همه ما در روزمره بارها از بیمسئولیتیهای فردی و اجتماعی افراد خشمگین و سرخورده شدهایم؛ بنابر این مسئولیتپذیری ازجمله بایدهای زندگی است و اگر کسی آن را ندارد باید بکوشد تا به دستش آورد؛ چراکه قطعاً مسئولیتپذیری یکی از علتهای بند شدن سنگ روی سنگ در جهان است و رنجی که فرد از فقدان چنین ویژگیای به خود و جامعه متحمل میکند قابل سنجش نیست.
آموزش و تمرین مسئولیتپذیری را باید از کودکی آغاز کرد و قطعاً آموزش مسئولیتپذیری به کودکان و نوجوانان یکی از چالشهای فرزندپروری است و اگر مسئولیتپذیری را از همان کودکی به عنوان یک «باید» مشق کرده بودیم، مطمئناً روزگار کمچالشتری را شاهد بودیم.
ایکنا برای پرداختن به این موضوع مهم، گفتوگویی با فاطمه ملایی، روانشناس و مشاور حوزه کودک و نوجوان انجام داده و به موضوع «تربیت فرزند مسئولیتپذیر» پرداخته است که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
برای تربیت فرزندان مسئولیتپذیر باید به موضوعاتی مانند تربیت، نقش بزرگترها و تفاوتهای فردی توجه کرد. تفاوتهای فردی به توانمندیها و نگرشهای فرزندان مربوط میشود؛ کودکان از درک بسیار بالایی برخوردارند و نیاز بسیار زیادی به یادگیری دارند. آنها در رابطه با تعامل با اطراف خود از بزرگترها میآموزند که چگونه با موضوعات برخورد کنند.
بخشی از تربیت مسئولیتپذیری کودکان به یادگیری مشاهدهای آنها بازمیگردد؛ یعنی وقتی کودک در خانواده یا جامعه افرادی را میبینند که نسبتبه اطرافیان خود مسئولیتپذیر و نوعدوست هستند، برای آنها جذاب است و این رفتار را یادمیگیرند و میخواهند خودشان نیز این رفتار را داشته باشند.
نحوه تعامل بزرگترها مخصوصاً والدین یا مراقبان کودک با کودک از موضوع مهم و تأثیرگذار در مسئولیتپذیری است. باید به کودک شخصیت داده شود و بدانیم که احترام و شخصیت دادن برای کودک بسیار مهم است؛ زیرا او این موضوعات را دریافت میکند و متوجه میشود و در ارزیابیهایی که از محیط دارد و رفتاری که از خود بروز میدهد، تأثیر بسزایی دارد.
والدین باید انتظارات خود را از کودک کاهش دهند؛ زیرا اکنون زمان کودکی است و او نیاز به یادگیری دارد، بنابر این اشتباه کردن بدیهی، طبیعی و اجتنابناپذیر است و نباید اشتباهات کودکان منجر به برخورد سخت با آنها شود. وقتی کودک در حال یادگیری است برای او کار غلط و اشتباه معنا ندارد؛ اشتباه در ذهن آموزشدیده ما بزرگسالان جا افتاده است، اما تا زمانی که کودک تحلیل درست و غلط را بیاموزد، زمان میبرد.
انتظارات زیاد و سلطهگری بزرگترها یکی از موانع تربیت مسئولیتپذیری کودک است. بزرگترها گاهی فکر کنند کودک باید آن چیزی که آنها میخواهند باشد، آنگونه که آنها دوست دارند رفتار کند و صرفاً کارهایی که آنها انتظار دارند، انجام دهد و استقلالی از خود نداشته باشد در صورتی که این نگاه اشتباه و انتظار نابجایی است.
این اتفاق باعث میشود کودک به مراقب اصلی و بزرگتر خود وابسته شود و این وابستگی باعث میشود که رشد فکری او بهدرستی انجام نشود؛ زیرا بخشی از مسئولیتپذیری به رشد فکری و تحلیل کودک بازمیگردد و این دیدگاه برای رشد فکری کودک مانع ایجاد میکند در مسئولیتپذیری او نیز تأثیر دارد. مسئولیتپذیری صرفاً انجام دادن کار نیست بلکه فرد باید تحلیل داشته باشد که مسئولیت او تا چه حد است؟ گاهی وقتها کودک باید انجام ندادن کار را تشخیص دهد.
