سیدمحمدحسین هاشمی، مشاور رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در امور بینالملل در گفتوگو با ایکنا درباره تحولات سوریه، سقوط بشار اسد و روی کارآمدن «احمد الشرع»، رئیس هیئت تحریر الشام و آینده روابط این کشور با کشورهای منطقه به سؤالاتی در این باره پاسخ داد. متن این گفتوگو در ادامه میآید:
ایکنا ـ ابتدا از تحولات سوریه و سقوط بشار اسد بگویید و بفرمایید چرا این اتفاق بلافاصله بعد از اعلام آتشبس در لبنان روی داد؟
در تحولات امروز سوریه بیش از هر چیز باید پیشینه هیئت حاکمه سوریه را بررسی کرد، در این باره باید گفت که بر کسی پوشیده نیست که این هیئت از طایفه علویان بودند و این طایفه پیشینه دیرینه دارند و بخشی از جامعه سوریه را تشکیل میدهند.
جامعه علویان در طول تاریخش بهویژه در زمان امپراطوری عثمانی بسیار تحت فشار و محدود بودند و عثمانیها تعداد زیادی از آنان را در مناطق مختلف از جمله طرطوس، لاذقیه و بانیاس قتل عام کردند.
علویان سوریه در گذشته در مناطق ساحلی این کشور زندگی میکردند و اکنون نیز کم و بیش در همین مناطق ساکن هستند، هر چند که بخش شمالی سوریه مانند انطاکیه و اسکندرون در اشغال ترکیه است و در لاذقیه، طرطوس و بانیاس ترکها حضور دارند.
پس از دولت عثمانی و جنگ جهانی دوم که متفقین وارد سوریه و مصر شدند، سوریه تحت قیمومیت فرانسه قرار گرفت و وضع مطلوبی برای علویان به وجود آمد و آنها موفق شدند وارد جامعه شده و جوانان علوی نیز در ارتش و دانشکده افسری وارد شده و نفوذ کردند. فرانسه مدتی منطقه ساحلی سوریه را که علویان در آن ساکن بودند، مستقل اعلام کرد؛ اما با فشار ملیگراهای سوری این بخش منحل و بخشی از جامعه سوریه شد.
جوانان علوی موفق شدند در ردههای مهم ارتش سوریه نفوذ کنند و حافظ اسد که یکی از فرماندهان عالیرتبه ارتش بود، در دهه 60 با شکلگیری حزب بعث سوریه به همت جمعی از مسیحیان این کشور، مدتی دبیرکل این حزب شد و در سال 1971 که وی وزیر دفاع سوریه بود با یک کودتا رئیسجمهور شد.
از سال 1971 تا 2000(سال درگذشت حافظ اسد)، علویان در ارتش و سازمان امنیت سوریه، پستهای کلیدی را در دست داشتند و مسئولان رده بالای حزب بعث نیز از طایفه علویان بودند و متأسفانه حزب بعث موفق شد طی این مدت فرهنگ و تفکرات غربزده را گسترش داده و این تفکرات در میان جوانان علوی رشد کرد و آنان با این فرهنگ پرورش یافتند.
هرچند در اوایل دهه 70 میلادی در زمان آیتالله العظمی سیدمحسن حکیم، مرجعیت شیعه در نجف و همچنین امام موسی صدر در لبنان که مجلس اعلای شیعیان این کشور را تشکیل داده بود، تلاش زیادی شد که طایفه علویان، شیعه شوند و در مساجدی در مناطق علویان در لاذقیه و طرطوس، طلاب علوم دینی تربیت شدند؛ اما بخش بسیار اندکی از آنان به تشیع گرویدند و بخش عظیمی از آنان در حزب بعث سوریه و مسئولیتهای بالای مملکتی حضور داشتند.
ایکنا ـ موضعگیری حافظ اسد و دولت سوریه در برابر انقلاب اسلامی ایران و رابطه دولت این کشور با ایرانِ پس از انقلاب و مقاومت را چگونه ارزیابی میکنید؟
انقلاب اسلامی ایران که در سال 1979 شکل گرفت، حافظ اسد روابط بسیار خوبی با این انقلاب و رهبری آن، امام خمینی(ره) داشت، حتی پس از تبعید امام(ره) به کویت و ممانعت کویتیها از حضور امام در این کشور، حافظ اسد پیامی برای دعوت امام خمینی(ره) به سوریه ارسال کرد.
