کد خبر: 4279840
تاریخ انتشار : ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۰۸:۵۰
حیدر تورانی تبیین کرد

رسالت معلم؛ دنیایی فراتر از قدرت فناوری

استاد تمام مديريت پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش با تأکید بر اینکه که فناوری هرگز جای معلم را نخواهد گرفت بلکه صرفاً تسهیل‌گر خواهد بود، گفت: اگر معلمی از رسالت اصلی خود دور شود و بی‌ربط و بی‌خاصیت شود، آنگاه فناوری جای او را خواهد گرفت.

حیدر تورانی، استاد تمام مديريت پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورشرشد روزافزون ابزارهای آموزشی و کمک درسی و امکان استفاده از کلان‌های برخط این تصور را در برخی قوت بخشیده است که فناوری می‌تواند به راحتی جای نظام تعلیم و تربیت و معلمان را بگیرد. اما آیا به راستی وظیفه یک معلم راستین، این است که به صورت حضوری یا آنلاین آنچه در کتب درسی آمده است را برای دانش‌آموزان تشریح و در نهایت میزان یادگیری آنها را از طریق امتحان بسنجد؟ 

هفته معلم فرصتی است تا به اهمیت و نقش کلیدی معلمان در زندگی دانش‌آموزان پرداخته و از زحمات آنها قدردانی کنیم. معلمان نه تنها به عنوان انتقال‌دهندگان دانش عمل می‌کنند، بلکه به عنوان الگوهای اخلاقی و مشاوران عاطفی نیز در زندگی جوانان ایفای نقش می‌کنند. تأثیر معلم بر شادمانی و سلامت روانی دانش‌آموزان غیرقابل‌انکار است. یک معلم می‌تواند با ایجاد محیطی حمایتگر و مثبت، اعتماد به نفس و انگیزه را در دانش‌آموزان تقویت کند و به آنها کمک کند تا با چالش‌های زندگی بهتر کنار بیایند. در این راستا، نقش معلم به عنوان یک راهنما و همراه در مسیر رشد شخصیتی و تحصیلی دانش‌آموزان، بُعدی عمیق و مؤثر دارد. 

در این راستا ایکنا همزمان با هفته گرامیداشت مقام معلم با حیدر تورانی، استاد تمام مديريت پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش به گفت‌وگو و بررسی ابعاد مختلف این تأثیر و چالش‌های موجود در این زمینه پرداخته است که در ادامه با هم می‌خوانیم.

ایکناـ یک معلم اثرگذار چه ویژگی‌هایی دارد؟ 

ابتدا باید مشخص کنیم که منظور از اثرگذاری یک معلم چیست. منظور از اثرگذاری معلم، اثربخش بودن اوست؛ یعنی معلمی که بتواند استعدادها و ظرفیت‌های دانش‌آموزان خود را در راستای یادگیری مطلوب و تغییر رفتار مناسب در سایه‌‌سار یک تعامل سازنده بین خود و دانش‌آموز همسو کند. معلم اثربخش، تعلیم و تربیت را فرآیندی تعاملی بین یاددهنده و یادگیرنده می‌داند و دانش‌آموز را به عنوان یک عامل فعال در یادگیری به رسمیت می‌شناسد، به کنشگری و عاملیت دانش‌آموز احترام می‌گذارد و تلاش می‌کند تا دانش‌آموز را به سمت علایق و تمایلاتی که دارد هدایت کند، نه آنچه دیگران برای او تعیین کرده‌اند.

طبیعی است که چنین معلمی به دانش‌آموز اجازه‌ پرسشگری می‌دهد، فضایی امن فراهم می‌کند تا دانش‌آموز بتواند خود را بیان کند و ترس و واهمه نداشته باشد. چنین معلمی شرایطی ایجاد می‌کند که دانش‌آموز بتواند خلاقیت داشته باشد، با دیگران همکاری کند، تعامل سازنده برقرار و ارتباطات مؤثری ایجاد کند. چنین معلمی در چهره‌ هر دانش‌آموز، چهره‌ فرزند خود را می‌بیند. او به کودکان عشق می‌ورزد و علاوه بر انتقال دانش، تلاش می‌کند بر اندیشه و نگرش آنها تأثیر بگذارد و از طریق تغییر دانش دانش‌آموزان، می‌تواند نگرش‌های آنها را دگرگون کند و رفتارهای فردی و اجتماعی‌شان را متحول سازد.

