به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست علمی ـ تخصصی «بررسی روش امام رضا(ع) در مناظرات» با سخنرانی حجتالاسلام مرتضی بهرامی خشنودی، نویسنده و پژوهشگر تاریخ اسلام به همت پژوهشکده قرآن و عترت نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه آزاد اسلامی به مناسبت دهه کرامت و ایام پربرکت میلاد امام رضا(ع) به صورت برخط برگزار شد.
در این نشست این نویسنده و پژوهشگر تاریخ اسلام به تشریح ویژگیهای مناظرات امام رضا(ع) پرداخت که مطالب مطرح شده در این نشست را با هم میخوانیم.
مناظرات امام رضا(ع) از شهرت و اهمیت ویژهای برخوردار است. میدانیم که در طول حیات پربرکت ایشان بیش از یک مناظره برگزار شده، اما آمار دقیقی از تعداد آنها در دست نیست اما آنچه گزارش و مستند شده، مربوط به دوران ولایتعهدی امام در حضور مامون عباسی است. با این حال، بر اساس اسناد موجود، امام رضا(ع) پیش از این دوره نیز در مدینه جلسات علمی و مناظراتی داشتهاند و فعالیتهای ایشان تنها به شهر مرو محدود نبوده است.
البته محتوای برخی از این مناظرهها در قالب احادیث نقل شده و راوی حدیث به این مسئله اشاره نکرده است که این حدیث در هنگام انجام مناظره از سوی امام رضا(ع) مطرح شده است و راویان صرفاً محتوای کلام امام را نقل کردهاند بدون آنکه به زمینه و چگونگی گفتوگو اشاره کنند.
مهمترین منبع در مورد مناظرات امام رضا(ع)، کتاب «عیون اخبار الرضا» اثر شیخ صدوق (ره) است. در این کتاب آمده که وقتی امام به مرو آمدند، مامون به فضل بن سهل وزیر ایرانیتبار خود دستور داد تا علمای ادیان و متکلمین بزرگ را گرد هم آورد. از جمله این افراد میتوان به جاثلیق، عالِم برجسته مسیحیان؛ رأسالجالوت، رهبر یهودیان؛ هربذ اکبر، دانشمند زرتشتی و دیگر بزرگان ادیان و مکاتب فکری اشاره کرد.
این مناظره، که مشهورترین مناظره امام رضا(ع) محسوب میشود، با حضور مامون، خانواده او، بزرگان حکومتی و نظامیان و جمع کثیری از علما برگزار شد. نکته جالب در مورد این جلسه ین است که از صبح آغاز شد و امام در آن با جاثلیق، عالِم نصرانی، نسطاس رومی و رهبر یهودیان به بحث پرداختند. پس از آن عمران صابی که فردی بیدین بود از میان حاضران برخاست و سؤالاتی را مطرح کرد. گفتوگوی امام با او تا ظهر ادامه یافت و پس از نماز و استراحت کوتاه، دوباره از سر گرفته شد تا وقت مغرب.
با توجه به مدت طولانی این مناظره، طبیعی است که تمام جزئیات آن ثبت نشده باشد. راویان تنها بخشهایی را که در خاطر داشتند یا توانستند ضبط کنند، نقل کردهاند. برخی از محققان، گفتوگوهای امام با هر یک از این افراد را به عنوان مناظرهای مستقل در نظر گرفتهاند، در حالی که احتمالاً همه آنها در یک جلسه واحد اتفاق افتاده است. حتی ممکن است برخی از این گفتوگوها در جلسات دیگری نیز تکرار شده باشند. البته برای پاسخ دقیق به این پرسش، باید تمام گزارشهای موجود را بررسی و مقایسه کرد که کاری زمانبر است و تاکنون پژوهشی جامع در این زمینه انجام نشده است.
در مناظرات امام رضا(ع)، تنها پیروان ادیان دیگر مانند مسیحیان، یهودیان و زرتشتیان حضور نداشتند، بلکه حتی برخی از مخالفان سرسخت اهل بیت نیز در شرکت میکردند. به عنوان مثال، علی بن محمد بن جَهْم که از مخالفان شناختهشده اهل بیت بود و برخی حتی او را ناصبی دانستهاند در یکی از این مناظرات حاضر شده بود. نقل شده که او حتی پدر خود را به دلیل نامگذاریاش به «علی» لعن میکرد.