در جنگ تحمیلی ایران و عراق که تقریباً همه کشورهای عربی غیر از عمان و الجزایر در مقابل ما قرار گرفتند، سوریه و حافظ اسد در کنار ایران بودند و این از مواضع بسیار مثبت دولت سوریه بود؛ این کشور در جنگ تحمیلی نیز حمایتهای زیادی از ایران انجام داد و با این حمایتها، ایران توانست محور مقاومت را در لبنان شکل دهد.
در سال 1982 میلادی که اسرائیل به لبنان حمله کرد و حتی به بیروت رسید و این حمله به شکلگیری مقاومت منجر شد، سوریه در کنار حزبالله، مقاومت لبنان و فلسطین قرار داشت و تا سقوط بشار اسد این حمایتها ادامه یافت. این رویکردهای سوریه در جهان سیاست به عنوان مواضع و جنبههای مثبت دستگاه حاکمیت سوریه باید قلمداد شود.
ویژگی دیگر حاکمیت سوریه که به ضرر این کشور تمام شد، رفتار نامناسب با مردم بود، همانطور که میدانید اکثریت مردم یعنی بیش از 75 درصد در سوریه سنیمذهب و متعصب به مذهب هستند، جمعیت سوریه حدود 28 میلیون است که 20 درصد علوی هستند، کردها هم جمعیت قابل توجهی را تشکیل میدهند و دروزیها هم در جنوب سوریه حضور دارند و تعدد طوایف و ادیان در سوریه دیده میشود؛ اما رفتار شاکله حکومت که از حزب بعث بودند و مواضع سیاسی آنان با حزب بعث عراق خیلی تفاوتی نداشت، از زمان حاکمیت حافظ اسد با مردم درست و دموکراتیک نبود، انتخابات دقیق و آزاد برگزار نمیشد، حزب بعث حاکم همه مسائل را در دست خود داشت و در مجموع نارضایتی در سوریه از زمان حافظ اسد نیز وجود داشت.
واقعه معروف کشتار حماه در فوریه 1982 میلادی (یورش همهجانبه نیروهای مسلح سوریه به شهر حماه برای سرکوب اعتراض مخالفان حکومت حزب بعث سوریه و حافظ اسد که رهبری آن را رفعت اسد برادر حافظ اسد بر عهده داشت) بیانگر تحول منفی و رفتار منفی دولت حاکمه با مردم بود و در پیامی که آن زمان حضرت امام(ره) از طریق دکتر ولایتی(علیاکبر ولایتی) برای حافظ اسد فرستادند، نارضایتی خود را از این کشتار ابراز کردند که در رسانهها منعکس نشد، در جهان اسلام به دلیل عدم اطلاعرسانی موضع امام(ره) درباره کشتار حماه، از آن زمان تاکنون در محافل مختلف بهویژه در میان اهل سنت و اخوانالمسلمین، این اتهام وارد شده که ایران برخورد مناسبی با این واقعه نداشت و فقط به فکر مسئله مقاومت و همکاری با دولت سوریه در راستای مقاومت بوده است.
میخواهم از این بخش سخنم به این نتیجه برسم که همکاری و حمایتمان در بحث سوریه، به خاطر علویبودن نیست، بهویژه اینکه برخی به اشتباه فکر میکنند که علویان، شیعه هستند، رفتار نادرست هیئت حاکمه و حزب حاکم با مردم سوریه ارتباطی به ما نداشت و آنچه به ما مربوط میشد، این بود که روابط سیاسی مثبتی داشتیم و دولت سوریه هم مناسبات خوبی با ما داشت و با این همکاریها ما موفق شدیم مقاومت را تشکیل دهیم و مسئله فلسطین را که محور اصلی ما در منطقه غرب آسیا و مسئله مهم جهان اسلام است و مورد تأکید حضرت امام(ره) و رهبری بوده و هست، مورد توجه قرار دهیم، ما این ارتباطات را انجام دادیم و با سوریه همکاری داشتیم و این ارتباطات نیز نتیجه مثبتی در رابطه با حمایت از بحث مقاومت و حزبالله لبنان داشته و اکنون با تحولات سوریه این امر متوقف شده است.
