کد خبر: 4242149
تاریخ انتشار : ۰۵ آبان ۱۴۰۳ - ۰۸:۰۹

نقش تاریخی مدارس قرآنی در مقابله با استعمار و بی‌سوادی

مدارس قرآنی نقش بزرگی در مقاومت در برابر استعمار ظالم و حفظ هویت ملت‌های مسلمان در اقصی نقاط جهان ایفا کردند و حتی چالشی بزرگ برای مقابله با استعمار فرهنگی، دینی و زبانی به حساب می‌آمدند.

به گزارش ایکنا، تارنمای شبکه الجزیره در گزارشی به قلم عبداللطیف مشرف، پژوهشگر تاریخ سیاسی، به بررسی نقش تاریخی مدارس قرآنی در از بین بردن بی‌سوادی در جوامع اسلامی پرداخته است. ترجمه این گزارش از نظر می‌گذرد:
 
استعمارگران ویرانی‌های بسیاری در کشورهای تحت سلطه خود برجای گذاشتند؛ سیاست‌های استعمار، میراث فرهنگی و تمدنی کشورهای استعمار شده، از جمله سیستم‌های آموزشی کارآمد را از بین برد و پس از خروج استعمارگران و ویرانی و چپاول منابع و تکه تکه شدن جوامع استعماری، این کشورها به نام «جهان سوم» نامیده شد.
 
با افزایش جهل، نادانی و بالا رفتن سطح بی‌سوادی و افزایش میزان فقر، دستیابی به آموزش خوب با وجود حاکمانی که استعمارگران پیش از ترک این کشورها از خود برجای گذاشته بودند، بسیار دشوار شد، علاوه بر اینکه زبان استعمارگران نیز تحمیل شده و سیستم آموزشی آنها پیشرفت کرده بود.
 
ملت‌های مسلمانی که تحت استعمار قرار گرفته بودند، بیشترین ملت‌هایی بودند که تحت تأثیر نفوذ تجاوزکارانه استعمارگران قرار گرفتند. این امر ملت‌های مسلمان را بر آن داشت که از بیم ازدست دادن هویت خود و از بین‌رفتن تمدن اسلامی در اثر توطئه‌ استعمارگران، در مقابل این استعمار مقاومت شدیدی از خود نشان دهند.
 
با بالا رفتن شدت تجاوز استعمارگران، سیستم آموزشی ملت‌های مسلمان به‌ویژه وحدت اسلامی و رابطه زبانی بین ملت‌های مسلمان استعمار شده با هجمه ظالمانه‌ای روبه‌رو شد؛ مؤسسات آموزشی مانعی در برابر تحریف هویت، دین و زبان امت اسلامی بودند تا ملت‌های مسلمان تابع قدرت‌های استعماری نشوند.
 
بنابراین مدارس قرآنی نقش بزرگی در مقاومت در برابر استعمار ظالم و حفظ هویت ملت‌های مسلمان در اقصی نقاط جهان ایفا کردند و حتی چالشی بزرگ برای مقابله با استعمار فرهنگی، دینی و زبانی به حساب می‌آمدند.
 
نقش تاریخی مدارس قرآنی در مقابله با استمعار و بی‌سوادی
 
پس از هجوم استعمارگران و ادعای آنها به اینکه رسالت آنها آماده‌سازی جوامع ابتدایی و ارتقای آنها است، سطح بی‌سوادی پس از ترک استعمارگران از آن کشورها بالاتر رفت. زیرا آنها تلاش بسیاری برای افزایش جهل و نادانی و تفرقه میان جوامع انجام داده بودند.
 
ملفی درامی، پژوهشگر سنگالی در پژوهشی درباره سیاست‌های فرانسه برای تحمیل زبان فرانسوی در مستعمرات خود می‌نویسد: سطح تحصیلات در مستعمره‌های فرانسه، قبل از استعمار بالاتر بود و با خروج فرانسه از این کشورها میزان تحصیلات از 10 درصد فراتر نرفت. این جریان پس از گذشت نزدیک به یک قرن از این استعمار شوم بود.
 
وضعیت در همه کشورهایی که به اجبار تقسیم شده بودند نیز به همین منوال بود. زیرا استعمار با اجرای سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» آنها را قربانی فقر و جاهلیت و بیماری و جنگ داخلی کرده بود.
 
دانیل واگنر در توصیف دیدگاه استعمارگران درباره ملت‌های مستعمره و تاریخ، فرهنگ و میراث آنها می‌گوید: از همان لحظه‌ای که کاشفان اروپایی به این کشورها آمدند، گمان می‌کردند که رسالت تمدنی آنها، گسترش فرهنگ و آموزش امپریالیستی در میان ملت‌هایی است که آنها را فقیر، عقب مانده، نادان و بی‌سواد می‌دانستند. آموزش از دیدگاه آنها دارای ابعاد سیاسی، فرهنگی، اخلاقی و صنعتی گسترده‌ای بود. از منظر آنها، این ملت‌ها مردمانی وحشی و غیرمتمدن بودند. این دیدگاه نژادپرستانه زمانی که آموزش عمومی در اروپا رواج یافت، بار دیگر بازگشت، اما این بار متوجه طبقات فقیر و ستمدیده اقتصادی بود و طبق ادعای آنها، نقش طبقه حاکم آماده‌سازی طبقات فقیر و جاهل بود.
 
