
به گزارش ایکنا، محمدحسین ساکت، نویسنده و پژوهشگر، 26 اسفندماه در نشست علمی «نوروز و نقش آن در سنت فکری و آموزشی مسلمانان» که از سوی دانشگاه بینالمللی اهل بیت(ع) در قم برگزار شد، با بیان اینکه کلمه نوروز، نخستین روز فروردین در آغاز بهار و نام اهورامزدا، بزرگ ایزاد دین یسنا بوده است، گفت: به گفته فردوسی و بلخی در فارسنامه، این روز را روز اول فروردین نامیدهاند و روز آفرینش جهان هستی و انسان و روز نوزایی طبیعت است. بسیاری از پندارهای آغازین افسانهای در تاریخ به طور کلی جمبه واقعیت به خود گرفته است؛ اسطوره پایان و آخرین گام انگاشتهها و خواستههای بشر است و در هر دین و آئینی به خصوص باستان، اسطوره نقش جدی ایفا میکند.
ساکت با بیان اینکه بنیاد نوروز به جمشید نسبت داده شده است، تصریح کرد: برخی هم آن را به کیومرث نسبت میدهند و همه افسانههای پیشاتاریخ نشانگر آن است که این رسم کهن در روز اول فروردین بوده است و یک هفته هم جشن برگزار میکردند و الان هم در کشور تاجیکستان این جشن برپا میشود تا جایی که انسان تصور میکند در دوره سامانیان زندگی میکند.
پژوهشگر و نویسنده آثار تاریخی و حقوقی با بیان اینکه خلف تبریزی صاحب برهان قاطع نظرش این است که وقتی جمشید در آذربایجان در هنگام طلوع خورشید بر تخت نشست مردم آن را نوروز نامیدند، گفت: فرهنگ ایرانی و کسانی که در جهان ایرانی با این فرهنگ زندگی کرده و اکنون میکنند، اندیشه مشترکی داشتهاند که گویای زنده بودن روح و احیای آفرینش و .... است و به سر سبزی و خرمی و شادی، یاری رساندن به دیگران و ... برمیگردد و در یک کلام به صلح و دوستی و آشتی که امروز به سختی به دنبال آن هستیم ولی هر روز میگذرد از آن دور میشویم.
ساکت اضافه کرد: در هیچ آیه قرآن نداریم که توصیه و سفارش و حتی تشویق به این باشد که شما شاد نباشید و فقط در مخاطبه با کفار به آنان وعده عذاب میدهد بنابراین اصلاً زندگی شاد و خرم برای انسان نفی نشده است؛ اینکه ما باید در غم از دست رفتن بزرگان و عزیزان گریه کنیم، حزنی است که در آن شادی وجود دارد و کمتر افرادی این شادی را لمس میکنند.
وی افزود: چهارشنبه پیشواز نوروز بوده است؛ فرهنگ سامی بر ایرانیان اثرگذار بود؛ چهارشنبه در بین اعراب نحس بود ولی وقتی ایرانیان مسلمان شدند چهارشنبه را برای رفع نحوست و آب پاشی و عطرزدن و سفره برپا کردن به عنوان پیشواز قرار دادند و همین نمادی برای قیامهای مردمی علیه ستمگران شد؛ مختار به یارانش گفت که جلوی پای من آتش بیفروزید. متوکل قصد داشت این فرهنگ را از بین ببرد و نتوانست ولی متأسفانه یکی دو دهه است که با ترقه بازی و ... جایگاه آن عوض شده است.
نویسنده و پژوهشگر حقوق و تاریخ با بیان اینکه در دوره پیش از تاریخ مستندی در مورد نوروز نداریم، اظهار کرد: در دوره داریوش به اول بهار منتقل شد و شاه بر تخت جمشید مینشست و آئینهای ویژه برگزار میکردند و از کشورهای مختلف برای تبریک و شادباش به حضور شاه میرسیدند؛ خشایارشاه فرزند داریوش در تالار ملل پذیرای کشورهای مختلف بود و نمایندگان آن کشورها برای شادباش میآمدند.
گفتوگو در جوهر ایرانیان وجود دارد
وی تأکید کرد: از این نتیجه میگیریم گفتوگو و گفتمان اصل و جوهر در فرهنگ ایران است و ایران بعد از اسلام هم این گوهر ذات خود را حفظ کرد و بر این مقوله تأکید فرموده است؛ خداوند هم بر گفتوگو و جدال احسن تأکید فرموده است.
نویسنده و استاد دانشگاه بیان کرد: در جشن نوروز مردم 12 روز کار خود را تعطیل میکردند و به دیدار همدیگر میرفتند و نوروزانه و عیدی میدادند؛ به زیارت قبور میرفتند زیرا معتقد بودند در این روز فرشتگان خاص ایزد در رفت و آمد هستند و در جشن نوروز شرکت میکنند. ارواح هم با انسانها در این جشنها حضور دارند که ناظردانستن یک نیروی ورای طبیعت فرد را به آراستگی و نوشدن و پاکیزگی وامیداشت.
