کد خبر: 4268406
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۰۹ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۸:۰۰
عبدالحسین طالعی در گفت‌وگو با ایکنا مطرح کرد

ورود غیرعالمانه به ایمان و بروز گرفتاری‌های اجتماعی + فیلم

پژوهشگر حوزه دین با اشاره به حدیثی از امام صادق(ع) که فرمودند: «هر كسى با علم در ايمان وارد شد، به يقين كه او در ايمان، استوار مى‌ماند و ايمانش براى او منافع بسيار دارد و آنكه بدون علم وارد ايمان شد، هر آينه احتمال دارد كه از ايمان به در آيد؛ همان‌گونه كه وارد به ايمان شده بود» گفت: امروز گرفتاری جامعه این است که بدون علم وارد ایمان شده است.

عبدالحسین طالعینیاز انسان به راهنما موضوعی همواره است و وابسته به زمان و مکان نیست. موضوعی مستقل که نیازش از تولد تا مرگ از ما جدا نیست؛ گویی با ما به این دنیا می‌آید، با ما زندگی می‌کند و با پایان زندگی این دنیایی‌مان، ما را بدرود می‌گوید. راهنما نیز به لحاظ مفهومی نیازی به تعریف ندارد، چراغ راهی است که در تاریکی، تنهایی، ابهام، ایهام و هزار هزار فقدان مگوی زندگی وجودش آمیخته نور و امید آدمی است، امید است که «ره» گم نکنیم. رهی که برای ساخت و آبادی‌اش چند صباحی مهمان این جهان شده‌ایم. جان هستی‌بخش برای آدمیانش از ازل تا ابد، راهنمایانی را به صورت نور کامل و با علم کامل در نظر گرفته است. نوری که «امام» می‌نامیم و امامتش چون باران روان است. حالا «من و تو و ما» در عصری زندگی می‌کنیم که امام عصرش به امر و تکلیف الهی در غیبت به سر می‌برد. در ایامی که نام پرنور و سرور مهدی موعود(عج) و نیاز به حضورش برای ساخت زندگی معنوی و مسلمانی بسیار شنیده می‌شود، به منظور آشنایی با کلام صاحبان قلم و اندیشه، به گفت‌وگو با یکی از اهالی علم و دین در این روزگار رفته‌ایم. عبدالحسین طالعی، عضو هیئت علمی دانشگاه قم، پژوهشگر و نویسنده بلندآوازه در حوزه قرآن و حدیث در این گفت‌وگو، که چون کلاسی درس با معلمی صبور و فکور به نتیجه نشست، در خصوص نیاز انسان به راهنما و امام، سخن قرآن درباره امام معصوم، ضرورت نگاه معقول به مسائل معنوی و دینی و.... به طرح نکات جالبی پرداخت. 

از طالعی آثاری چون مجموعه یاران امیرالمومنین(ع) در پنج کتاب، اندیشه مهدویت در جهان معاصر، درس هایی از دعای ندبه، دادگری خداوند، قصه زمین، ره‌توشه منتظران، تحفه آسمانی و.... به جامعه دین‌پژوه تقدیم شده است. در ادامه حاصل این گفت‌وگو را با هم می‌خوانیم و می‌بینیم.

ایکنا _ منتظران در عصر غیبت چه وظایفی بر عهده دارند؟

 
اجازه دارم به زبان شعر پاسخ دهم؟
 

ایکنا_ اختیار دارید؛‌ بفرمایید.

 
دوران جوانی که شور،‌ حال و حوصله بود، یک سری شعرک گفتم و فکر می‌کنم سخن به این زبان گویاتر باشد. در این اشعار سه شخصیت داریم. منتَظَر یعنی حضرت، منتظِر یعنی یک آدم حسابی و یک مدعی یعنی بنده،‌ مدعی در این شعرها خودم هستم.
 
