کد خبر: 4219386
تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۹:۵۹
یادداشت

شرح اسم و هنر زیبایی‌شناسی رضوی

اوّلین اسمى که خدا براى خود انتخاب نمود، «الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ» بود زیرا از همه چیز برتر است، معنا و واقعیّت او «اللَّه» است و نامش «الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ»، این اوّلین نام اوست زیرا او بر همه چیز برترى دارد.

شرح اسم و هنر زیبایی‌شناسی رضویحسین روحانی صدر؛ کارشناس ارشد تاریخ در یادداشتی که در اختیار ایکنا قرار داده نوشته است؛


شناخت هر شیئی وابسته به نام آن است؛ پس هر موجودیتی برای شناخته‌شدنش محتاج اسم است. هر اسمی نیز دربر گیرنده معانی درخور آن شیء است. معرفت به اشیا به واسطه نامیده شدن‌شان امکان‌پذیر است. از این‌ روی پیشینیان گفته‌اند: الأسماء تنزل من السماء؛ یعنى اسم به مسمّاى خود زیبا و برازنده است.

در مباحث توحیدی و شناخت پروردگار و نامیدن آن، میان مذاهب و صاحبان فکر و نظر اتفاق نظری وجود ندارد. طبق رأی و نظر مشهور به‌جا مانده از عالم آل محمد، اسم صفة لموصوف است، که آن را جناب شیخ صدوق در کتاب نفیس عیون اخبارالرضا آورده است.


این موضوع با بحث‌های مربوط به شبیه‌سازی میان خالق و مخلوق که برخی به آن واقف‌اند و امام رضا(ع) آن را خلاف نگاه توحیدی قرآنی دانسته‌اند، برای شیعیان چالش‌برانگیز شد و از ایشان پرسیده شد: آیا خداوند قبل از اینکه مخلوقات را بیافریند به نفس خود آگاه بود؟ فرمودند: بله. و در ادامه از ایشان پرسیده شد: نفس خود را مى‏‌دید و صداى خویش را مى‏‌شنید؟ فرمودند: احتیاجى به این کار نداشت زیرا از خود چیزى درخواست نمى‏‌کرد، او خود هستی‌اش و هستی‌اش خودش است. قدرتش نافذ است لذا نیازى ندارد که نامى براى خود برگزیند، بلکه نام‌هائى براى خود برگزیده تا دیگران او را به آن نام‌ها بخوانند، زیرا اگر با نام خود خوانده نشود، شناخته نمى‏‌شود. اوّلین اسمى که براى خود انتخاب نمود، «الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ» بود زیرا از همه چیز برتر است، معنا و واقعیّت او، «اللَّه» است و نامش‏ «الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ»، این اوّلین نام اوست زیرا او بر همه چیز برترى دارد.


حضرت با شفافیت و موشکافانه خداوند را لطیف و خبیر، شنوا و بینا، واحد و أحد و بى‏‌نیاز، نزائیده و زائیده نشده، و بی‌همانند، معرفی می‌کند که اشیاء را ایجاد کرده، به اجسام جسمیّت داده و نقش‌ها را صورت و شکل‏ بخشیده است، و تاکید دارند که اگر آن طور بود که مى‏‌گویند، خالق و مخلوق از یکدیگر شناخته نمى‏‌شدند، ایجادکننده و ایجادشده از یکدیگر ممتاز نبودند و شناخته نمى‏‌شدند، لکن اوست ایجادکننده، فرق است بین خدا و بین آن چیزى که خدا به او صورت بخشیده و جسمیّت داده و ایجادش نموده است، چون هیچ چیز به خداوند شبیه نیست و خداوند نیز به هیچ چیز شبیه نمى‏‌باشد.
از حضرت پرسیدند طبق فرموده شما خدا احد و صمد (بى‏‌نیاز) است؛ و نیز فرمودید: به هیچ چیز شبیه نیست در حالى که خداوند یکى است، انسان هم یکى است پس در وحدانیّت و یکى بودن، به یک دیگر شبیه‏‌اند؟ حضرت فرمودند: (آن) تشبیه (که ما آن را نفى مى‏‌کنیم) در معانى است، امّا اسم در مورد همه یکى است و نشان دهنده مسمّى است، به این ترتیب که انسان را گرچه مى‏‌توان «واحد» و «یکى» دانست، امّا منظور این است که یک شى‏ء و یک جثّه است و دو تا نیست. امّا خود انسان «واحد» (حقیقى) نیست؛ زیرا داراى اعضاى گوناگون است، رنگ‌هایش مختلف و زیاد است و یکى نیست، انسان عبارت است از مجموعه اجزائى که باهم فرق مى‏‌کنند، خونش با گوشتش تفاوت دارد، گوشتش با خونش فرق مى‌‏کند، رشته‏‌هاى اعصابش غیر از رگهایش است، مویش غیر از پوستش است، سیاهى‏‌اش غیر از سفیدى‏‌اش است و همین گونه مى‏‌باشند سایر مخلوقات.