ایکنا ـ مهم‌ترین چالش‌های معلمی در جامعه امروز ایران چیست؟ 

مهم‌ترین چالش معلمی در جامعه‌ امروز، افزایش ظرفیت معلمان برای سازگاری با ناسازگاری‌ها، ناملایمت‌ها و تغییرات روزافزونی است که دنیای تعلیم و تربیت با آن مواجه است. از لحاظ منزلت اجتماعی، خوشبختانه وضعیت معلمان چندان بد نیست و پیمایش‌های ملی نشان می‌دهند که مردم همچنان معلمان را در زمره‌ اولین گروه‌های اجتماعی می‌دانند که از احترام و اعتماد برخوردار هستند. وجدان جامعه برای معلمان ارزش بسیار بالایی قائل است، آنها را ارج نهاده و مورد احترام قرار می‌دهد. اما از نظر اقتصادی، ظرفیت معلمان برای تحمل ناسازگاری‌های اجتماعی کاهش یافته است و این مسئله‌ای است که حاکمیت در عمل باید به آن توجه ویژه داشته باشد.

از سوی دیگر، معلمان با چالش‌های ناشی از تغییرات سریع فناوری و ظهور نسل‌های جدید مواجه هستند. نوجوانان و جوانان امروز، نسل‌هایی هستند که نسبت به گذشته دگرگون شده‌ و ذائقه‌ها، نگرش‌ها، رفتارها و خواسته‌های آنها متفاوت شده است. این تحولات، چالش‌های جدیدی در کار و زندگی حرفه‌ای معلمان ایجاد کرده است که مستلزم ارتقای سطح توانمندی‌های آن‌هاست. معلمان باید خود را به سطحی برسانند که بتوانند با این شرایط نوین کنار بیایند و آن را به خوبی مدیریت کنند. طبیعی است که این امر نیازمند دانش و آگاهی بیشتر و همچنین کسب مهارت‌های بالاتری است که خود به تنهایی چالش بزرگی محسوب می‌شود و امروز معلمان ما با آن روبرو هستند.

ایکنا ـ نقش معلم در شکل‌گیری شخصیت دانش‌آموز در دنیای امروز چیست؟

معلمان بیش از آنکه بر دانش علمی و یادگیری محتوای کتاب‌های درسی دانش‌آموزان تأثیر بگذارند، می‌توانند نقش تعیین‌کننده‌ای در شکل‌گیری شخصیت آنها داشته باشند. شخصیت دانش‌آموزان بیشتر به مرام، نگرش، رفتار و نوع نگاه معلم به دانش‌آموز بازمی‌گردد. معلم می‌تواند از طریق شیوه‌ و نوع تعامل و رفتار خود با دانش‌آموزان، رفتاری از جنس رفتار پدرانه، مادرانه، دلسوزانه و ... داشته و تأثیر عمیقی بر شکل‌گیری شخصیت آنها بگذارد. این حلم و بردباری، مرام، اخلاق و نگرش معلم است که می‌تواند در شکل‌گیری شخصیت دانش‌آموزان نقش داشته باشد و آنها را هم از نظر علمی و هم از نظر رفتاری متأثر کند.

این اثرگذاری معلم در بسیاری موارد حتی از سایر نهادهای تأثیرگذار جامعه و گاه حتی از والدین نیز بیشتر و عمیق‌تر است. تاریخ همواره شاهد بوده که چگونه یک توصیه، یک کلمه‌ به‌جا، یک هشدار به موقع، یک تذکر دلسوزانه یا حتی یک نگاه معنادار از سوی معلم توانسته مسیر زندگی دانش‌آموزی را به سمت موفقیت هدایت کند. البته موارد نادری هم وجود دارد که بی‌دقتی یا سخنان نسنجیده‌ و غیرکارشناسی برخی معلمان تأثیر معکوس داشته است. به هر حال، این ارتباط تعاملی بین نقش معلم و شکل‌گیری شخصیت دانش‌آموز رابطه‌ای مستقیم و تنگاتنگ است. رفتار و نگاه معلم به عنوان متغیری مستقل می‌تواند شخصیت دانش‌آموز را دگرگون کند.

اگر معلم توانمند و دلسوز باشد و نگاه جامع و وسیعی داشته باشد طبیعی است که شخصیت دانش‌آموزان نیز بر این اساس تغییر می‌کند. نکته‌ کلیدی اینجاست که آنچه بیش از همه اثرگذار است، عمل و رفتار معلم است نه گفتار او. دانش‌آموزان بیشتر از آنکه به دانش و سخنان معلم توجه کنند، به مرام و رفتار او نظر دارند. این منش و کنش عملی معلم است که در نهایت شخصیت دانش‌آموزان را شکل می‌دهد و جهت می‌بخشد.