ایکنا ـ در سخنان خود اشاره داشتید که علویان شیعه نیستند و برخی به اشتباه فکر میکنند که شیعه هستند، برای روشنتر شدن این موضوع بفرمایید علویان چه تفاوتی با شیعیان دارند و ارتباط آنان با شیعیان در سوریه به چه شکل بوده و هست؟
علویان که حدود 20 درصد جمعیت سوریه را تشکیل میدهند، شیعه نیستند، جامعهای هستند که از قبل شیعه بودهاند، اما تحت فشار عثمانیها و مخالفین، طی برهههای مختلف به کوهستانها مهاجرت کردند و در محاصره و تحت فشارهای شدید، از نظر فرهنگ و اعتقاد افت بسیار بالایی داشتند و از اعتقادات واقعی فاصله گرفته و به این اعتقادات ناآشنا بودند، بنابراین چیزی که از شیعه برایشان باقی مانده است، همان ولایت علی بن ابیطالب(ع) است و به همین دلیل به نام علویون شناخته میشوند. حتی طایفه علی اللهی هم نیستند و جزء مذاهب باطنی حساب میشوند یعنی با جوامع دیگر ارتباطات اجتماعی ندارند و حتی ازدواجهایشان میان خودشان انجام میشود و نسلشان به این شکل تکثر و توسعه مییابد.
حزب بعث توانست از لحاظ فرهنگی و سیاسی تأثیرات زیادی در میان علویان بگذارد، با وجود تلاشهای وافر مرجعیت شیعه در نجف و تلاش امام موسی صدر در لبنان و اعزام مبلغین زیادی از سوی ایران به میان علویان سوریه، تنها جمع اندکی از آنان شیعه شدند؛ بنابراین علویان شیعه نیستند؛ هر چند ارتباطات خوبی با شیعیان و جمهوری اسلامی ایران داشتهاند، در حالی که در جهان اسلام جمعیت علویان جزء شیعیان و طرفدار جمهوری اسلامی به حساب میآیند.
ایکنا ـ در مسئله سقوط بشار اسد حمایت کشورهای خارجی و نارضایتی مردمی تا چه میزان تأثیرگذار بود و به تغییر حاکمیت منجر شد؟
وضع پیچیدهای در سوریه پیش آمده است، حکومت بشار اسد به دلیل حمایت از مقاومت و روابط خوبی که با ایران داشت، به شدت تحت فشار دولتهای بزرگ و خارجی به ویژه آمریکا و اسرائیل و کشورهای عربی بود، قانونی به نام قیصر(تحریمهای ایالات متحده آمریکا علیه حکومت بشار اسد برای محافظت از غیرنظامیان سوریه از 17 ژوئن 2020) در سوریه اجرا شد که شبیه تحریمهای غرب علیه جمهوری اسلامی ایران است و سبب شد وضع بسیار نامطلوب اقتصادی ایجاد شود و معیشت مردم تحت تأثیر قرار بگیرد.
از طرفی در اجلاس آستانه که با توافق آستانه همراه شد و کشورهای ایران، ترکیه و نیروهای مخالف سوریه حضور داشتند، بر نکاتی از جمله انجام انتخابات سراسری و تعامل با مخالفان تأکید شد؛ اما دولت بشار، نسبت به این پیشنهادات بیتوجه بود و هیچ یک از اصلاحات انجام نگرفت و پس از آن فشارها بسیار شدید شد و سوریه تحت فشار شدید اقتصادی قرار گرفت و مردم، ارتش و نیروهای امنیتی به شدت از چنین شرایطی رنج میبردند، از سوی دیگر مسائل سیاسی داخلی و برخورد امنیتی حاکمیت سوریه با مردم به تحولات سوریه کمک کرد.
پس از اجلاس آستانه قرار شد مخالفین سوری پس از اینکه حلب را در سال 2012 اشغال کردند، شهر ادلب را نیز در اختیار بگیرند، معارضین در آنجا با حمایت قطر و ترکیه سیستم امنیتی و ارتش آزاد سوریه را تشکیل دادند و با رشد این نیروهای مخالف و کمکهای غربی و ترکیه و قطر و با ضعفی که بر ارتش سوریه حاکم شد، موفق شدند پیشروی کرده و در تحولات سوریه و سقوط بشار اسد نقش داشته باشند.
همچنین به دلیل حمله رژیم صهیونیستی به غزه و لبنان، نیروهای حزبالله و مستشاران ایرانی برای کمک به حزبالله از منطقه شمال سوریه خارج شدند، نیروهای معارض وارد شدند و عدم ایستادگی ارتش سوریه و تسلیم آنان در برابر گروههای مسلح، سبب فتح حلب، ادلب، حمص، حماه و در نهایت سقوط دمشق شد و هیچگونه برخورد نظامی با این پیشرویها انجام نگرفت؛ بنابراین سقوط دولت سوریه و دمشق به صورت مسالمتآمیز صورت گرفت.
