پویانمایی در سینمای جهان یکی از گونههای پرمخاطب سینما است اما در کشور ما آنچنانکه باید ازاینگونه بهره برده نشده است زیرا به لحاظ کیفی نتوانستهایم کیفیت مطلوبی داشته باشیم اما در چند سال اخیر با بالا رفتن تکنیک و کیفیت، فیلمهای خوبی در این حوزه تولیدشده که خوشبختانه با استقبال خوب مخاطبان نیز مواجه شده است.
یکی از این آثار موفق پویانمایی «ببعی قهرمان» است که این روزها و همزمان با روز جهانی انیمیشن در سینماها در حال اکران است. به بهانه این مناسبت و نمایش عمومی این فیلم، با حسین صفارزادگان یکی از دو کارگردان این فیلم در ایکنا گفتوگویی انجام دادهایم که پیش از «ببعی قهرمان» پویانمایی «فهرست مقدس» را ساخته است.
ایکنا – پویانماییهای ایرانی این روزها به رشد مطلوبی رسیدهاند. در آغاز بحث پیرامون رشد استاندارهای پویانمایی در کشورمان توضیح دهید.
در پویانمایی در حال برداشتن قدمهای ابتدایی هستیم اما به دلیل پیشرفتهایی که در این حوزه رخ داده ما نیز مانند دیگر کشورهای جهان به پیشرفتهای خوبی در این عرصه دست یافتهایم. پیشرفتهای بهدستآمده کشورمان در پویانمایی به مدد تلاشهای چند برابر انیماتورهای ایرانی حاصل شده است زیرا به دلیل کمبودهایی که ما در این عرصه داریم نیاز بوده تا با تلاش بیشتر در این رابطه قدم برداریم. فیلمهایی چون «بچه زرنگ» یا «پسر دلفینی» گواه بارز این ادعا هستند که توانسته به بازار جهانی هم راه پیدا کند.
ایکنا - اشاره کردید برخی آثار ایرانی توانستهاند به بازار جهانی راه پیدا کنند. آیا پویانمایی کشورمان این ظرفیت را دارد تا در بازارهای جهانی مخاطب را جذب کند؟
پویانمایی دارای قابلیتی است که شاید دیگر عرصههای سینما فاقد آن هستند. این امتیاز پویانمایی بهویژه در حوزه کودکان این اجازه را به ما میدهد تا آثارمان را به دیگر کشورهای جهان ارائه کنیم. این اتفاق برای دیگر کشورهای دنیا هم قابل دستیابی است. برای نمونه شاهدیم بهراحتی تولیدات خارجی با کودکان ایرانی ارتباط برقرار میکنند. پویانماییهای ایرانی، امروز به صورت حداقلی در رده تولیدِ «بی.مووی» هستند. این کیفیت باعث میشود وقتی بیننده خارجی پویانمایی ایرانی نگاه میکند این احساس را نداشته باشد با کاری ضعیف روبهرو است. با این توضیح توقع برای رسیدن به بازار جهانی، دیگر خواستهای غیرممکن برای پویانماییهای ایرانی نیست و قدمهای خوبی هم در این رابطه در حال برداشته شدن است.
جدا از کیفیت، نکته حائز اهمیت دیگر، نحوه عرضه آثار است. در این زمینه، کارفرمای ایرانی درک چندان درستی از موضوع ندارد چون اگر اینگونه نبود باید در بازار جهانی وضعیتی بهتر از امروز داشتیم. اگر امروز میبینیم در برخی کشورهای منطقه، پویانماییها در بازار جهانی موفق هستند به این دلیل نیست که کیفیت کارشان بهتر از ما است بلکه آنها توانستهاند عرضه مناسبی داشته باشند. این نکته ادعا من نیست بلکه خارجیها نیز به این امر معترف هستند. من این نکته را در اظهارنظرهایی، بارها از زبان فیلمسازان ترک شنیدهام. جدا از این امر بسیاری از مسئولان رده بالا شرکتهای انیمیشنسازی در آلمان یا امارات متحده عربی ایرانی هستند.