منتظَر آمد و از راه گذشت
مدعی رفته به خوابی سنگین
آمد و دیر رسید به وصالش نرسید
 
مدعی کهنه کتابی در دست
آخرش آمده است
 خواب بر دید حرام
 منتظَر در راه است
 مدعی آن را خواند
 چشم خود را و کتابش را بست
 
مدعی خواست به شعری زیبا وصف آن یار سفر کرده کند
هرچه دیوان می‌خواند
هرچه تعبیر شنید
همه را ثبت به دفتر می‌کرد
لیکن از دفتر دل غافل بود
 
منتظَر گفت که من می‌آیم
بی خبر، شب یا روز
 
سازندگی انتظار در ناگهانی بودن آن است.
 

ایکنا ـ یعنی نباید دنبال نشانه‌های آن گشت؟

 
این بحث بسیار مفصل است، اجمال آن را مرحوم آیت‌الله اصفهانی صاحب «مکیال المکارم» در آن کتاب به صورت علمی بیان کرده است. می‌فرماید تمام نشانه‌ها قابل بداء است؛ به تعبیر قرآنی یعنی خداوند اراده کرده بود؛ «اراده فعل خداست» مثلا به فلان نشانه این اراده را محو می‌کند، اراده جدید می‌آورد، بدون این نشانه. ظهور بدون آن نشانه‌ها.
 

ایکنا ـ اگر انسان دچار بدخوانی و بدفهمی شود تکلیف چیست؟

 
چرا بد فهمی؟
 

ایکنا ـ به همان دلیل که اراده فعل خداست.

 
بنده‌ هم فعل خدا هستم. آنچه مهم است؛ اینکه ما بدانیم، مهر و امضای آخر دست خداست و این نیست که بنده برای خدا تکلیف معین کنم. در روایاتی که در توحید صدوق و در کافی کلینی وجود دارد، فرموده‌اند: «ما عُظِّمَ اللّه بمِثلِ البَداءِ مَا عُبِدَ اَللَّهُ بِشَيْءٍ مِثْلِ اَلْبَدَاءِ» شاه کلید تعظیم و عبودیت خدا «بداء» است. آسیه، نان‌خوار فرعون، پیرو حضرت موسی(ع) شود و پسر حضرت نوح(ع) به آن سرنوشت مبتلا شود! و این معنی «بداء»‌ است. هزار نکته باریک‌تر از مو اینجاست.
 

ایکنا _‌ همانطور که می‌دانید طی سالیان اخیر موضوع مدعیان دروغین امام زمان(عج) اشاعه بیش از پیشی پیدا کرده است. بخشی از این موضوع به توهم دانایی عده‌ای و بخش از آن به نادانی و کم‌دانی عده دیگر از مردم روزگار ما بازمی‌گردد ولی در هر دو حالت با سوء‌استفاده از احساسات مذهبی جامعه و وارد شدن خسارت‌های بسیار مواجه خواهیم شد. به نظر شما نشانه‌های قابل شناخت و بررسی این مدعیان چیست و چگونه می‌توان از دام و فریبشان در امان ماند؟

 
این پرسش را با دو خاطره و بی‌واسطه پاسخ می‌دهم. آقایی را دیدم، یکی از دوستانش که به جزئیات زندگی او خیلی آشنا بود به من گفت ایشان خدمت حضرت رسیده است، حالا فرض کنید من با آن بنده خدا حدود 10 سال در خوابگاه زندگی می‌کردم. یک روز به او گفتم فلانی درست می‌گویند خدمت حضرت رسیدی؟ خدا می‌داند، رنگ به رنگ عوض شد و گفت می‌خواهی همچنان با هم رفاقت کنیم یا نه؟ گفتم بله افتخار می‌کنم. گفت دیگر نپرس.
 
به یک آقای دیگری که از علما بود، گفتند آیا شما خدمت حضرت رسیده‌اید؟ گفت امیدوارم خداوند همه شیعیان را که صلاح می‌داند، خدمت حضرت مشرف بدارد. الآن جواب من چیست؟ بله یا خیر؟ نه، خیر گفت و نه بله گفت، نه عصبانی شد، نه به من مثلاً جسارتی کرد، نه به تعبیر رایج مغازه‌ای باز کرد، تنها با یک دعا پاسخ گفت. 
 