نکته جالب این است که طرف گفتوگوی امام تنها محدود به ادیان دیگر نبود، بلکه مسلمانان با گرایشهای مختلف، متکلمین، و حتی افراد بیدین مانند عمران صابی نیز آزادانه سؤالات خود را مطرح میکردند. امام هیچ محدودیتی در بحث با افراد مختلف قائل نبودند؛ نه با یهودیان و مسیحیان مخالفت میکردند و نه از گفتگو با بیدینان یا مخالفان اهل بیت امتناع میورزیدند. برای نمونه، مناظره ایشان با سلیمان مروزی، متکلم مشهور خراسان که ظاهراً در جلسهای جدا از مناظره عمومی با ادیان دیگر انجام شد، نشاندهنده این آزادی عمل است.
مناظرات امام رضا(ع) تنها به گفتوگو با پیروان ادیان مختلف مانند مسیحیان، یهودیان و زرتشتیان محدود نمیشد، بلکه حتی مخالفان سرسخت اهل بیت نیز در این مباحثات حضور مییافتند. یکی از این افراد علی بن محمد بن جهم بود که به عنوان یکی از مخالفان شناخته شده اهل بیت محسوب میشد - برخی منابع حتی او را ناصبی دانستهاند. جالب اینکه نقل شده او پدر خود را به دلیل نامگذاریش به "علی" لعن میکرد! این فرد در مناظره با امام، موضوع عصمت انبیا را مطرح نمود که در صورت امکان به آن خواهیم پرداخت.
آنچه در این مناظرات قابل توجه است، تنوع مخاطبان امام بود. نه تنها ادیان مختلف، بلکه مسلمانان با گرایشهای گوناگون، متکلمان و حتی افراد بیدین مانند عمران صابی آزادانه سؤالات خود را با امام در میان میگذاشتند. امام رضا(ع) هیچ محدودیتی در گفتگو با افراد مختلف قائل نبودند؛ نه از مناظره با یهودیان و مسیحیان امتناع میورزیدند و نه از بحث با بیدینان یا مخالفان اهل بیت خودداری میکردند. نمونه بارز این رویکرد، مناظره ایشان با سلیمان مروزی، متکلم مشهور خراسان بود که ظاهراً در جلسهای مستقل از مناظرات عمومی با ادیان دیگر انجام شده بود.
در مورد انگیزههای مأمون از برگزاری این مناظرات، تحلیلهای مختلفی وجود دارد. برخی معتقدند مأمون به دلیل علاقه شخصی به مباحث علمی، این مجالس را ترتیب میداد. او که در میان خلفای عباسی از نظر علمی برجستهتر محسوب میشد، گاهی شخصاً در این بحثها شرکت میکرد. این دیدگاه معتقد است که انگیزه اصلی مأمون، پیشبرد مباحث فکری بوده است. از سوی دیگر، برخی تحلیلگران بر این باورند که مأمون قصد داشت با نمایش دانش امام، جایگاه ایشان را به عنوان یک عالم دینی تثبیت کند تا از نفوذ سیاسی ایشان بکاهد. در این دیدگاه، هدف اصلی، محدود کردن امام به جایگاه علمی و کاهش نقش اجتماعی و سیاسی ایشان بود.
دیدگاه سوم معتقد است که مأمون امیدوار بود در خلال این مناظرات، امام را در موضع ضعف قرار دهد تا از این طریق بتواند به اهداف سیاسی خود دست یابد. شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا به این نکته اشاره کرده که مأمون علمای ادیان مختلف را گرد هم آورد تا شاید بتواند شهرت امام را لکهدار کند.
نکته قابل تأمل، تداوم این مناظرات در طول اقامت امام در مرو بود. این استمرار نشان میدهد که از یک سو زمینه فکری مناسبی در جامعه آن روز وجود داشت و از سوی دیگر، مأمون اصرار خاصی بر ادامه این روند داشت.
