ماجرای افتا و مرجعیت زنان از جمله مباحثی است که هرچند تاریخی طولانی دارد ولی در عمل به خصوص در یکی دو دهه اخیر مورد توجه بیشتری قرار گرفته است؛ موضوعات و مسائل پیرامون این بحث ابعاد گستردهای دارد که بررسی آن به خصوص بعد از فرمایش مقام معظم رهبری درباره مرجعیت زنان در مسائل زنان ضروری است.
خبرنگار ایکنا برای تبیین بیشتر این مسئله با حجتالاسلام و المسلمین محمدهادی فاضل؛ استاد و پژوهشگر حوزه علمیه خواهران گفتوگو کرده است که در ادامه آن را میخوانیم؛
ایکنا ـ اخیرا مقام معظم رهبری بحث تقلید از زنان را مطرح فرمودند، تحلیل شما در این خصوص چیست؟
بله؛ بحث جدیدی در جامعه با عنوان مرجعیت زنان به دنبال تذکر مقام معظم رهبری مطرح شده است؛ البته ابراز این دغدغه از طرف ایشان جدید نیست ولی تاکنون به این وضوح مطرح نفرموده بودند؛ ایشان حد اعلای نظر خودشان را مبنی بر جواز تقلید و حتی لزوم تقلید در مسائل خاص بیان کردند. این پرسش مطرح است که چه اتفاقی افتاده است که ایشان بر آن تاکید دارند.
این بحث از یک جهت فقهی است که آیا در فقه چنین مجوزی وجود دارد که زنان بتوانند مرجع تقلید شوند به نحوی که همه افراد و یا دست کم فقط بانوان بتوانند از آنان تقلید کنند و اگر اصل این کار جایز است تا چه حد و در چه مسائلی و برای چه کسانی و آیا آقایان هم میتوانند تقلید کنند؟ صفر تا صد این مسئله فقهی است و اگر نگوییم از ابتدای تدوین علم فقه این مسئله، موضوع مطرحی بوده است ولی حداقل از قرنهای میانی به تدریج به آن پرداخته شده است و فقها در بیان شرایط مرجع تقلید به شرط رجولیت پرداخته و بر آن تاکید کردهاند و دلایلی برای آن آوردهاند و البته نقدهایی هم مطرح شده است.
بحث فقهی از دو جنبه باید مورد توجه قرار گیرد؛ اول اینکه آیا دلیلی برای جواز تقلید از بانوان داریم؟ زیرا تقلید امری تعبدی است و هر چه مرجع تقلید گفت مقلد باید بدون چون و چرا و طلب استدلال آن را بپذیرد مانند تبعیتی که از کارشناسان مختلف در امور ساختمانی و پزشکی و ... داریم؛ اگر مثلا پزشکی بگوید شما به معالجه و جراحی نیاز داری وگرنه جان تو به خطر میافتد معمولا دلیلی نمیطلبیم.
این سؤال در تقلید از مرجع تقلید مرد مطرح است که مجوز شرعی این تقلید از کجاست؟ و آیا اگر این مجوز در مورد مراجع مرد تمام است آیا در مورد مراجع تقلید بانو هم صادق است؟
ایکنا ـ آیا مانع یا موانعی در بحث تقلید از زنان در بیان علما و فقها وجود دارد؟
بله. بحث دیگر همانطور که اشاره کردید، سخن از تحقق مانع است یعنی فرض بر اینکه ادله برای تقلید از بانوان تمام بود ولی آیا مانعی برای تقلید از مراجع بانو وجود دارد؟ به تعبیر دیگر اگر مجوز تقلید هم به شما داده شده است آیا مانعی وجود دارد که نگذارد ما از خانمها تقلید کنیم یا خیر؟ اینها همه بحثهای فقهی قدیمی است و دیدگاه عموم فقها عدم جواز به این کار بوده است و میگفتند یا در زنان، مقتضی وجود ندارد و اگر هم مقتضی باشد مانع نمیگذارد. البته این نکته را هم اضافه کنم که بسیاری از فقهای متاخر معتقدند که عدم جواز تقلید به خاطر جنبههای جانبی است یعنی در حقیقت مسئله تقلید با مساله مرجعیت درآمیخته است و گاه خلط شده لذا اگر اجازه تقلید به بانوان را بدهیم مسئله مراجعات به ایشان مطرح است و شرع در مراجعات مردان به زنان حساسیت خاصی دارد و به سادگی چنین اجازهای نمیدهد و این مانع در تقلید از زنان تلقی شده است.