ایکنا ـ آیا معلمان باید نقش والدین جایگزین را در مدرسه داشته باشند؟ 

اینکه معلم بتواند نقش خود را به خوبی ایفا کند، کفایت می‌کند؛ نیازی نیست که معلم به دنبال این باشد که نقش پدر و مادر را برای دانش‌آموز ایفا کند. پدر و مادر باید نقش خودشان و معلم نیز باید نقش خود را ایفا کند. اینکه والدین بخواهند نقش معلم را و معلم نقش پدر و مادر را ایفا کند، نتایج خوبی به دنبال ندارد. در حالی که اگر هر کدام در جایگاه خود نقش خودشان را ایفا کنند نتیجه مطلوب‌تر خواهد بود.

پدر و مادر باید مسئولیت‌های خود را در تمام ابعاد، از تأمین معیشت تا تربیت بر عهده گیرند و معلم نیز باید بر نقش حرفه‌ای خود متمرکز باشد. همانگونه که امام خمینی(ره) فرمودند: «معلمی شغل انبیاست» و حضرت علی(ع) تأکید کردند: «هر کس به من چیزی بیاموزد، مرا بنده خود ساخته است». معلم واقعی کسی است که عاشقانه به کار خود عشق می‌ورزد و با دانش‌آموزانش زندگی می‌کند. این نگاه فراتر از یک رابطه رسمی معلم - شاگردی است. وقتی معلمی وارد کلاس می‌شود، نباید 30 دانش‌آموز را صرفاً به عنوان مخاطبان درسی ببیند، بلکه باید آنها را چون فرزندان خود بداند. البته این به معنای تقلید از نقش والدین نیست، بلکه به معنای برخورداری از همان دلسوزی و مسئولیت‌پذیری است.

وظیفه اصلی معلم، ایفای نقش یاددهنده و تسهیل‌گر فرآیند یادگیری است. اگر معلم بتواند این نقش را به درستی و با تمام وجود اجرا کند، در تحقق اهداف تربیتی نیز موفق خواهد بود. نیازی نیست معلم نقش‌های دیگر را بر عهده بگیرد؛ وقتی او بتواند نقش حرفه‌ای خود را به بهترین شکل انجام دهد، همین امر برای ایجاد تحول مثبت در دانش‌آموزان کفایت می‌کند. این همان اتفاق مبارکی است که باید در نظام تربیتی ما رخ دهد.

ایکنا ـ نصیحت پدرانه شما به معلمان جوان چیست؟ 

یکی از مهم‌ترین نکاتی که معلمان جوانی که می‌خواهند وارد این عرصه شوند، بدان توجه کنند این است که به یاد داشته باشند معلمی کار ساده‌ای نیست بلکه حرفه‌ای پیچیده و هزارتو است که قرار است در زندگی آینده دانش‌آموزان نقش ایفا کند. آنها باید بدانند نه برای امروز بچه‌ها، بلکه برای آینده آنها وارد عرصه تعلیم و تربیت می‌شوند. در این مسیر، دانش معلمی فقط به آنها کمک نمی‌کند و موجب موفقیت آنها به عنوان یک معلم نمی‌شود، بلکه مرام و عشق به معلمی و رفتارهای معلمانه است که می‌تواند آنها را در کارشان موفق کند.

به همین دلیل، از ضروریات این راه این است که سعی کنند از معلمانی که صاحب تجربه هستند، هم از آنهایی که موفقیت‌هایی داشته‌اند و هم از آنهایی که با شکست‌هایی روبرو شده‌اند، الهام بگیرند. از موفقیت‌های معلمان بزرگ درس بیاموزند و از شکست‌های معلمان نیز عبرت گرفته و سعی کنند از مجموعه این آموزه‌ها استفاده و خود را برای این مسیر مجهز کنند.

اگر کسی فکر کند که با گذراندن یکی دو سال دوره تربیت معلم می‌تواند معلم موفقی باشد، یا تصور کند که با همین آموزه‌های اولیه اگر وارد کلاس درس شود می‌تواند موفق باشد، در اشتباه است. این تصور نباید او را فریب دهد. این فکر که چند چیز جدید یاد گرفته‌ام و حرف‌های نوعی بلدم، پس از دیگران بهترم، دقیقاً همان نگاهی است که باید از آن دوری کرد، چراکه سرآغاز شکست خواهد بود.

