به گزارش ایکنا به نقل از سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران؛ بیستوهشتمین نشست از مجموعه نشستهای صد کتاب ماندگار قرن به بررسی و معرفی کتاب «تاریخ قرآن» اثر زندهنام محمود رامیار، اختصاص یافت.
در این نشست که با حضور فاطمه توفیقی، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب قم و محمدهادی گرامی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد، به واکاوی تأثیر تاریخنگاری قرآن و پژوهشهای مرحوم رامیار در این حوزه پرداخته شد.
همچنین، محمدحسین ساکت، مترجم و پژوهشگر تمدن اسلامی، دبیری نشست را برعهده داشت.
در ابتدای نشست، محمدحسین ساکت؛ مترجم و پژوهشگر تمدن اسلامی، به معرفی شخصیت علمی زندهنام رامیار و آثار او در حوزههای مختلف همچون تاریخ، حقوق و علوم سیاسی پرداخت و گفت: زندهنام رامیار از کسانی بود که تأثیر عمیقی بر تاریخنگاری قرآن در ایران و جهان اسلام گذاشت.
وی در ادامه، به بررسی روند پژوهشی و علمی کتاب تاریخ قرآن اشاره کرد و این کتاب را از جمله اولین آثار در زمینه تاریخ قرآن در ایران دانست که از روشهای نوین تحقیقاتی استفاده کرده است.
ساکت افزود: زندهنام رامیار برای نخستین بار اصطلاح «ترکیب نو» یا «بافت نو» تاریخ قرآن را در جهان اسلام مطرح کرد. این اصطلاح که در آن زمان با استقبال پژوهشگران روبهرو نشد، بعدها به عنوان یک مفهوم کلیدی در تاریخنگاری قرآن پذیرفته شد.
این مترجم و پژوهشگر تمدن اسلامی، همچنین به تأثیرگذاری کتاب «تاریخ قرآن» در پژوهشهای قرآنی پرداخت و گفت: نویسنده با وجود دشواریهای فراوان در جمعآوری اطلاعات و تحقیق در آن دوران، توانست با تکیه بر منابع علمی و پژوهشی، اثری معتبر و بینظیر خلق کند که تأثیر شگرفی بر تاریخ قرآنپژوهی گذاشته است. محقق این اثر تلاش کرد تا دیدگاههای جدیدی در زمینه تاریخ قرآن ارائه دهد، به طوری که امروز هیچ پژوهشگری نمیتواند بدون ارجاع به این اثر، تاریخ قرآن را مورد بررسی قرار دهد.
ساکت در پایان صحبتهای خود به ضرورت توجه بیشتر به این اثر و ترجمه آن به زبانهای مختلف، به ویژه زبان عربی، اشاره کرد و خواستار این شد که کتابهای مشابه نیز به پژوهشگران در سراسر جهان معرفی شوند تا همچنان بتوان از این دست آثار بهرهبرداری علمی و پژوهشی کرد.
در ادامه نشست، فاطمه توفیقی، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب قم، به بررسی جنبههای مختلف کتاب «تاریخ قرآن» پرداخت.
وی با اشاره به نخستین چاپ این کتاب در سال ۱۳۴۶ و اصلاحات متعدد در ویراستهای بعدی، اظهار داشت: مؤلف در ویراست ۱۳۶۲، اصلاحات و بهروزرسانیهای فراوانی انجام داده است.
توفیقی همچنین به زبان روان و شیوا، ساختار منظم و تیترهای مناسب کتاب اشاره کرد و افزود: تاریخ قرآن نهتنها برای علاقهمندان به مطالعات قرآنی، بلکه برای دانشجویان و پژوهشگران نیز منبع ارزشمندی محسوب میشود. متن کتاب به گونهای نوشته شده که حتی مخاطبان بدون تحصیلات تخصصی نیز میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب قم، سپس به بررسی روش پژوهشی و علمی محمود رامیار پرداخت و توضیح داد: دکتر رامیار در این کتاب هیچگونه تمایزی بین منابع مختلف قائل نشده است. او از منابع گوناگون، چه شیعه و سنی، چه قدیمی و جدید، استفاده کرده و این منابع را با دقت تحلیل کرده است.
