به گزارش ایکنا، نشست «سیاستگذاری زنان در آموزش عالی» امروز دوشنبه 18 تیرماه از سوی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری برگزار شد.
سمیه فریدونی؛ عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی، در این نشست به سخنرانی پرداخت و گفت: درباره اینکه چرا سیاستگذاری زنان در آموزش عالی مهم شده ابتدا باید توضیحاتی درباره تودهای شدن آموزش عالی در سطح جهانی ارائه دهم چراکه صرفاً حضور مردان در این عرصه برای دولتها پاسخگو نبود و هم اینکه بار مالی برای دولتها داشت بنابراین درهای دانشگاه برای زنها گشوده شد و آنها هم این فرصت را پیدا کردند که وارد آموزش عالی شوند لذا حضور در دانشگاه که نهادی مردانه بود و برای مردان ساخته شده بود برای زنان نیز فراهم شد. در این روند، تحولی هم در مفهوم توسعه رخ داد و زنان به نقطهای اثرگذار در روند توسعه تبدیل شدند چون خودشان هم به توسعه و تغییر نیازمند شدند و قرار شد زنان به عنوان بازیگران اصلی در توسعه تعریف شوند.
وی افزود: روند و حضور چشمگیر زنان در دانشگاهها این رویکرد را ایجاد کرد که باید از فرصت حضور آنها در دانشگاهها برای توسعه استفاده شود لذا نهادهایی همانند یونسکو اعلام کردند که از فرصت دانشگاه، باید برای تواناسازی زنان استفاده کنیم چون زن عاملی اساسی در توسعه است. به همین دلیل بود که سیاستگذاری زنان در آموزش عالی ضروری شد. همین اتفاق در ایران هم رخ داد و حضور زنان در دانشگاههای ایران هم در حدود سه دهه گذشته چشمگیر شد.
فریدونی یادآور شد: حال سؤال این است که آیا دانشگاه در ایران هم میتواند نسبت به تواناسازی زنان اقدام کند یا خیر؟ ما در همین راستا از ابزار آنالیز جنسیت استفاده میکنیم. البته انواع ابزارها برای تحلیل جنسیت وجود دارد چون تحلیل جنسیت به ما کمک میکند که بدانیم بازنمایی زن دربرنامههای توسعه و جایگاه او در این برنامهها باید چگونه باشد؟ طبق پژوهشی که بنده انجام دادم مشخص شد دختران ما مهمترین دستاورد حضور خودشان در دانشگاهها را توانا شدن میدانند بنابراین مفهوم تواناسازی برای ما یک مفهوم کلیدی است. از سوی دیگر چهارچوب تواناسازی لانگه، نگاهی جدی به توسعه دارد و معتقد است یکی از راهکارهای تقویت جایگاه زنان در توسعه، این است که اطمینان پیدا کنیم که آموزش جنسیتزده نیست بلکه آموزش در خدمت زن و مرد قرار میگیرد.
وی گفت: این چهارچوب تأکید زیادی دارد که مشخص کند بهرهبرداران واقعی برنامههای توسعه، چه کسانی هستند. این چهارچوب، مفهومی بنیادین به نام آگاهی جنسیتی دارد و معتقد است برنامههای توسعه باید توان شناخت مشکلات زنان را داشته باشند. در این چهارچوب نیازهای زنان نیز مورد توجه قرار میگیرد. در چهارچوب تواناسازی لانگه بر پنج سطح شامل رفاه، دسترسی، آگاهی، مشارکت و کنترل تأکید میشود و هرچقدر در این زمینهها، تواناسازی بیشتر شود برابری زن و مرد نیز افزایش پیدا میکند. مثلا در سطح مشارکت، حضور زنان در بخشهای مختلف مخصوصاً در حوزههای مدیریتی و اثرگذاری از اهمیت بالایی برخوردار است. در سطح کنترل، شما علاوه بر اینکه مشارکت دارید میتوانید تضمین کنید که زنان به منابع قدرت دسترسی دارند لذا میتوانند علاوه بر تصمیمگیری، تصمیمات خود را اجرایی کنند.
عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی تصریح کرد: ما در ایران برنامههای توسعهای داریم که به نقش زنان در آنها اشاره شده است. اما سندی هم در شورای عالی انقلاب فرهنگی وجود دارد که به نقش زنان اشاره شده ولی ضمانت اجرایی ندارد. لذا این اسناد هموزن نیستند اما همه این اسناد، نشان دهنده این است که سیاستگذاران به اهمیت حضور زنان در توسعه پی بردهاند و آن را مورد توجه قرار دادهاند. البته یکی از معضلاتی که ما در زمینه قوانین داریم این است برخی از آنها همدیگر را نقض میکنند بنابراین باید به سمت تغییر این قوانین برویم و شرایط به گونهای باشد که سیاستگذار در عرصه عملی، برای نقش زنان در توسعه اهمیت قائل شود چراکه در غیر این صورت حوزه سیاستگذاری زنان دچار چالش میشود.
حمیده دباغی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی نیز در این نشست گفت: تحلیل جنسیتی اسناد توسعه هدفی ارزشمند است. اصولا سیاستگذاری نباید فارغ از تحلیل جنسیتی اتفاق بیفتد چون در بسیاری از موارد، این سیاستگذاریها منجر به این میشود که مصادره به مطلوبی از سیاستها رخ دهد و اهداف سیاستگذاران به نحو احسن محقق نشود لذا چنین کاری نشان دهنده شکافها و نابرابریهای جنسی پنهان در سیاستها است.
وی افزود: اسناد بالادستی از نظر وزن و شمولیت و جایگاهی که زنان در آنها دارند متفاوت هستند و وقتی متوجه میشویم این شکاف و نابرابری از اسناد بالادستی شکل میگیرد طبیعتاً میتواند اسناد پائینتر را هم در بر بگیرد بنابراین کار پژوهشی در این زمینه از اهمیت بالایی برخوردار است. کار ارزشمندی توسط خانم دکتر فریدونی انجام شده است لذا به ایشان بابت این تداوم دغدغهمندی در آثار پژوهشی به صورت مستمر تبریک میگویم.
لیلا فلاحتی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی در این نشست گفت: از دهه هشتاد با چند پدیده در مواجهه با زنان رو به رو هستیم و اسنادی را میبینیم که در آنها آمده است حال که زنان وارد آموزش عالی شدهاند قرار است همه نظام اقتصادی ما توسط زنان مصادره شود و برخی میگفتند ما به زودی با پدیده مردان خانهنشین و زنان شاغل مواجه هستیم. در اینجا کشاکشی پدید میآید که تا بالاترین سطح نظام پیش میرود و اتفاقا رهبر انقلاب به این مسئله ورود کرده و صراحتا بیان میکند ما دنبال الگوی سوم زن هستیم چون در الگوی غربی زن عمدتاً در بیرون و زن در شرق، خانهنشین است. این الگویی است که متأسفانه در کشور ما مغفول مانده است.
وی با اشاره به اجرایی نشدن الگوی سوم در ایران، بیان کرد: البته مسئله مهم این است که معمولا الگوی سوم، توسط کسانی عملیاتی میشود که به الگوی شرقی علاقه دارند و طرفدار خانهنشین بودن زنان هستند و اگر کسانی در تضاد با دیدگاههای آنها نکاتی را بیان کنند، میگویند شما دنبال فمنیستی کردن مسئله هستید. ما در برخی موارد درباره حضور زنان در آموزش عالی دچار سکوت هم شدهایم لذا بنده معتقدم باید نیازهای زنان طبقهبندی شده و مشخص کنیم در پیادهسازی این نیازها، تا چه اندازه با شکاف مواجه شدهایم و در نتیجه این تعارضها در برنامههای توسعه، زنان به عقب رانده شدهاند؟ نکته دیگر نیز گفتمان الگوسازی در کشور است چراکه گفتمان مسلطی از الگوی مطلوب زن در کشور داریم که توسط یک گفتمان متصلب، مصادره شده است بنابراین باید تغییراتی در این گفتمان و نحوه نگاه به زنان نیز رخ دهد تا شاهد بهبود وضعیت زنان در کشور باشیم.
انتهای پیام