بیتوجهی به پویانمایی و نحوه عرضه آن تنها به اینگونه سینمایی خلاصه نمیشود بلکه در دیگر حوزههای فرهنگی هم، چنین نقصانی را شاهد هستیم! در این میان کارهایی نظیر «بچه زرنگ»، «ببعی قهرمان» و... استثناهایی هستند که به صورت موجی میآیند و بعد از مدتی به فراموشی سپرده میشوند درحالیکه موجهایی که به وجود میآید اگر ادامهدار باشد و حداقل شاهد یک پویانمایی در هر ماه باشیم، اتفاقات خوبی در این ژانر سینمایی رقم خواهد خورد.
ایکنا – برای تولید انیمیشنی با استانداردهای بالا باید حتماً حامی دولتی با اثر همراه باشد یا شرکتهای خصوصی هم میتوانند در این رابطه گامهای مهمی بردارند؟
استودیوهای خصوصی در کشورمان مشغول کار هستند اما بین تولید یک اثر دولتی با کاری که بخش خصوصی خالق آن است تفاوتهای آشکاری وجود دارد. چون موفقیت تنها به ساخت خلاصه نمیشود بلکه به اکران هم تعمیم پیدا میکند. در اکران و پخش، شرایطی وجود دارد که سبب میشود بخش خصوصی امکان رقابت را با محصولات دولتی نداشته باشد. انیمیشنهایی که صداوسیما یا سازمان اوج، حامی آن هستند در بحث تبلیغات و نمایش دستشان بسیار بازتر است اما این امکان برای بخش خصوصی فراهم نیست درحالیکه در برخی کشورها دولتها خود از بخش خصوصی دعوت به کار میکنند و از آنها حمایت لازم را به عمل میآورند. نمیخواهم ناامیدانه حرف بزنم چون باوجوداین سختیها، اتفاقهای خوبی در حوزه پویانمایی در حال رخ دادن است ولی این دستاورد در سایه حمایت دولتی به ثمر خواهد نشست وگرنه ما شاهد کوچ انیماتورهای خارجی بیش از گذشته خواهیم بود.
این اتفاق برای من رخداده، چون چندین بار از طرف کمپانیهای فیلمسازی در ترکیه دعوت به همکاری شدهام و قول همه گونه امکانات نیز دریافتن کردهام. در مواقعی بهصورت جدی هم به این موضوع فکر کردهام اما در لحظه آخر با خود اندیشیدهام که اگر بخواهم مهاجرت کنم استودیویی که سالها برای آن زحمت کشیدهام و بچههایی که در آن مشغول فعالیت هستند چه میشوند؟
ایکنا – اینکه تصور کنیم مخاطب پویانمایی تنها کودکان هستند محدود کردن این ژانر پرمخاطب است. درباره مخاطب هدف در اینگونه سینمایی توضیح دهید.
انیمیشن تنها به گروه سنی کودک تعلق ندارد بلکه بسیاری از تولیدات این حوزه برای بزرگسالان است اما در کشورمان تعداد تولیدات پویانمایی بسیار کم است برای همین مخاطب سینما به این شکل فیلمسازی عادت نمیکند و اصطلاحاً آن را جز انتخابهای همیشگی خود قرار نمیدهد. در آمریکای شمالی بهاندازهای این دست تولیدات به لحاظ تعداد زیاد هستند که تماشاگر به اینگونه خو گرفته و آن را یکی از انتخابهای خود برای سینما رفتن قرار میدهد ولی بهشخصه من در «ببعی قهرمان» مخاطبم را کودکان در نظر گرفتم چون متأسفانه امروز ما ژانر زنده و پویایی به اسم سینمای کودک نداریم پس ترجیح دادم در این حوزه کار کنم. در این فیلم همچنین روی قهرمان دختر تمرکز داشتم چون در تولیدات کودک کمتر شاهد حضور قهرمان دختر هستیم.
نکته بعدی من به فرهنگی مربوط میشود که در سینمای کشورمان وجود دارد. مخاطب ما عادت کرده در سینما تنها در پی خندیدن باشد درصورتیکه در سینما همیشه قرار نیست حرف خندهدار زده شود. من با فیلم طنز مشکلی ندارم اما حرفم این است تمام سینما فیلمهای کمدی نیستند. مسئله دیگری که در فیلم کودک وجود دارد به رفتار والدین مربوط میشود. پدر و مادرها باید به این امر عادت کنند، وقتی فرزند خود را برای دیدن انیمیشنی به سینما میبرند حتماً قرار نیست، آنها نیز از فیلم لذت ببرند بلکه گاهی مواقع این فرزندان هستند که باید از تماشای کار دلخواهشان لذت ببرند. این فرهنگ اگر در کشور رواج پیدا کند شاهد اتفاقات خوبی در سینمای کودک خواهیم بود.
