نوجوانی را میتوان پرچالشترین دوره زندگی هر فرد در نظر گرفت و گذار سلامت از این دوران نیازمند شناخت است؛ هرچه والدین، نظام تعلیم و تربیت و جامعه شناخت خود را از دوره نوجوانی ارتقا دهد گذار از این دوران آسانتر خواهد بود و شاهد چالشها، اختلالات و معضلات کمتری خواهیم بود.
نوجوانی دورهای از گذار زیست انسانی از کودکی به جوانی است، یعنی فرد هنوز هم کودک است و هم نیست و هم جوان است و هم نیست. این جمع نقیضین که در کلام هم گران میآید در زندگی بسی گرانتر است و به همین علت این دوره پرچالش است.
گذار سلامت از این دوران نیازمند شناخت است؛ هرچه والدین، نظام تعلیم و تربیت و جامعه شناخت خود را از دوره نوجوانی ارتقا دهد، گذار از این دوران به ترتیب ابتدا برای خود نوجوان سپس خانواده و جامعه آسانتر خواهد بود و شاهد چالشها، اختلالات و معضلات کمتری خواهیم بود.
ایکنا برای پرداختن به موضوع «شناخت چالشهای روانشناختی نوجوانان» گفتوگویی با مهسا ساداتی، دکترای روانشناسی تربیتی و متخصص روانشناسی کودک و نوجوان انجام داده است که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
دوره نوجوانی، دوره دشواری است، به این دلیل که سن بلوغ مانند پل معلق است، یعنی فرد را از کودکی به بزرگسالی هدایت میکند. نفع خانوادهها در این است که فرزندشان مانند کودکی باشد که بتوانند اعمالنظر بر او داشته باشند و خواستههای آنها را انجام دهد، اما نفع خود فرد در این است که بزرگسال باشد. نوجوانانی که در سنین ۱۲ تا ۱۶، ۱۷ سالگی هستند، با یکدیگر متفاوتند و نمیتوان آنها را با هم مقایسه کرد؛ آنها میخواهند مستقل باشند و چارچوبهایی که تاکنون داشتهاند را بشکنند.
چالشهایی که خانوادهها با نوجوانان دارند، هر سال نسبت به سالهای دیگر تفاوت میکند و براساس آنچه در گروه سنی آنها باب میشود، تغییر میکنند. در دورهای یکی از چالشهای مهم خانوادهها، علاقهمندی دختران نوجوان به گروههای کرهای بود. ارتباط با جنس مخالف، استفاده از سیگار و ... از چالشهای دیگری است که میتواند خانوادهها و نوجوان را دچار مسائل گوناگونی کند؛ اما توصیه ما این است که در دوره نوجوانی اگر مسئلهای باعث چالش خانواده و نوجوان شده است، اما آسیبی هم به کسی نمیزند، خانواده مقاومت زیادی نداشته باشند و انرژی خود را بر مسائل مهمتر بگذارد؛ چراکه خانوادهها در این دوران از زندگی فرزندشان قدرت قانونگذاری چندانی برای آنان ندارند و حرفشان پذیرفته نمیشود.
موضوع مهم در این سن ارتباط با جنس مخالف است که چون مدیریت ارتباط را بلد نیستند، وابستگیهای شدیدی به هم پیدا میکنند که گاهی این وابستگیها مشکلات عاطفی بسیاری را ایجاد میکند و یا باعث اقدام به خودکشی میشود.
گاهی خانوادهها با دایره لغات نوجوان مشکل و گلایه دارند که فرزندانشان از کلمات و عباراتی استفاده میکنند که آنها هیچگاه در خانواده از این واژهها استفاده نکردهاند. نوجوانان در دایره دوستی خودشان یکسری کلمات رایج دارند و اینها مسائلی نیست که بخواهد خانوادهها را دچار نگرانی کند و نباید نوجوان را به خاطر این دست از مسائل تحت فشار قرار داد.
باید درک خود را از این دوره ارتقا دهیم، مثلاً شاید پیشتر با همدیگر منزل اقوام و دوستان حاضر میشدیم، ولی اکنون دوست ندارد و این به دلیل نبود جذابیتی است که آن مکان دارد؛ بنابراین نباید او را در این زمینه تحت فشار قرار دهیم.
