کد خبر: 4242811
تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱۴۰۳ - ۱۶:۰۶
محمدباقر خرمشاد بیان کرد:

ضرورت اصلاح عوامل پنج‌گانه موثر در نقش تربیتی دانشگاه

معاون سابق وزارت علوم ضمن اشاره به اینکه نقش تربیتی دانشگاه ناکافی یا نامناسب یا نامطلوب است، به ارائه راهکار خود برای بهبود نقش تربیتی دانشگاه پرداخت.

ضرورت اصلاح عوامل پنج‌گانه موثر در نقش تربیتی دانشگاهبه گزارش ایکنا، دومین نشست تخصصی حکمرانی تعلیم و تربیت با عنوان «نقش تربیتی دانشگاه؛ ضرورت، چالش‌ها و راهکارها» عصر امروز 25 مهر در دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی برگزار شد.

در این نشست محمدباقر خرمشاد؛ معاون سابق فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری سخنرانی کرد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانیم؛ 

من از عنوان «نقش تربیتی دانشگاه» بحثم را شروع می‌کنم؛ این عنوان چند مفروض دارد یکی اینکه نقش تربیتی دانشگاه ناکافی یا نامناسب یا نامطلوب است. اگر این مفروض درست باشد دو سوال طرح می‌شود؛ یکی اینکه چرا و دوم اینکه چه باید کرد. چرا نقش دانشگاه اینگونه است که مطلوب نیست و چه باید کرد. اگر این فهم درست باشد شاید بتوان با چند سوال فرعی به این دو سوال پاسخ داد. آن سوال‌های فرعی عبارتند از اینکه منظور از تربیت چیست، تعلیم چیست، چه نسبتی میان تعلیم و تربیت وجود دارد، تربیت در دانشگاه‌های ایران چگونه است، تربیت مطلوب در دانشگاه‌های ایران باید چگونه باشد، موانع پیش روی تربیت مطلوب کدام است.

تربیت به معنای پروردن، پرورش دادن، ادب و اخلاق به کسی یاد دادن است. تعلیم هم یعنی آگاه کردن، آموختن، تربیت و تادیب. حالا می‌توانیم به سوال سوم جواب دهیم. بر اساس تعریفی که از تربیت و تعلیم کردیم به نظر می‌رسد رابطه دوسویه میان تعلیم و تربیت وجود دارد؛ یعنی هر جا تعلیم هست تربیت هم هست، هر جا تربیت هست به نوعی تعلیم هم هست. اگر اینطور باشد هم نوع تعلیم بر تربیت اثرگذار است و هم نوع تربیت بر تعلیم اثرگذار است.  

اگر نسبت تعلیم و تربیت را بدین صورت بپذیریم نوع تعلیمی که در دانشگاه‌های امروز داده می‌شود تربیتی از همان نوع را به همراه داشته است. اگر اینطور است به نظر می‌رسد در دانشگاه تعلیم بر پنج پایه بنا شده است؛ استاد، کتاب، متن تعلیم‌شده، کادر آموزشی، افراد دخیل در آموزش، محیط و فضای آموزشی، نظام آموزشی. انتظار است که اینها تربیت را در حوزه اعتقادی، اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی به صورتی مناسب و رشددهنده برای دانشجویان به همراه داشته باشند.

اگر تربیت؛ یعنی ادب، اخلاق، ترقی، پرورش، رفتار مناسب با هنجارهای اجتماعی در دانشگاه امروز ایران مطلوب نیست باید چرایی آن را یا در استاد یا در کتاب یا در کادر آموزشی یا فضای آموزشی یا نظام آموزشی یا همه اینها با هم جست‌وجو کرد. کاستی در هر یک از اینها کاستی و ضعف در تربیت را نتیجه می‌دهد. پس باید عوامل پنجگانه اصلاح شود، ترمیم شود و تکمیل شود و همه عوامل تعلیم و تربیتی بر اساس انسان دوساحتی مادی و معنوی سامان پیدا کند.