احتمالاً ترکیبی از این انگیزهها در تصمیم مأمون برای برگزاری مناظرات نقش داشته است. او هم به مباحث علمی علاقه داشت، هم میخواست امام را درگیر محافل فکری کند و هم امیدوار بود شاید بتواند از این طریق به اهداف سیاسی خود دست یابد. اما نتیجه این مناظرات، برخلاف انتظار مأمون، همواره به تقویت جایگاه علمی و اجتماعی امام رضا(ع) منجر میشد. این گفتوگوها نه تنها بر عمق دانش اهل بیت تأکید داشت، بلکه نشان میداد که امام در هر شرایطی آماده پاسخگویی به هر گونه پرسش و شبههای هستند؛ چه از سوی موافقان و چه از جانب مخالفان.
بحث محنت قرآن (فتنه خلق قرآن) که در همین دوره تاریخی رخ داد، نشاندهنده عمق یافتن مباحث اعتقادی و علمی در جامعه اسلامی آن زمان است. این مناقشه کلامی که حول مسئله مخلوق یا غیرمخلوق بودن قرآن شکل گرفت، هرچند جنبههای منفی هم داشت، اما بهخودیخود گواهی است بر رشد و پویایی فضای فکری در جهان اسلام. وقتی به تاریخ تمدن اسلامی و تاریخ علم مراجعه میکنیم، میبینیم که در قرن دوم هجری، مباحث علمی و کلامی در میان مسلمانان بهشدت رواج یافته بود. در این میان، اهل بیت(ع) نهتنها مشوق این جریان بودند، بلکه خود از پیشگامان و زمینهسازان این تحول فکری محسوب میشدند. البته طبیعی است که گاهی از چنین فضایی سوءاستفادههایی هم میشد، اما اصل این حرکت فکری را باید نقطه عطفی در تاریخ تمدن اسلامی دانست.
در واقع این دوره، مقارن با اوجگیری تمدن اسلامی است و در چنین فضایی است که مناظرات علمی رونق خاصی پیدا میکند. مسعودی در آثار خود نقل میکند که مأمون هر سهشنبه فقها و متکلمان را گرد هم میآورد و جلسات مناظره برگزار میکرد. نکته جالب این است که این جلسات منحصر به دوران حضور امام رضا(ع) در مرو نبود، بلکه پس از شهادت امام و انتقال مأمون به بغداد نیز با حضور شخصیتهایی مانند «یحیی بن اکثم تمیمی» ادامه یافت. برخی از این جلسات اختصاص به بحث درباره امامت امیرالمؤمنین(ع) داشت و در آنها سعی میشد برتری حضرت علی(ع) بر دیگر صحابه اثبات شود. جالب اینکه در این موارد خاص، خود مأمون شخصاً وارد بحث میشد و از امامت حضرت دفاع میکرد، در حالی که در سایر مناظرات امام رضا(ع) معمولاً دخالتی نمیکرد. امام رضا(ع) در این باره هشدار میداد که فریب این رفتارها را نخورید و میفرمود: «کسی به غیر از مأمون مرا نخواهد کشت».
گزارشها حاکی از آن است که در برخی از این جلسات، تا چهل نفر از اهل حدیث، متکلمان و صاحبنظران حاضر میشدند. این مجالس متعدد و پرحاشیه، تصویر روشنی از فضای علمی آن دوره ترسیم میکند که در مسیر پیشرفت تمدن اسلامی قرار داشت. این مناظرات آثار و برکات بسیاری داشت که برخی از آنها را میتوان در روشهای امام رضا(ع) در مواجهه با چالشهای فکری زمانه مشاهده کرد. این گفتوگوها منبع بسیار ارزشمندی است که ما را با نوع مباحث مطرح شده در آن دوران و پاسخهای حکیمانه امام آشنا میسازد.
