«حقالناس» مهمترین و پربسامدترین موضوع در دین اسلام است تا جایی که طولانیترین آیه قرآن(سوره بقره آیه ۲۸۲) نیز به همین موضوع اختصاص دارد و امیرالمؤمنین امام علی(ع) نیز میفرمایند: «خدای متعال رعایت حقوق بندگانش را مقدمهای بر رعایت حقوق خودش قرار داده است.»
اوج جلوهگاه توجه به حقالناس در مکتب اسلام و اهلبیت(ع) را میتوان در شب عاشورا مشاهده کرد؛ هنگامی که امام حسین(ع) شرط پیکار با ظلم و همراهی با خود را بدهکار نبودن گذاشت و بیعت خود را از افرادی که حقی بر گردن دارند، برداشت، چراکه پرداخت حق مردم را مقدم بر حضور در جهاد با طاغوت میدانستند.
همین رویداد مهم و درسآموز از واقعه کربلا سبب شد تا ایکنا با آغاز ماه محرم امسال به موضوع مهم «حقالناس» بپردازد و بخشهایی از کتاب «حقالناس، ارتباط متقابل حقوق مردم و اخلاق اسلامی» نوشته آیتالله مظاهری را به نظر مخاطبان خود برساند که در ادامه مشروح بخش پنجاه و هشتم با عنوان «پارتیبازی و دریافت رشوه» را میخوانید.
رشوهخواری و پارتیبازی از گناهان بزرگ و از مصادیق حقالناس مالی به شمار میروند. این دو گناه که بیشتر با هم یا به دنبال هم رخ میدهند، سبب تضییع حق مردم شده، آثار زیانباری در دنیا و آخرت دارد. رشوه، آن است که انسان چیزی بگیرد و حقی را از بین ببرد یا ناحقی را حق کند. باید توجه شود که رشوه، مختص به قضاوت نیست، بلکه هر کس در هر کاری، اگر به ازای اثبات باطل یا نابودی حق چیزی بگیرد، رشوه گرفته است.
شیوع رشوه گرفتن و پارتیبازی در جوامع انسانی باعث عادی شدن این اعمال زشت خواهد شد تا جایی که مردم میپندارند، بدون پارتی و رشوه، گرهی از مشکلات آنها باز نمیشود و گرفتن حق و حقوق افراد، متوقف بر پرداخت رشوه است؛ متصدیان امور نیز رشوه را حق خود میدانند و با تغییر نام آن مانند حقالحساب یا هدیه، توجیهی برای اخذ رشوه میتراشند، این در حالی است که طبق برخی از روایات، رشوهخواری کفر است. امام رضا(ع) میفرمایند: «إیاکم والرّشْوَةَ فَإِنَّهَا مَحْضُ الْکُفْرِ وَلَا یَشَمِّ صَاحِبُ الرشوة رِیحَ الْجَنَّةِ». یعنی کسی که رشوه میگیرد، باید بداند که هنگام اخذ رشوه، دینش را از دست میدهد. چنین کسی قیامت سختی در پیش دارد.
قبلاً بیان شد که یکی از معانی واژه «سحت»، خباثت و آلودگی مال است. این واژه در برخی آیات و روایات به عنوان «رشوه» نیز به کار گرفته شده است. مثلاً قرآن شریف در آیه ذیل، به جای لفظ رشوه از کلمه سحت استفاده میکند و میفرماید: «أکالون للسُّحتِ»، امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: خورندگان سحت، گیرندگان رشوه هستند. یعنی قرآن، رشوه را خبیث، پلید و آلوده میداند. باید توجه شود که رشوهخواری و رشوه دادن و همچنین واسطه شدن بین آنها حرام است، پارتی بازی هم حرام است.
در چندین روایت میخوانیم که رشوهدهنده و رشوهگیرنده و واسطه آنها ملعونند. از جمله امام رضا(ع) میفرمایند: «الرّاشِی وَالْمُرْتَشِی وَالْمَاشِی بَیْنَهُمَا مَلْعُونُونَ». در روایت دیگری آمده است که رشوهدهنده و رشوهگیرنده، هر دو در آتش جهنم هستند. این آتش، تجسم آتشی است که در دنیا خوردهاند. زیرا آنکه رشوه میخورد، در واقع آتش میخورد و آنکه رشوه میدهد آتش را به دیگران میخوراند. رشوه آدم را میسوزاند و ریشهکن میکند. اگر کسی خودش را بسوزاند و خودکشی کند، چقدر گناه دارد؟ قرآن کریم میفرماید: اگر کسی دیگری یا خودش را بکشد، باید به جهنم برود و همیشه در جهنم باشد. «وَ مَن یَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِداً فِیهَا»، آنکه رشوه میخورد نیز در حقیقت خودش را آتش زده و کشته است.
اهل معرفت که بصیرتی از نظر چشم و گوش و دل دارند، آتش رشوه و آتش مال حرام را میبینند. قرآن کریم میفرماید؛ کسانی که اموال یتیمان را ظالمانه میخورند، خود متوجه نیستند که آتش میخورند، «إن الذین یأکلون أموال الیتامى ظُلْماً إِنَّما یأکلُونَ فی بطونهم ناراً و سیصلون سعیراً». برخورد عملی امیرالمؤمنین(ع) با رشوه در نهج البلاغه آمده است که امیرالمؤمنین(ع) در یکی از خطبهها میفرمایند: کسی به دیدن من آمد که ظرفی سرپوشیده پر از حلوا برایم آورده بود. ایشان میفرمایند: از معجونی که در آن ظرف بود، چنان متنفر شدم که گویا آن زهرمار است.
معلوم میشود، او درخواستی از آن حضرت داشته و میخواسته است که حقی را ناحق یا ناحقی را حق جلوه دهند. میفرمایند؛ به او گفتم این هدیه است یا زکات یا صدقه که این دو بر ما اهل بیت پیامبر(ص) حرام است. گفت: نه، نه زکات است و نه صدقه، بلکه هدیه، است. گفتم: مادرت به عزایت بنشیند، آیا از راه دین وارد شدهای که مرا بفریبی؟ یا عقلت آشفته شده؟ یا جن زده شدهای؟ یا هذیان میگویی؟
سپس امیرالمؤمنین(ع) فرمودهاند: «وَ اللَّهِ لَوْ أَعْطِیتُ الْأَقَالِیمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلَاکها عَلَى أَنْ أَعْصِی اللَّهَ فِی نَمْلَةٍ أَسْلُبُهَا جُلْبَ شَعِیرَةٍ مَافَعَلْتُهُ». به خدا سوگند، اگر عالم هستی را به من بدهند و بگویند یک ظلم و یک حق الناس کن و یک پوست جو را به ناحق از یک مورچه بگیر، من که علی هستم حاضر نیستم چنین کاری کنم.
انتهای پیام