کد خبر: ۴۲۸۲۹۷۱
تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۷:۰۰
سیدصادق پژمان در گفت‌وگو با ایکنا تبیین کرد

دست بالا، اما تنهای جوانان ایرانی در صنایع خلاق + فیلم

کارشناس حوزه اقتصاد فرهنگ با تأکید بر اینکه جهان متوجه سرمایه عظیم صنایع خلاق شده است، گفت: ایران مزیت بالایی در خلاقیت جوانان دارد، اما زیرساخت‌ها، نهادهای حامی و قوانین از این خلاقیت حمایت نمی‌کنند.

دست بالا اما تنهای جوانان ایرانی در صنایع خلاق+ فیلمبه گزارش ایکنا، جهان امروز جهان خلاقیت است و کشوری در جهان موفق است که از این سرمایه عظیم بهره ببرد. دیگر داشتن سرمایه‌های زیرزمینی، نفت، معدن و ... مهم نیست، اگر خلاقیت استفاده از همین‌ نعمت‌ها را هم نداشته باشیم، فقط آنها را از دست می‌دهیم.

اکنون صنایع خلاق در جهان بخش قابل توجهی از تولید ناخالص ملی را به خود اختصاص داده و اشتغال‌ ایجاد کرده است. شغل‌هایی با بیشترین بازدهی و کمترین سرمایه مالی که منجر به تحولات گسترده فرهنگی، خدماتی، فکری، تکنولوژیک و ... شده است؛ اما کشور ما ایران چه قدر توانسته صنایع خلاق خود را به منصه ظهور برساند و از این سرمایه‌ بزرگ بهره ببرد؟ چه مشکلات و موانعی بر سر تبدیل ایده‌های خلاقانه جوانان کشورمان به محصولات و خدمات دانش‌بنیان وجود دارد و چگونه می‌توان از این موانع عبور کرد؟

ایکنا برای بررسی بیشتر شرایط صنایع خلاق در جهان و ایران و ظرفیت‌هایی که در این زمینه وجود دارد با سیدصادق پژمان، کارشناس حوزه اقتصاد فرهنگ و مدیر عامل سابق بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای گفت‌وگو کرده است که در ادامه با هم می‌خوانیم و می‌بینیم.

Video Player is loading.
Current Time ۰:۰۰
/
Duration ۰:۰۰
Loaded: ۰%
۰:۰۰
Progress: ۰%
Stream Type LIVE
Remaining Time -۰:۰۰
 
۱x

ایکنا ـ صنایع خلاق چه نقشی در توسعه اقتصادی کشور دارند؟

صنایع خلاق ذیل مفهوم گسترده‌تری به نام اقتصاد خلاق قرار می‌گیرد. این مفهوم چند دهه است که در جهان به صورت جدی مورد توجه کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه قرار گرفته است. زمانی که کشورها دریافتند می‌توان از ظرفیت خلاقیت افراد، ایده‌ها، نوآوری‌ها و مهارت‌های ذهنی بهره برد و آنها را به رشد اقتصادی، درآمدزایی و عوامل متقوم توسعه کشور تبدیل کرد، به این موضوع توجه نشان دادند و اقتصاد خلاق شکل گرفت. به عبارت دیگر، اقتصاد خلاق یعنی تبدیل ایده‌ها و خلاقیت‌های افراد به درآمد. این اقتصاد به تدریج گسترش یافت و به کشورها کمک کرد تا توسعه سریع‌تری را تجربه کنند.

امروزه سرمایه‌های فیزیکی و نقدی مانند دهه‌های گذشته کمیاب شده است. به ویژه کشورهای در حال توسعه بیشتر به اقتصاد دانش‌پایه توجه می‌کنند و به جای تمرکز بر مدل‌های قدیمی، امروزه کشورها بر این موضوع تمرکز دارند که چگونه می‌توانند با ایده‌ها، مهارت‌های ذهنی و سرمایه‌های فکری، درآمد ایجاد کنند، صادرات داشته باشند و کشورشان را توسعه دهند.

وقتی از توسعه و پیشرفت کشورها صحبت می‌کنیم، معمولاً مسائلی مانند بیکاری، رشد اقتصادی و تولید ناخالص داخلی مطرح می‌شود. اقتصاد خلاق می‌تواند در همه این زمینه‌ها نقش ایفا کند. در واقع، بسیاری از کشورهای در حال توسعه در چند دهه اخیر توانسته‌اند بسیاری از مشکلات اقتصادی خود را از طریق این حوزه رفع کنند.