نحوه تعامل امام رضا(ع) با عالمان اهل کتاب و نیز با مسلمانان غیرشیعه، الگویی بینظیر از همزیستی مسالمتآمیز ارائه میدهد. این رویکرد برای کسانی که امروز نگاههای تکفیری دارند و به بهانههای مختلف به سب و لعن دیگران میپردازند، درسآموز است. من به این افراد توصیه میکنم حتماً مناظرات امام رضا(ع) را مطالعه کنند، چرا که رفتار امام برای ما حجت است. وقتی از وحدت اسلامی و همزیستی با پیروان دیگر ادیان سخن میگوییم، برخی با مواضع تند با ما مخالفت میکنند، در حالی که اگر این مناظرات را بخوانند، بسیاری از شبهاتشان برطرف خواهد شد.
همزیستی بین ادیان و مذاهب اسلامی از ارکان مهم تمدن اسلامی بوده است. اگر کسی روش امام رضا(ع) را در این گفتوگوها پی بگیرد، میتواند آن را به عنوان الگویی کاربردی برای امروز استخراج کند. شاهد این مدعا معماری حرم مطهر امام رضا(ع) است که بسیاری از سازندگان آن از نظر اعتقادی شیعه نبودند، اما امام را به عنوان عالمی بزرگ میشناختند و برای ایشان احترام قائل بودند. حرم امام رضا(ع) امروز موزهای زنده از تاریخ تمدن اسلامی است که وحدت را به نمایش میگذارد. ما میتوانیم و باید این سنت حسنه را احیا کنیم و از انزوا و حصارکشیهای فرقهای فاصله بگیریم. این همان راهی است که امام رضا(ع) به ما نشان دادهاند.
این مناظرات همچنین ناخواسته زمینهساز بسط و گسترش اندیشههای تشیع شد. البته پیش از این، ائمه پیشین به ویژه امام باقر و امام صادق(ع) زحمات فراوانی کشیده بودند. این دو بزرگوار که به «صادقین» مشهورند، تلاشهای بیوقفهای در این مسیر انجام دادند. اما مناظرات امام رضا(ع) ویژگی منحصر به فردی داشت؛ چرا که برخلاف جلسات امام صادق(ع) که در مدینه و به دور از چشم خلفا برگزار میشد، این مناظرات در محیطی کاملاً رسمی و با حضور سران حکومت، بزرگان، خانواده خلیفه و حتی شخص مأمون و نیز نمایندگانی از مناطق مختلف انجام میگرفت. این فضای رسمی به شیعه فرصتی بینظیر داد تا جایگاه واقعی خود را پیدا کند.
در این مناظرات، بسیاری از شبهات و مطالب نادرستی که درباره شیعه مطرح میشد، به صورت علنی مورد بحث قرار میگرفت و امام رضا(ع) فرصت دفاع از حقانیت اهل بیت را پیدا میکردند. نکته جالب توجه اینجاست که حتی نزدیکان امام مانند محمد بن دیباج (عموی امام که به راستی امامزاده بود) از عمق دانش امام رضا(ع) بیخبر بودند و این مناظرات بود که این حقیقت را برای آنها و دیگران آشکار ساخت. به جرأت میتوان گفت یکی از مهمترین بسترهای گسترش تشیع در ایران و خراسان، همین مناظرات بود که باعث شد شیعه نه به عنوان یک اقلیت، بلکه به عنوان مکتبی که رهبری چون امام رضا(ع) دارد، شناخته شود. همچنین این مناظرات به تبیین نگاه اسلام به دیگر ادیان و بالعکس کمک شایانی کرد.
به تعبیر برخی از محققان، این مناظرات موجب انسجام و تقویت جامعه شیعی شد و انگیزهای مضاعف برای پیشبرد تمدن اسلامی در اختیار شیعیان قرار داد. یکی از پژوهشگران معتقد است: تلاش برای تحکیم مبانی کلامی تشیع امامی و نشان دادن تسلط ائمه شیعه بر میراث نبوی و علوی در گفتوگو با بزرگان ادیان و مذاهب، یکی از اهداف اصلی امام رضا(ع) در هجرت به خراسان بود. هرچند این هجرت به شهادت امام انجامید، اما هجرتی فرخنده و مبارک برای اسلام و تشیع بود.