ساکت بیان کرد: روح و روان ایرانی با آزادگی سرشته شده است و یکی از دلایل پیشرفت فرهنگ اسلام این بود که با فرهنگها مبارزه نکرد بلکه هر چیزی که با روح توحید و فطرت انسانی سازگار بود، نگاه داشت و آن را تقویت کرد که نوروز نمونه آن است؛ البته نوروز در دوره صفویه ارج و بهای خاصی گرفت تا پیوند ملی تقویت شود.
وی با بیان اینکه دیدگاه چند نفر در سیل خروشان فرهنگ اسلامی مانند غزالی را نباید به همه تعمیم داد، گفت: غزالی در فرهنگ شافعی و ایرانی فرد برجستهای بود ولی به شدت مخالف با جشن نوروز و برپایی عید نوروز و مناسک آن بوده است. غزالی گفته است در آستانه نوروز سپر و شمشیر و ... را برای فروش به بازار میبردند و غزالی در مورد فروش آن گفته است فی نفسه این کار اشکال ندارد ولی چون نمودار جشن فارسها است، حرام است و باید از بین برود.
ساکت تصریح کرد: در فرهنگ ایرانی ـ اسلامی نظیر غزالی بسیار کم هستند لذا حرفشان هم به جایی نرسید زیرا ریشه در پیوند انسان با طبیعت است و این در فرهنگ دینی و ملی این مرز و بوم ریشه دوانده است. نیکوکاری که از دستورات صریح دینی است در ایران رشد و نمو زیادی کرد؛ کدام کشور اسلامی به اندازه ایران به وقف بها دادند؟ این به نهاد نیکوکاری ایرانی برمیگردد که وقف را در شاخههای مخلتف جاری کرد.
دیدگاه آلوسی در مورد نوروز ایرانیان
وی اضافه کرد: رفتار و گفتار ایرانیان حتی زرتشتیان در خدمت فرهنگ بوده است و نمونههای زیادی از مدارا و نجابت آنان با مسلمین را در کشور شاهد بودهایم؛ آلوسی مفسر گفته است مهرگان و نوروز را قبل از اسلام مردم در مدینه جشن میگرفتند و وقتی پیامبر به مدینه تشریف آوردند با این فرهنگ آشنا شدند و ایشان هم نفی نفرمود؛ همین برخورد را امام جعفر صادق(ع) دارد که در کتب اربعه حدیثی روایات آن بیان شده است.
وی افزود: به تازگی در مورد حاجی فیروز گفتهاند وقتی ایرانیان تجاوز برخی اعراب را دیدند(حساب اعراب را باید از مسلمین جدا کرد) این نماد را درست کردند که در حقیقت همان حاجی پیروز است و بعدا به تن او لباس سرخ پوشاندند و چهره او را سیاه کردند که نماد اعتراض و بی عدالتی علیه خلیفه دوم در نگاه هرمزان که جزء موالیان بود، بوده است.
این نویسنده و پژوهشگر تصریح کرد: در سیزدهبدر بختگشایی میکنند که الان این رسم در خراسان وجود دارد؛ پایکوبی، شربت خوردن، گل دادن به دیگران، آبپاشی، گلابپاشی و ... هم از رسومی بوده است که همراه با نوکردن جامه و بیرون ریختن لباس کهنه نشانه نوگرایی، خوشامدگویی به کائنات و تجدید روحیه و نگسستن از ارواح بوده است. مکتبخانهها در قدیم تا روز سیزدهم تعطیل بود و 12 روز، روز خانواده نام داشت و شاهد کاهش طلاق بودیم در حالی که الان هر 15 دقیقه یک پرونده طلاق رسیدگی میشود.
ساکت تأکید کرد: یکی از علل گسست خانواده گسست ما از فرهنگ نیاکانی است و دولت و زمامداران و روحانیت ما باید در زنده نگه داشتن و پایداری این مراسم بکوشد؛ البته من خرافات را تأیید نمیکنم ولی همبستگی و صله رحم را باید ارج بگذاریم.
وی با بیان اینکه برخلاف تصور ما دور آتش چرخیدن به معنای آتشپرستی نبود، اظهار کرد: تندروی و اتهام و فحش و ناسزا از فرهنگ ایرانی مسلمان دور است و ما تا وقتی سخنان خوب داریم، چرا باید از بدی استفاده کنیم حتی فقها در مورد تعزیر هم از تعبیر ادب و نه مجازات استفاده کردهاند. همین مفهوم را غربیها با عنوان مجازات جایگزین حبس به خورد ما دادهاند و ما آن را قانون کردیم.
ساکت بیان کرد: گفتار، پندار و رفتار نیک که مورد تأیید اسلام است، برخاسته از روح آرامشبخش و خردگزین ایرانی است و باید این خرد را نگاه داریم. فرهنگ ایرانی مغول را هم آدم کرد و یقین بدانید میتوانیم آمریکاییها را هم آدم کنیم و این از طریق استواری فرهنگ رخ خواهد داد زیرا دین بیفرهنگ وجود ندارد و دین بیفرهنگ، داعش و طالبان است.
انتهای پیام