پس انسان از نظر اسم «واحد» است؛ امّا در معنى «واحد» نیست؛ و خداوند تبارک و تعالى واحدى است که واحد دیگرى جز او نیست، اختلاف و تفاوتى در او نیست، زیاده و نقصان در او راه ندارد؛ اما انسان مخلوق مصنوع که از اجزاء مختلف و مواد گوناگون ساخته شده است، مختلف و متفاوت است و زیاده و نقصان دارد هرچند در کلّ یک چیز است.

از سوی دیگر، برای آنان ویژگی‌هایی همچون لطیف و خبیر نیز مبهم شد و حضرت در شرح این دو اسم و صفت فرمودند: به این جهت مى‏‌گوئیم لطیف که در خلق کردن، لطافت و ظرافت دارد و به اشیاء کوچک و ظریف آگاه است، آیا اثر صنع او را در گیاهان ظریف و غیر ظریف نمى‏‌بینى؟ آیا اثر خلق او را در خلقت ظریف و دقیق حیوانات کوچکى مثل پشه و کوچکتر از آن که چشم به سختى آن را مى‏‌بیند بلکه از فرط ریزى، نر و ماده و بچّه و بزرگ آنها از یکدیگر تشخیص داده نمى‏‌شود، ندیده‏‌اى؟ وقتى کوچکى آنها را در عین ظرافت‌شان مى‏‌بینیم، وقتى آشنایى آنها را به نحوه آمیزش مخصوص به خود و فرار از مرگ و جمع‏‌آورى مایحتاج‌شان از دل دریا‌ها و پوست درختان و پهنه دشت‌ها و بیابان‌ها مى‏‌نگریم، وقتى به سخن گفتن آنها و نحوه فهم سخنان یک دیگر، و فهمیدن کلام بزرگتر‌ها توسّط بچّه‏‌ها و غذا آوردن والدین براى فرزندان‌شان را مى‏‌اندیشیم؛ و همین‌گونه به رنگ‌‏آمیزى آنها، قرمز با زرد، سفید با سبز و نیز آنچه چشمان‌مان به سختى تمام پیکره‌‏اش را مى‏‌بیند و آنچه نه چشم مى‏‌تواند ببیند و نه دست مى‏‌تواند لمس کند مى‏‌نگریم، مى‏‌فهمیم که خالق این مخلوقات، لطیف و دقیق است و خلق و آفرینش آنچه که شرحش گذشت را با دقت و ظرافت و بدون وسیله و ادات و آلاتى انجام داده است. چه هر خالقى، مخلوق‏ خود را از چیز دیگرى مى‏‌آفریند؛ ولى خداوند، لطیف و دقیق و با جلالت، مخلوقات خود را آفریده، امّا نه از چیزى، بلکه از هیچ و عدم، موجودات را بوجود آورده است. 

انتهای پیام
captcha