ادعا نشانه‌هایی دارد و حقیقت نیز نشانه‌های دیگری. باید دید این مدعیان چه ادبیاتی دارند و چه ادعاهایی را به مردم می‌فروشند! جایی تعبیری شنیدم بسیار عالمانه و زیبا بود اینجا و در پاسخ به شما نقل می‌کنم؛ گاهی در این روزگار دچار این درد می‌شویم؛ عارف‌سازی و معرفت‌سوزی!

ایکنا ـ چه مسائلی باعث شد تا که طی دو دهه‌ای که کشور به سمت توسعه فناوری رفت، برخی به دنبال عارف‌سازی و عرفان‌های نوظهور و مرتبط کردن آن با امام عصر(عج) بروند؟ 

این پدیده مقوله‌ جدیدی نیست. بسیاری از افراد بودند که در طول تاریخ ادعای پیامبری کرده و به قول خود به دنبال رساندن مردم به خدا بودند. باب، بهاء، غلام‌احمد قادیانی، احمدحسن یمانی و ... همگی از کسانی بودند که با ادعای دروغین خود به دنبال رساندن مردم به خداوند بودند. معاویه و یزید نیز چنین ادعایی داشتند، لذا این موضوع، مقوله جدیدی نیست. باید بدانیم که پژوهش‌های انجام شده تا چه میزان با کف جامعه مرتبط بوده و موضوعات خود را از کف جامعه می‌گیرد. یکی از فضلای قم موضوعی را برای بنده بیان کرد که شاید خیلی مؤثر نبود، لذا به ایشان توصیه کردم تا برای به دست آوردن سوژه و موضوع مناسب به بوستان علوی قم رفته و آنجا در میان مردم به دنبل سوژه باشد. متأسفانه پژوهش‌هایی که انجام می‌شود، پژوهش واقعی نیست. یکی از اساتید مهم دانشگاه این‌گونه بیان کرده است که باید در پژوهش‌ها به جای مسئله‌سازی به مسئله‌یابی بپردازیم. در بسیاری از پژوهش‌ها افراد مسئله‌ای را ساخته و با پیگیری آن به خیال خود پژوهش کرده‌اند؛ در حالی که از ابتدا اصلاً مسئله‌ای وجود نداشته است. لذا پژوهش باید به جای مسئله‌سازی، مسئله‌یابی کند. 

در کتاب غیبت نعمانی حدیثی از امام صادق(ع) آمده است که ایشان فرمودند: «مَنْ دَخَلَ فِي الْإِيمَانِ بِعِلْمٍ ثَبَتَ فِيهِ وَ نَفَعَهُ إِيمَانُهُ وَ مَنْ دَخَلَ فِيهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ خَرَجَ مِنْهُ كَمَا دَخَلَ فِيهِ؛ هر كسى با علم در ايمان وارد شد، به يقين كه او در ايمان، استوار مى‌ماند و ايمانش براى او منافع بسيار دارد و آنكه بدون علم وارد ايمان شد، هر آينه احتمال دارد كه از ايمان به در آيد؛ همان‌گونه كه وارد به ايمان شده بود». امروز گرفتاری جامعه این است که بدون علم وارد ایمان شده است. لذا باید بدانیم که مجالس دینی جامعه تا چه میزان احساس را پربار کرده و یا به پربار کردن معرفت می‌پردازند. البته بنده به شخصه تا حدودی بر سر سفره احساس و اشعار و این‌گونه مجالس بوده‌ام، اما باید بدانیم که معرفت مجلس از احساس و اطعام آن مهمتر است. در حوزه معرفتی گوینده باید با شنونده ارتباط برقرار کند، نه اینکه شنونده در مجلسی نشسته باشد و این‌گونه بیان کند که «هرگز وجود حاضر غایب شنیده‌ای / من در میان جمع و دلم جای دیگر است». در چنین مجلسی گوینده و شنونده در عوالم خود به سر می‌برند. چیزی شبیه به کتاب «مردان مریخی، زنان ونوسی» که در آن مردان و زنان فقط در حال صحبت با یکدیگر هستند. 