این حوزه علاوه بر تأثیرات اقتصادی، ثمرات فرهنگی و اجتماعی نیز برای کشورها داشته است. یعنی در صنایع خلاق فعالیتی فرهنگی انجام می‌دهید که در پی آن رشد اقتصادی، صادرات و افزایش تولید ناخالص داخلی را نیز تجربه می‌کنید. این روند به گونه‌ای پیش رفته که امروزه بین سه تا پنج درصد تولید ناخالص داخلی برخی کشورها مربوط به حوزه اقتصاد خلاق و صنایع خلاق زیرمجموعه آن است. این حوزه توانسته بسیاری از مسائلی که قبلاً صرفاً فرهنگی یا اجتماعی تلقی می‌شدند و در صورت‌بندی نظام مسائل فرهنگی کشور جای می‌گرفتند را به کمک  اقتصاد تا حدی حل کند. این بدان معناست که اقتصاد خلاق و صنایع خلاق علاوه بر اینکه فعالیتی فرهنگی محسوب می‌شوند، می‌توانند در اقتصاد کشور نیز نقش‌آفرینی کنند و به تبع آن در توسعه کشور نقش حیاتی داشته باشد. به ویژه اینکه این حوزه سرمایه‌بر نیست، بلکه فکربر است. در این حوزه، اندیشه‌ها، ذهن‌ها و ایده‌ها به عنوان سرمایه اصلی محسوب می‌شوند.

Video Player is loading.
Current Time ۰:۰۰
/
Duration ۰:۰۰
Loaded: ۰%
۰:۰۰
Progress: ۰%
Stream Type LIVE
Remaining Time -۰:۰۰
 
۱x

ایکنا ـ شرایط و وضعیت صنایع خلاق در ایران چگونه است و چه چالش‌هایی بر سر راه رشد صنایع خلاق در جامعه ایران وجود دارد؟

در حوزه ایده‌پردازی، خلاقیت و سرمایه‌های ذهنی دارای مزیت هستیم. اگر نگاهی به حوزه‌های مختلف صنایع خلاق مانند سینما، معماری، موسیقی و طراحی بیندازیم، متوجه می‌شویم که همواره در طول تاریخ کشورمان، در این زمینه‌ها دارای مزیت بوده‌ایم. حتی نسبت به بسیاری از کشورهای همسایه که اخیراً به اهمیت این موضوع پی برده‌اند و در حال سرمایه‌گذاری بر روی آن هستند، ایران در زمینه طراحی و ایده‌پردازی قدرتمند بوده و ایده‌های قابل قبولی در عرصه جهانی ارائه داده است.

دست بالا اما تنهای جوانان ایرانی در صنایع خلاق + فیلم

به نظر می‌رسد این حوزه به صورت جدی مورد توجه نسل جوان کشور قرار گرفته و در برخی بخش‌ها دستاوردهای بسیار خوبی حاصل شده است، خصوصاً در حوزه‌های جدیدتری مانند بازی‌های ویدیویی و پویانمایی که موفقیت‌های جهانی داشته‌ و حتی حوزه گردشگری و نوشت‌افزار که اخیراً شاهد صادرات محصولات نوشت‌افزار ایرانی بوده‌ایم.

با این حال، به نظر می‌رسد با وجود توانایی‌ها، ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های کشور در این حوزه، که اتفاقاً شاید پتانسیل اصلی ما نه در سرمایه‌های فیزیکی، بلکه در منابع انسانی خلاق و مبتکر باشد، هنوز جای کار بیشتری وجود دارد. اگرچه منابع زیرزمینی کشور بخشی از دارایی‌های ما محسوب می‌شوند، اما منابع روی زمین ما، یعنی افراد خلاق و بااستعداد، مزیت واقعی کشورمان هستند.

مزیت این افراد این است که صاحب خلاقیت، سرمایه‌های ذهنی و ایده‌های نو هستند. این موضوع نه‌تنها در سطح کشور و منطقه، بلکه در سطح جهانی نیز به اثبات رسیده است. با‌این‌حال، رشد این حوزه عمدتاً خودجوش بوده و شاید در کشور هنوز به‌اندازه‌کافی از این جریان حمایت نکرد‌ه‌ایم. البته حمایت فقط به معنای حمایت‌های مالی نیست. وقتی از سرمایه‌های ذهنی و فکری صحبت می‌کنیم، حقوق مالکیت معنوی مسئله‌ای بسیار مهم است. قوانین مرتبط با این حوزه باید بازنگری، به‌روزرسانی و نسخه‌های جدیدی از آن تدوین شود تا بتوان از ایده‌ها و خلاقیت‌ها به‌خوبی محافظت کند. موضوع کپی‌رایت به‌ویژه برای تولیدکنندگان داخلی اهمیت ویژه‌ای دارد. حتی اگر به قوانین مربوط به مالکیت معنوی در سطح بین‌المللی نپردازیم، در داخل کشور باید بتوانیم از حقوق کسانی که صاحب ایده هستند، صیانت کنیم.

مسئله دیگر، تشویق‌ها و مشوق‌های مالی است که باید برای فعالان این حوزه در نظر گرفته شود. همچنین، ظرفیت‌های صادراتی باید توسعه یابد و به موضوع آموزش توجه ویژه‌ای شود. بسیاری از افراد در سیستم آموزش کلاسیک کشور، این مهارت‌ها را کسب نکرده‌اند و خودشان با تلاش شخصی، گذراندن دوره‌های مختلف یا قرار گرفتن در مسیرهای خاص، به مهارت‌های ذهنی قابل استفاده دست یافته‌اند و کسب‌وکار خود را در این حوزه آغاز کرده‌اند. نیاز داریم که آموزش این حوزه در سطوح مختلف، از مدارس تا دانشگاه‌ها، جدی گرفته شده و به رسمیت شناخته شود.

یکی دیگر از مسائل کلیدی، سیاست‌گذاری‌های کلان است که چه در حوزه قوانین و چه در ساختار نهادی باید مورد توجه قرار گیرد. ابتدا باید این موضوع به‌صورت جدی روی میز سیاست‌گذاران قرار گیرد و همه ارکان سیاست‌گذاری کشور اهمیت آن را درک کنند و اهمیت موضوع را به رسمیت بشناسند. پس از آن می‌توان به سایر موضوعات مرتبط پرداخت.

به‌ طور کلی، کشور ما امروز در حوزه صنایع خلاق و فرهنگی بدون‌شک در سطح منطقه و حتی جهان، کشوری ممتاز محسوب می‌شود. این حوزه فرصتی استثنایی برای رشد اقتصادی، توسعه صادرات و ایجاد اشتغال فراهم می‌کند. مسئله اشتغال به‌ویژه در بسیاری از استان‌های کشور یک دغدغه اصلی است و جالب اینجاست که ما در حوزه‌ای دارای مزیت هستیم که افراد با استعداد و مهارت‌های ذهنی فراوانی در کشور وجود دارند. اگر بتوانیم به این افراد کمک کنیم تا وارد کسب‌وکار شوند، هم به رشد اقتصادی کشور کمک کرده‌ایم، هم مسئله اشتغال را تا حدی حل کرده‌ایم و هم می‌توانیم محصولات فرهنگی را به‌شیوه‌ای مناسب در ساختار اقتصادی قرار دهیم تا با توزیع مناسب به دست مردم برسد.

از سوی دیگر، این حوزه به‌صورت طبیعی با دیپلماسی عمومی نیز پیوند خورده است، زیرا صادرات محصولات فرهنگی نه‌تنها به اقتصاد کشور کمک می‌کند، بلکه تصویر کشور ما را در جهان برسازی می‌کند. در داخل کشور نیز افرادی هستند که هم صاحب کسب‌وکار و درآمد شده‌اند و هم در قالب فعالیتی فرهنگی مشغول به کار هستند.

Video Player is loading.
Current Time ۰:۰۰
/
Duration ۰:۰۰
Loaded: ۰%
۰:۰۰
Progress: ۰%
Stream Type LIVE
Remaining Time -۰:۰۰
 
۱x

ایکنا ـ در جامعه امروز ما، کدام یک از صنایع خلاق بیش از سایر بخش‌های آن در حال رشد است و دلیل این رشد چیست؟

بسیاری از بخش‌های این حوزه در چند دهه اخیر به‌صورت پیوسته در حال رشد بوده‌اند و امروز نیز این روند ادامه دارد. ولی شاید رشد با ضریب بالا بیشتر در حوزه‌های جدید مانند رسانه‌های نوین و صنایع فرهنگی مبتنی بر فناوری در حال رخ دادن است.

