وجود مبارک معصومین و ائمه اطهار(ع) منبع عظیم علم الهی بودند که خداوند متعال در وجود ایشان قرار داده بود. آن بزرگواران در طول عمر مبارک خویش مردم را از این منبع عظیم علم و دانش خویش بهرهمند کرده و از این ظرفیت علمی عظیم برای توسعه بیش از پیش اسلام و مسلمین استفاده میکردند. علم بینهایت معصومین(ع) در حدی بود که حکام جور زمان نیز که از پاسخ به بسیاری از سؤالات و حل مشکلات خود عاجز بودند، به ایشان مراجعه کرده و پاسخ سؤالات خود را از این بزرگواران دریافت میکردند.
در حقیقت امامت نوعی کارشناسی دین است، از این رو، جانشین پیامبر(ص) باید کسی باشد که مانند خود آن حضرت، ضمن دوری از خطا و اشتباه، داناتر و عالمتر از همه باشد، لذا پیامبراکرم(ص) در حدیث ثقلین درباره اهل بیت(ع) فرمودند: «به آنها چیزی یاد ندهید؛ چراکه آنها از شما عالمترند». علم امام خدادادی است و به عبارتى علم امام لدنى است، یعنى با اشارات عالم غیب و سروش فرشتگان آشناست و از هر مسئله حلال و یا مسئله حرامى سؤال شود، بدون مهلت پاسخ صحیح آن را مىداند.
وجود مبارک امام رضا(ع) معدن بینظیری از علم و دانش بودهاند. در تاریخ آمده است که هیچ سؤالی از ایشان نشد، مگر اینکه آن حضرت پاسخی دقیق و کامل به سرال مطرح شده ارائه میدادند. درباره علم امام رضا(ع) از ابراهیم بنعباس نقل شده است که هر پرسشى که از امام رضا(ع) مىشد، پاسخ آن را مىدانست. دشمن نیز اعتراف به علم بىکران ایشان داشت و مأمون، امام رضا(ع) را معدن علم توصیف مىکرد.
ایکنا در رابطه با علم و دانش امام رضا(ع) و چگونگی بهرهگیری ایشان از این دانش بینهایت در مناظرات علمی و ... به گفتوگو با یحیی میرحسینی، دکترای علوم قرآن و حدیث، عضو هیئت علمی دانشکده الهیات و معارف اسلامی و معاون فرهنگی دانشگاه میبد پرداخته است. از میرحسینی کتب و مقالات متعددی با موضوع امام رضا(ع) منتشر شده است که میتوان به «روشهای رویارویی امام رضا(ع) با پیروان ادیان فرق و مذاهب اسلامی»، «امام رضا(ع) و جریانهای داخلی امامیه»، «امام رضا(ع) در میراث زیدیه»، «مناسبات دوسویه امام رضا(ع) و جریانهای زیدیه»، «تعامل امام رضا(ع) با مهمترین جریانهای فکری ـ کلامی غیر شیعی»، «ابعاد شخصیت و زندگی حضرت امام رضا(ع)»، «گفتمانهای غالب در اندیشه امام رضا(ع)»، «بازتاب شرایط سیاسی ـ اجتماعی در صحیفه رضویه»، «ادیان و فرق در صحیفه رضویه»، «ادب اختلاف در سیره امام رضا(ع)» و «نگارش درسنامه حضور تاریخی و فرهنگی امام رضا(ع) در شهر مرو» اشاره کرد. در ادامه مشروح این مصاحبه را میخوانید.
بنا به باور شيعه اماميه، ائمه معصومين(ع) نور واحد بوده و يک هدف و مقصود که همانا هدايت مردم است را دنبال میکردهاند، اما هر يک از امامان دوازدهگانه، در شرايط زمانی و مکانی خاصی میزيستهاند که از جهات مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و ... با يکديگر متفاوت بوده است. همين تفاوت شرايط محيطی است که گفتمانهای مختلف اجتماعی را به وجود آورده و هر امام را با وظايف و مسئوليتهای خاصی مواجه میکرده است.
بنابراین، از حیث علم و دانش، تفاوتی میان ائمه اطهار(ع) وجود ندارد، اما شرایطی که امام رضا(ع) در آن میزیستند، زمینهای فراهم کرد تا مخاطبان در پهنه وسیعی از جهان اسلام از علم و دانش ایشان بهرهمند شده و از خرمن علم و دانش این پیشوای دینی، خوشهچینی کنند. در دوره امامت آن حضرت نهضت ترجمه آثار غير عربی اوج گرفته و جريان عقلگرای افراطی، رشد کرده بود. همچنین، باید به رواداری مذهبی و آزادی نسبی فرقهها در تبليغ آئين خود، برپايی مناظرات دروندينی و بين اديانی، قوت گرفتن انديشههای کلامی، گسترش تصوف، توجه بيشتر به علوم دينی مانند حديث، تفسير، فقه و... اشاره کرد که عصر ويژهای پدید آورده بود.
مسئله ولایتعهدی و شرکت حضرت امام رضا(ع) در مناظرات علمی با ارباب مذاهب اسلامی و غیر اسلامی نیز در این زمینه نقش مهمی داشته است. نکتهای که شاید کمتر مورد توجه بوده، جایگاه خلیفه یعنی مأمون است؛ کسی که علاقهمند به مباحث علمی معرفی شده است. گرچه دیمیتری گوتاس، معتقد است سياست مأمون در ترويج علم و مباحثه و جدل، در راستای خارج کردن معيار اقتدار دينی از دست علمای دين و تمرکز آن در شخص خليفه بوده است. در هر حال، مأمون حضرت را مورد امتحان و سؤال قرار میداده است: «كَانَ الْمَأْمُونُ يَمْتَحِنُهُ بِالسُّؤَالِ عَنْ كُلِّ شَيْءٍ فَيُجِيبُ فِيهِ / مأمون، حضرت را با سؤال از هر چيزى امتحان میكرد و آن بزرگوار نیز جواب او را میداد».
امام علی بنموسیالرضا(ع) در مناظرهها حضوری فعال و توانمندانه داشتهاند. گفتوگوهای آن بزرگوار با افرادی همچون عمران صابی(از بزرگان صابئين)، جاثليق(از عالمان بزرگ مسيحی)، هيربد هيربدان يا هيربد اكبر(بلندپايهترين روحانی زرتشتی)، رأسالجالوت (پيشوای بزرگ يهوديان) و نسطاس رومی(عالم بزرگ نصرانی) هر يک، نشانی از استواری انديشه و جايگاه والای علمی ايشان است.
اين جنبه از حيات امام رضا(ع) منحصر به خراسان است و اصلاً نشانی از آن را در مدينه نمیبينيم. اين مطلب از کلام عموی آن حضرت، «محمد بن جعفر(ع)» نيز کاملاً مشخص است، آنجا که به نوفلی میگويد: «من اين خصوصيت را در مدينه از ايشان سراغ نداشتم و نمیدانستم او تا اين اندازه در مناظرات متبحر است». اين مسئله نشان میدهد که در شهر مدينه، امکان مواجهه با علمای اديان ديگر وجود نداشته است، به همين دليل بوده است که اين جنبه از شخصيت حضرت برای نزديکان ايشان نيز ناشناخته بوده است.
يکی از دلايل شهادت امام رضا(ع) را پيروزی حضرت در مناظرات علمی بيان کردهاند. برای نمونه اباصلت هروی که ملازم حضرت بود، چنین اعتقادی داشت. با اين توضيح که مأمون که در برخی از مناظرات بر رقبای خود پيروز شده بود، به پيروزیهای خيره کننده امام رضا(ع) رشک برده و در پی حذف فيزيکی امام(ع) برآمد.
بله؛ علاوه بر مناظرات، حتی در مسیر حرکت حضرت از مدینه به مرو نیز مقام علمی آن امام همام، مورد توجه بوده است. رجاء بن ابیضحاک که مأمور انتقال حضرت از مدینه به مرو بود، میگوید: «در منازل بین راه مردم به حضورش شرفیاب میشدند و از وی درباره معالم دین پرسش میکردند و آن حضرت همه را پاسخ شافی میداد. پس از ورود به مرو، مأمون از آنچه من در طی راه از امام مشاهده کرده بودم، پرسش کرد و چون از جریان اطلاع یافتم گفت که او بهترین اهل زمین، عالمترین و عابدترین آنهاست».
در متون روایی و حدیث نیز به این نکته اشاره شده که حضرت امام رضا(ع) در شهری منزل نمیگزید، مگر اینکه تعداد زیادی از سکنه آن منطقه، برای مسائل دینی خود نزد حضرت آمده و سؤال میکردند و آن حضرت نیز به طور کامل و دقیق پاسخ سؤالات ایشان را بیان میکردند.