در حدیث دیگری از امام صادق(ع) آمده است: «مَنْ أَخَذَ دِينَهُ مِنْ كِتَابِ اَللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِيِّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ زَالَتِ اَلْجِبَالُ قَبْلَ أَنْ يَزُولَ وَ مَنْ أَخَذَ دِينَهُ مِنْ أَفْوَاهِ الرِّجَالِ رَدَّتْهُ الرِّجَالُ؛ کسی که دینش را از قرآن و سنت‌ پیامبر(ص) بگیرد، کوه‌‌ها از جای خود حرکت می‌کنند قبل از اینکه چنین کسی از جای خود حرکت کند و کسی که دین خود را از دهان ‌مردم (شخصیت‌ها) بگیرد، همان‌ها دین او را برمی‌گردانند». این شخصیت‌ها که شامل سلبریتی‌ها، دانشمندان، رجال و ... می‌شوند، به این دلیل دین مردم را برمی‌گردانند که از ابتدا برند و نشانی نداشته‌اند. لذا شخصیتی که از سوی خداوند متعال دارای برند است، همان شخصیتی است که قرآن کریم می‌فرماید: «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا؛ خدا فقط مى‏ خواهد آلودگى را از شما خاندان (پيامبر) بزدايد و شما را پاک و پاكيزه گرداند». باید بدانیم که شک، حیرت و علم ناقص نیز نوعی آلودگی است. البته طمع‌ها، امراض فکری، غرض‌ورزی‌ها، ریاست‌طلبی‌ها، دوشیدن‌ها و ... نیز از آلودگی‌ها هستند، اما در مرتبه بالاتر شک و تردید و علم ناقص نیز آلودگی هستند. 

متأسفانه امروز برخی شخصیت‌ها هستند که گرفتار این آلودگی‌ها شده‌اند. لذا اگر فردی چنین شخصیت‌هایی را حجاب و واسطه بین خود و صاحب‌الزمان(عج) قرار دهد، در ابتدا به امام زمان(عج) ظلم کرده‌ است؛ چراکه این معدن قدس و طهارت هیچ سنخیتی با مدعیان شیاد ندارد. نتیجه این می‌شود که وقتی افراد به شیادی این مدعیان پی بردند، آن را به امام زمان(عج) متصل کرده و همین مسئله مقدمات دین‌گریزی را فراهم می‌کند. کسی که دین‌گریزی و دین‌ستیزی می‌کند، پیش از آنکه چشم خود را بسته و عقل را تعطیل کند، ابتدا باید چشم و عقل خود را باز کرده و بداند مسیری که طی کرده، از کجا اشتباه بوده است. این مسئله دقیقا شبیه به کلاهبرداری‌های اقتصادی جامعه است. بسیاری از افراد سرمایه خود را بدون اینکه بدانند با چه کسانی طرف هستند، در اختیار آن‌ها قرار داده و به راحتی آن را از دست می‌دهند؛ در حالی که باید پیش از آنکه سرمایه خود را بدون تحقیق در اختیار دیگران قرار دهند، با مشاوران اقتصادی مشورت کرده و افراد صالح را برای این کار انتخاب کنند.  

لذا در مسائل دینی نیز گاهی اوقات کلاه‌های بزرگی بر سر مردم گذاشته می‌شود. بازار دین نیز پر از شیادانی است که به دنبال گمراهی مردم هستند، اما افراد باید بدانند که دین خود را دست هر کسی نسپارند. این مسئله بسیار ساده است؛ امروز هر کسی که قصد خرید لبنیات و کالاهای دیگر دارد، به سراغ بهترین برند و نشان این محصولات می‌رود، اما جای تعجب است که در حوزه دین و ایمان کسی به فکر این موضوع نیست و افراد به دنبال شخصیت‌ها و برندهای مطرح و با سابقه در این زمینه نمی‌روند. کسانی که وارد جرگه منافقین و داعش و ... شدند، دقیقا به همین دلیل یعنی تأثیرپذیری از شخصیت‌ها و برندهای ناصالح به عضویت این گروهک‌ها درآمده‌اند. شخصیت‌های ناصالح این گروهک‌ها با زیبا جلوه دادن عقاید و تفکرات خود، افراد ناآگاه را به سمت خود می‌کشند.

