به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست تخصصی بررسی سنجش اثربخشی آموزش در نهادهای تربیتی، امروز دوشنبه ۱۵ اردیبهشتماه به همت موسسه توسعه محتوای آموزشی دینی (متمادی)، کانون اسلامی انصار، کانون بصائر و سازمان پژوهش و برنامهریزی درسی وزارت آموزش و پرورش برگزار شد.
در ابتدای این نشست، حجتالاسلام محمدتقی فاضل، عضو هیئت مؤسس مؤسسه توسعه محتوای آموزشی دینی (متمادی) با اشاره به اینکه یکی از دغدغههای مهم در حوزه تعلیم و تربیت دینی بحث سنجش اثربخشی آموزش است که امری تخصصی، علمی و مهم است، این سؤال را مطرح کرد که چرا به صورت فراگیر به مسئله سنجش اثربخشی آموزش پرداخته نشده و آمار ملموسی از آن منتشر نمیشود؟ و گفت: اندیشمندان و اساتید این سؤال را مدام مطرح میکنند که ما سالهاست در حوزه تربیت دینی فعالیت میکنیم، اما چرا نتیجه آن در جامعه مشهود نیست و چرا تأثیر این آموزشها در رفتار جوانان عینیت ندارد؟
وی ادامه داد: افرادی که از آموزشها حمایت میکنند نیز میخواهند اثرات محتواها را بدانند و مطلع شوند مثلا یک بحث دینی طی دو سال آموزش چه قدر در افراد اثر گذاشته است؟
فاضل افزود: بر اساس همین دغدغه مؤسسه متمادی با همکاری مؤسسه بصائر تصمیم گرفت، وارد بحث سنجش اثرگذاری آموزشهای دینی شود. به عنوان مبلغی که ۱۵ سال است در حوزه تبلیغ برای دانشآموزان و اقشار مختلف فعالیت دارم و از مدارس استعدادهای درخشان تا محرومترین مدارس هم مربی اعزام و هم منابع درسی ارسال کرده و نتیجه فعالیتهایمان را نیز سنجیدهایم، باید بگویم از سنجشهای صورت گرفته نتایج خوبی به دست آمده است اما نیازمند همکاری اساتید برای علمیتر شدن این مباحث هستیم.
فاضل با تأکید بر اینکه تبلیع و آموزش دین یک وظیفه الهی است که نمیتوان آن را با حقوق گرفتن پیش برد، گفت: معتقدیم این وظیفه باید به بهترین نحو انجام شود، اما ما مامور به نتیجه نیستیم، مامور به تبلیغ هستیم. خداوند نیز به پیامبر خود فرموده تو مسئول تبلیغ هستی و بر آنها(افرادی که آنهای را هدایت میکنی) مسلط نیستی.
وی با مطرح کردن این سؤال که باید در اثرسنجی آموزش تا کجا پیش رفت؟ خاطرنشان کرد: پیامبر اکرم(ص) ۲۳ سال تبلیغ کردند اما بعد از وفات ایشان هشت نفر اطراف حضرت علی(ع) ماندند؛ حضرت نوح(ع) پس از قرنها تبلیع تنها توانست چند نفر را هدایت کند. آیا در تبلیغ ما بهتر عمل میکنیم یا پیامبران؟ قدر مسلم پیامبران پس اگر کار دینی انجام دادیم و تبلیغ دین کردم، اما دیدیم، اثربخشی کار کم است، نباید ناامید شد.
فاضل افزود: هر ثانیه از عمر پیامبر اکرم(ص) معادل طول عمر ۱۲۴ هزار پیامبر است، اما آیا پیامبر ناامید شدند؟ خیر؛ اما ما امروزه میبینیم، افراد و مبلغان ناامید میشوند. باید مراقب بود، اگر اثر فعالیت و تعلیم و تربیت را سنجیدیم و دیدیم اثربخشی کم است، ناامید نشویم.
