«حقالناس» مهمترین و پربسامدترین موضوع در دین اسلام است تا جایی که طولانیترین آیه قرآن(سوره بقره آیه ۲۸۲) نیز به همین موضوع اختصاص دارد و امیرالمؤمنین امام علی(ع) نیز میفرمایند: «خدای متعال رعایت حقوق بندگانش را مقدمهای بر رعایت حقوق خودش قرار داده است.»
اوج جلوهگاه توجه به حقالناس در مکتب اسلام و اهلبیت(ع) را میتوان در شب عاشورا مشاهده کرد؛ هنگامی که امام حسین(ع) شرط پیکار با ظلم و همراهی با خود را بدهکار نبودن گذاشت و بیعت خود را از افرادی که حقی بر گردن دارند، برداشت، چراکه پرداخت حق مردم را مقدم بر حضور در جهاد با طاغوت میدانستند.
همین رویداد مهم و درسآموز از واقعه کربلا سبب شد تا ایکنا با آغاز ماه محرم امسال به موضوع مهم «حقالناس» بپردازد و بخشهایی از کتاب «حقالناس، ارتباط متقابل حقوق مردم و اخلاق اسلامی» نوشته آیتالله مظاهری را به نظر مخاطبان خود برساند که در ادامه مشروح بخش شصت و چهارم با عنوان «رباخواری، با تمسک به حیلههای شرعی» را میخوانید.
ربا دادن یا ربا گرفتن با حیلههای شرعی و به عنوان یک امر حلال و پسندیده نیز مذموم است. پیامبر اکرم(ص) به امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: ای علی! مسلمانها پس از من با تمسک به حیلههای شرعی حرام خدا را حلال میشمارند؛ شراب را به نام نبیذ، رشوه را با عنوان هدیه و ربا را به اسم معامله میخورند.
بحث حیلههای شرعی در فقه و نزد فقها بحث مفصلی است، اما باید بدانیم که ربا و گناهانی نظیر آن را حلال نمیکند. برخی از افراد برای توجیه گناه خود به حیله شرعی متوسل میشوند، غافل از اینکه با این گونه ترفندها راه به جایی نخواهند برد. گاهی اتفاق میافتد که یک نفر برای حفظ آبرو یا جهات دیگر وام میگیرد، ولی مجبور میشود حدود دو برابر یا بیشتر سود آن وام را بپردازد. با حیله شرعی و با سوء استفاده از نامهای مقدس، ربا میخورند.
ربا خوردن هیچگاه و به هیچ وجه جایز نیست. رباخوردن جنگ با خداست، ولو اسمش را قرض الحسنه یا بانک اسلامی بگذارند. در زمان قدیم، در اصفهان یا سایر شهرهای بزرگ چند نفر به صورت علنی و آشکارا رباخور بودند که مردم آنها را میشناختند و از آنها تنفر داشتند، نرخ رباخوری آن افراد نیز طبق نقل شاهدان عینی مشخص بود و معمولاً از ده درصد تجاوز نمیکرد. امروزه گاهی مشاهده میشود سود وام بیش از سی درصد است و با دیرکرد و جریمه و نظایر آن گاهی از صددرصد هم تجاوز میکند. نام آن هم رباخوری نیست! مثلاً به عنوان کارمزد، سودهای کلان مطالبه میکنند کارمزد وام باید متناسب با هزینهها باشد و دریافت بیش از آن جایز نیست. کارمزد حقیقی در نهایت یک درصد است. مگر، این بانکها و قرض الحسنهها چقدر هزینه دارند؟ ولی به عنوان کارمزد یا عناوین دیگری به زور ربا میگیرند. وام گیرنده هم چارهای جز پرداخت ندارد. اگر هم نتواند بدهی خود را بپردازد، دچار مصیبتهای بعدی میشود.
قرآن کریم میفرماید؛ اگر کسی به راستی قدرت پرداخت ندارد، به او مهلت دهید و اگر بتوانید به او ببخشید، بهتر است: «وَإِن کَانَ ذُو عُسْرَةِ فَنَظَرَةٌ إلى مَیْسَرَةِ وَأَن تَصَدَقُوا خیْرٌ لَکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ». اما برخی از بانکها یا مؤسسات مالی به ازای تأخیر در پرداخت دیرکرد میگیرند. بعضی اوقات دیرکرد وام به اندازه اصل بدهی یا بیشتر میشود. بعد هم این گونه توجیه میکنند که اقتصاد منهای بانک نمیشود و بانک منهای ربا هم نمیشود. به عبارت دیگر میگویند: مگر میشود اقتصاد ما منهای بانک و بانکهای ما منهای ربا باشد؟ پیغمبر اکرم(ص) در روایتی میفرمایند: در زمانی به اندازهای ربا شهرت پیدا میکند که هیچ کس نیست که ربا نخورد، اگر هم کسی خودش ربا نخورد، بالاخره گرد و غبار ربا بر دامنش مینشیند.
چنین جامعهای محکوم به هلاکت و نابودی است. چنان که از امام صادق(ع) روایت شده است: هر گاه خداوند بخواهد قومی را هلاک کند، در میان آنان رباخواری ظهور مییابد: «اِذا اَرادَ اللّه ُ بِقَوْمٍ هَلاکا ظَهَرَ فیهِمُ الرِّبا».
انتهای پیام
با دقت در رابطه علت ومعلولی حاکم بر جهان ، دلیل نابسامانی اقتصاد این مملکت جنگ با خدا و پیامبرش است چون خدا ربا را نابود و صدقات را افزایش میدهد.
بنابراین تنها راه نجات اقتصاد ، بازگشت به قرآن و عدم مخالفت با فرمان صریح پروردگار است.