در بررسی روش مناظرات امام رضا(ع)، نکته حائز اهمیت، تنوع مخاطبان ایشان است. اگر مناظره را صرفاً تاکتیکی برای حل اختلافات بدانیم، نگاهی محدود به این پدیده داشتهایم. اما رویکرد امام رضا(ع) فراتر از این بود؛ ایشان مناظره را به عنوان روشی برای همزیستی و تعامل اجتماعی معرفی کردند. در این نگاه، انسان خود را به فرد یا گروه خاصی محدود نمیکند. تنوع مخاطبان امام، از پیروان ادیان مختلف گرفته تا حتی ناصبیهای دشمن اهل بیت، نشاندهنده اهمیت این نکته در روش مناظراتی ایشان است.
مسئله استمرار این جلسات نیز حائز اهمیت است. همانطور که در ابتدا اشاره شد، گزارشهایی وجود دارد که نشان میدهد امام رضا(ع) پیش از حضور در مرو نیز در مدینه جلسات مشابهی داشتهاند. این تداوم نه تنها تأثیرگذاری بیشتری داشت، بلکه باعث جلب اعتماد مخاطبان میشد. مناظرهای که به صورت موردی برگزار شود، نمیتواند چنین تأثیر عمیق و پایداری داشته باشد.
مناظراتی که امروز در کشور ما برگزار میشود، عمدتاً حول محور مسائل سیاسی میچرخد: آیا با آمریکا مذاکره کنیم یا نه؟ از یمن حمایت کنیم یا نه؟ بحث حجاب و قانون آن؛ آیا حجاب خوب است یا نه؟ آیا باید اجباری باشد یا خیر؟ معمولاً وقتی در این مسائل به بن بست میخوریم، تازه به فکر برگزاری مناظره میافتیم. این رویکرد اشکالی ندارد، اما کافی نیست. دانشگاهها میتوانند فضایی مستمر برای برگزاری نشستها و مناظرات علمی فراهم کنند.
به جای جلسات یکطرفه سخنرانی، میتوان در هر مناسبت علمی و فرهنگی، جلسات مناظره برگزار کرد. این کار باید به عنوان یک روش مستمر درآید، نه صرفاً راه حلی مقطعی برای حل اختلافات. مناظرات میتوانند ابزاری مؤثر برای همزیستی مسالمتآمیز و کاهش تنشهای اجتماعی باشند. یکی از راههای تقویت همزیستی و کاهش تنشها، همین برگزاری مناظرات است. وقتی دو فرد با دیدگاههای کاملاً متضاد مجبور میشوند رو در روی هم بنشینند و گفتوگو کنند، ناخودآگاه نرمتر میشوند. پیروان آنها نیز با دیدن این صحنه، به این فکر میافتند که اگر رهبران فکریشان میتوانند با آرامش بحث کنند، پس چرا آنها خشونت به خرج دهند؟
مناظره اثر تمدنی بسیار بالایی دارد و واقعاً میتواند جامعه را به پیشرفت برساند. تأثیر مناظره در سطح جامعه، با سخنرانی یکطرفه قابل مقایسه نیست. حتی اگر هدف ما صرفاً بیان حقایق و معارف باشد، باز هم میتوانیم از ظرفیت مناظره استفاده کنیم. همانطور که امام رضا(ع) در قالب مناظرات، حقایق و معارفی را بیان کرد که شاید در غیر این فضا به گوش مردم نمیرسید. جالب اینجاست که در برخی موارد، فردی که در یک مناظره مقابل امام قرار داشت، در مناظره بعدی در کنار امام میایستاد و از مواضع ایشان دفاع میکرد. این نشان میدهد که در مناظره اول قانع شده بود، حتی اگر رسماً به امامت امام رضا(ع) اقرار نکرده باشد. این اثر شگفتانگیز مناظرات است که ما میتوانیم از آن برای بیان حقایق، تقویت اندیشههای اسلامی و پیشرفت کشور استفاده کنیم.