ایکنا – پویانمایی در زمان حال بهوفور در حال استفاده از جلوههای ویژه است. این امر منافاتی با ذات پویانمایی دارد یا اینکه قدمی در جهت ارتقای کیفی تولیدات است؟
استفاده از جلوههای ویژه در سینما رایج شده است. در فیلم «آواتار» بهاندازهای شاهد رواج پویانمایی هستیم که دیگر بهطور مطمئن نمیشود گفت این فیلم یک اثر سینمایی است یا پویانمایی. در چنین شرایطی پاسخ به این سؤال کاملاً سلیقهای است زیرا ممکن است مخاطبانی «شیر شاه» دهه 90 میلادی را دوست داشته باشند و عدهای دیگر با نسخه جدید این فیلم ارتباط برقرار کنند. در این میان آنچه اهمیت دارد به تنوع تولیدات مربوط میشود. در پویانمایی امروز جهان، برای تمام سلیقهها فیلم تولید میشود. امروز اگر فردی بخواهد انیمیشنی با استانداردهای دهه 90 ببیند محصول مورد نیازش، وجود دارد و افرادی که در پی کارهایی با جلوهای ویژه بسیار هستند قادرند محصول دلخواهشان را ببینند. این گوناگونی سبب رشد پویانمایی شده است.
پویانمایی قابلیت فرهنگی بسیار دارد چون سختترین موضوعات را میشود با زیباترین بستهبندی در اختیار تماشاگر قرار داد. از یک فیلم خارجی مثال میزنم. «درون و بیرون» نام میبرم. این فیلم با یک بستهبندی شیک و جذاب، کار فرهنگی انجام میدهد بهویژه بسیاری از حرفهای سنگین را میتوان با زبان پویانمایی بهصورت تأثیرگذاری انجام داد. این خواسته را ما نیز میتوانیم رقم بزنیم به این شرط که قدمبهقدم، در این مسیر حرکت کنیم و انتظار نداشته باشیم بهیکباره به نقطه آرمانی برسیم.
ایکنا – موضوع دیگری که در این گفتوگو روی آن نظر داریم به کارکرد دینی تولیدات پویانمایی برمیگردد. درگذشته بهویژه در تولیدات تلویزیونی نگاهی سطحی و شعاری وجود داشت کاملاً در سالهای اخیر بهواسطه کارهایی چون؛ «فیلشاه» و «بچه زرنگ» و «ببعی قهرمان» موضوعات دینی در قالب قصه به بیننده منتقل میشود پیرامون این موضوع و الزامات حاکم بر آن توضیح دهید.
همانگونه که گفتید در گذشته نهچندان دور ما از فیلمی که میخواست حرف دینی بزند این انتظار را داشتیم سخن خود را به مستقیمترین شکل ممکن به بیننده منتقل کند. از بابت این رویکرد هم با آسیبهای فراوانی مواجه شدهایم. در بسیاری از تولیدات غربی کودک، پیام دینی به تأثیرگذارترین شکل به مخاطب منتقل میشود. در این تولیدات از راه قصه به محتوا رسیده نمیشود ولی در تولیدات ایرانی محتوایی وجود دارد که در مسیر آن نیز قصه روایت میشود. این مشکلات اخیراً در سینما در حال برطرف شدن است و اتفاقات خوبی را در این ژانر شاهد هستیم. در پویانمایی وقتی قرار است درباره موضوعات دینی حرف زده شود باید این کار با آهستگی و دقت رخ دهد.
