کد خبر: 4280309
تاریخ انتشار : ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۲۱:۳۴
حجت‌الاسلام نجف لکزایی:

بحران عقلانیت، مادر همه بحران‌های جوامع بشری است

رئیس پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی گفت: جوامع بشری با بحران‌های متعدد و متنوعی مواجه است اما، بحران عقلانیت، مادر همه بحران‌های جوامع بشری است.

نجف لکزایی، عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع)

به گزارش خبرنگار ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین نجف لکزایی، عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع)، عصر امروز، ۱۴ اردیبشهت ماه در سلسله نشست‌های حکمرانی در سوره مائده به تبیین جایگاه عقلانیت در این نوع حکمرانی پرداخت و اظهار کرد: حکمرانی اسلامی دارای دو ویژگی کلیدی است که یکی از آن‌ها عقلانیت و دیگری عدالت می‌باشد که در واقع، عقلانیت مبنای عدالت قرار می‌گیرد.

وی با استناد به آیه ۱۰۰ سوره مبارکه یونس، گفت: خداوند متعال در این آیه می‌فرماید: «یَجعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِینَ لَا یَعْقِلُونَ»؛ یعنی خداوند پلیدی، ناپاکی و «رجس» را بر کسانی قرار می‌دهد که از عقل خود بهره نمی‌گیرند و فعالیت عقلانی در زندگی ندارند.

رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، افزود: این «رجس» به معنای ناپاکی و پلیدی صرفاً مادی نیست، بلکه باید آن را به معنای نابسامانی‌های مادی و معنوی و به عبارتی بحران‌های اساسی تعبیر کرد و جوامعی که عقل را کنار گذاشته‌اند یا عقل را در بند امیال و غرایز قرار داده‌اند، با بحران‌های متعدد مواجه خواهند شد.

لکزایی با اشاره به وضعیت کنونی جهان، تصریح کرد: اگر بخواهیم فهرستی از بحران‌های پیچیده و بغرنج جهان امروز ارائه دهیم، باید بگوییم که بحران عقلانیت در صدر همه آن‌ها قرار دارد و عالمان ما از گذشته می‌فرمودند: «اگر ما خرد داشتیم، کجا این سرانجام بد داشتیم». یعنی اگر عقل و خرد در زندگی فردی و جمعی حاکم باشد، جامعه دچار افول و انحطاط نمی‌شود.

وی ادامه داد: اگر عقل در رأس امور نباشد، وضعیت جهان به شکلی درمی‌آید که اکنون شاهد آن هستیم؛ قتل‌ عام مردم بی‌گناه در غزه، فلسطین، لبنان، یمن و سوریه با بهانه‌های نابخردانه، نتیجه حاکمیت بی‌عقلی بر تصمیمات جهانی است.

وی تصریح کرد: از دل بحران عقلانیت، بحران عدالت پدید می‌آید و در ادامه آن بحران فضیلت، اخلاق و معنویت نیز ظهور می‌یابد، بنابراین، اگر بخواهیم در مسیر حل مشکلات گام برداریم، باید به سرچشمه‌ها بازگردیم و بررسی کنیم که عقلانیت تا چه میزان بر بینش‌ها، گرایش‌ها و واکنش‌های ما حاکم است.

رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تأکید کرد: علم به‌تنهایی نمی‌تواند انسان را به سعادت دنیوی و اخروی برساند و اگر علم در خدمت عقل نباشد، می‌تواند ابزار نابودی بشر شود. علم، زمانی نافع است که تحت هدایت عقل قرار گیرد و همچنین ایمان نیز زمانی به انسان سود می‌رساند که تحت فرمان عقل باشد.

وی افزود: در روایات نیز آمده است که عقل معیار ارزش ایمان انسان‌هاست و کسی که تصور می‌کند صرفاً با عبادت، مؤمن است، اما عقل را کنار گذاشته، بر اساس منابع دینی ارزش چندانی ندارد.

لکزایی با بیان اینکه موضوع عقل و حکمرانی بحثی راهبردی و بنیادین است، گفت: اگر بخواهیم حکمرانی را ارتقا دهیم، باید عقلانیت را در جامعه نهادینه کنیم چراکه ارتقای عقلانیت منجر به ارتقای چرخه حکمرانی می‌شود و در نتیجه سیاست‌گذاری‌ها، قاعده‌گذاری‌ها، تنظیم‌گری‌ها، ارزیابی‌ها و شاخص‌های حکمرانی مانند عدالت، پاسخگویی، مشارکت، کارآمدی، بهره‌وری و تقوا نیز تقویت خواهد شد.

