این روزها فیلم سینمایی «قلب رقه» به کارگردانی خیرالله تقیانیپور در سینماهای کشور روی پرده است. این فیلم سینمایی به مقاومت و جانفشانی نیروهای اطلاعاتی کشور و همچنین مدافعان حرم میپردازد. این فیلم موضوع مقاومت را مد نظر دارد که در زمان حال پرداختن به آن در عالم هنر بسیار ضروری است.
با این مقدمه خبرنگار ایکنا با عبدالرضا نصاری بازیگر فیلم «قلب رقه» گفتوگویی انجام داده که در ادامه با آن همراه میشویم.
عبدالرضا نصاری سابقه حضور در آثاری چون «به وقت شام»، «تکتیرانداز»، «آفتاب نیمهشب» و «سرجوخه» را در کارنامه بازیگری خود دارد.
ایکنا – برای شروع بحث کمی درباره چگونگی حضورتان در فیلم «قلب رقه» بگویید و بیان کنید آشنایی دیرینه شما با کارگردان تا چه حد در حضورتان در این کار نقش داشت؟
یک سال قبل از اینکه فیلمبرداری فیلم آغاز شود در محفلی دوستانه حضور داشتم. در این دورهمی خیرالله تقیانیپور کارگردان «قلب رقه» هم حضور داشت. وی از من سؤال کرد مشغول چه کاری هستم. وقتی وی را از فعالیتهایم آگاه کردم او به من گفت که بعد از اتمام کارهایم، بازی در فیلم یا سریالی را قبول نکنم تا در فیلمی که قرار است جلوی دوربین ببرد حضور داشته باشم. وقتی از او درباره فیلم سؤال کردم، گفت به وقتش توضیح لازم را خواهد داد.
وقتی پیشتولید فیلم آغاز شد از من درخواست شد بازیگرانی که به زبان عربی مسلط هستند را معرفی کنم. برای من نیز نقش نخست منفی در نظر گرفته شده بود. در ابتدا برای قبول نقش تردید داشتم چون چند کار قبلیام نیز منفی بود. همچنین پیشتر من کاراکتری با گویش عربی بازی کرده بودم. این عوامل باعث شد در قبول نقش تردید داشته باشم اما درنهایت با اعتمادی که به کارگردان داشتم در فیلم حضور پیدا کردم. من در فیلم «تکتیرانداز» نقش یک افسر عراقی را بازی کرده بودم اما شخصیتی که در «قلب رقه» بازی کردم با وجود عربزبان بودن تفاوتهای آشکاری با این نقش داشت چرا که لهجهها در عربی با یکدیگر متفاوت است و مثلا یک عرب عراقی مانند عرب سوری حرف نمیزند.
نقشم در «قلب رقه» با وجود منفی بودن رگههای خاکستری هم در خود دارد چون این شخصیت با وجود داعشی بودن، عاشق نیز هست. این رویکرد باعث شده برخی خصایل انسانی هم در او دیده شود. همین موضوع یکی از نکات قوت فیلم است که بر واقعی بودن کاراکتر تأثیر مستقیم داشته است. در این میان، راهنمایی کارگردان نیز به من در نزدیک شدن به نقش کمک کرد.
امروز دیگر در سینمای جهان دوره شخصیتهای تیپ یا سیاهوسفید سر آمده است برای همین در تمامی تولیداتی که در آنها خیر و شر وجود دارد ما رگههای خاکستری را شاهد هستیم. درضمن شخصیتی که برای من منفی است شاید برای عدهای دیگر مثبت باشد پس نباید به صورت مطلق به شخصیت نگاه کرد. خوشبختانه در «قلب رقه» ما چنین امری را شاهد هستیم. نقش منفی فیلم، عاشق دختری میشود و هرچند عشق صحیحی ندارد اما بههرحال باعث میشود او دست به توحش نزند. این رویکرد یکی از امتیازات فیلمنامه است که تا حد زیادی در باورپذیری نقشها دخیل بوده است. نکته بعد اینکه وقتی در فیلمی نقش منفی، شخصیتپردازی خوبی دارد بهنوعی تأثیرش را روی نقش مثبت هم شاهد خواهیم بود.
شخصیتپردازیای که در «قلب رقه» شاهدش هستیم به معنا کمک کرده است و حتی درام عاشقانهای که در فیلم جا دادهشده در خدمت داستان است. در این کار نقاب از چهره دروغین داعش برداشته میشود. آنها با اسم قرآن و اسلام فعالیت خود را آغاز کردند اما هراندازه زمان جلوتر رفت دیدیم که کارهای آنها هیچ ربطی به اسلام ندارد مانند کاری که خوارج انجام میدادند. آنها نیز در ظاهر ادعای مسلمانی داشتند اما مقابل حضرت علی (ع) بهپاخاسته و دست به جنایت زدند.
ایکنا – برای اینکه به نقش نزدیکتر شوید آیا فیلمهایی از داعش را دیدید؟
در همان زمانی که داعش در اوج خود بود و فیلمهای جنایاتشان در فضای مجازی پخش میشد هیچگاه علاقهای نداشتم تصاویر را ببینم چون توحش آنها آزارم میداد. برای همین برای بازی در «قلب رقه» هم فیلمی دراینباره تماشا نکردم تنها مصاحبههایی که با داعشیان اسیر گرفته شده بود را دیدم. در این میان راهنماییهای کارگردان هم کمک زیادی برای نزدیک شدن به نقش به من کرد.
ایکنا – فیلمبرداری «قلب رقه» در سوریه انجام شد. در آنجا وضعیت امنیت چندان مساعد نیست و خطرات احتمالی بهوفور است. به عنوان بازیگر تجربه چنین فضایی چگونه بود؟
ابهامات و جنگی که در آنجا وجود داشت برای ما دلهره به وجود میآورد. ما روز دوم عید نوروز در ایامی که همه کنار خانواده خود هستند عازم سوریه شدیم و دو ماه هم در آنجا حضور داشتیم. از ابتدای ورودمان به دمشق و رفتنمان به سمت شهر «حمص» بهوفور ساختمانهای ویران را مشاهده میکردیم که بر اثر بمباران تخریب شده بودند. امکانات نیز بهشدت در آنجا ناچیز بود بهنحویکه از غروب تا طلوع برق وجود نداشت. یکی از سختترین سکانسهای فیلم را باید بازی چندروزه در صحرای حمص بیان کنم. وضعیت در آنجا طوری بود که رنگ پوستمان تغییر کرده بود، همه جا فشنگهای کارزار داعش ریخته و یک سمت ما کامل مین خنثی نشده بود. من زمانی که به ایران برگشتم قدر داشتههایم را بیشتر دانستم.
جدا از تمام سختیهایی که در سوریه وجود داشت یک امر برایم بسیار شیرین و دلچسب بود و به نوعی تمام سختیها را از یادمان میبرد آن نیز رفتار بسیار خوب مردم آنجا با ایرانیان بود. آنها از صمیم قلب ایرانیها را به واسطه بیرون راندن داعش از سوریه دوست داشتند. به یاد دارم هرگاه برای استراحت به رستوران میرفتیم به محض اینکه میفهمیدند ایرانی هستیم اجازه نمیدادند تا حساب میز را پرداخت کنیم. ازایندست مهربانیها بهوفور نسبت به ایرانیها در سوریه وجود دارد.
مهربانی مردم سوریه نسبت به ما ایرانیها در شرایطی بود که تقریباً هر خانواده سوری در شهر حمص یک یا دو نفر از اعضای خانواده را بهواسطه جنایات داعش از دست داده بود اما این مردم با وجود غمی که داشتند نسبت به ما مهربان و خوشرو بودند. این رفتار و عشق مردم سوریه را که میدیدم بیشتر به دستاوردهای مقاومت واقف میشدیم.
ایکنا – درباره واکنش مردم نیز توضیح دهید. چون برخیهای مدعی هستند این دست تولیدات مخاطب لازم را ندارد.
