مرتضی تسخیری، کارآفرین و تسهیلگر حوزه کسب و کار در گفتوگو با ایکنا، در پاسخ به اینکه چه ضرورتی برای بهرهبرداری از هوش مصنوعی در مباحث دینی و قرآنی وجود دارد؟ گفت: باید به هوش مصنوعی به عنوان یک واقعیت نگاه کرد. یعنی دیگر در نقطهای قرار نداریم که تصمیمگیری کنیم که آیا باید از هوش مصنوعی استفاده کنیم یا خیر؛ بلکه استفاده و تسلط بر هوش مصنوعی یک ضرورت است.
وی افزود: این مسئله مثل ورود اینترنت به دنیاست؛ یا از آن بهرهمند میشویم و خودمان و کارهایمان را میتوانیم با آن بازتعریف کنیم و یا اینکه او با تعریف مدنظرش، خودش را به ما تحمیل خواهد کرد. پس با یک واقعیت طرف هستیم نه یک تصمیم و انتخاب.
تسخیری در ادامه گفت: وقتی با پدیدهای مثل قرآن کریم مواجه هستیم و ادعا میکنیم که قرآن در زیست ما نقشآفرینی کرده و در تصمیمگیریها و رفتارهای روزمره ما مؤثر است و میتواند تعیین کننده باشد. این پدیده یک پارادایم و یک نوع نگاه و مهندسی ذهنی است برای اینکه یک انسان بتواند با آن برخورد کند. پس وقتی راجع به چنین چیزی صحبت میکنیم، در اصل در مورد هوش مصنوعی نیز صحبت میکنیم.
وی تصریح کرد: وقتی موضوع قرآن را برای هوش مصنوعی مطرح میکنیم، یعنی در اصل یک نوع «تم» به هوش مصنوعی میدهیم و از آن بازخورد میگیریم و این تم را از یک تم مبتنی بر کامیونیتی (مبتنی بر اجتماع و جمع؛ در مارکتینگ قدیمی مجبور بودیم تمها را براساس اجتماع ارائه کنیم) به یک تم مبتنی بر شخص تغییر میدهیم و میتوانیم از هوش مصنوعی بخواهیم آن چیزی که شخص من از قرآن نیاز دارم را به من ارائه دهد.
این تسهیلگر حوزه کسب و کار با اشاره به اینکه در رویدادهای استارتاپی که طی ماههای اخیر برگزار شده توجه به شخصیسازی استفاده از هوش مصنوعی برای آموزش قرآن مطرح بوده است، گفت: هوش مصنوعی براساس ایدههای ارائه شده میتواند روش حفظ قرآن طراحی کند که مختص به هر فرد با ویژگیها و توانمندیهای شخصی او باشد و یا اینکه میتواند برنامه تمرینی به شخص بدهد تا یک قاری یا حافظ بتواند خود را برای مسابقات قرآن آماده کند؛ حتی میتواند نحوه قرائت هر قاری را تصحیح کند.
وی ادامه داد: اکنون بیشتر به عنوان یک ابزار به هوش مصنوعی نگاه میشود و این هوش کمتر به عنوان یک پارادایم مطرح است، اما به مرور در نسلهای بعدی هوش مصنوعی به عنوان یک پارادایم مطرح خواهد شد و دیگر نه به عنوان یک ابزار بلکه به عنوان یک بازخوانی، بازتعریف و بازساختاردهی استفاده مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
تسخیری با تأکید بر اینکه ورود افراد صاحب ایده و خلاق به استارتاپها و انعطافپذیری آنها برای حضور در تیمهای جدید و ... خبر خوبی است و نشان میدهد اقشار مختلفی که وارد برنامههای استارتاپی و ایدهپردازی میشوند در حال آشنا شدن با مفهوم گروه و کارگروهی هستند، گفت: این بسیار مهم است که افراد صاحب ایده با ادبیات استارتاپی و کارآفرینی آشنا شوند.
وی تشریح کرد: در دنیایی زندگی میکنیم که سرعت، عمق و وسعت تغییر بالا رفته و کمکم ابهام بر زمان غلبه میکند و مسائل مبهم به سرعت در حال حل شدن هستند. وقتی راجع به چنین دنیا و چنین سرعتی از تغییر صحبت میکنیم نمیتوانیم با روشهای پیشین تجارت کنیم و حتی وقتی کسان دیگری با روشهای پیشرفتهتر دیگری از تجارت در حال کار هستند نمیتوانیم به اهدافمان برسیم.
تسخیری هشدار داد که ما با دنیایی طرف هستیم که توسعهپذیر بودن از منظر جغرافیا، وسعت و تنوع در آن مهم است و نمیتوانیم بگوییم که مثلاً من کارم را با همان مؤسسه خیلی خوب قرآنی که اکنون با آن کار میکنم ادامه میدهم، بلکه افراد باید یک گام فراتر بگذارند و روش و منطق آموزشهای قرآنی خود را با روشهای جدید از جمله هوش مصنوعی ارتقا دهند. به همین دلیل تأکید ما بر این است که مدلهای کسب و کار جدید توسط افراد دارای ایده باید ادراک شود.
این کارآفرین و تسهیلگر حوزه کسب و کار مهمترین مشکل و مانع برای ورود به حوزه کسب و کارهای قرآنی به کمک هوش مصنوعی را «شروع نکردن» دانست و گفت: مشکل این است که افراد خلاق و دارای ایده «شروع نمیکنند». در این نوع تجارت با پدیده حلزونی مواجه هستیم یعنی اگر شروع نکنیم، بطن حلزون را نداری تا پوسته دور آن شکل گیرد و چون نوعاً این تجارتها پیچیده تعریف میشوند بزرگترین مشکل آنها سادهسازی و ورود به بازار است که اگر این اتفاق بیفتد خداوند نیز کمک خواهد کرد، البته به شرطی که کار شروع شود و حرکت اولیه شکل گیرد.
انتهای پیام