 

جایگاه تربیت در تعریف دانشگاه

در ادامه نشست سعید غیاثی؛ رئیس پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری سخنرانی کرد گزیده آن را در ادامه می‌خوانیم؛

من از منظر ایده دانشگاه به مسئله می‌پردازم و اینکه به ضرورت بازاندیشی ایده دانشگاه بپردازیم. دیدگاه‌های مختلف در متخصصین داخلی و خارجی وجود دارد و خیلی کسانی که قلم می‌زنند یا در این عرصه‌ها کار می‌کنند قائل به نقش تربیتی دانشگاه نیستند. کمتر افرادی از این منظر به این موضوع پرداختند و اشاراتی دارند. لذا این تضاد در دیدگاه‌ها را به صورت جدی می‌توان دید. این برمی‌گردد به اینکه انتظار ما از دانشگاه چه هست و اینکه آیا اساسا دانشگاه را به مثابه یک نهاد در کنار سایر نهادهای اجتماعی پذیرش می‌کنیم و  قائل هستیم این نهاد باید نقشی فراتر از آموزش و پژوهش و تولید علم و مقاله داشته باشد؟

اگر بخواهیم سنخ‌شناسی از دانشگاه مدرن داشته باشیم اعتقاد دارم دانشگاه در سه دسته تقسیم‌بندی می‌شود؛ یکسری دانشگاه‌هایی که به آموزش آکادمیک می‌پردازند و کارکرد آنها افزایش سطح سواد است و سرمشق آنها تخصص‌گرایی است. سنخ دوم دانشگاه‌ها با یادگیری آزاد هستند که برای توده جامعه درست شدند و به تربیت شهروند می‌پردازند. سرمشق فکری این دانشگاه‌ها پساتخصص‌گرایی است. دسته سوم دانشگاه‌ها تربیت نیروی انسان ماهر را در دستور کار دارند و تامین نیاز شغلی برایشان اهمیت دارد؛ در اینجا عمل‌گرایی دال مرکزی دانشگاه است.

خروجی که شما از این سه سنخ دانشگاه انتظار دارید خروجی نیست که ما به عنوان کسانی که در کشور انقلاب کردیم از دانشگاه مطالبه کنیم. اگر ایده ما این باشد که دانشگاه تخصص‌گرا است نتیجه‌اش این است که تربیت‌محوری از بین می‌رود و استاد به گونه‌ای درس می‌دهد که فقط مهارت را به فرد منتقل کند در حالی که اگر دانشگاه یکی از نهادهای جدی در نظام آموزشی تعریف شود باید نسبت به همه مسائلی که در جامعه با آن مواجه هستیم کارکرد خودش را داشته باشد و نسبت به جامعه مسئول باشد. آن چیزی که امروز باید به صورت جدی به آن بپردازیم این است بحث جامعه‌پذیری فرهنگی دانشجویان و تربیت فرهنگی دانشجو در محیط دانشگاه مورد توجه قرار بگیرد و تجدید نظر جدی نسبت به زیرسیستم‌های دانشگاه داشته باشیم.

 

دانشجو در دانشگاه رها شده است

در ادامه نشست جواد پورکریمی؛ عضو هیئت علمی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران سخنرانی کرد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانیم؛

اگر دانشگاه را به عنوان یک سیستم و نظام در نظر بگیریم و سعی کنیم تحلیل نظام‌مندی داشته باشیم شاید یکی از رویکردهای تحلیلی که در این سیستم می‌توانیم داشته باشیم این است که تحلیل ما متکی بر فرد باشد یا متکی بر سازمان باشد یا متکی بر نظام؛ در هر سه بعد لازم و ضروری است که ما این تحلیل را داشته باشیم.

موضوع اصلی این است که دانشجو به عنوان یکی از مهمترین بخش‌های دانشگاه وقتی وارد دانشگاه می‌شود تا خارج می‌شود رصد می‌شود و در کنارش کسی هست یا نیست. به نظرم می‌رسد به دلایل مختلفی وقتی دانشجو وارد می‌شود و ثبت‌ نام می‌کند تقریبا رها است یعنی روز اول ثبت نامش انجام می‌شود، شماره دانشجویی می‌گیرد ولی دیگر رها است. این رها بودن و برنامه نداشتن در دانشگاه یکی از بزرگترین مشکلاتی است که دانشجو را دچار سرگشتگی می‌کند و نمی‌داند باید در چه مسیری حرکت کند.

نکته دیگر این است که نوع مدیریت دانشگاه‌های ما چگونه است. انواع مختلف مدیریت دانشگاهی را داریم. یکی از مشکلات ما که بخشی از جلسه امروز اشاره به همین موضوع دارد این است که دانشگاه ما چگونه اداره می‌شود. فهم من این است که دانشگاه‌های ما به صورت سیاسی اداره می‌شود. چنین دانشگاهی تربیت در اولویت اولش نخواهد بود و توجه مسئولین معطوف به مسائل تربیتی نخواهد بود. در نتیجه یک شرایطی به وجود می‌آید که دانشجو ثبت نام می‌کند بعد وارد دانشگاه می‌شود سر کلاس می‌رود و تربیت در زیست دانشجویی او نقشی ندارد. 

انتهای پیام
captcha