در «ببعی قهرمان» تلاش کردیم به این خواسته دقت کافی داشته باشیم. برای مثال چند کلمه را به عنوان کلیدواژه مورد نظر قرار دادیم. «امیدآفرینی» و «تلاش» از جمله مفاهیم موردنظرمان بودند. اگر میخواهیم به صورت مستقیم به این موضوعات بپردازیم مطمئناً کودک آن را پس میزند چون مخاطب این رده سنی، وقتی صحبت از تلاش میشود ای تصور در ذهنش پیش میآید باید کار بیشتر کرده و بابت آن هم سختی زیادی متحمل شود. بنابراین با نویسنده مشغول گفتوگو شدیم تا بتوانیم هدف خود را شکلی جذاب دهیم. برای همین کلیدواژه «آرزو» را به داستان اضافه کردیم؛ آرزویی که در همه بچهها وجود دارد. این جهتگیری و مدل روایت و اهمیت به سلیقه مخاطب، جواب داد. در فیلم یک ببعی، آرزوی پرواز کردن دارد و برای رسیدن به این خواسته تمام تلاش خود را انجام میدهد، کوششی هم که در این رابطه انجام میدهد کاملاً منطبق بر قوانین اخلاقی و قانونی است. این رویکرد در نهایت منجر به پیامی اخلاقی و دینی شد و کودک با آن ارتباط برقرار کرد.
ایکنا – کمی هم بهصورت ویژهتر به «ببعی قهرمان» بپردازید. این فیلم از شروع و تا پخش چه مراحلی را طی کرد؟ همچنین پیرامون اکران و موفقیت این کار در گیشه توضیح دهید.
برای «ببعی قهرمان» سه سال صرف شد. طولانی شدن مرحله تولید هم به این دلیل بود که در آغاز برای نورپردازی نهایی فیلم 9 ماه زمان نیاز بود تا در ادامه به مراحل تولید برسیم. باید اضافه کنم این کار در مقایسه با دیگر انیمیشنهایی که در این 5 سال گذشته ساخته شدهاند کوتاهترین زمان را به خود اختصاص داده است چون به دلیل کمبود بودجه زمان بسیار برایمان اهمیت داشت. در این پروژه نزدیک به 120 نفر به صورت مستقیم و غیر مستقیم کار کردند.
ساخت این فیلم سینمایی از آنجا جدی شد که مجموعهای که تحت همین عنوان در تلویزیون پخش شد پرمخاطبترین کار کودک نام گرفت. جالب است بدانید، شخصیت ببعی برای اولین بار در میان 10 کاراکتر محبوب تلویزیون انتخاب شد. این ظرفیت ما را ترغیب به ساخت نسخه سینمایی این شخصیت کرد. در ادامه حالا که این اثر در گیشه نیز موفق بوده تصمیم داریم سریالی از آن ساخته و قسمتهای بعدی سینمایی این کار را هم تولید کنیم. پخش سریال «ببعی قهرمان» که هماکنون در حال ساخت است از اوایل سال روی آنتن خواهد رفت.
اکران «ببعی قهرمان» طی 20 روزی که از نمایش آن میگذرد تقریباً روزانه یک میلیارد تومان فروش داشته است و تا به امروز نیز بیست میلیارد را پشت سر گذاشته است. این روند گیشه اگر ادامه پیدا کند امیدواریم بتوانیم همانند «بچه زرنگ» به رکورد خوبی در گیشه دست پیدا کنیم. منافع موفقیت یک پویانمایی تنها به سازندگانش خلاصه نمیشود بلکه کل این نوع فیلمسازی را شامل میشود. دلیل این امر نیز آشکار است موفقیت یک کار پویانمایی باعث رونق استودیوهای انیمیشنسازی میشود. این امر برای ما نیز رخ داد چون از بابت موفقیت کارهای گذشته توانستیم قدمی در این رابطه برداریم و در ادامه نیز موفقیت «ببعی قهرمان» هم دستآوردهایی برای دیگران خواهد داشت. درباره عرضه بینالمللی این فیلم نیز باید بگویم بعد از اکران داخلی روی نمایش خارجی هم تأکید داریم حتی نگاهمان به خارج از آسیا هم تعمیم پیداکرده است.
ایکنا – سخن پایانی و جمعبندی نهایی خود را بیان فرمایید.
انیمیشن کشورمان صنعتی نوپا و نیازمند حمایت مالی است؛ حمایتی که متأسفانه رخ نمیدهد و تنها پشتیبانی ما به استقبال مردم خلاصه شده است. امیدوارم پویانمایی به یکگونه بسیار پرمخاطب تبدیل شود و تولیدات این حوزه نیز تنها به دو یا سه اثر در سال خلاصه نشود تا بتوانیم خودمان به واسطه محصولات داخلی کودکانمان را مطابق با فرهنگ بومی و دینی خودمان تربیت کنیم.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام