حتماً همه ما در روزمره بارها و بارها از بیمسئولیتیهای فردی و اجتماعی افراد خشمگین، ناراحت و سرخورده شدهایم؛ بنابراین مسئولیتپذیری از جمله بایدهای زندگی است که اگر کسی آن را ندارد باید بکوشد تا به دست آورد؛ چراکه قطعاً مسئولیتپذیری یکی از علتهای بند شدن سنگ روی سنگ در جهان است و رنجی که فرد از فقدان این ویژگی به خود و جامعه متحمل میکند، قابل سنجش نیست.
آموزش و تمرین مسئولیتپذیری را باید از کودکی آغاز کرد و قطعاً آموزش مسئولیتپذیری به کودکان و نوجوانان یکی از چالشهای فرزندپروری است و اگر مسئولیتپذیری را از همان کودکی به عنوان یک «باید» مشق کرده بودیم مطمئناً روزگار کمچالشتری را شاهد بودیم.
ایکنا برای پرداختن به این موضوع مهم، گفتوگویی با نفیسهسادات میرمحمدصادقی، روانشناس حوزه کودک و نوجوان انجام داده است که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
ایکنا - چگونه میتوان فرزندان مسئولیتپذیری را تربیت کرد؟
معمولاً در دوره نوجوانی فرزندمان به یادمان میآید که چنین مسئولیتی هم وجود دارد که لازم است و باید به آن پرداخت، در صورتی که باید از کودکی به فکر تربیت فرزندان مسئولیتپذیر باشیم؛ مثلاً اگر کودک وسیلهای را شکست، برای حل آن اتفاق به عباراتی مانند «کار تو نبود» متوسل میشوند، یا هنگام برخورد کودک به وسیله یا مکانی، خانواده شروع به دعوا کردن آن مکان میکنند و این اولین گام برای تربیت فرزند بیمسئولیت است. همه این موارد به همراه گفتار و رفتار، ما را به سمت تربیت فرزند مسئولیتپذیر یا بیمسئولیت سوق میدهد.
برای پرورش فرزند مسئولیتپذیر باید به یاد داشته باشیم که اگر کودکمان اشتباه کرد، اشتباه خود را بپذیرد و اگر اتفاقی رخ داد، راه جبران را به او نشان دهیم؛ مثلاً اگر لیوان آبی ریخت یا شکست با کمک کودک به دنبال راهحل و جبران باشیم و از کودک سلب مسئولیت نکنیم.
مورد مهم دیگر این است که ما والدین هم الگوی مناسبی باشیم و بپذیریم که اشتباه میکنیم و تا جایی که امکان دارد پذیرای اشتباهات خود باشیم و اگر عذرخواهی یا جبران لازم است، عذرخواهی و جبران کنیم. خانوادهها معمولاً با این موضوع موافق نیستند و برایشان دشوار است که اشتباه خود را بپذیرند در صورتی که وقتی ما اشتباهات خود را نپذیریم و عذرخواهی نکنیم الگوی مناسبی برای فرزندان خود نیستیم و نمیتوانیم از آنها توقع داشته باشیم که مسئولیت رفتار خود را بپذیرند و انسان مسئولیتپذیری باشند.
ایکنا ـ والدین با نوجوانی که به هر دلیل از کودکی مهارت مسئولیتپذیری را آموزش ندیده و اکنون از فقدان این مهارت رنج میبرد، باید چگونه رفتار کنند؟
باید اکنون که فرزندمان در سن نوجوانی است، رابطه خود را با او از نو بسازیم؛ در حوزه آموزش مهارت مسئولیتپذیری اینگونه است که اگر فرزندمان مشغول انجام کاری است مدام از او عیب و ایراد نگیریم و بیشتر به سمت تشویق برویم یا اشکالات را اینگونه بیان کنیم که با توجه به این موارد میتوانستی این کار را بهتر انجام دهی. باید کار درست و ویژگیهای مثبت را بیشتر ببینیم و به آن بیشتر بها دهیم.
معمولاً تا اتفاقی در بین خانوادهها رخ میدهد میگویند «کاری که نمیکند، وظیفهاش است»؛ وقتی بزرگترها با این ذهنیت به فعالیتهای نوجوان نگاه کنند، کلام مثبتی نخواهند داشت درصورتی که باید به آنها بها داد، تشویق کرد و از ایراد گرفتن دوری کرد.
