان بیشتر و انگیزه قویتر در برابر فشار ساختارهای آسیبزای اخلاقی مقاومت کنند.
بنابراین، راهبرد پیشنهادی این مقاله برای مقاومت نسل جوان در برابر ساختارها و شرایط اجتماعی چالشزای اخلاقی، چرخش از عاملیت فردی به عاملیت جمعی است. البته در بخش آخر مقاله با اشاره به ظرفیتها و امکانات کمنظیر خانواده در جهت تکوین و تعالی نوعی هویت جمعی در کودکان و نوجوانان، به تبیین نقش و جایگاه این نهاد در تحقق راهبرد یادشده پرداختهایم و نشان دادهایم که در صورت عملکرد مثبت خانواده در تربیت فرزندان خود، میتوان انتظار داشت که نسل جوان با اتکا بر ارزشها و هنجارهای مقبول خانواده خود و با حمایت افراد خانواده و براساس هویت جمعی خانوادگی خود بتواند به طور مؤثرتری در برابر فشار ساختارها و شرایط محیطی آسیبزای اخلاقی مقاومت کنند و تسلیم شرایط نامساعد نشوند.
انتهای پیام