نکته مهم دیگر در روش مناظرات امام رضا(ع)، مقابله با بدبینیها و سوءظنهای اجتماعی است. در تحولات اجتماعی، شاهد این هستیم که سنیها تصور میکنند شیعیان با همه صحابه مخالفند، و شیعیان فکر میکنند همه اهل سنت ناصبی و دشمن اهل بیت(ع) هستند. وقتی مناظرهای بین یک عالم شیعه و سنی برگزار میشود، هر دو طرف و مخاطبانشان متوجه میشوند که این تصورات نادرست است. همینطور یک مسیحی ممکن است تصور کند مسلمانان به دلیل جنگهای صلیبی و مسائل تاریخی، دیدگاه منفی به مسیحیت دارند. برای آنها جالب است که بدانند ما حضرت عیسی(ع) را نه تنها پیامبر خدا، بلکه از پیامبران اولوالعزم میدانیم و با احترام بسیار از ایشان یاد میکنیم. این واقعیتها در فضای مناظره به خوبی آشکار میشود.
امام رضا(ع) در مناظراتش به روشنی دیدگاه اسلام درباره ادیان دیگر را بیان میکرد. ایشان تصریح میکرد که ما حضرت مسیح را پیامبر خدا میدانیم و معتقدیم بشارت پیامبر اسلام(ص) در کتابهای آسمانی پیشین وجود دارد. این رویکرد گشوده و منطقی، تأثیر عمیقی بر مخاطبان میگذاشت.
نکته کلیدی دیگر در روش مناظرات امام رضا(ع)، سخن گفتن با هر فرد به اندازه فهم و درک او بود. ایشان هرگز از اصطلاحات پیچیده یا مباحثی که خارج از فهم طرف مقابل بود استفاده نمیکرد. برخلاف برخی که در مناظرات، وقتی طرف ضعیف را میبینند شروع به اظهار فضل و استفاده از اصطلاحات تخصصی میکنند، امام دقیقاً برعکس عمل میکرد و طوری سخن میگفت که مخاطب کاملاً بفهمد. این تفاوتِ نگاه به مناظره است: اگر مناظره را یک راهبرد بلندمدت برای تفاهم و پیشرفت بدانیم، چنین میکنیم؛ اما اگر صرفاً تاکتیکی برای مچگیری و تحقیر طرف مقابل باشد، مانند برخی مناظرات سیاسی در ایام انتخابات، آنگاه روشها کاملاً متفاوت خواهد شد.
اگر مناظره را راهی برای تعامل با دیگران بدانیم، رعایت اخلاق و ادب ضروری است. در گفتوگوی امام رضا(ع) با سلیمان مروزی، وقتی سلیمان در پاسخ درمانده بود، مأمون با تندی با او برخورد کرد، اما امام ناراحت شد و فرمود: «سخن او را قطع نکنید؛ بگذارید حرفش را بزند». امام با احترام و ادب کامل، بدون هیچ تندی، با او گفتگو کرد. ایشان از تکنیکهای روانشناختی برای ساکت کردن طرف مقابل استفاده نمیکرد، بلکه با دقت به سخنانش گوش میداد. یکی از روشهای امام در مناظرات این بود که اگر طرف مقابل مایل بود بحث را شروع کند، به او این فرصت را میداد.
مسائل مطرحشده در مناظرات امام رضا(ع) کاملاً مرتبط با دغدغههای جامعه آن روز بود. ایشان به سراغ موضوعات پیچیده و انتزاعی نمیرفت، بلکه دقیقاً به همان پرسشهایی پاسخ میداد که مردم و مخالفان مطرح میکردند. امروزه نیز برخی مسائل، مانند بحث نجاست سگ، در جامعه مطرح است. برخی اساتید حتی کتابهایی در دفاع از طهارت سگ نوشتهاند، اما وقتی پیشنهاد مناظره داده میشود، کسانی که قائل به نجاست سگ هستند، حاضر به مناظره با آنها نمیشوند. در حالی که سگ امروزه در امداد و نجات، پلیس و نگهبانی و ... نقش دارد و این موضوع نیازمند بحث علمی است، نه انکار و طرد.
