«حقالناس» مهمترین و پربسامدترین موضوع در دین اسلام است تا جایی که طولانیترین آیه قرآن(سوره بقره آیه ۲۸۲) نیز به همین موضوع اختصاص دارد و امیرالمؤمنین امام علی (ع) نیز میفرمایند «خدای متعال رعایت حقوق بندگانش را مقدمهای بر رعایت حقوق خودش قرار داده است.»
اوج تجلیگاه توجه به حقالناس در مکتب اسلام و اهلبیت(ع) را میتوان در شب عاشورا مشاهده کرد؛ هنگامی که امام حسین(ع) شرط پیکار با ظلم و همراهی با خود را بدهکار نبودن گذاشت و بیعت خود را از افرادی که حقی بر گردن دارند برداشت چراکه پرداخت حق مردم را مقدم بر حضور در جهاد با طاغوت میدانستند.
همین رویداد مهم و درسآموز از واقعه کربلا سبب شد تا ایکنا در ماه محرم و صفر امسال به موضوع مهم «حقالناس» بپردازد و بخشهایی از کتاب «حقالناس، ارتباط متقابل حقوق مردم و اخلاق اسلامی» نوشته آیتاللهالعظمی مظاهری را به نظر مخاطبان خود برساند که در ادامه مشروح بخش سی و هشتم با عنوان «برخی از مصادیق حق الناس مالی» را میخوانید.
۱. سرقت از اموال مردم
اولین و مشهورترین نوع از حق الناس مالی، دزدی اموال دیگران است. دزدی، نظیر آنکه یک نفر بدون اجازه، از مغازه یا خانه سایر افراد، مالی یا چیزی را بردارد و در آن تصرف کند، نزد همه مردم جهان با هر دین و مذهب و اعتقادی که باشند، قبیح است. قرآن کریم برای دزدی کیفر تعیین کرده است؛ کیفر آن، اگر نزد حاکم اسلامی اثبات شود، قطع دست دزد است. میفرماید: «وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَیْدِیهُما»
قبح و زشتی دزدی به اندازهای است که خدای مهربان و همان خدایی که نسبت به همین دزد هم رئوف و مهربان است، برای او مجازات قرار داده و فرموده است: دست دزد را چه زن باشد و چه، مرد باید برید. حکمت این کیفر نیز، عبرت گرفتن مردم برای ریشهکن شدن دزدی از اجتماع است.
سرقت، حتی اگر ناچیز و کمارزش باشد، در زندگی دنیوی دزد تاثیر سوء دارد، عالم برزخش را با مشکلات جدی مواجه میکند، در روز قیامت نیز طبق روایات، عبادات و اعمال نیکویش را نابود میگرداند؛ زیرا حسنات دزد را به صاحب مال میدهند و دستش خالی میماند.
از امام سجاد(ع) سؤال شد؛ اگر حقی از یک مسلمان نزد مسلمان دیگری باشد، صاحب حق در قیامت چگونه میتواند به حق خود دست یابد؟ ایشان پاسخ دادند؛ به اندازه حق مظلوم از حسنات و اعمال نیک ظالم بر میدارند و به پرونده اعمال مظلوم اضافه میکنند. سپس سؤال شد، اگر ظالم حسناتی نداشته باشد چه میشود؟ فرمودند: گناهان صاحب حق را بر میدارند و به پرونده ظالم اضافه میکنند.
بر این اساس، در قیامت اعمال نیکوی بدهکار را به بستانکار میدهند و اگر عمل نیکی نداشت یا آن اعمال تمام شد، اعمال بد بستانکار را روی گردن بدهکار میگذارند. با این حساب ممکن است، بستانکار بهشتی و بدهکار جهنمی شود. قرآن کریم در این باره میفرماید: «وَقَدِمْنَا إِلَى مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلِ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاءً مَنْثُورًا»
کسانی که در دنیا حقشان ضایع شده و اموالشان به ناحق تصرف شده است، در قیامت قدرت خرید فراوانی پیدا میکنند و دارایی آنها بسیار با ارزشتر از اموال ربوده شده از آنها در دنیا، خواهد بود. احتمال تحقق این مطالب نیز نیروی کنترل کننده است و انسان را به دقت و توجه در تفکیک اموال مردم از دارایی خود وادار میسازد.
در این خصوص بین خویشاوند و غریبه یا دوست و دشمن و نظایر آن تفاوتی نیست و سرقت از اموال هرکه باشد، مذموم است. اگر فرزندان از اموال پدر و مادر چیزی بدون اجازه بردارند یا والدین بدون رضایت فرزندان در اموال شخصی آنها تصرف کنند و نیز اگر زن و شوهر از دارایی یکدیگر چیزی بربایند، سرقت است و در دنیا و آخرت، گریبان سارق را خواهد گرفت.
امیرالمؤمنین(ع) در خطبهای میفرمایند؛ قیامت روزی است که خداوند، همه انسانهای گذشته و آینده را برای رسیدگی دقیق به حساب آنها جمع میکند: «وَذَلِکَ یوْمٌ یَجْمَعُ اللَّهُ فِیهِ الْأَوَّلِینَ وَالْآخِرِینَ لِبَقَاشِ الْحِسَابِ». اگر انسان دست دربته خار ببرد و خار در دستش فرو رود، آن تیغ کوچک را کسی نمیتواند با دست بیرون بکشد، بلکه باید آن را با وسیله دقیقی، به نام «منقاش»، خارج سازند. امام میفرمایند: حساب اموال در قیامت، به دقت و حساسیت درآوردن تیغ از دست با منقاش است.
خواب عالم جلیل القدری را دیدند که در عالم برزخ گرفته و ناراحت بود. از وضعیت او پرسیدند. گفت: وضعم خیلی خوب است، خدا مرا بخشیده است و در عالم برزخ بهشت برزخی دارم و هر چه بخواهم هست، اما سؤالی از من شده و جواب این سؤال را ندارم. در زمان کودکی چاقویی از کسی برداشتم و آن چاقو را زیر خاک پنهان کردم و کم کم فراموشم شد. اکنون از من راجع به آن سؤال میکنند و من پاسخی ندارم و از این حق الناس خجالتزده هستم. آن آقا میگوید؛ رفتم همان جا و چاقو را از زیر خاک درآوردم و چون صاحبش را نمیشناختم، نزد حاکم شرع از باب رد مظالم برایش صدقه دادم. بعد از مدتها در خواب او را دیدم که راحت و آسوده است. از من تشکر کرد که او را راحت کردم.
انتهای پیام