معلمی کاری است که در عین سادگی ظاهری، بسیار پیچیده است. باید حتماً از آموزه‌ها و تجربه‌های پیشینیان و کسانی که در این مسیر قدم زده‌اند بیاموزید و با احتیاط بیشتری پیش بروید. گام‌هایتان را محکم، آهسته و پیوسته بردارید، نه عجولانه و شتابزده.

ایکنا ـ آیا فناوری می‌تواند جایگزین معلم شود؟

این پرسش که آیا فناوری می‌تواند جای معلم را بگیرد، نکته‌ بسیار ظریف و مهمی است. بارها تأکید کرده‌ام البته این فقط نظر شخصی من نیست، بلکه دیدگاه بسیاری از صاحب‌نظران تعلیم و تربیت و حتی متخصصان فناوری آموزشی است که فناوری هرگز جای معلم را نخواهد گرفت. فناوری نمی‌تواند جای مأموریت مدرسه را بگیرد و جای مدیر مدرسه بنشیند یا نقش معلم را ایفا کند. فناوری صرفاًمی‌تواند جایگزین آن دسته از فعالیت‌های بی‌ربط و بی‌توجه به نیازهای واقعی دانش‌آموزان شود.

اگر معلمی از رسالت اصلی خود دور شود و بی‌ربط و بی‌خاصیت شود، آنگاه فناوری جای او را خواهد گرفت. اگر مدرسه‌ای از اهداف تربیتی فاصله بگیرد، فناوری می‌تواند جای آن را پر کند. اما به یاد داشته باشیم فناوری هرگز جای انسان را نمی‌گیرد. انسان، انسان است، معلم، معلم است و مادر، مادر. فناوری صرفاً یک ابزار است و هرگز شأنیتی بیش از ابزار نخواهد داشت.

فناوری می‌تواند یادگیری را تسهیل کند، آن را عمیق‌تر سازد و بهبود بخشد. البته می‌تواند وقت معلم را آزاد کند تا به رسالت اصلی خود بپردازد. امروزه بسیاری از معلمان به دلیل تراکم کلاس‌ها، حجم زیاد کارهای اداری و تصحیح اوراق، فرصت نمی‌کنند به آن بخش حیاتی کار خود، یعنی تعامل و ارتباط معنادار و حسنه با دانش‌آموزان بپردازند و با بچه‌ها بنشینند و فضایی ایجاد کنند که بچه‌ها بتوانند با معلمان درد دل کنند. معلمان فرصت کمی دارند که بتوانند به لایه‎های فکری آشکار و پنهان دانش‌آموزان بپردازند و فناوری می‌تواند در این زمینه کمک‌کننده باشد.

فناوری می‌تواند بسیاری از کارهای معلمان را تسهیل کند. مثل طراحی آزمون‌ها، تهیه طرح‌درس‌های نوین، پاسخگویی به برخی پرسش‌های رایج و ... . این کمک‌ها باعث می‌شود معلم زمان بیشتری برای پرداختن به رسالت اصلی خود یعنی تربیت و پرورش دانش‌آموزان داشته باشد.

تنها زمانی باید نگران بود که معلم از هویت حرفه‌ای خود فاصله گیرد یعنی زمانی که دانش، مرام و رفتار معلمی را فراموش کند. اگر دانش‌آموز احساس کند، حضور یا عدم حضور او در کلاس تفاوتی ندارد، آنگاه فناوری می‌تواند جای معلم را بگیرد. اگر مدرسه را صرفاً مکانی برای انتقال اطلاعات بدانیم، یک گوشی تلفن همراه هم می‌تواند این کار را انجام دهد؛ اما اگر مدرسه را محل زندگی، تعامل، اجتماعی شدن و یادگیری مهارت‌های زندگی کودکان بدانیم؛ جایی که دانش‌آموزان از یکدیگر، از محیط و از بزرگترهای خود می‌آموزند و درس زندگی فرا می‌گیرند، اگر این رسالت‌ها را برای مدرسه، تعلیم و تربیت و معلم قائل شویم آنگاه فناوری هرگز نمی‌تواند جای مدرسه و معلم را بگیرد. فناوری می‌تواند برخی روش‌ها را تغییر دهد، سرعت بخشد یا بهبود دهد، اما هرگز جای معلم را نخواهد گرفت.

گفت‌وگو از فاطمه بختیاری 

انتهای پیام
captcha