به گفته وی، برای ارتقای عقلانیت، لازم است انسان‌ها، سازمان‌ها و جوامع به عقلانیت برسند و انسان عاقل، کسی است که توانایی تشخیص مسئله، درک بحران و ارائه راه‌ حل داشته باشد و همچنین انسان عاقل، کسی است که آینده را ـ چه دنیوی و چه اخروی ـ به‌روشنی درک می‌کند و برای مواجهه با تهدیدات آینده، از امروز تدبیر می‌کند.

لزوم توجه به عقلانیت در حکمرانی اسلامی

رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در ادامه سخنان خود با تأکید بر جایگاه عقل در حکمرانی اسلامی، اظهار داشت: نمونه قرآنی عقلانیت، حضرت یوسف(ع) است؛ انسان عاقل به تمام معنا، پیامبر مکرم اسلام(ص) است که عقلانیت را مبنای حرکت و حکمرانی قرار داد.

وی با بیان اینکه عقلانیت مسیر توانمندسازی علوم اسلامی و انسانی برای اقامه دین و حل مسئله است، افزود: انسان‌های عاقل می‌توانند اقامه دین کنند، می‌توانند حل مسئله کنند و حکمرانی عاقلانه تنها از عهده افراد عاقل برمی‌آید. البته عقل دارای انواع گوناگونی است که در جای خود باید به آن پرداخته شود.

لکزایی با تأکید بر لزوم توجه به مفاهیمی همچون عقل، تعقل، تفکر، تفکر انتقادی، هوش، حکمت، و نسبت عقل با علم، احساسات، غرایز و هوش، تصریح کرد: عقل با هوش تفاوت دارد و عقل همواره در مسیر خیر فعال می‌شود، در حالی‌که هوش می‌تواند در مسیر گمراهی نیز به‌کار گرفته شود.

وی با اشاره به خطر استکبار، آن را یکی از موانع جدی عقلانیت دانست و گفت: استکبار، همان روحیه ابلیسی است که خود را برتر از دیگران می‌بیند، همان‌گونه که ابلیس گفت؛ من از آتشم و او از خاک، پس من برترم ضمن اینکه این نگاه، ضد عقلانیت است. انسانی که بخواهد عاقل باشد، باید از هوا و هوس، غرایز، احساسات و هیجانات فاصله بگیرد؛ نمی‌توان تابع میل شخصی بود و در عین حال مدعی عقلانیت شد.

لکزایی با اشاره به ضرورت مرزبندی میان عقلانیت و بی‌عقلی، گفت: باید مفاهیمی، چون با‌عقلی و بی‌عقلی، ادب و بی‌ادبی، تربیت و بی‌تربیتی، خرافات و جز‌انگاری، و نسبت عقل با ایمان، عمل صالح، امنیت، بهداشت، سلامت، فرهنگ، دین و در نهایت با یکتاپرستی را مورد توجه قرار دهیم.

وی خاطرنشان کرد: برای درک عقلانیت یک جامعه، باید شاخص‌ها و نشانه‌های آن را شناسایی کرد؛ به‌عنوان مثال، باید دید گروه‌های مرجع در جامعه چه کسانی هستند؟ آیا مردم از عالمان، اندیشمندان و فرزانگان تبعیت می‌کنند یا به‌دنبال افرادی هستند که فاقد ویژگی‌های عقل، خرد و دانایی‌اند؟

وی ادامه داد: یکی دیگر از نشانه‌های عقلانیت این است که مردم چقدر به سرمایه عمر خود اهمیت می‌دهند و چگونه آن را مصرف می‌کنند، اگر مردم به‌جای پرداختن به امور اساسی، عمر خود را در امور بیهوده صرف کنند، نمی‌توان آن جامعه را عقلانی دانست.

رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اظهار کرد: در این راستا باید به افکار رایج در جامعه، نحوه مواجهه مردم با مشکلات جسمی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی توجه کرد پس آیا برای حل مشکلات به فالگیر و رمال مراجعه می‌کنند یا به پزشک، متخصص و کارشناس؟ در حوزه فرهنگ و اقتصاد و سیاست نیز باید دید برای حل مسائل از نظر نخبگان بهره می‌گیرند یا بدون تخصص اقدام می‌کنند.