اهالی رسانه امام زمان(عج) را حاضر و ناظر به برنامه‌سازی خود بدانند

 

ایکنا ـ‌ چرا دست‌اندرکاران مراسم و مناسک مذهبی در کشور کمتر به مقوله اطعام روح و معرفت‌افزایی در این مناسک می‌اندیشند؟ تا چه زمانی باید نیمه‌ شعبان‌ها و اعیاد و مناسک دیگر سپری شود و اغلب افراد در غفلت به سر ‌برند؟ 

غفلت و بی‌توجهی ما در این زمینه به این نکته اساسی بازمی‌گردد که اعیاد و مناسکی مانند نیمه شعبان، عید غدیر، عاشورا و ... سرمایه همیشگی هستند نه قصه‌ای یک بار مصرف! متأسفانه تمامی این مناسک به داستان‌هایی یک بار مصرف و مناسبتی در جامعه تبدیل شده‌اند. یعنی فقط این‌‌گونه آموخته‌ایم که روز نیمه شعبان یا صبح جمعه و یا شب چهارشنبه از امام زمان(عج) سخن بگوییم. اینکه بگوییم امام عصر(عج) فقط در جمکران است، ظلم به ساحت مقدس ایشان است. باید بدانیم که امام زمان(عج)، همه زندگی ما، چشم بینا و گوش شنوای خداوند متعال است. همان‌گونه که خداوند متعال در تمامی ساحات عالم وجود داشته و فقط منحصر به کعبه و مسجد نیست، امام زمان(عج) نیز به همین صورت است. همان‌گونه که خداوند متعال خدای مؤمنان و گنهکاران است، امام عصر(عج) نیز متعلق به همه عالم است. باید این ماجرا را باور کنیم که امام زمان(عج) پدر انسان‌های بد نیز خواهند بود. 

برای ارتباط با امام زمان(عج) نیز هیچ نیازی به وضو، قبله، دعای عربی، جمکران، دعای ندبه و ... نیست و انسان می‌تواند در هر زمان و به هر صورت حتی با زبان خیلی ساده با ایشان ارتباط برقرار کند. انسان می‌تواند همان‌گونه که با پدر خود سخن می‌گوید، با امام عصر(عج) نیز سخن گفته و ناراحتی و شادی و مسائل روز خود را با ایشان در میان بگذارد. این سؤال پیش می‌آید که کدام یک از پژوهش‌های انجام شده، چنین حالتی را برای جامعه ایجاد کرده است؟ اینکه هر روز کتاب بر روی کتاب انباشته شود، نتیجه‌بخش نبوده و هنر نیست. امروز که ادعا می‌کنیم قصد داریم نسل جدید را به سربالایی معنویت برسانیم، باید بدانیم که رفتن به سربالایی، دشوار و نیازمند برنامه‌ریزی دقیق است. متأسفانه امروز برای مسیر سرپایینی هزاران روانشناس و مردم‌شناس و برنامه‌ریزی درنظر گرفته می‌شود، اما برای رسیدن به سربالایی معرفت و توفیقات الهی کاری انجام نمی‌شود. 