استناد به منابع معتبر: امام هرگز حرف بیسند نمیزد. اگر مطلبی از تورات یا انجیل نقل میکرد، از حاضران میخواست که صحت وجود آن مطلب در کتاب آسمانیشان را تأیید کنند. این کار اعتماد دیگران را جلب میکرد. ایشان میفرمود: «من با اهل تورات با توراتشان، با اهل انجیل با انجیلشان، و با هر گروهی به زبان خودشان استدلال میکنم».
تعیین دقیق محل اختلاف: امام پیش از شروع بحث، دقیقاً مشخص میکرد که در چه مواردی با طرف مقابل همنظر است و در چه مواردی اختلاف دارد. مثلاً در مناظره با مسیحیان میفرمود: من به نبوت عیسی و کتابش و به آنچه به امت خود بشارت داده و حواریون به آن اقرار کردهاند، اعتراف میکنم. این بیان نشان میدهد که امام(ع) به دنبال ایجاد تفاهم بود و میخواست بگوید: من با شما در اصل نبوت عیسی(ع) مشکلی ندارم، اما اگر کسی بگوید عیسی پیامبری بود که به وجود پیامبر بعد از خود (یعنی حضرت محمد(ص)) بشارت نداده، این سخن را نمیپذیرم. اینگونه امام(ع) موضع خود را در رد انکار نبوت پیامبر اسلام(ص) به روشنی مشخص میکردند. این دقت در تبیین نقاط اختلاف، در تمام مناظرات امام(ع) به چشم میخورد.
در مناظرات، امام(ع) به بخشهایی از سخنان طرف مقابل که درست بود، احترام میگذاشت و آنها را میپذیرفت. این رویکرد منصفانه باعث میشد فضای گفتوگو سازنده باشد. یکی از روشهای هوشمندانه امام(ع) این بود که گاهی استدلال اصلی خود را به صورت غیرمستقیم و با طرح سؤالات حساب شده مطرح میکردند. مثلاً در مناظره با جاثلیق نصرانی، امام(ع) فرمودند: به خدا سوگند ما به عیسیای ایمان داریم که به محمد(ص) ایمان داشت، اما تنها اشکالی که به پیامبر شما داریم این است که کم روزه میگرفت و کم نماز میخواند.
این سخن باعث تعجب جاثلیق شد و گفت: تو با این حرف علم خودت را باطل کردی. پیامبر ما بسیار روزه میگرفت و نماز میخواند. امام(ع) پاسخ دادند: چرا مرا متهم به نادانی میکنی؟ حضرت عیسی برای چه کسی نماز میخواند و برای چه کسی روزه میگرفت؟ اینجا بود که جاثلیق سکوت کرد، چون فهمید در دام استدلال امام(ع) افتاده است. چرا که مسیحیان به اولوهیت حضرت عیسی معتقدند و این بیمعنی است که عیسی(ع) خدا باشد و برای خودش نماز بخواند و روزه بگیرد. امام(ع) با این روش هوشمندانه، از خود مسیحیان اقرار گرفتند که عیسی(ع) بنده خدا بود و عبادت میکرد، نه خدایی که دیگران او را عبادت میکنند.
روش دیگر امام(ع) اشاره به تناقضات در گفتار طرف مقابل بود. وقتی مسیحیان معجزات عیسی(ع) مانند زنده کردن مردگان را دلیل الوهیت او میدانستند، امام(ع) با اشاره به تورات یادآور میشدند که پیامبران دیگری مانند الیاس(ع) نیز مردگان را زنده کردهاند. پس این معجزه دلیل بر خدایی نیست.
اما نکته بسیار مهمی که امام(ع) در مناظرات رعایت میکردند، این بود که هرگز پس از پایان بحث، طرف مقابل را مجبور به اقرار شکست نمیکردند. امام(ع) معتقد بودند وقتی استدلالهای شما محکم باشد، همین که حاضران حقانیت آن را درک کنند کافی است. وادار کردن طرف مقابل به اعتراف شکست در جمع، هم از نظر اخلاقی نادرست است و هم باعث میشود دیگران تمایلی به مناظره نشان ندهند. این نگاه حکیمانه و اخلاقمدار امام(ع) درس بزرگی برای همه ماست که چگونه میتوان هم حق را گفت و هم احترام طرف مقابل را حفظ کرد.
انتهای پیام