به گزارش ایکنا، مراسم رونمایی از مجسمه «حدیث کساء» اثر استاد منیژه آرمین، عصر امروز ۲۶ اسفند در حوزه هنری برگزار شد.
این اثر، هنری برگرفته از حدیث کساء و شمایلی از حضرت محمد (ص) و پنج تن آل عبا است.
آرمین، سازنده این اثر در این مراسم، گفت: حدیث کساء در ذهنم همیشه همانند یک نقطه نورانی بوده است. خوشبختانه توانستم با کمک دوستانم این حدیث را در قالب این اثر هنری تصویر کنم. فکر میکنم این اتفاقی که رخ داده برای من و دوستانی که مرا در ساخت یاری رساندند، سعادتی بزرگ محسوب میشود.
وی افزود: حدیث کساء تنها محور شیعی ندارد بلکه باید به آن به شکل جهانی نگاه کرد. در این تندیس سه نسل وجود دارد که هم روابط انسانی در میان آنها وجود داشته هم روابطی که ریشه در ملکوت دارد.
این هنرمند تأکید کرد: پیشنهاد خودم بود که این اثر در حوزه هنری به نمایش درآید زیرا در این محل تردد افرادی که دارای معرفت مذهبی هستند، بیشتر است. امیدوارم یک ذهنیت هنری به یک اثر حجمی در این کار به خوبی گنجانده شده باشد.
وی گفت: در این اثر به چند موضوع توجه میشود. شهادت امام علی (ع) از نگاهی دیگر. قنوتی که به هم خورده و دو دست و تسبیحی که پاره شده و آهنگ فزت از همان دستها به شکل پرنده رو به آسمان در حرکت است. زیارت گلهای زهرا و نیایش نیز مربوط به این مجموعه است. همچنین معراج پیامبر (ص) بر فراز این مجموعه تندیس حدیث کساء قرار گرفته که یکی از اتفاقات مهم برای من است.
آرمین تصریح کرد: مجسمه حدیث کساء را به یاد استاد حمیدی ساختم. در اواخر سال ۸۰، خبر مرگ استاد برایم ضربه بزرگی بود. استاد از اولین نوآوران هنر نقاشی در ایران است ولی شاید افراد کمی بدانند که وجودش سرشار از معنویتی عمیق بود که از یک سو به عالم الهی متصل و از سوی دیگر در عالم هنر دایره المعارفی از هنر قرن بیستم بود.
وی اضافه کرد: هر وقت او را میدیدم انگار صفحاتی از تاریخ هنر در برابر من قرار داشت. آنچه در کتابها نمیشد یافت به وسیله او میخواندم. استاد رفت و این کتاب ناتمام ماند و فردی هم نبود که با عشق و علاقه به سؤالاتم پاسخ دهد. از مراسم خاکسپاری استاد که برگشتم، گفتم بهتر است به جای غصه خوردن کاری انجام دهم. حدیث کساء مثل نقطهای نورانی از نهانخانه قلبم ظاهر شد؛ داستانوارهای که سالها شنیده بودم. آرزویی دور و دست نیافتنی، آیا میتوان پنج نور مقدس را در تندیسی تجسم بخشید؟ به گِلهایی که روی میز انباشته بود نگاه میکردم و هزار فکر به ذهنم میآمد. از آنجا که اهل خطر کردن و خودآزمایی هستم، شاگردانم را خواستم و با اینکه نزدیک عید بود، پرسیدم آیا حاضرند با من کار کنند؟ جواب آنها مثبت بود و به این ترتیب گروه ما شکل گرفت. در روزهایی که مردم مشغول خانه تکانی عید نوروز بودند، ما با عشق و علاقه و با نوعی احترام آمیخته به ترس کار را شروع کردیم.
آرمین در انتها تأکید کرد: از شروع تا پایان کار همه چیز حتی امور روزمره زندگی از جمله گذران زندگی به شکلی ماورایی ادامه داشت. یک روز وقتی حاصل زحمات ما از روی پایه فرو ریخت؛ همه شاهد بودیم که چگونه سرهای مقدس سالم مانده بود. هنوز کار را تمام نکرده بودیم اما بیشتر افرادی که میآمدند اشک میریختند از جمله کسانی که در روزی فراموش نشدنی آمد و کار را دید، استاد صنعتی بود که بر کار صحه گذاشت.
در انتهای این مراسم، مجسمه «حدیث کساء» رونمایی شد.
انتهای پیام