وی ادامه داد: یکی از ویژگیهای برجسته این اثر، استفاده از منابع خارجی و متون به زبانهای مختلف است. نویسنده در دورانی که دسترسی به منابع بینالمللی مانند امروز آسان نبود، با تلاش فراوان از کتابخانههای مختلف جهان بهره برده است.
توفیقی در بخش دیگری از سخنان خود، بر فضیلتهای علمی و اخلاقی که در این کتاب مشاهده میشود، تأکید کرد و گفت: رامیار هیچگاه خود را وامدار مکاتب یا افراد خاص نکرد. این ویژگی در فرایند علمآموزی بسیار حائز اهمیت است؛ زیرا او همواره به دنبال یادگیری بود و از منابع مختلف، از جمله قرآن و سایر منابع، بهره میبرد.
فاطمه توفیقی در پایان به تحولات رخداده در عرصه قرآنپژوهی و تأثیر آن بر نگارش کتابهای جدید پرداخت و تصریح کرد: امروزه، با پیشرفتهای علمی و دسترسی به منابع جدید، درک ما از قرآن و تفسیر آن به مراتب دقیقتر و عمیقتر شده است.
محمدهادی گرامی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در سخنرانی خود در این نشست، به بررسی جایگاه آثار رامیار و نسبت آن با تحولات امروز پرداخت.
وی با اشاره به نقش برجسته استاد رامیار در ایجاد پیوند میان سنت و تجدد در مطالعات اسلامی، تصریح کرد: اگر بخواهیم مسیر دکتر رامیار را ادامه دهیم، باید جایگاه او را بهدرستی بشناسیم و سپس موقعیت خود را در این فرآیند تحول و تغییر بازتعریف کنیم.
گرامی با تأکید بر اینکه تجدد، بهعنوان جریان تاریخی، تمام حوزههای اندیشه در ایران را تحت تأثیر قرار داده، خاطرنشان کرد: مطالعات اسلامی و الهیات نیز از این قاعده مستثنا نبودهاند. ما از دوره مشروطه تاکنون شاهد گونههای متفاوتی از اسلامشناسی بودهایم؛ از اسلامشناسی سنتی و حوزوی گرفته تا اسلامشناسی انقلابی در دهه ۵۰، روشنفکری دینی پس از انقلاب، و در نهایت، اسلامپژوهی آکادمیک در دوران معاصر.
وی در ادامه، با اشاره به مواجهه دکتر رامیار با این جریان تجدد، افزود: مؤلف با هوشمندی، اصطلاح «تاریخ قرآن» را بهگونهای مطرح کرد که حساسیتهای سنتی پیرامون این موضوع را کاهش دهد. به همین دلیل، در مقدمه اثر خود تأکید میکند که سخن گفتن از تاریخ قرآن به معنای تردید در اصالت وحیانی آن نیست، بلکه تنها به بررسی چگونگی عرضه و دریافت آن در طول تاریخ میپردازد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، با تأکید بر لزوم اتخاذ رویکردی متناسب با شرایط امروز، بیان کرد: اگر در زمان دکتر رامیار، ایجاد پل میان سنت و تجدد اولویت داشت، امروز وظیفه ما درونیسازی و بومیسازی این تجدد در حوزه الهیات و مطالعات اسلامی است. در غیر این صورت، با چالشهایی جدی روبهرو خواهیم شد، از جمله انسداد فضای اندیشه به دلیل اتکای صرف بر ترجمه، تقابل میان گفتمان حوزوی و دانشگاهی، و در نهایت، تبدیل الهیات به ابزاری برای مقاصد ایدئولوژیک یا صنعتیسازی علوم انسانی.
گرامی در نهایت، با ارائه چهار پیشنهاد برای ایجاد این تحول، اظهار داشت: نخست، باید به رویکردهای میانرشتهای توجه بیشتری شود. دوم، توسعه دیپلماسی علمی و فکری، چه در سطح داخلی و چه بینالمللی، ضروری است. سوم، نقد آگاهانه و مستقل نهتنها در مطالعات غربی، بلکه در پژوهشهای داخلی نیز باید تقویت شود. و در نهایت، برای حفظ پویایی این حوزه، لازم است که تعامل مؤثرتری میان گفتمانهای علمی و فکری مختلف برقرار شود.
در پایان، از اعضای خانواده مرحوم رامیار که در این مراسم حضور داشتند، تقدیر به عمل آمد.
انتهای پیام