گاهی نوجوان اصلاً از اتاق خود خارج نمیشود و حتی شام و نهار خود را نیز در اتاق و به تنهایی میخورد و حاضر نیست در کنار خانواده باشد و وقتی درباره این مسئله از آنها سؤال میکنم، میگویند، پدر و مادرم به من گیر میدهند. گاهی دستورات ممتدی که به آنها میدهیم و یا فشارهایی که روی آنها داریم، باعث انزوای آنها میشود.
همیشه به خانوادهها میگویم، نوجوانی خودتان را به یادتان بیاورید. چه چیزی باعث میشد، از خانواده کنارهگیری کنید؛ همان موارد را در مورد فرزندان خود رعایت کنید؛ اما اگر دیدید خلق و خوی آنها دچار تغییر شده و یا دائم غمگین است و یا اشتهای خود را از دست داده و غذا نمیخورد، یا کم خواب شده است، حتماً به روانشناس مراجعه کنید که آیا دچار افسردگی شده است و یا مربوط به تغییرات هورمونی نوجوانی است.
یکی از مشکلاتی که خانوادهها با نوجوانان پسر دارند این است که آنها در این سن دوست ندارند، مادرانشان به مدرسه آنها مراجعه کند، در این صورت پدر باید این مسئولیت را بپذیرد. همچنین حفظ رابطه صمیمی و نزدیک با فرزندان اهمیت ویژهای دارد و نباید از آن غافل شد. دوستان و خانواده دوستانشان را بشناسند و با آنها ارتباط داشته باشند، این موضوع میتواند بسیار کمککننده باشد. اگر آنها در کلاسهای غیر درسی حضور مییابند، حتماً کنار فرزندانشان باشند، چون واقعاً معلوم نیست که در این کلاسها چه میگذرد. این ارتباط نزدیک و فعالیتهای مشترک میان فرزندان و والدین میتواند خیال خانوادهها را آسودهتر کند و والدین کنترل بهتری بر فرزندان خود داشته باشند، بدون اینکه آنها متوجه شوند.
ممنوعیتی در توضیح مسائل جنسی و آسیبهای آن نداشته باشند، اگر آنها دچار مسئلهای هستند و یا از والدین در این زمینه سؤال میکنند، توضیح دهند. خانوادهها باید مراقب رفت و آمدها و نحوه حضور و رفتار خود در مهمانیها باشند، چراکه نوجوانان به شدت الگوبرداری میکنند؛ از این رو سعی کنیم محیط امنی را برای آنها فراهم کنیم و نظارت کافی داشته باشیم.
مادرانی که شاغل هستند، اگر در دوره کودکی از میزان کار خود نکاستهاند، در دوره نوجوانی لازم است وقت بیشتری را با نوجوان خود صرف کنند، تا اگر تغییری در آنها دیده شد، متوجه شوند و آگاهسازی کنند تا نوجوان از خطرات و آسیبهای رفتارهای احتمالی نظیر سیگار کشیدن و ... آگاه شود. همچنین مبالغی که به عنوان پول توجیبی در اختیار آنها میگذارند، معقول و متعادل باشد، نه اینکه مبالغ زیادی باشد، چون آنها هنوز مدیریت کافی و لازم را نسبت به این مبلغ نیاموختهاند و توانایی آن را ندارند. همچنین سعی کنند کارت بانکی در اختیار نوجوان قرار دهند تا پیامک برداشت به والدین ارسال شود و کنترل کافی داشته باشند.
دوره نوجوانی دوره تغییر است و هویت واقعی انسان در این دوره در حال شکلگیری است. در این دوران یکسری زیرفاکتورهایی مثل عزت نفس، اعتماد به نفس، مسئولیت پذیری، خود تأییدی و ... شکل میگیرد.
گاهی خانوادهها نمیتوانند خط مشی صحیحی را برای فرزند خود داشته باشند، یعنی در شکلگیری هویت، یا ورود بیش از اندازه دارند و چارچوبهای زیادی را برای آنها تعیین میکنند و یا او را رها میکنند. از این رو باید در این دوره از حضور مشاور روانشناس کمک گیرند. باید بدانیم که فرزندانمان بزرگتر شدهاند و میتوانند یکسری از مسئولیتها را به آنها بسپارند، چراکه مسئولیتپذیری نقش مهمی در تشکیل هویت دارد.