باید والدین هنگامی که مسئولیتی را به نوجوان خود میسپارند به صورت واضح و مشخص صحبت کنند و انتظارات خود را بیان کنند تا وظایف و مسئولیتها برای نوجوان روشن و مشخص باشد. وقتی که انتظارات مشخص شد باید آن را مطالبه کرد و بعد از گذشت زمان یا در صورت انجام ندادن مسئولیت توسط فرزند از انتظارات خود عقبنشینی نکنند.
باید چرایی انجام مسئولیتها را بیان کرد و اقتدار داشت البته اقتدار داشتن با پرخاشگری متفاوت است؛ منظور داد زدن و دعوا کردن نیست؛ منظور اقتدار مهربانانه است. میتوان به فرزند نوجوان گفت که من تو را دوست دارم اما باید مسئولیتی که برعهده داری را انجام دهی و دوست داشتن با نادیده گرفتن و انجام ندادن مسئولیتها متفاوت است.
در بین خانوادهها شاهد کم و کاستیهایی هستیم که واضح و مشخص صحبت نمیکنند و از طرفی در وسط کار انگار که خسته میشوند و کم میآورند؛ مثلاً میگویند «اصلاً خودم انجام دهم یا تا تو بخواهی انجام دهی طول خواهد کشید و...» در صورتی که باید زمان داد؛ چون تا کودک و نوجوان بخواهد مانند ما کاری را به خوبی انجام دهد زمان میبرد و باید به آنها فرصت داد.
اگر به آنها فرصت ندهیم، وقتی به مرور زمان ببینند که برخی کارها را نمیتوانند انجام دهند، با کاهش اعتماد به نفس مواجه میشوند؛ در این صورت شاهد فرزندی خواهیم بود که نه تنها مسئولیتپذیر نیست بلکه اعتماد به نفس هم نخواهد داشت.
ایکنا ـ والدین چگونه میتوانند الگوی مناسبی در حوزه مسئولیتپذیری برای فرزندان خود باشند؟
والدین باید الگوی مناسبی برای فرزندان باشند یعنی بررسی کنند که از مسئولیت خانوادگی و شهروندی خود چه میزان آگاهند و به آن عمل میکنند؟ اولین چیزی که باید حواسمان باشد این است که آگاهی داشته باشیم که نقش ما چیست و برای آن نقش چه وظایفی داریم و چه مسئولیتهایی برعهده ماست. اگر به وظایف خود پایبند باشیم میتوانیم از فرزندمان هم انتظار مسئولیتپذیری داشته باشیم؛ بنابراین آگاهی داشتن در مورد مسئولیتمان بسیار مهم است.
ایکنا - با توجه به اینکه شما با والدین و نوجوانان در ارتباط هستید؛ بیشترین موضوعی که نوجوانان و والدین درباره موضوع مسئولیتپذیری بیان میکنند چیست؟
بیشتر نوجوانان گلایه میکنند که خانواده آنها را قبول ندارد و از هر کاری که انجام میدهند، ایراد میگیرند یا میگویند اصلاً فرصت نمیدهند که کاری را انجام دهم؛ این بزرگترین شکایتی است که بسیاری از نوجوانان مطرح میکنند.
والدین گاهی انتظاراتی دارند که اصلاً مناسب سن فرزند خود نیست؛ اینکه انتظارات متناسب با سن و شرایط فرزند خود نباشد اشتباه است. اگر بتوانیم کارهایی را که انتظار داریم را شفاف و روشن فهرست کنیم اتفاق خوبی است. بهتر است کارهایی که به صورت روزانه از فرزند خود انتظار داریم که انجام دهند بر روی کارتی بنویسیم و به فرزند خود ارائه دهیم. لازم است که ارتباطمان با فرزندمان خوب و سالم باشد تا کارها پیش برود در غیر این صورت هیچ کدام از این کارها شدنی نیست. اگر رابطه سالم باشد و والدین و فرزندان در حالت لجبازی نباشند کارها به خوبی انجام میشود.
ایکنا ـ سخن پایانی.
مهمترین نکته این است که باید بر رابطه والدین و فرزند بسیار کار شود و اگر این رابطه مناسب باشد، فرزند حرف پدر و مادر خود را نه به عنوان منبع قدرت بلکه به عنوان یک دوست و همراه خواهد پذیرفت. صحبت از مسئولیتپذیری زمانی کارکرد دارد که لجبازی وجود نداشته باشد؛ والدین در حوزه مسئولیتپذیری خودشان الگو باشند و به مسئولیتهای خود عمل کنند.
گفتوگو از سجاد محمدیان
انتهای پیام