به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین سیدمهدی میرباقری، رئیس فرهنگستان علوم اسلامی، امروز، 12 خردادماه در نشست علمی «امام خمینی(ره) و نظریه الاسلام هو الحکومة» که از سوی مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) برگزار شد، با بیان اینکه دین ابزار سرپرستی ارادهها و سرپرستی قرب است، گفت: ربوبیت الهی برای آن که اراده ما را تکامل ببخشد و به قرب برساند، دین را نازل کرده است؛ خداوند برای رشد اراده ما ولی حق را قرار داده است لذا دین فقط مناسک و احکام نیست و ولی حق طریق جریان ربوبیت در عالم است نه احکام اعتباری تا ما داعی برای امتثال پیدا کنیم. خدا برای تحقق ربوبیت خود در عالم، اسماء حسنی را خلق کرده است.
وی افزود: از طریق اسماء حسنی عبادت محقق میشود نه این که ملاکاتی را بیافریند و براساس آن جعل عرف کند. این مرتبه نازله اعمال ربوبیت است؛ خدا اسماء حسنی را آفرید لذا در زیارت جامعه داریم بنا عبدالله و بنا عرف الله. اراده باطنی اهل بیت (ع) را در عالم جاری کرد و امر الهی هم از طریق ایشان جاری میشود لذا «یهدون بامرنا» هستند و فرمان الهی از اراده ایشان جاری میشود، البته من اعتبار را مطلقاً در ساحت دین و شریعت نفی نمیکنم.
میرباقری با بیان اینکه امام خمینی(ره) هم در سیر باطنی، ولایت امام را اصل دین و هم در سیر ظاهری امر سیاسی و حق حاکمیت را از آن ولی میداند، تصریح کرد: امام حق حاکمیت بر سرنوشت امت را دارد و خدا این حق را در غدیر جعل کرد و احکام دیگر شأنی از شئونات است. این سؤال ممکن است پیش بیاید که آیا امام که حق حاکمیت دارد و یا ولایت فقیه، هر کاری میخواهد انجام میدهد؟ خیر هیچ کس این را قبول ندارد بلکه این ولایت خودش قوانینی دارد و این قوانین مجاری تحقق ولایت هستند. الان حاکمیت سیاسی بر جهان قوانینی برای پایین دست وضع میکند و ولایت فرعونی آنان هم بدون قاعده نیست.
رئیس فرهنگستان علوم اسلامی با بیان اینکه از تصریحات حضرت امام است که ولایت، قاعده دارد و این قوانین، قوانین سرپرستی است، اظهار کرد: همانطور که خود حکومت طرف تزاحم با این احکام نیست، فقه حکومت هم طرف تزاحم نیست. در معارف ما این مسئله با این ادبیات بیان شده است که «إن رسول الله (ص) یوم القیامة أخذ بحجزة الله و نحن آخذون بحجزة نبینا و شیعتنا آخذون بحجزتنا» حجزة یعنی دین الله یعنی نور؛ امام دین و قواعدی در سرپرستی جامعه دارد و وجود نبی اکرم هم در سرپرستی قواعدی دارد لذا اگر جایی گفته شد حاکم باید براساس مصلحت حکم کند ولی این مصلحت، هر چیزی که من دلم خواست و کارشناسان گفتند نیست بلکه مصلحت، حاکمیت قواعد و ارزشهای اسلامی است و وقتی به ولایت اجتماعی فقیه برسیم، فقیه باید قواعد فعل سرپرستی را استنباط و تئوریزه کند.
وی با بیان اینکه چیزی که تعبیر به مصلحت میشود اگر بخواهیم قاعدهمند کنیم فقه الاداره میشود، اظهار کرد: پس الاسلام هم الحکومه ناظر به قواعد حکومت هم هست و حکومت بدون قواعد نداریم و اینکه خدا انبیاء و ائمه را بفرستند و بگویند هر طور دوست دارید اداره کنید؛ پس امام در مقام اعمال ولایت دین و قواعدی دارد که دین اداره است و یکسری مناسکی هم در مقام اجرا دارد و حتما فقه الحکومه غیر از این احکام است؛ نمیشود، فرمایش امام را قبول کنیم و بگوییم الاسلام هو الحکومه ولی بگوییم احکام بالعرض هستند.
میرباقری با بیان اینکه حتما امر ولایت که اصل دین است مناسک دارد و امام بر این مسئله تصریح کردهاند، گفت: حکومت یعنی حق سرپرستی برای امام معصوم و حق سرپرستی جامعه برای فقیه جامع الشرایط؛ این حکم است ولی نسبت به احکام فرعی، اصل است؛ نسبت به امام معصوم که پذیرش این مسئله سخت نیست مگر کسی خیلی معتزلی باشد. بنابراین الاسلام هو الحکومه یعنی دین الهی که برای سرپرستی و رشد انسانها است. حق حاکمیت ولی بر تاریخ و اجتماع و فرد است. خدا امیرمؤمنان(ع) را فرستاده است در این عالم و به او حق سرپرستی داده است تا ولایت او اعمال شود.
عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه از نظر بنده جامعه اصلاً اعتباری نیست و از وحدت ارادهها در ذیل ولایت امام ایجاد میشود و این وحدت حقیقی و محور آن پرستش است، اظهار کرد: اینکه در جامعهشناسی میگویند جامعه برای برآوردن نیازهای انسانها درست شده، بنیان عرفی کردن حیات اجتماعی است و اصلاً جامعه برای این نیست بلکه جامعه برای پرستش درست شده است و این پرستش یا پرستش و حب شهوات و احتیاجات مادی است و یا پرستش خداوند؛ آن یکی حول ولایت فراعنه و دیگری حول ولایت الهی است. وحدت هم در حول ولی همدلی و هماهنگی پیدا میکند.
وی افزود: ما در حکومت، جامعه داریم و وقتی اراده ولی و نظام ولایت شکل گرفت هم نیازمند ساختار است تا ارادهها نسبت خاصی با هم برقرار کنند. الان مثلاً میخواهیم ولایت فقیه را حاکم کنیم ولی وقتی سراغ ساختار میرویم ترکیبی از مدرنیته است و برنامه اقتصاد آن نئولیبرالی است؛ این ساختار مجرای اراده ولایت دیگری است لذا الان به وضوح پیداست که جامعه ما گرفتار ولایت التقاطی است زیرا هر ساختاری مجرای هر ولایتی نیست و صرفاً هم قانون نیست بلکه قانون، شئون و اراده است و جامعه ساختار نیاز دارد.
استاد حوزه علمیه ادامه داد: الان حکومت کفار بر جهان کاملاً حقیقی است و ساختارها و نظمی درست کردهاند و تولی و ولایتی درست کرده و ملتها از طریق تکنولوژی و صنعت و رسانه و فضای مجازی و ... متولی به ولایت کفار شدهاند و آنها اعمال ولایت میکنند و البته ولایت حضرت حق از طریق اولیاء الهی بر مردم اعمال میشود.
میرباقری با بیان اینکه آیا جامعه ناشی از نظام ولایت و تولی است که هر چه پیچیدهتر میشود قواعد اخلاقی و علمی و فناوری و دانش آن تغییر میکند یا یک امر بسیطی است؟ تصریح کرد: دین اگر بخواهد جاری شود در همه عرصهها جاری میشود یا یک عرصه حداقلی است؟ ما معتقدیم که حتی عقل بشر با ولایت انبیاء به بلوغ میرسد و دین بر همه شئون انسان و حتی عقل او هم حاکمیت دارد و نتیجه آن هم رشد و قرب است لذا عرصه سعادت دنیا و آخرت را نمیتوان از همدیگر جدا کرد و ملاک آن پرستش خدا و مجرای آن حکومت معصومین و در دامان آن ولایت فقیه جامعالشرایط است یعنی حتی سرپرستی دانش هم کار انبیاء است.
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه نباید تعبیر علم را ولو در چین بیابید را سادهانگاری کنیم، اظهار کرد: امام نمیتواند ملتزم به ساختارهایی شود که عقلا درست کردهاند؛ امام نمیتواند ملتزم به علمی شود که در ذیل ولایت فراعنه برای رسیدن به مقاصدشان شکل گرفته است؛ یعنی این حکومت سرپرستی علم و عقلانیت و همه عرصهها را دارد و همه عرصهها شئون حکومت ولایت الهی است. ما از کلام امام خمینی میفهمیم که هیچ شأنی نیست که از ولایت امام بیرون باشد.
میرباقری بیان کرد: الان در حکومتهای بشری عقلایت اجتماعی را از قبل از تولد تا مرگ مدیریت میکنند ولی این مدیریت باید برای دین و ولی حق باشد و احکام فردی هم در این عرصه، فرعی است؛ این عدالتی که امام فرمودند احکام، ابزار آن است عدالت رفاه و ... نیست بلکه عدالت اسلامی است و خودشان هم معنا کردند و فرمودند وقتی امام زمان (عج) ظهور کنند، نفوس هم عادله میشوند. عدالت از شئون ولایت امام است و اگر اراده ولی حق حاکم شد همه جا عدالت خواهد بود؛ یملا الله به الارض عدلا کما ملئت ظلما و جورا. عدالت تناسبات عبودیت و ولایت حقه است. این عدالت اعتباری نیست و حقیقی است و احکام هم برای تحقق این نوع عدالت است نه عدالت عرفی و مکتب رفاه.
رئیس فرهنگستان علوم اسلامی با بیان اینکه عدل، پذیرش مناسبات خداست و نه بتپرستی و هواپرستی، اظهار کرد: بتپرستی و شرک تناسباتی دارد و توحید هم تناسباتی؛ قوانین هم مجاری تحقق اراده است و خود آن ولایت قاعده دارد.
وی با بیان اینکه الوهیت، محور حقیقت در عالم است، ادامه داد: تنزل این الوهیت در ولایت پیامبر(ص) و ائمه(ع) است و اگر انسان از مدار پرستش خارج شود از مدار الوهیت خارج شده است. ظلم و استکبار و ... خلاف حقیقت است البته در مورد تفاوت ولایت فقیه و امام باید گفت که فقه امام معصوم، ولایت او است و او معتصم به کتاب الله است و تصرفات او ساخت تاریخ است ولی دامنه تصرف ولی فقیه تاریخ نیست بلکه اجتماع است. فقه او هم به عصمت او برنمیگردد بلکه به اجتهاد او بازگشت دارد لذا امکان خطا هم دارد.
انتهای پیام