در ادامه این نشست محمود امانیطهرانی، دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش با موضوع «سیاستگذاری کلان در حوزه سنجش اثربخشی محتوای دینی در نظام آموزشی کشور» به سخنرانی پرداخت و گفت: اولین نکتهای که به آن اشاره میکنم، بحث اهمیت آموزش است. اهمیت آموزش در دورههای مختلف تاریخ زندگی بشر متفاوت بوده است. امروز آموزش یک صنعت جدی محسوب میشود. در دورههای مختلف تاریخی، گروههایی به صورت تخصصی به این امر میپردازند و نقشهای ویژهای را به صورت حرفهای ایفا میکنند. فعالیتهایی که در این زمینه انجام میشود، همگی به نوعی حرفهای شدهاند و اقتضای این حرفهای شدن این است که تمام جوانب موضوع به صورت کلان در نظر گرفته شود.
وی به فرایند آموزش در جهان اشاره کرد و گفت: وقتی از آموزش در جهان امروز صحبت میکنیم، منظور فرایندی است که شامل امور: «قابل پژوهش»، «قابل آموزش»، «قابل انتقال» و «قابل اندازهگیری» بودن و از جنبههای مختلف، از جمله اثربخشی، قابل ارزیابی بودن است.
امانیطهرانی ادامه داد: سرمایهگذاریهایی که در این زمینه انجام میشود، چه توسط ملتها، چه بخشهای خصوصی و چه خانوادهها روی فرزندانشان، نیازمند آگاهی از نتایج است. سرمایهگذاران مایلند از نتایج آگاه باشند و درباره میزان اثربخشی بتوانند تصمیمگیری کنند.
وی اضافه کرد: کشورهای مختلف به اندازههای متفاوت در آموزش سرمایهگذاری میکنند و این بدیهی است که نباید در همه زمینهها به صورت بیحد و حصر سرمایهگذاری کرد، چرا که منابع محدود هستند. از همینجاست که موضوعاتی مانند دغدغه اثربخشی سر برمیآورد. امروزه ضرورت سنجش اثربخشی در بسیاری از زمینهها، حتی دلایل اقتصادی دارد، هر چند دلایل دیگری نیز وجود دارد.
دبیرکل شورای عالی آموزش و پژورش ادامه داد: دلایل دیگر شامل این نکته است که ما انتظار داریم آموزش منجر به تغییرات لازم در سه حوزه دانش افراد، رفتار افراد و نگرش افراد شود و این تغییرات در همان سطحی است که در الگوی پاتریک به صورت مشخص به آن اشاره شده است.
وی به این مسئله اشاره کرد که در خصوص ضرورت سنجش اثر آموزش تقریباً همه متفقالقول هستند، گفت: در مورد فایدهمندی آن باید بگویم سنجش اثربخشی آموزش باید منجر به اصلاح روشها و تشخیص درست نیازها شود. اینها همه از موضوعات اصلی طراحی آموزشی و طراحی برنامه درسی هستند که دغدغه گروههای متخصص در این زمینه نیز هستند. در سطح کلان، این موضوع در سطح ملی مطرح است و در سطح خرد به کلاسهای درس مربوط میشود.
امانیطهرانی خاطرنشان کرد: همانطور که در سطح ملی طراحی آموزشی داریم، محتوا انتخاب میکنیم و فضایی را به عنوان موقعیت تربیتی طراحی میکنیم، در سطح مدارس و کلاسها نیز همین اتفاق میافتد. برای محقق شدن این نتایج، بهبود مستمر روشها ضروری است. در اینجا میبینیم که موضوع اثربخشی هم در سنجش محتوا و هم در روشهای بهکار گرفته شده در طراحی مسیر یادگیری مؤثر، اهمیت مییابد.
دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش ادامه داد: موضوع سومی که میخواهم به آن اشاره کنم این است که مدلهای متعددی برای این موضوع در جهان شناخته شده است. در ایران نیز این مدلها تدریس میشود و برخی از آنها به کار گرفته شدهاند. برای مثال، مدل «cipp» که بسیاری از دوستان با آن آشنا هستند، در گذشته بیشتر مورد استفاده قرار میگرفت. این مدل بر سه مؤلفه اصلی تمرکز داشت: دروندادها (چه چیزهایی وارد سیستم میشوند)، فرایند (چگونه پردازش میشود) و بروندادها (نتیجه نهایی چیست). این مدل دغدغه اصلیاش این بود که چگونه این سه بخش را بسنجد و رابطه بین آنها را تحلیل کند.
وی تشریح کرد: اما الگوی جدیدتری که در این زمینه مطرح و در بخشهای فنی و حرفهای به کار گرفته شد، مدل پاتریک (Patric) است. این مدل شامل چهار سطح است که به ترتیب عبارتند از:
1. سطح واکنش (پایینترین سطح)
2. سطح یادگیری (که بیشتر بر جنبههای دانشی و مهارتی تمرکز دارد)
3. سطح رفتار (تغییرات رفتاری پس از آموزش)
4. سطح نتایج (دستاوردهای نهایی در بلندمدت)
امانیطهرانی اضافه کرد: در حوزه آموزشهای فنی و حرفهای، این مدل به خوبی اجرا شده و گزارشهای متعددی نیز در این زمینه به دست ما رسیده است. برخی افراد نیز تلاش کردهاند این مدل را به سایر حوزههای آموزشی تعمیم دهند و نمونههایی را ایجاد کنند، اما این نمونهها به اندازهای که در آموزشهای فنی و حرفهای منسجم و شفاف بوده، در سایر بخشها دیده نشده است. ما هنوز در آغاز راه هستیم. پیشبینی من این است که در پنج سال آینده، یک تحول بنیادین و جدی در این زمینه رخ خواهد داد. اما چگونه؟
وی در بخش دوم سخنان خود به مسئله فناوری و نقش آن در تعلیم و تربیت اشاره کرد و گفت: مسئله فناوری در این زمینه آینده این موضوع را دگرگون خواهد کرد. این تحولی است که قبلاً نه امکانپذیر بود و نه شدنی، و بسیار پرهزینه به نظر میرسید. امروزه، فناوریهای جدید دسترسی به لایههای درونی افکار انسانها، تمایلات و انتخابهایشان را ممکن ساختهاند. این مسئله، پدیدهای نوظهور و در عین حال بسیار مهم در عرصه سنجش اثربخشی آموزش است.
امانیطهرانی ادامه داد: اگر با نگاه فناورانه به موضوع اثربخشی بنگریم، پلتفرمهای آموزشی میتوانند دادههای ارزشمندی ارائه دهند که در این زمینه معنای بسیار مهمی پیدا میکند. برای مثال، در بحث هدایت تحصیلی دانشآموزان، قبلاً با معضلات جدی مواجه بودیم: این فرآیند بسیار گران و زمانبر بود و تنها معدودی از دانشآموزان کشور از این امکان برخوردار میشدند. مدارس خاصی روی این موضوع سرمایهگذاری میکردند و مراحل متعددی از مصاحبهها، گفتوگوها و تشکیل پروندههای مفصلی را برای دانشآموزان طی میکردند تا در نهایت بتوانند به آنها کمک کنند که خود، علایق و توانمندیهایشان را بهتر بشناسند و مسیر آینده تحصیلی و شغلی خود را تشخیص دهند.
وی افزود: اما امروزه شاهد تغییرات چشمگیری در این مسئله هستیم. فناوری کاری را که قبلاً دشوار، گران و محدود به گروههای خاص بود، ارزان و در دسترس همگان قرار داده است. به نظر میرسد اپلیکیشنهای مرتبط با این حوزه نیز به زودی از سوی گروههای فعال در این زمینه توسعه خواهند یافت. ورود فناوری به این عرصه، امیدهای فراوانی برای ما ایجاد کرده است. قبلاً اگر میخواستیم تحقیقات طولی (مثلاً در سطح چهارم مدل پاتریک) انجام دهیم تا ببینیم اثرات یک آموزش در بلندمدت چه بوده، نیاز به طراحی مطالعات پیچیده توسط دانشگاههای بزرگ داشتیم که ممکن بود ۲۰، ۳۰ یا حتی ۴۰ سال طول بکشد. اما امروزه، فناوریهای جدید دادهمحور به راحتی میتوانند دادههای مربوط به این گروهها را جمعآوری و تحلیل کنند. علاوه بر این، هوش مصنوعی نیز میتواند تغییرات جدی در این زمینه ایجاد کند.