استعمارگران می‌دانستند که تحت هر شرایطی آموزش و پرورش در جوامع مسلمان ریشه دوانده است. مسئول نظارت بر مدارس قرآنی غرب آفریقا در گزارش خود به اداره استعمار فرانسه به این مسئله اشاره کرده و می‌گوید: از آفریقای غربی فرانسوی تا آن سوی دیگر، از کیاس تا تمبو و... آنچه توجه بیننده را به خود جلب می‌کند، شباهت کامل بین این مدارس قرآنی است؛ ما سیاه‌پوستان بومی را می‌بینیم که به زبان عربی محاوره‌ای مسلط نیستند و فرزندان خود را به خواندن زبان عربی فصیح یعنی زبان قرآن ترغیب می‌کنند، ما مسلمانی را می‌یابیم که به زبان عربی فصیح می‌خواند، می‌نویسد و می‌تواند به تحصیل خود ادامه دهد تا زمانی که به زبان عربی و فرهنگ آن تسلط پیدا کند.
 
وی با شگفتی تمام گزارش خود را ادامه داده و می‌گوید: با قاطعیت می‌توان گفت که هر منطقه و حتی هر روستا دارای یک مدرسه قرآنی است و من هر جا رفتم این مدارس قرآنی را مشاهده کردم.
 
توسعه و گسترش مدارس قرآنی و زبان عربی برای محققان در سراسر جهان موجب شگفتی بوده است. پروفسور راس از مؤسسه مطالعات شرقی و آفریقایی در لندن تأکید می‌کند که حروف عربی نقش مهمی در توسعه آموزش بین عوام در هند ایفا کرده، در زمانی که آموزش و پرورش در انحصار طبقه بالای این کشور یعنی برهمن‌ها بوده است.
 
نقش تاریخی مدارس قرآنی در مقابله با استمعار و بی‌سوادی
 
با وجود هجوم ظالمانه به مدارس قرآنی در بسیاری از کشورهای اسلامی، این نوع از آموزش در تلاش برای ارائه نیازهای اولیه آموزشی به میلیون‌ها نفر در سراسر جهان، و در جاهایی که میانگین بی‌سوادی به شکل ترسناکی بالا رفته است، ادامه دارد. در حالی که مؤسسات آموزشی بین‌المللی خواستار احیا و اجرای آن هستند تا ده‌ها میلیون نفر را از خطر بی‌سوادی فراگیر نجات دهند. 
 
مثال آن سازمان نظام‌های آموزشی جهانی است که یکی از مؤسسات توسعه آموزش است. این سازمان در گزارش خود می‌نویسد: مدارس قرآنی زمینه خوبی برای آموزش همگانی ارائه داده‌اند. این گزارش دیرهنگام درمورد نقش ارزشمند مدارس قرآنی در نشر آموزش همگانی به خصوص در مؤسسات بین‌المللی مثل یونسکو، یونیسف و ... است، با توجه به اینکه مدارس قرآنی منبعی مهم برای آموزش کودکان و مبارزه با بی‌سوادی محسوب می‌شوند.
 
یونسکو و دیگر سازمان‌های حقوق بشری تا همین اواخر، توجهی به این مدارس و نقش آنها در مبارزه با بی‌سوادی و توسعه آموزش نداشته‌اند. این در زمانی بود که مشکلات بالا گرفت و میانگین بی‌سوادی تا حد وحشتناکی افزایش یافت که یکی از بزرگترین دلایل آن سیاست‌های مغرضانه استعماری، آموزش انتخابی، به حاشیه راندن زبان‌های محلی و تحمیل زبان استعمارگر و طبقه حاکم به‌عنوان دست پرورده استعمار بود.
 
مدارس قرآنی در طول تاریخ نقش مهمی در گسترش آموزش در نقاط مختلف جهان اسلام داشته‌اند و در زمان حال نیز همچنان نقش مهمی در آموزش دانش‌آموزان پیش دبستانی و دبستانی ایفا می‌کنند. این مدارس همچنین در آموزش شمار زیادی از دانش‌آموزانی که به دلایل متعدد توانایی ورود به مدارس دولتی را ندارند، نقش مهمی داشته و در بسیاری از کشورهای اسلامی نیز نقش آموزش موازی را ایفا می‌کنند یعنی دانش‌آموزان همزمان با ورود به مدارس دولتی، در مدارس قرآنی نیز تحصیل می‌کنند.
 
این مدارس همچنین گزینه‌ای راهبردی برای محو بی‌سوادی در سراسر جهان هستند؛ این به دلیل هزینه‌های اندک، سادگی رویکرد آنها به برنامه‌های درسی و روش‌های تدریس و توانایی آنها در غلبه بر موانعی چون کمبود معلم و منابع است. حال، آیا مسلمانان از نقش این مدارس در تقویت دین، زبان، اصول و اخلاق آگاه هستند؟ 
 
آیا مسلمانان می‌دانند که این مدارس سبب تقویت زبان عربی و حفظ هویت اسلامی در برابر حملات استعماری علیه مسلمانان و جلوگیری از تلاش استعمارگران برای سلطه بر جهان اسلام بوده است؟ قطعاً این مدارس دیواری در برابر چنین حملاتی بوده است؛ پس چه زمان به کارآمدی این مدارس توجه و اهتمام خواهد شد؟!
 
ترجمه گزارش:‌ فرشته صدیقی

 

انتهای پیام
captcha