دستیابی به توفیقات الهی نیازمند برنامه‌ریزی است. اینکه فقط گفته شود «هو الشّافی» کافی نیست؛ چراکه برای درمان بیماری باید از دارو و علم روز نیز استفاده شود. متأسفانه امروز برنامه‌‌ریزی مناسبی برای زندگی معنوی و دینی جامعه وجود ندارد و برنامه‌‌ریزان دینی ما از علوم جدید مانند هوش مصنوعی و ... و نحوه بکارگیری از آن آگاهی کافی ندارند. به قول پروین اعتصامی «پروین! چگونه جامه تواند برید و دوخت؛ آن کس که نخ نکرده به یک عمر سوزنی» کسانی که در حوزه دین و معرفت مدعی هستند، این ادعاهای خود را حتی در سطح خانواده خود نیز پیاده نکرده‌اند. امام سجاد(ع) حتی برای همسایه‌های خود نیز دعا دارند. آیا امروز کسی به فکر همسایه خود است؟ امروز به صورت خیلی ساده می‌توان در مناسبت‌هایی مانند نیمه شعبان همسایه‌ها را دور هم جمع کرد و ضمن پذیرایی ساده از ایشان، از شخصیتی دعوت کرد تا نکته‌ای اخلاقی و معرفتی را در این ضیافت بیان کند. البته متأسفانه بسیاری از گویندگان سخن مناسب و تأثیرگذار بیان نمی‌کنند.

ایکنا ـ‌ لطفا توضیحاتی در رابطه با پژوهش‌های خوب و تأثیرگذاری که در حوزه مهدویت انجام شده، بیان فرموده و به آسیب‌شناسی پژوهش‌های دیگر این حوزه بپردازید.  

 در پاسخ به این سؤال باید به دو سطح متفاوت بپردازیم. یک پزشک فوق تخصص قلب به دو صورت با بیماران خود مواجه می‌شود، یعنی یا در مطب حضور داشته و یا در بیمارستان با بیماران سروکار دارد. این پزشک برای هر یک از بیماران خود دارو و یا عمل جراحی تجویز می‌کند. صورت دوم مسئله این است که این پزشک به شاگردان خود درس داده و آن‌ها را تربیت می‌کند. البته در رابطه با بحث آسیب‌شناسی، داستان‌های بسیار زیادی وجود دارد که نمی‌توان به صورت کامل بدان پرداخت و آن را بیان کرد. اما در رابطه با مقوله پژوهش‌ها، برخی کتاب‌ها وجود دارند که به صورت مستقیم با خوانندگان سخن می‌گویند. برای مثال کتاب «فجر ساحل» اثر محمد حکیمی که طی دهه 40 شمسی نوشته شده، هنوز کتابی زنده و پرشور است. قلم این کتاب به نوعی هیجانی بوده و انسان به خواب رفته را بیدار می‌کند. کتاب «کمی دیرتر» اثر سیدمهدی شجاعی نیز از جمله کتاب‌های مهم حوزه مهدویت است. این کتاب به قدری شیوا و زنده است که به خواننده القا می‌کند زمانی که همگان دم از انتظار ظهور زده و از امام زمان(عج) درخواست ظهور دارند، به سادگی فقط حرف دل خود را با امام زمان(عج) بزند. همچنین، کتاب «دادگستر جهان» مرحوم ابراهیم امینی نیز با اینکه طی سال‌های 49 و 50 شمسی منتشر شده،  اما هنوز کتاب زنده‌ای است. 

کتاب‌هایی که بدان‌ها اشاره شد، کتاب‌هایی هستند که با عوام سخن می‌گوید اما برخی از کتاب‌ها هستند که طرف سخنشان متخصصان است. یکی از این کتاب‌ها «منتخب‌الاثر»‌ مرحوم آیت‌الله‌العظمی صافی گلپایگانی است که بیش از هفتاد سال است که یکی از کتاب‌های مرجع مهدویتی است. کتاب منتخب‌الاثر یک کتاب پژوهشی و کاربردی است. پژوهشگران جامعه باید با تأسی به آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی، پژوهش‌های خود را کاربردی کنند تا اهل فن بتوانند از آن‌ها کلید مسائل خود را به دست آورند. کتاب دیگری که می‌توان بدان اشاره کرد، «مکیال‌المکارم» است که نزدیک به صد سال پیش نوشته شده است. کسانی که اهل برنامه‌ریزی هستند،‌ می‌توانند به خوبی از این کتاب بهره‌گیری کنند. در این کتاب به نوعی آتش درون صاحب اثر پیدا بوده و به وظایف افراد در زمان غیبت اشاره شده است. اخیراً نیز دو نفر از مؤلفان، کتابی به نام «درس‌نامه مکیال‌المکارم» را در سه جلد منتشر کرده و به نوعی کتاب مکیال‌المکارم را به صورت عمومی درآورده‌ و 42 درس ساده جوانانه را از آن به شیوه کتاب‌های درسی بیان کرده‌اند. لذا در این زمینه باید دو گونه پژوهش یعنی پژوهش‌هایی برای اهل فن و پژوهش‌هایی به جهت ساده‌سازی و ترویج علوم برای عموم جامعه ارائه شود. به همان صورت که یک متخصص قلب باید شاگردان خود را تربیت کرده و کتاب درسی برای ایشان بنویسد، از سوی دیگر باید برای عموم مردم نیز توصیه‌های داشته باشد که برای مثال از چه خوراکی‌ها و غذاهایی استفاده کنند که دچار مشکلات قلبی نشوند. 