در اجلاس اخیر آستانه در دوحه قطر(آستانه پلاس) هم با حضور ایران، عربستان، قطر، روسیه، ترکیه و دیگر کشورها توافق شد که هیچگونه برخورد و دخالت نظامی از سوی کشورهای همجوار در تحولات سوریه انجام نشود و مردم خود با دولت به توافق برسند.
ایکنا ـ آیا تحولات اخیر در سوریه را میتوانیم در چارچوب نقشه بزرگ منطقهای آمریکا و اسرائیل تحلیل کنیم؟
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیتالله خامنهای(مد ظله العالی) مبنی بر اجرای این نقشه از طریق اتاق عملیاتی آمریکا و اسرائیل عین واقعیت است و ترکیه مجری این عملیات بود، قرائن موجود نشان میدهد توافقات ترکیه با مخالفان و پشتیبانی از آنان در این تحولات تأثیرگذار بوده است، از سوی دیگر سلاحهای مورد استفاده برای پیشروی مخالفان، سلاحهای بسیار پیشرفته آمریکایی مانند پهپاد و تانکهای آمریکایی و غربی به این مسئله کمک کرد.
بلافاصله پس از آتشبس لبنان و اجلاس دوحه که بر عدم برخورد نظامی با معارضین تأکید شد، این تحولات انجام گرفت، اینکه میگوییم اتاق عملیاتی آمریکا و اسرائیل در این مسئله نقش داشت به این دلیل است که بلافاصله پس از آتشبس لبنان این پیشرویها انجام شد و معارضین مطمئن بودند که هیچ برخوردی با آنان صورت نمیگیرد، از سوی دیگر نیروهای «قسد»(نیروهای دموکراتیک سوریه) در شمال شرق سوریه که منطقهای نفتخیز است، هم که توسط آمریکاییها حمایت میشوند، این شرایط را فراهم کردند.
ایکنا ـ برخی کارشناسان معتقدند که هدف از این حملات تروریستی تضعیف حضور ایران در سوریه و قطع مسیر امدادی حزب الله است. نظر شما چیست؟
شکی نیست که سوریه از کشورهای مهم منطقه است و کشوری عادی نیست؛ بلکه از نظر جغرافیای سیاسی برای همه کشورهای منطقه از جمله ایران که روابط دیرینه و دوستانه و با سوریه داشته است، به خاطر بحث مقاومت برای ما یک موقعیت استراتژیک بود و سقوط سوریه، ارتباط ما را با محور مقاومت قطع کرده است.
اما این پایان ارتباط ما با مقاومت نخواهد بود، بلکه راههای دیگری برای حمایت از مقاومت وجود دارد، دولتمردان جدید سوریه و کسانی که روی کار آمدهاند، هنوز نتوانستهاند وضعیت امنیتی مناسب را آنگونه که باید فراهم کنند و تسلط لازم را بر بخشهای مختلف سوریه ندارند، باید دولت جدید سوریه شکل بگیرد تا جمهوری اسلامی ایران موضع و تصمیم جدید خود را درباره روابط دو جانبه اعلام کند.
اعتقاد شخصی بنده این است که همانطور که مسئولان ایرانی هم اعلام کردند ما باید از خواسته مردم سوریه حمایت کنیم، ما پیشبینی میکنیم طبق بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی، جوانان سوری بهزودی تشکل لازم را برای مقابله با رژیم صهیونیستی و ادامه راه مقاومت شکل خواهند داد؛ بنابراین به این مسئله امیدواریم چون سوریه مردمان بسیار سختکوش و مقاومی دارد و جوانان متدین و روشنفکر سوری از مسلمان شیعه و سنی، مسیحی، علوی، کرد و دروزی مقاومت را قبول دارند و به زودی اقدامات لازم را برای شکلدادن دوباره به مقاومت انجام خواهند داد.
ایکنا ـ کشورهای همجوار سوریه چگونه با روی کارآمدن تحریر الشام کنار آمده و چه سیاستهایی را در این زمینه اتخاذ کردهاند؟
ـ ترکیه که مجری عملیات اتاق آمریکایی ـ اسرائیلی بوده است، بدون شک حمایت همه جانبهای از نیروهای تحریر الشام خواهد داشت و به دنبال ثبات وضع جدید است تا بتواند این نیروها را که گرایش اخوانی(اخوان المسلمین) دارند، حفظ کند و آنها را در رأس حکومت قرار دهد.