وقتی مردم از سالنهای نمایش بیرون میآمدند بهوضوح میشد رضایت را در چهره آنها مشاهده کرد. «قلب رقه» کاری قهرمانمحور است؛ خصیصهای که سالهاست در سینمای کشورمان به فراموشی سپرده شده است درحالیکه سینما هویت خود را از قهرمان وام میگیرد. در سالنهای که برای نمایش فیلم میرفتیم میدیدم مردم از حرکت قهرمان فیلم خوشحال شده و او را تشویق میکردند. این ویژگی است که باید همیشه در سینما وجود داشته باشد. نکته دیگری که مردم به ما متذکر میشدند آشنایی آنها با ایثار و جانفشانی مدافعان حرم بود. آنها بیان میکردند بهواسطه این فیلم به اهمیت اقدامات نیروهای مقاومت بیشتر آشنا میشدند. این امر دستاورد بسیار مهمی است که از آن میتوان به عنوان عاملی در جهت اشاعه فرهنگ مقاومت نام برد.
ایکنا – به موضوع مقاومت اشاره کردید. درباره الزام پرداختن به موضوع مقاومت در سینما و تلویزیون توضیح دهید و بگویید نتایج تولیداتی نظیر «قلب رقه» چه خواهد بود؟
در هالیوود هرساله فیلمهای متعددی ساخته میشود تا حضور نظامی آنها در کشورهای مختلف توجیه شود. همچنین آنها تلاش میکنند به واسطه تولیدات نمایشی چهره ناجی را برای خود در بین مردم جهان ترسیم کنند. درحالیکه همیشه حضور آنها در کشورهای مختلف با کشتار همراه بوده است. اتفاقاتی که امروز در غزه و لبنان رخ میدهد تنها توسط رژیم اشغالگر قدس رخ نمیدهد بلکه دست آمریکاییها نیز در آن دخیل است. چون تمام تسلیحاتی که در اختیار اسرائیل قرار میگیرد توسط آمریکا تأمین میشود. در چنین شرایطی، لازم است با تولیدات نمایشی پرده از برخی حقایق برداریم البته تنها با چند فیلم و سریال نمیتوان به هدف مورد نظر رسید اما بههرحال نباید از دستاورد کارهای نمایشی غافل شد. من نمود این امر را در زمان نمایش فیلم در سالنهای سینما دیدم. این اتفاق میتواند در کشورهای دیگر هم رخ دهد تنها کافی است عرضه خوبی پیرامون تولیدات مرتبط وجود داشته باشد.
مخاطبان موضوع مقاومت تنها شیعیان یا مسلمانان نیستند بلکه همه مردم دنیا میتوانند پذیرای این آثار باشند. پیام مقاومت بر انسانیت استوار است پس اگر بتوانیم به شکلی درست و به دور از شعارهای رایج به موضوع مقاومت در آثار سینمایی بپردازیم خواهیم توانست موفقیتهای خوبی در این رابطه به دست آوریم. مجموع این سخنان نشان از اهمیت و الزام ساخت فیلمهایی با محوریت مقاومت را نشان میدهد.
ایکنا - جدا از دستاوردهایی که شما برای فیلمهایی با محوریت مقاومت ساخته میشود بیان کردید باید به یک نکته دیگر هم اشاره کنیم. آثار نمایشی وقتی تصویرگر صلابت و قدرت نیروهای اطلاعاتی میشوند برای کشور امنیت هم به همراه میآورند. پیرامون این موضوع توضیح دهید.
وقتی دشمن میبیند توانایی نظامی و عملیاتی کشورمان تا چه اندازه پررنگ است به خود اجازه دستدرازی نمیدهد. این کار را سالهاست هالیوود با ساخت آثار سینمایی انجام میدهد اما متأسفانه ما چندان در تولیدات نمایشی آن را جدی نمیگیریم. در این میان نهادها و سازمانهایی که بودجه دولتی دارند، قادرند با حمایتهای خود امکان تولید بیشتر در حوزه مقاومت را فراهم آورند.
در خاتمه میخواهم به گستردگی موضوع مقاومت اشاره کنم. فرهنگ مقاومت تنها به سوریه، غزه یا عراق خلاصه نمیشود چون هر جای که مقابل ظلم، ایستادگی صورت گیرد دربردارنده مفهوم مورد نظر است.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام