به گزارش خبرنگار ایکنا؛ سلسله نشستهای روانشناسی با عنوان «آرامش روان در پرتو رمضان» از سوی انجمن روانشناسی اسلامی در ماه مبارک رمضان به صورت آنلاین برگزار میشود که شب گذشته ۱۹ اسفند به موضوع «نیازهای بنیادین از نگاه قرآن» با سخنرانی جعفر علیگلی، روانشناس و پژوهشگر پژوهشگاه امام صادق(ع) اختصاص داشت.
علیگلی در این نشست با بیان اینکه قرآن به عنوان منبع شفا و رحمت است، گفت: قرآن کریم به عنوان کتابی که شفا و رحمت برای مومنان است، معرفی شده است. این شفا میتواند هم در بعد جسمانی و هم در بعد روانی و معنوی باشد. در واقع، قرآن نه تنها یک کتاب دینی، بلکه یک راهنمای جامع برای زندگی است که میتواند به نیازهای عمیق انسان پاسخ دهد.
وی افزود: شما به درستی اشاره کردهاید که انسان موجودی نیازمند است و این نیازها در سطوح مختلفی قرار دارند. برخی از این نیازها مانند نیاز به امنیت، محبت، احترام، معنای زندگی و ارتباط با دیگران بنیادین هستند. این نیازها در روانشناسی نیز به عنوان نیازهای اساسی انسان شناخته شدهاند. قرآن کریم با مفاهیم عمیق و واژگان دقیق خود، میتواند به این نیازها پاسخ دهد. برای مثال، نیاز به معنای زندگی که یکی از مهمترین نیازهای انسان است، در قرآن به طور واضح مورد توجه قرار گرفته است. قرآن به انسان یادآوری میکند که زندگی هدفمند است و انسان برای رسیدن به کمال و قرب الهی آفریده شده است.
علیگلی در ادامه گفت: یکی از نیازهای اساسی انسان، نیاز به ارتباط و پذیرش است. افرادی که در کودکی مورد بیتوجهی یا طرد قرار گرفتهاند، ممکن است در بزرگسالی با مشکلات روانی مانند اضطراب، افسردگی و احساس تنهایی مواجه شوند. قرآن با تأکید بر مفاهیمی مانند محبت، رحمت و بخشش، میتواند به این نیازها پاسخ دهد. قرآن نه تنها به نیازهای معنوی انسان پاسخ میدهد، بلکه میتواند به عنوان منبع درمانی برای مشکلات روانی نیز مورد استفاده قرار گیرد. برای مثال، آیاتی که بر صبر، توکل و رضا تأکید میکنند، میتوانند به افراد کمک کنند تا با مشکلات خود بهتر کنار بیایند.
این پژوهشگر بیان کرد: فردی که احساس تنهایی و طردشدگی میکند، میتواند با آیاتی که بر محبت و رحمت الهی تأکید میکنند، آرامش پیدا کند. آیاتی مانند «وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ» به انسان یادآوری میکند که خداوند همیشه نزدیک است و دعای بندگانش را اجابت میکند. در نهایت، قرآن کریم به عنوان یک کتاب جامع و کامل، میتواند به نیازهای مختلف انسان پاسخ دهد. اما برای استفاده عملی از این مفاهیم در درمان مشکلات روانی، نیاز به پژوهشهای دقیقتر و تطبیق این مفاهیم با علوم روانشناسی مدرن داریم. این کار میتواند به توسعه رویکردهای درمانی جدید و مؤثر کمک کند.
وی با اشاره به مسئله افراط و تفریط در بحث آسیبها تصریح کرد: اگر به کودک توجه افراطی داشته باشیم، در واقع به او آسیب میزنیم. حمایت زیاد، محبت بیش از حد، غذا دادن اجباری و مراقبت بیش از اندازه، همگی میتوانند آسیبزا باشند. در دو دهه اخیر، این نوع آسیبها بسیار شایع شده و نتایج آن را به وضوح میبینیم. مثلاً فردی که مراجعه میکند، معمولاً از همسرش شکایت دارد، زیرا اولین فردی که ناکامی را به او وارد میکند، همسرش است. این فرد از دنیایی آمده که هر چه خواسته، به او داده شده و حالا با واقعیتی مواجه میشود که همسرش ممکن است او را دوست نداشته باشد یا خانوادهاش او را طرد کنند. اینجا با ترومای شدید روبهرو هستیم، مانند استرس پس از سانحه (PTSD). مثلاً فرد ممکن است بگوید؛ دستش فلج شده است یا حتی اقدام به خودکشی کند. اطرافیان ممکن است فکر کنند که همسر یا شوهر فرد، عامل این آسیبهاست، اما در واقع این ناکامیهای بهینهسازی نشده است که باعث این مشکلات شده است.
علیگلی با بیان اینکه تفریط در تأمین نیازها نیز آسیبزا است، گفت: فردی که در کودکی یا نوجوانی کمبود محبت، توجه نکردن، حمایت نکردن و درک نشدن را تجربه کرده است، مجبور میشود مکانیسمهای دفاعی خاصی را به کار بگیرد. مثلاً ممکن است به استقلال افراطی روی بیاورد، یعنی همه کارها را خودش انجام دهد و به دیگران تکیه نکند. این فرد ممکن است در روابطش نیز دچار مشکل شود، مثلاً به برخی افراد بیش از حد تکیه کند و به دیگران اعتماد نکند. این افراد ممکن است بدبین باشند و در روابطشان دچار مشکل شوند. در درمان، باید به این نیازهای آسیبدیده توجه کنیم. اولین قدم نیز این است که فرد به فقر خود آگاه شود. یعنی بفهمد که چه نیازی در او آسیب دیده و چگونه این نیاز بر زندگیاش تأثیر گذاشته است. قرآن کریم به عنوان یک کتاب جامع، میتواند به این نیازها پاسخ دهد. مثلاً نیاز به معنای زندگی، نیاز به ارتباط، احترام و امنیت، همه در قرآن مورد توجه قرار گرفتهاند.
وی تأکید کرد: در قرآن، مفاهیمی مانند رحمت، مودت و غفور رحیم به طور مکرر تکرار شدهاند. این مفاهیم به ما یادآوری میکنند که باید بین بیم و امید زندگی کنیم. یعنی هم به دیگران محبت کرده و هم مرزهای سالم را رعایت کنیم. در درمان نیز باید این تعادل را رعایت کنیم. مثلاً در جلسات درمانی، باید فضایی ایجاد کنیم که نه چندان باز و نه چندان بسته باشد. این تعادل به مراجع کمک میکند تا احساس امنیت کند و بتواند به تدریج با آسیبهای خود روبهرو شود. یکی از مثالهایی که در درمان با آن مواجه میشویم، طردشدگی و تنهایی است. فردی که در کودکی مورد توجه قرار نگرفته، ممکن است در بزرگسالی دچار احساس تنهایی و طردشدگی شود. قرآن با تأکید بر مفاهیمی مانند رحمت و غفور رحیم، به ما یادآوری میکند که باید دیگران را ببخشیم و آنها را با تمام نقصهایشان بپذیریم. این پذیرش، اولین قدم در درمان است.
انتهای پیام