قطر هم به دنبال همین هدف است، از نظر مالی قطر و از نظر سیاسی و نظامی ترکیه حامی تحریر الشام است، این دو کشور دنبال تشکیل حکومت سوریه با عناصر تحریر الشام که گرایش اخوانالمسلمین دارند، هستند.
مصر اینگونه نیست و مخالف وضعیت موجود است، چند روز پیش سردبیر روزنامه «الاهرام» مصر در مقالهای نوشت «ما تحمل این را نداریم که در سوریه و دمشق مُرسی دیگری حاکم شود» این بدین معناست که مصریها به هیچ وجه با اخوانیها نمیتوانند کنار بیایند.
عربستان و امارات هم روی خوشی در رفتار با اخوانیها ندارند، این در حالی است که نیروهای تحریرالشام نیز وضعشان مشخص نیست، چون تا به امروز از سوی آمریکا و غرب در لیست گروههای تروریستی اعلام شده بودند، اما به خاطر رویکرد مثبت تحریرالشام به اسرائیل و کشورهای غربی و اظهارات مقامات این گروه مبنی بر تلاش برای صلح با رژیم صهیونیستی با میانجیگری آمریکا، وضعیت متفاوتی ایجاد شده است، از سوی دیگر به دلیل پیشروی نیروهای رژیم صهیونیستی در سوریه و از بینرفتن زیرساختهای سوریه با حملات این رژیم، زمان زیادی برای بازیایی نیروها و تشکیل ارتشی مقتدر در سوریه لازم است.
لبنان پس از آتشبس با رژیم صهیونیستی وضعیت نابسامانی دارد، مقاومت و حزبالله به دنبال آینده روشن در سوریه برای اعلام موضع است، نیروهای مخالف حزبالله در لبنان به شدت از تحولات سوریه استقبال کردهاند.
اردن نسبت به وضعیت کنونی سوریه نگران است، زیرا در جامعه این کشور نیروهای اخوانی به ویژه در میان جوانان دیده میشوند، اردن این نگرانی دارد که اخوانالمسلمین اردن با نیروهای اخوانی در سوریه تعامل داشته باشند و این تعامل به بیثباتی در اردن منجر شود. هر چند باید گفت کشورها برای به رسمیتشناختن گروههای جدید در سوریه به رهبری احمد الشرع(محمد الجولانی) منتظر هستند ببینند که آیا او میتواند تمامی گروهها و طوایف در سوریه را متحد کند و به یک جمعبندی در عمل و سیاست برای تشکیل حکومت برسد.
ایکنا ـ و صحبت پایانی.
همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودهاند ایران باید موقعیت خود را در منطقه تثبیت کند و مقاومت از این نظر برای ما اهمیت دارد و خاکریز مهم دفاع از جمهوری اسلامی است، در داخل کشور برخی صداها را میشنویم که چرا در خارج از کشور برای مقاومت سرمایهگذاری و از آن دفاع میکنیم، در حالی که به معادله حفظ ایران با خاکریز مقاومت باید توجه کرد.
در پنجمین سالگرد شهادت سردار رشید اسلام حاج قاسم سلیمانی مناسب است که بگوییم او معادلهای را در سطح منطقه برای حفظ جمهوری اسلامی تثبیت کرد که طی آن کمربندی از مقاومت با قدرتمندی و توانایی جوانان مقاومت و رهبری و برنامهریزی سردار سلیمانی و شهدای عزیزی مانند سیدحسن نصرالله در لبنان، ابومهدی المهندس در عراق و اسماعیل هنیه و یحیی السنوار در فلسطین در منطقه شکل گرفت.
این معادله همچنان برقرار است؛ هرچند که در جایی مانند سوریه مشکلاتی ایجاد شده است؛ اما این کمربند و خاکریز برای حفظ جمهوری اسلامی و برای حفظ منافع ایران است نه فلان کشور یا فلان قدرت، حمایت ما از فلسطین، لبنان، سوریه و بشار اسد برای حفظ جمهوری اسلامی بوده است و این کار همچنان ادامه خواهد یافت و هیچ جای نگرانی نیست و با درایت و حکمت مسئولان جمهوری اسلامی و رهبر معظم انقلاب اسلامی این برنامه ادامه خواهد یافت و منویات صادقانه و مخلصانه شهید حاج قاسم و رهبران شهید مقاومت در لبنان، فلسطین و عراق محقق و خون پاک آنان حتما حفظ خواهد شد.
گفتوگو از زهرا نوکانی
انتهای پیام