امانیطهرانی به دو راهبرد مهم در این راستا اشاره کرد و گفت: اول بازیسازی (Gamification): تلفیق آموزش با سنجش از طریق بازیسازی میتواند دادههای ارزشمندی درباره اثربخشی ارائه دهد و دوم شبکههای اجتماعی که این پلتفرمها نیز میتوانند منبع بسیار مهمی برای سنجش اثربخشی باشند.
وی در خصوص چالشهای پیشروی سنجش اثربخشی آموزش گفت: واقعیت این است که در حوزههای فنی و مهارتهای شغلی، سنجش اثربخشی آموزش کار چندان دشواری نیست. اما وقتی وارد عرصه موضوعات تربیتی میشویم، چالشها بسیار پیچیدهتر میشوند از جمله تعیین معیارها: «چه چیزی را مبنا قرار دهیم؟ در چه بازه زمانی؟»، «عوامل بیرونی: چگونه تأثیر عوامل خارج از محیط آموزشی را در نظر بگیریم؟» و «انتقال تجربیات: آیا میتوانیم از نتایج کار دیگران استفاده کنیم؟». در حوزه تربیتی، سنجشهای مستقیم گاهی میتوانند اثرات معکوس داشته باشند. مثلاً در آموزشهای دینی، اگر سنجش به جایگاه تعیین مزیت برای افراد تبدیل شود، ممکن است دقیقاً ضد اهداف اصلی تربیت دینی عمل کند. این حوزهای است که باید با احتیاط و گامهای کوچک در آن حرکت کرد.
وی با تأکید بر اینکه برای اثرسنجی آموزشها نیاز داریم مروری بر مباحث فنی داشته باشیم، ابعاد مختلف کار را بشناسیم و مشخص کنیم چه دادههایی معتبر، پرشمار و در دسترس هستند، گفت: اگر دادههایی سه ویژگی کلیدی اعتبار، پرشماری و دسترسپذیری را نداشته باشیم، اساساً صحبت از سنجش اثربخشی بیمعناست. باید به توافق برسیم که چه دادههایی را جمعآوری کنیم، چگونه آنها را به دست آوریم و از چه ابزارها و روشهایی استفاده کنیم. همچنین، زمان جمعآوری دادهها و منابع معتبر آن نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.
امانیطهرانی اضافه کرد: در جهان امروز، دادههای کمشمار اعتباری ندارند. در هر حوزهای، اگر مخزن عظیمی از دادهها نداشته باشیم، نتایج ما قابل اعتنا نخواهند بود. امروزه گروههای فراوانی در تولید محتوای آموزشی، ترویج مبانی تربیتی و دینی فعالیت میکنند، اما بسیاری از آنها از تأثیر واقعی کار خود آگاه نیستند.
وی در پایان گفت: ما به نتایج چنین گفتوگوهایی بسیار امیدوار و نیازمندیم. افرادی که عمیقاً درباره موضوع بحث کنند، میتوانند کمک بزرگی به بهبود سیاستهای تربیتی، انتخاب مسیرهای بهتر برای آموزش کودکان و گماردن افراد آگاه به مسئولیتهایشان باشند. طبیعتاً دستیابی به این اهداف، مستلزم آگاهیهای دقیق و دادهمحور است.
در ادامه مراسم نیز رضا رهنما، مشاور علمی سنجش اثربخشی و حمید رحیمیان، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی به سخنرانی پرداختند و در نهایت پس از کارگاه هماندیشی مراسم اختتامیه این نشست علمی برگزار شد.
انتهای پیام