ایکنا ـ آیا به لحاظ تاریخی گزارشهایی مبنی بر رجوع عموم مردم برای رفع نیازهای اعتقادی و علمی به بانوان اسلام نداریم؟
به لحاظ تاریخی گزارشهایی از مراجعات خانمها و آقایان به بانوان فاضله و عالمه داریم که مسائل خود را از آنان دریافت میکردند که البته باید توجه کرد مراجعه برای دریافت پاسخ غیر از تقلید است؛ وجود مبارک حضرت زهرا(س) که محدثه و مفهمه و فهیمه بودند و حضرت زینب(س) محل رجوع بانوان بودند و در مورد حضرت معصومه(س) هم این نوع گزارشهای تاریخی را داریم ولی اینکه تقلیدی بوده است یا غیرتقلیدی چندان روشن نیست؛ خیلی اوقات افراد از یک عالمی اعم از زن و مرد مسئلهای را میپرسیدند و از حکم خدا آگاه شده و به آن عمل میکردند یعنی وقتی علم ایجاد شد عمل میکردند و این غیر از تقلید است.
در مسائل کارشناسی هم این حکم صادق است؛ مثلا وقتی مکانیک بگوید این کار را باید انجام دهید تا عیب ماشین برطرف شود عقل حکم میکند که ما این کار را بکنیم؛ در مسائل دینی هم با رجوع به بانوان عالمه، علم به احکام پیدا کرده و به آن عمل میکردند و تقلید به این معنا وجود نداشت.
اگر بزرگان و یا عمدتا دختران و همسران برخی علما محل رجوع پارهای از مردم برای پرسیدن احکام شرعی و ... بودهاند حداقل برای بنده روشن نیست که این مراجعه، تقلیدی بوده است یا برای یادگیری مسائل. نکته دیگر اینکه طبیعتا به لحاظ اجتماعی زمینه وجود نداشت تا بانوان فاضله مرجع تقلید هم شوند. گزارشهایی در امامیه و غیرامامیه داریم که از برخی بانوان حدیث نقل و تلقی شده است ولی روشن نیست که واقعا به شکل تقلیدی بوده است یا خیر؟ بنابراین اگر بحث جواز تقلید از قبل چندان طرح نشده بود به خاطر فضای اجتماعی هم بوده است زیرا زمینه برای توسعه فضل و علم برای یک زن و رسیدن به مقام اجتهاد وجود نداشت گرچه دانشمند شدن بود و ممنوعیت هم نبود ولی شرایط اجتماعی مانع این مطلب بوده است. پس در این باب، تقلید به معنای امروزی، امری مستحدث است نه قدیمی.
ایکنا ـ اینکه برخی نسبت به نظر مقام معظم رهبری دیدگاه مساعدی نداشتند هم همین است؟
بله. شاید برآشفتن برخی، از سخنان مقام معظم رهبری هم از این جهت باشد زیرا در طول تاریخ امامیه و فراتر از آن چیزی با عنوان مرجعیت تقلید بانوان سابقه نداشته است و عموما هم فقهای متاخر ما مجوزی در این باره صادر نکردهاند مگر افراد نادری که طرح بحث از سوی آنان هم نهادینه نشد.
البته نباید بحث را از این زاویه هم نادیده بگیریم که ظاهرا ایشان در مقام این بودند که فضایی باز کنند که جای مباحث طلبگی را دارد و آن اینکه در مسائلی که مختص زنان است و مردان ممکن است به خوبی متوجه آن نشوند چون مبتلابه آنان نیستند به جواز تقلید امر فرمودند. من از کلمات ایشان جواز تقلید مطلق برای بانوان را فهم نکردم و اینکه مردان بتوانند در همه مسائل از آنان تقلید کنند. تصورم این است که ممکن است در ذهن ایشان فراتر از این حدی که بیان کردند باشد ولی مقید فرمودند که زنان در مسائل مرتبط با خودشان به مجتهدان زن رجوع کنند.
نکتهای که باعث تقیید است این است که زنان به مسائل مرتبط با خودشان آگاهترند؛ البته خود این مسئله هم مبتنی بر دو پیشفرض است؛ پیشفرض اول این است که ما قائل به تخصص در تقلید بشویم که البته نوعا آقایان نپذیرفتهاند ولی بعد از هجوم مسائل مستحدثه و توسعه علوم جدید که شاید روزانه و ماهیانه چند مسئله وارد میشود ناچاریم که تقلید را تخصصی کنیم مثلا در مسائل حج مردم از کسانی تقلید کنند که در حج متخصص هستند ولو زن باشند یا مرد.