خوشبختانه در این مورد نیز گزاره خوبی از متون اهل سنت بر جای مانده است. حاکم نیشابوری در این باره میگوید: «علی بنموسی(ع) در حالی که فقط از سنین عمرشان، بیست و چند سال میگذشت، در مسجد رسول خدا(ص) نشسته و در مسائل شرعی فتوا میداد؛ کان یفتی فی مسجد رسولالله(ص) و هو ابن نیف و عشرین سنه». بنابر روایتی، جایگاه علم امام رضا(ع) از سوی جدشان امام صادق(ع) در خطاب به امام موسی کاظم(ع) نیز پیشبینی شده بود و آن حضرت آرزو میکنند که ای کاش! ایشان را درک میکردند: «إن عالم آل محمد لَفِی صُلبک و لَیتَنی أدرَکته».
سؤال بسیار سخت و دشواری است؛ چراکه در جای جای متون روایی، گزارش های بسیار جالب توجهی از علم و دانش حضرت برجای مانده است؛ از شگفتی بزرگان یهودی، مسیحی، صابئی و حتی بودایی تا مراجعه غیر شیعیان به ایشان و دریافت پاسخ سؤالهای علمی خود. یکی از افرادی که از حضرت زیاد سؤال میکرد، مأمون خلیفه عباسی بود. او همچون خلیفه دوم که سؤالات خود را از امیرالمؤمنین حضرت علی(ع) جویا میشد، تمامی سؤالات خود را خدمت امام رضا(ع) عرضه میداشت و پاسخهای دقیق و درخوری دریافت میکرد.
در گزارشی آمده است که از نیشابور به مأمون نامه نوشتند که فردی زردشتی، هنگام مرگ خود، وصیت کرد مقدار زیادی از مال خود را به فقرا و مساکین ببخشد، اما قاضی نیشابور، اموال فرد زردشتی را بین فقرای مسلمان تقسیم کرد! مأمون که از پاسخ درمانده بود، سؤال را از امام رضا(ع) جویا شد. حضرت با اشاره به اینکه زردشتیان، صدقه و انفاقی به فقرای مسلمان نمیکنند، راهکار را این دانستند که از صدقات مسلمانان، اموالی برداشت شود و بین فقرای زردشتی تقسیم شود تا با این کار، وصیت فرد زردشتی نیز جامه عمل پوشانده شود. در پی همین گرهگشاییها بود که از مأمون چنین سخنی بر جای مانده که «من در میان فرزندان عباس و علی، فردی را با فضیلتتر و با تقواتر از علی بنموسی(ع) ندیدهام؛ انی نظرت فی بنی العباس و بنی علی، فلم اجد احداً افضل و لا اورع من علی بن موسی».
همانطور که اشاره کردید، کتابهای بسیار خوب و مفیدی در رابطه با زندگی امام رضا(ع) به زیور طبع آراسته شده، اما یکی از علمیترین آنها، مجموعه مقالاتی با عنوان «ابعاد شخصیت و زندگی حضرت امام رضا(ع)» است که در قالب 25 مقاله محققانه در دو جلد و از سوی انتشارات دانشگاه امام صادق(ع) به چاپ رسیده است. سرپرست علمی این پروژه، استاد احمد پاکتچی است و در آن نویسندگان مقالات به ابعاد مختلفی از زندگانی آن حضرت اشاره کردهاند که از جمله آنها میتوان به انديشه سياسی، منظومه تربيتی و اخلاقی، علوم قرآنی، تفسير و علوم حدیث نزد امام رضا(ع)، تعامل امام رضا(ع) با مهمترین جریانهای فکری ـ کلامی اهل سنت، شیعه و جریانهای داخلی امامیه، مناسبات دوسویه امام رضا(ع) و جریانهای زیدیه، امام رضا(ع) و جریان تصوف و عرفان، ارزیابی آثار منتسب به امام رضا(ع)، اخلاق و نظام اخلاقی در مکتب علی بنموسیالرضا(ع)، امام رضا(ع) و دانش فقه و اصول فقه، جايگاه امام رضا(ع) در ادبيات، سيرهنگاری و مناقبنگاری، انديشه سياسی در تعاليم امام رضا(ع) و جايگاه امت واحده در آموزههای امام رضا(ع) اشاره کرد.
گفتوگو از مجتبی افشار
انتهای پیام