مسئله دیگر در این سنین، سرگشتگی هویت جنسی است و بین آنها رایج است که هویت جنسی خود را نمیپذیرند. والدین در این زمینه نباید مقاومت زیادی نشان دهند، بلکه اجازه دهند آنها حرفهای خود را بگویند و خانواده شنونده و حامی آنها باشد. رفتارهایی که کودکان و نوجوانان، اغلب نشان میدهند به سبب خلأهای عاطفی و هیجانی است و تعامل با نوجوانان باید بیش از دوره کودکی آنها باشد و این تعامل میتواند مانع ایجاد چنین خلأهایی باشد. آنها با نظارت والدین و مشاورههای روانشناسان میتوانند راه خود را پیدا کنند و فشار به نوجوان نتیجه عکس خواهد داد.
بزرگترین اقدامی که مدرسه میتواند انجام دهد، این است که مشکلات نوجوانان را نادیده نگیرد. مثلاً از یک مدرسه دخترانه، چندین گزارش خودجرحی داشتیم که دانشآموزان دست خود را خط انداخته بودند. اگر مشاوره مدرسه حضور داشت و در اولین اتفاق ورود میکرد، شاید سایر موارد دیده نمیشد؛ چراکه ریشه بسیاری از رفتارهایی که نوجوانان انجام میدهند، مربوط به اختلالات نیست، چون همه این افراد افسرده نبودند که بخواهند این کار را انجام دهند. بسیاری از آنها از یکدیگر الگوبرداری کردهاند. یعنی مثلاً در یک کلاس برای نشان دادن جسارت، قدرت یا ... این کار را انجام میدادند. مدرسه باید نظارت کافی داشته باشد و سرمنشأ یک رفتار را شناسایی کرده و اقدام به پیشگیری کند.
مشاور روانشناسی که در مدرسه حضور دارد، باید به دانشآموزان اطلاعاتی درباره روابط آنها با جنس مخالف، بهداشت روانی، بهداشت جنسی و ... بدهد تا با آگاهی از این دوره عبور کنند و دچار آسیبهای ناشی از برخی سوء رفتارها نشوند و همچنین ارزشها را برای آنها تبیین کنند تا بدانند این ارزشها برای آنها و خانواده چقدر اهمیت دارد و چقدر میتواند در آینده آنها اثرگذار باشد.
نوجوانی دوره دشواری است و اگر والدین برخی رفتارها را در آنها دیدند، تصور نکنند، رفتار این نوجوان قابل اصلاح نیست. اینها ویژگیهای دوره نوجوانی است. والدین نترسند و نگران نباشند که شیوه فرزندپروری آنها اشتباه بوده است. اگر واقعاً مشکلی وجود دارد که آسیبزننده است و یا نگران هستند، از همان ابتدای دوره نوجوانی، با مشاور روانشناس پیش بروند. اگر رفتار صحیحی با آنها نداشته باشیم، نوجوانان به تدریج از خانواده دور و جذب همسالان خود میشوند. والدین به نفع فرزندانشان، رابطه با او را حفظ کنند و مدام با او صحبت کنند تا به سلامت از این دوره عبور کنند.
برخی والدین از همان ابتدای به دنیا آمدن فرزندانشان، علاقهمند هستند آموزش ببینند و در کارگاههای مختلف شرکت میکنند تا بتوانند فرزندپروری مناسبی داشته باشند؛ نباید پس از بروز مشکل به دنبال راهکار بود، چراکه برخی از این مشکلات به دلیل رفتارهای اشتباهی است که داشتهایم و بهتر است این چرخه فرزندپروری را علمیتر کنیم و چرخه اشتباه گذشته را که به تبعیت از والدین خود عمل میکردیم، اصلاح کنیم. هر چه در دوره کودکی از مشاورههای روانشناسی بهره بگیریم، در دوره نوجوانی مشکلات کمتری خواهیم داشت.
گفتوگو از سمیه قربانی
انتهای پیام