اهالی رسانه امام زمان(عج) را حاضر و ناظر به برنامه‌سازی خود بدانند

ایکنا ـ به عنوان سخن پایانی چه پند معلمی به شاگردان خود در خبرگزاری قرآن برای رسانه‌ای کردن مفاهیم مهدوی دارید؟ 

اهالی رسانه باید به جایی برسند که در مقام برنامه‌نویسی و برنامه‌سازی، امام زمان(عج) را امام حاضر ببینند نه غایب! در این زمینه باید تعارفات را کنار گذاشته و به خوبی موضوع امام حاضر را درک کنیم. در دعای ندبه آمده است: «بِنَفْسِی أَنْتَ مِنْ مُغَیَّبٍ لَمْ یَخْلُ مِنَّا؛ به جانم قسم که تو آن حقیقت پنهانی که دور از ما نیستی». همچنین، در دعای فرج آمده است: «وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ؛ و امیدم ناامید شد و زمین (با همه‌ی پهناوری‌اش) بر ما تنگ آمد و آسمان رحمتش از ما منع شد». در دعای عهد نیز آمده است: «وارحم اﺳْﺘِﻜﺎﻧَﺘَﻨﺎ؛ خدایا! به بیچارگی ما رحم کن». وقتی یکی از عزیزان ما در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان باشد، با حالت ترس و اضطراب حال بیمار خود را از پزشک پیگیری می‌کنیم و پزشک معالج نیز در پاسخ اشاره می‌کند که از دست ما کاری برنمی‌آید و فقط باید دعا کنید. در این لحظه آیا دعا برای این عزیز بیمار با دعا کردن برای بیماری که امید به شفای او وجود دارد یکی است؟ باید از خدا بخواهیم که ما را به حالت دعای پشت اتاق آی سی یو یعنی حالت «وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ» برساند. مرحوم ملامحسن فیض کاشانی در بیت زیبایی این‌گونه بیان می‌کند که «گفتم ز فیض بپذیر این نیم‌جان که دارد/  گفتا نگاه دارش غم خانه تو جان است». 

لذا باید از خدا بخواهیم که ما را به این حالت برساند. اگر خداوند متعال توفیق داده و ما را به این حال برساند، در این صورت هر فردی و در هر جایگاهی همچون برنامه‌سازی، سخنوری، پدری کردن، مادری کردن و ... بهترین رفتار و برنامه خود را ارائه خواهد کرد. بنابراین، همگان باید این‌گونه بیندیشیم که در محضر امام حاضر قرار داریم. در حضور حضرت امام زمان(عج)، انسان بی‌ادبی نمی‌کند. باید این‌گونه بیندیشیم که اگر امروز امام زمان(عج) ظهور کرده و برای مثال از فردی خواستند تا محتویات گوشی همراه او را مشاهده کنند، آیا این فرد آمادگی لازم را دارد که گوشی خود را بدون شرمندگی در اختیار ایشان قرار دهد؟ لذا باید به صورت مداوم به این موضوع بیندیشیم و خود را برای درک کامل حضرت آماده کنیم. 