موضوع مسئولیتپذیری در رابطه با نوجوانها متفاوت است؛ چون نوجوان از ظرفیت ذهنی برخوردار شده است، دوست دارد از این ظرفیت ذهنی استفاده کند. موضوعات و مسائل مختلفی را میتوانیم در رابطه با نوجوان در میان بگذاریم، البته باید ارتباطی که با نوجوان میگیریم در سایه احترام باشد و گفتوگوی صحیحی صورت گیرد. باید با نوجوان با احترام و واضح گفتوگو کنیم و از تخریب بپرهیزیم تا بتوانیم با استفاده از این ظرفیت ذهنی که نوجوان پیدا کرده است، او را به سمت مسئولیتپذیری هدایت کنیم.
در روایات نیز به کمک گرفتن از کودکان، احترام به شخصیت آنها اشاره شده است، حتی بهقدری به کودک اهمیت داده شده است که گفته شده وقتی با او صحبت میکنید بنشینید و قد خود را هماندازه قد او کنید. وقتی ما به این مسائل ریز توجه میکنیم نتایج بسیار خوبی میبینیم.
تلاش برای رفع نیازهای کودک از سوی پدر و مادر برای کودک مهم است که پدر و مادر به چه میزان برای رفع نیازهای او تلاش میکنند؛ گاهی ممکن است همه نیازهای او را نتوان پاسخ داد و برطرف کرد اما تلاشی که پدر و مادر برای کودک میکند نشاندهنده مهم بودن او برای پدر و مادر است و تأثیر بسزایی برای کودک دارد.
همانطورکه در رابطه با کودک بیان شد که اگر کودک ببیند که برای اطرافیان مهم است در رفتار او تأثیر بسیار زیادی دارد؛ این موضوع در رابطه با نوجوان نیز صادق است. درست است که نوجوان به ظرفیت ذهنی رسیده است اما هنوز نیازمند یادگیری است و وقتی ببیند که اطرافیان و خانواده او در تعامل با هم نوعدوستی را پیش گرفتند و مسئولیتپذیر هستند؛ باعث میشود که او هم مسئولیتپذیری را یاد بگیرد.
محبت کردن به نوجوان بسیار مهم است و محبت خود را افزایش دهیم؛ نباید انتظار زیادی از او داشته باشیم و باید متناسب با سن او انتظار داشته باشیم. نوجوان چون به سمت جامعه گرایش دارد، جامعه نیز برای او بسیار مؤثر است که در جامعه چه برخوردی را میبیند و با افرادی که در جامعه تعامل دارد با موضوع مسئولیتپذیری به چه صورت برخورد میکنند.
مباحث حوزه تربیت کودک بسیار گسترده است و تمام ابعاد مختلف تربیت را میتواند در موضوع مسئولیتپذیری تأثیرگذار باشد؛ بنابراین هر کتابی که در زمینه تربیت بتواند به پدر و مادرها کمک کند قاعدتاً در حوزه مسئولیتپذیری نیز بسیار مؤثر خواهد بود.
کتاب «روانشناسی و تربیت کودکان و نوجوانان» نوشته دکتر غلامعلی افروز از جمله کتابهای خوب در این حوزه است که والدین میتوانند آن را مطالعه کنند.
در زمینه تربیت کودک عامل اصلی که باید در نظر گرفت، مشاهده رفتار خودمان است، یعنی والدین و بزرگترها فرصت خوبی دارند که رفتار خود را با کودک ارزیابی کنند؛ اگر بخش عمدهای از رفتار کودک را متأثر از خودمان بدانیم فرصتی است که میتوانیم در رابطه با خودمان ارزیابیهای خوبی داشته باشیم و هم در تعامل و تربیت کودکمان توجه بیشتری داشته و متوجه اهمیت این موضوع باشیم، بنابراین بخشی به مهارت ما برمیگردد و بخشی نیز به این بازمیگردد که چگونه خود را تغییر دهیم.
گفتوگو از سجاد محمدیان