به گزارش ایکنا، عبدالهادی فقهیزاده، استاد دانشگاه تهران، شامگاه 29 بهمنماه در همایش «لسان صدق؛ خوانشی در کوشش قرآنی استاد محمدعلی لسانی فشارکی» که از سوی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد با بیان اینکه استاد محمدعلی لسانی فشارکی گمنام زیست و گمنام از دنیا رفت، گفت: بنده دهه 70 توفیق آشنایی با استاد را داشتم و بسیار از ایشان آموختم گرچه شاگرد رسمی ایشان نبودم توفیق همراهی در جاهای گوناگون را داشتم و در برخی سفرها به مناطق ایران همراه ایشان بودم؛ ایشان بدون هیچ تشخص و چشمداشتی از نظر مادی، روزها در کلاسها با عشق به قرآن شرکت میکردند.
وی با بیان اینکه ایشان به دنبال نام و نشان نبود و مطالبهای هم از کسی نداشت، افزود: حدود سه دهه با استاد مرتبط بودم و گواهی میدهم یا مانند ایشان را ندیدم یا کمتر از عدد انگشتان یک دست بوده است که کسی تا این مرتبه عالمانه به قرآن عشق بورزد؛ ایشان با قرآن زندگی میکرد و میاندیشید و تعامل فردی و سازمانی که داشت هم مبتنی بر قرآن بود و از توفیقات وی تربیت دانشجویان بسیار خوب بود.
فقهیزاده ادامه داد: او عشق به قرآن را به دانشجویانش منتقل کرد؛ ترجمههای ایشان هم معمولا همراه با پانوشتهای عالمانه و مشتمل بر درک و دریافتهای تفسیری و یا تاریخ قرآنی است که از اصل کتاب مهمتر است. بنده یکی از کتابهای ایشان را منبع آزمون برای درس تفسیر موضوعی در دانشگاه قرار دادم و به خصوص تاکید کردم که از پانوشتها آزمون خواهم گرفت.
در ادامه این نشست ابوالفضل خوشمنش؛ استاد دانشگاه تهران در سخنانی با بیان اینکه استاد لسانی تمایلی به حضور در مراسم بزرگداشت و مراسم تجلیل گرفته نداشت، گفت: در سالهای آخر هم وقتی برخی قصد داشتند برای ایشان مراسم بگیرند، قبول نکردند. استاد با کلمه تاریخ قرآن از اساس مخالف بودند و میگفتند این از نولدکه(خاورشناس آلمانی) گرفته شده است گرچه کتاب تاریخ قرآن را با همین نام ترجمه کرده و در مقدمه آورده بودند که با این واژه مخالفت دارند.
خوشمنش با بیان اینکه ما در زندگی استاد از قرآنخوانی تا قرآنزیستی و قرآنمداری و قرآنمحوری را دیدیم و ایمان به قرآن داشتند، تصریح کرد: ایشان معتقد بود جای ایمان به قرآن در اصول دین است یعنی ششمین اصل از اصول دین؛ قرآن است؛ ایشان مدعی بود قرآن ریشه همه علوم است و تا حد توان پیگیر این مسئله بود؛ در سال 1374 مطالبی بیان کردند که در حد کفریات بود و دهها نشست و برنامه، مقاله و ... پیرامون سخنان ایشان شکل گرفت.
وی افزود: ایشان معتقد بود که قرآن مهجور است و برخی آیات قرآن مهجوریت مضاعف دارد؛ مانند آیه؛ هو الذی بعث فی الامیین ... در سوره جمعه؛ میفرمودند این تعلیم و تزکیه الان کجاست؟ حکمتی که پیامبر(ص) یاد میداد الان کجاست؟ شاگردپروی و تکثیر خویش در عین حذف خویش از هنرهای ایشان بود؛ او معتقد بود که استاد قرآن نباید مجلسآرا باشد بلکه باید شاگرد را به محضر قرآن بیاورد. از عمق جان و دل قائل به این بودند که رسالت رشته قرآن و حدیث در درجه اول اصلاح خود فرد سپس اصلاح جامعه است.
استاد دانشگاه تهران اضافه کرد: ایشان اگر در جایی نشست قرآنی داشتند استادان و دانشجویان رشتههای مختلف دیگر بیشتر از استادان و دانشجویان قرآنی شرکت میکردند. نیم قرن کوشش در عرصه قرآنی داشتند. خیلی از مفاهیم و معانی برای ما بدیهی است مانند قسط، عدل، اخلاص و ... ولی در وجود ایشان واقعا متجلی بود؛ دمسازی با اهل زمانه از دیگر ویژگیهای ایشان بود.
وی افزود: او معتقد بود که روشهای کنونی در آموزش غلط است و مسیر منحرفی را میپیماییم ولی باز با همه بودند و مالک جلوت و خلوت خودشان بودند. در باب منبعشناسی بگویم بنده ترجمه سیره پیامبر اعظم(ص) از مبارک پوری را بعد از وفات ایشان دیدم؛ کتابی از محمد دروزه سوری لبنانی را ترجمه کرده بود؛ کتبی از شهید محمدباقر صدر، حکیم عراقی، صبحی صالح و ... ترجمه کرده بودند و ما را با منابع کمترشناخته شده آن زمان آشنا کرد. ما چند تا بچه دانشجو بودیم که ایشان پدر علمی و فرهنگی ما بود.
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه ترجمههای رسالی و هدفمند با پاینوشتهای مختصر و در عین حال عالمانه از ویژگیهای ایشان بود، گفت: آقای لسانی به انقلاب و شهدا و امام و رهبری عشق میورزید و در عین حال نقدهای مصلحانه مخلصانه دور از غرضورزی داشت؛ ما چند دانشجو در دانشگاه با تشویق استاد سیف و آیتالله مهدوی کنی از سال 1367 شروع به حفظ قرآن کردیم و بعد از چند سال با ایشان آشنا شدیم و ایشان به ما آموخت که با این همه آیه در ذهن چه کنیم. ایشان مباحثی مطرح کردند که در آن زمان اسم نداشت ولی الان به تفسیر ساختاری مشهور است یعنی هندسه و نقشه قرآن و شالوده و معماری آیات را ببینیم.
استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: ایشان معتقد بود که دانشآموز با چه زبانی باید به ما بگوید ما ماشین نیستیم که هر طور شما بخواهید باید درس بخوانیم به همین دلیل وقتی سال تحصیلی تمام میشود کتابها را دور میاندازند و ایشان معتقد بود نباید روش آموزش قرآن اینطور باشد.
خوشمنش با بیان اینکه البته هر قدر استاد بزرگ و جلیل است ولی نقد علمی هم باید داشته باشیم، افزود: ایشان در یکی از آثارشان درباره ایلاف در سوره قریش گفتهاند که ایلاف، افیال بوده است و افیال هم فیلسواری قریش است که بنده بر این برداشت استاد نقد دارم. یکی دو هفته قبل یکی از دوستان برای بنده صوتی فرستاد که من خواب استاد را دیدم که نشسته بود و اسم تو را هم آورد و گفت در مورد سوره قریش و اینکه من ایلاف را فیلسواری تعبیر کردم همه بهره قریش از ایلاف، پرکردن شکم و امنیتی بود که حضرت ابراهیم(ع) به آنان داد و در عوض، آن گونه با پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) رفتار کردند.
خوشمنش با بیان اینکه ایشان قائل بود که قرآن در بستر زمان و مکان جاری است و یا بستر زمان و مکان در حقایق قرآن جاری است، گفت: این سخن قابل تبیین علمی و ایضاح و بیان است و شعار نیست؛ ایشان خدمت بزرگی به ما کرد و تأکید داشت مراقب باشید قرآن گروگان و در رهن قوم عرب و آلسعود نباشد؛ اینکه کسانی بگویند ما چون عرب هستیم و قرآن را بهتر میفهمیم سخن صدامها است. گاهی عباراتی به کار میبردند که خودش به اندازه یک کتاب محتوا داشت. کتابشناسی استاد و سختیهایی که کشیدند هم داستان مفصلی دارد.
انتهای پیام