بنابراین، اهالی رسانه باید این‌گونه بیندیشند که در حال حاضر و در حضور امام زمان(عج) فعالیت کرده و برنامه‌سازی می‌کنند. در حضور امام(عج) ممکن است شادی وجود داشته باشد، اما لودگی وجود ندارد. ممکن است ناراحتی وجود داشته باشد، اما در این ناراحتی، خلاف شرع گفتن نیست. امروز بسیاری از افراد و شخصیت‌ها نسبت به ائمه(ع) غلو می‌کنند و بعضاً ایشان را تا مقام خدایی بالا می‌برند. آیا در حضور امام زمان(عج) می‌توان از این سخنان بیهوده و ناصحیح بیان کرد؟ کسانی که این‌گونه سخنان را به زبان می‌آورند، مسلماً امام زمان(عج) را غایب می‌دانند؛ چراکه اگر تصور کنند که در محضر ایشان هستند، چنین سخنانی به زبان نمی‌آورند. ورود به چنین تحریف‌ها و انحرافاتی ریل‌گذاری غلطی است که معلوم نیست به کجا می‌رسد. کسانی که ائمه اطهار(ع) همچون امام علی(ع) را به مقام خدایی می‌رسانند، باید بدانند که خود ایشان به شدت با این انحرافات مخالف بوده و در دعاهای خود همواره بندگی خود را به درگاه الهی فریاد می‌زنند. کسانی که چنین ادعاهایی دارند، نمی‌توانند خود را در محضر امام زمان(عج) ببینند.

امام سجاد(ع) شیعه‌ای اهل افغانستان به نام ابوخالد کابلی داشتند که از افغانستان و کابل حرکت کرده و در مدینه به محضر امام سجاد(ع) رسید. امام سجاد(ع) به او فرمودند: «إنّ أهل زمان غیبته و القائلین بإمامته و المنتظرین لظهوره(عج) أفضل من أهل کلّ زمان لأنّ اللّه تعالی ذکره أعطاهم من العقول و الأفهام و المعرفة ما صارت به الغیبة عنهم بمنزلة المشاهدة وجعلهم في ذلك الزمان بمنزلة المجاهدين بين يدي رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم بالسيف، اولئك المخلصون حقّاً وشيعتنا صدقاً والدعاة إلى دين اللَّه سرّاً وجهراً؛ مردم زمان غیبت آن امام که به امامت و منتظر ظهور او معتقد هستند، از مردم هر زمانی برترند؛ زیرا خداوند سبحانه و تعالی، عقل و فهم و معرفتی به آن‌ها داده است که غیبت نزد آنان به منزله مشاهده است و خداوند آنان را در آن زمان به منزله كسانى قرار داده است كه پيشاپيش رسول خدا(ص) با شمشير جنگيده‌‏اند، آنان حقيقتاً صاحبان اخلاص و شيعيان راستين ما و دعوت كنندگان به دين خدا در نهان و آشكار هستند». لذا خداوند متعال درب خانه خود را برای همگان باز گذاشته تا به سمت او رفته و به سعادت و کمال برسند. تمامی این نکاتی که از زبان مبارک امام سجاد(ع) بیان شده، هر کدام مدال افتخاری است که می‌توان در قالب برنامه‌ای به همین عنوان پیگیری و ارائه شود. این نکات نورانی همان سبک زندگی سالم قرآنی است که از سوی ائمه(ع) بیان شده و به دنبال هدایت انسان به سوی خداوند متعال است. نیمه شعبان بنا به روایات محکم و معتبر، مهمترین شب سال بعد از شب قدر است و باید در این شب گرامی از خدا بخواهیم که معارف الهی را به ما عطا کرده و بتوانیم منتظران واقعی ظهور امام زمان(عج) باشیم. در این شب نورانی باید از امام زمان(عج) بخواهیم که ما را به حالتی برساند که با تمام وجود بگوبیم «دمی که بی تو برآید/ خدا کند که نیاید».

گفت‌وگو از معصومه صبور 

انتهای پیام
ایمانی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴۰۳/۱۲/۰۹ - ۱۱:۴۶
0
0
عالی بود . کاش این نگاه ها به مرحله عمل برسه
captcha