وی خاطرنشان کرد: موضوعات همکاری مردم نیز بسیار حائز اهمیت است؛ آیا اساساً مردم با یکدیگر همکاری دارند؟ و اگر دارند، محور این همکاری چیست؟ نسبت میان فرهنگ، اقتصاد و سیاست چگونه تعریف می‌شود؟ آیا فرهنگ مقدم است یا اقتصاد و سیاست؟ در جوامعی که سرمایه‌سالاری حاکم است، شاخص‌های عقلانیت را نمی‌توان یافت.

لکزایی تأکید کرد: در چنین جوامعی، اگر عقل هم فعال باشد، نوعی عقل ابزاری است که برخاسته از قوه وهم است، نه عقل ناب؛ بنابراین برای شناخت عقلانیت واقعی، باید به منابع اصیل و محور‌های اساسی آن رجوع کنیم.

عقلانیت تنها راه حقیقی حکمرانی و تمدن‌سازی است

رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، عقلانیت را تنها مسیر صحیح در زندگی فردی و اجتماعی دانست و اظهار کرد: بر اساس مبنای نظری ما، تنها یک راه درست وجود دارد و آن، مسیر عقلانیت و جنود عقل است؛ راه‌های دیگر، هرچند متعدد، به واقع بی‌راهه و گمراهی هستند، نه راه‌های حقیقی.

وی تأکید کرد: وقتی از دوراهی‌ها یا چندراهی‌ها سخن می‌گوییم، مقصود چالش انتخاب است و انسان موجودی مختار است و همواره باید تصمیم‌گیری کند؛ اینکه مسیر صراط مستقیم را برگزیند یا در مسیر‌هایی گام بگذارد که سرانجامی جز جهنم ندارد؛ گاه انسان مسیری را طی می‌کند که آن را راه حقیقی می‌پندارد، اما در پایان درمی‌یابد که به بن‌بست رسیده و دیگر راه بازگشتی وجود ندارد.

وی با بیان اینکه عقلانیت باید به فرهنگ عمومی جامعه اسلامی تبدیل شود، افزود: خدای متعال، پیامبر اعظم(ص)، ائمه اطهار(ع) و علمای بزرگ اسلام همگی بر این امر تأکید داشته‌اند و امیرالمؤمنین علی(ع) در نهج‌البلاغه فلسفه ارسال رسل را چنین بیان می‌کند: پیامبران آمده‌اند تا غبار را از چهره عقل انسان‌ها بزدایند و گنجینه‌های عقل را نمایان کنند.

رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اشاره به ویژگی‌های حکومت حضرت ولی‌عصر (عج)، گفت: یکی از برکات ظهور امام زمان (عج)، رشد و گسترش عقلانیت در سطح جامعه است. البته این شرط، شرط لازم است ولی کافی نیست اما یک بنیان اساسی به شمار می‌رود.

وی با ذکر مقدمه کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل امام خمینی (ره) به‌عنوان شاهدی بر اهمیت عمومی‌سازی عقلانیت، ادامه داد: امام خمینی (ره) در این کتاب که در تابستان سال ۱۳۲۲ شمسی در محلات نگاشته شده، تأکید می‌کند که مباحث علمی سنگین را کنار گذاشته تا عموم، بلکه عوام مردم نیز از آن بهره‌مند شوند. هدف امام این بود که عقلانیت و مفاهیم جنود عقل به فرهنگ عمومی جامعه تبدیل شود.

لکزایی تصریح کرد: جامعه عاقل نمی‌تواند عقب‌مانده، بی‌فرهنگ یا پیرو امیال و غرایز باشد ضمن اینکه انسان عاقل، انسانی پیشرفته، قدرتمند و مسئله‌محور است؛ نه تنها مشکلات خود، بلکه مسائل جامعه و حتی دیگران را نیز می‌تواند حل کند. این همان هدفی است که امام خمینی (ره) نیز در کتاب خود دنبال کرده است.

وی سپس به آسیب‌شناسی نظام تعلیم و تربیت و تألیف کتاب در میان مسلمانان پرداخت و گفت: حضرت امام در همان کتاب به این نکته اشاره می‌کند که بسیاری از کتاب‌هایی که نوشته می‌شوند یا قابل عمل نیستند یا به آن‌ها عمل نمی‌شود، ضمن اینکه این آسیب مهمی است که ما نیز امروز با آن مواجه هستیم.

اکبر پوست‌چیان

انتهای پیام
captcha