ایکنا ـ آیا فضای عمومی و سنتی حوزه پذیرش این موضوع را دارد؟
خیر. فضای عمومی و سنتی حوزه فعلا زمینه پذیرش این پیشفرض را ندارد و عموما معتقدند مجتهد باید مطلق باشد تا بتوان از او تقلید کرد. در سخن رهبری این پیشفرض پذیرفته شده است که تقلید تخصصی است و تقلید در همان بخش جایز است. این پیشفرض قابل بحث علمی است، البته بنده معتقدم باید این پیشفرض را بپذیریم و اگر نپذیریم مجبور خواهیم شد تا در سالهای آینده آن را قبول کنیم و زیر بار آن برویم. ضرورتی هم وجود ندارد که بگوییم یک فقیه باید در همه ابواب فقهی تخصص داشته باشد گرچه باید آشنا باشد و تسلط اجمالی داشته باشد.
پیشفرض دوم این است که اگر کسی موضوعی را خوب بلد است باید از او تبعیت کرد؛ این هم راه جدیدی را پیش روی ما باز کرده است چون کسی که در موضوعاتی مانند پزشکی و فلکی و نجومی و ... بیشتر بلد است طبیعتا بقیه از او میپرسند و چون زنان در مباحث مرتبط با زنان آشناتر هستند طبیعتا مشمول این مطلب قرار میگیرند.
این بحث هم یک تلنگر جدی در حوزه است که باید به آن توجه کنیم و اینکه آیا صرف تخصص در یک موضوع انحصار در تقلید ایجاد میکند یا خیر. نگاه غالب در حوزه این است که مسائل حیض و نفاس و ... در روایات بیان شده است و آقایان هم اجمالا از حیث علمی آشنائی دارند ولو مبتلا به آن نیستند و بر اساس همین مطالب میتوانند استنباط کنند.
پیشفرض فرمایش ایشان این است که هر کسی که در موضوعات واردتر است در استنباط حکم هم میتوانند موفقتر باشد و در نهایت اینکه پذیرش اجتماعی در این زمینه وجود دارد یا خیر؟ برای طیف سنتی ما با توجه به سیره و ارتکاز و مذاقی که تاکنون وجود داشته؛ پذیرش این مسئله سخت است به خصوص اینکه بگوییم آقایان هم میتوانند از بانوان تقلید کنند فعلا زمینه و شرایط اجتماعی را ندارد و نیازمند فرهنگسازی است و اگر دنبال تثبیت آن هستیم باید ادبیات آن توسعه یابد و مقالات و کتب و مصاحبههای موضوعی فراوانی در این عرصه داشته باشیم تا نهادینه شود.
ایکنا ـ آیا ضرورت اجتماعی هم برای این مسئله وجود دارد؟
اینکه آیا ضرورت اجتماعی دارد یا خیر چون توسعه همه جانبه و زمینه رشد برای بانوان در عرصههای مختلف فراهم شده است و برداشتهای جدیدی از متون دینی داریم ضرورت اجتماعی حداقل در سطح علمی وجود دارد. ممکن است در یک تحقیق آزادانه و حر و بدون القاء، کسی به این نتیجه برسد که شرع مقدس اجازه اینکه زنان مرجع تقلید شوند را نمیدهد و ایرادی هم ندارد ولی بازخوانی این مسئله در شرایط کنونی لازم است زیرا این فرض هم وجود دارد که چون شرایط اجتماعی مناسب نبوده است فقها تاکنون مخالفت کردهاند و اگر شرایط فراهم شود این مسئله طبیعی قلمداد خواهد شد.
با همه این حرفها برداشت بنده این است که مقام معظم رهبری درصدد ارتقای جایگاه بانوان هستند زیرا این ذهنیت در طول تاریخ ایجاد شده بود که زنان نمیتوانند یا نباید یکسری کارها را انجام دهند و البته فضای سنتی ما هم اجازه این امور را نداده است؛ رهبری خواستهاند این تلقی نادرست در ناتوانی بانوان را بشکنند و زنان وارد این میادین علمی هم شوند البته با حفظ شرایط که از جمله رعایت ممنوعیتها در اختلاط است.
البته بحث تقلید اگر مستقل و بدون بحث اختلاط مطرح باشد زمینه برای آن وجود دارد؛ گاهی جوی ایجاد میشود که باید مراجع تقلید زن را زودتر معرفی کنیم و به این سمت رفتهاند ولی به نظر بنده که آگاهی کمی هم ندارم فضا و جو کنونی مناسب این مسئله نیست. شاید کم نباشند بانوانی که زمینه اجتهاد دارند به خصوص اگر اجتهاد را عام بگیریم ولی به عنوان مرجع تقلید جای احتیاط وجود دارد و نباید در این کار عجله کنیم و به شدت مراقبت از این مسئله داشته باشیم.
گفتوگو از علی فرج زاده
انتهای پیام