البته حوزه‌هایی مانند سینما و موسیقی نیز همواره جزو نقاط قوت کشور بوده‌ و صنایع مرتبط با آنها در حال گسترش هستند و دستاوردهای قابل‌توجهی نیز داشته‌اند. اما در سال‌های اخیر در بازی‌های دیجیتال و پویانمایی رشد چشمگیر داشته‌ایم. به‌گونه‌ای که امروز بسیاری از بازی‌سازان ایرانی محصولات خود را به‌صورت بین‌المللی صادر می‌کنند. در حوزه پویانمایی نیز موفقیت‌های بین‌المللی داشته‌ایم، به‌طوری‌که شرکت‌های خارجی برای پخش این آثار پیش‌قدم شده‌ و حقوق انتشار آنها را خریداری کرده‌اند. این امر نشان‌دهنده آن است که هم از نظر تکنیکی و هم از نظر محتوایی در این حوزه‌ها به دستاوردهای ارزشمندی رسیده‌ا‌یم. دلیل اصلی این موفقیت‌ها نیز ورود نسل جوانِ خلاق و پرانرژی به این عرصه‌هاست. یعنی اگر نگاه کنیم، در تمام این بخش‌ها نسل جوان بخش عمده‌ای از اکوسیستم را تشکیل می‌دهند. در برخی حوزه‌ها شاید هنوز صنعت به‌صورت کامل شکل نگرفته باشد، اما فعالان اصلی این عرصه جوان‌هایی هستند که ظرفیت‌های خود را آزاد کرده‌اند و امروز می‌بینیم که گاهی حتی توانسته‌اند ظرفیت‌هایی از بازارهای منطقه‌ای را با وجود تمام سرمایه‌گذاری‌های کشورهای همسایه به‌خوبی تصاحب کنند.

این حوزه‌ها شامل بخش‌هایی است که ما در آنها رشد نسبتاً قابل‌توجهی داشته‌ایم از جمله نوشت‌افزار، بازی‌های دیجیتال و پویانمایی، طراحی لباس، گردشگری و موارد مشابه. در این زمینه‌ها کشور پیشرفت خوبی داشته، اما هنوز نیاز به رشد بیشتر احساس می‌شود، زیرا بسیاری از این فعالیت‌ها به‌صورت استارتاپی شکل گرفته‌اند و نیازمند سرمایه‌گذاری و رفع موانع کسب‌وکار از سوی دولت و حاکمیت هستند. ابتدا باید این مسئله را به‌درستی شناسایی و سپس برای آن برنامه‌ریزی کنیم و از این نقطه قوت کشورمان که جوانان خلاق هستند نهایت استفاده را ببریم.

Video Player is loading.
Current Time ۰:۰۰
/
Duration ۰:۰۰
Loaded: ۰%
۰:۰۰
Progress: ۰%
Stream Type LIVE
Remaining Time -۰:۰۰
 
۱x

ایکنا ـ چگونه می‌توانیم فرهنگ خلاقیت را در جامعه تقویت کنیم تا افراد بیشتری به سمت صنایع خلاق جذب شوند؟

بخشی از این مسئله بر عهده رسانه‌هاست. رسانه‌ها باید بتوانند این کسب‌وکارها را به‌ویژه در سطح خانواده‌ها، نخبگان و سیاست‌گذاران مطرح کنند. رسانه‌ها باید آمار، اطلاعات، روندهای جهانی و کلان‌روندهای مهم را منتقل کنند تا این موضوع به رسمیت شناخته شود. متأسفانه در بسیاری از موارد، حتی زمانی که افراد به موفقیت‌های قابل‌توجهی در این حوزه‌ها دست می‌یابند، خانواده‌ها برخی از این مشاغل را به‌عنوان شغل رسمی نمی‌شناسند. مثلاً خانواده کسانی که در حال ساخت بازی، تولید پویانمایی یا طراحی لباس هستند هنوز این ذهنیت را دارند که این فعالیت‌ها، شغل محسوب نمی‌شوند؛ در حالی‌ که در جهان امروز، اینها مشاغل بسیار مهمی هستند که بر پایه خلاقیت و ایده‌های نو استوار هستند. بنابراین، فرهنگ‌سازی در این زمینه از طریق رسانه‌ها و نخبگان ضروری است تا جامعه متوجه شود این حوزه‌ها چقدر اهمیت دارند. باید آمار و ارقام، حجم تولید جهانی و نمونه‌های موفق داخلی و بین‌المللی به‌درستی معرفی شوند.

دست بالا اما تنهای جوانان ایرانی در صنایع خلاق + فیلم

وقتی با صاحبان برخی از استارتاپ‌هایی که امروز در کشور به مرز یونیکورن شدن نزدیک شده‌اند، صحبت می‌کنیم می‌بینیم عموماً از یک ایده ساده و پرورش آن ایده شکل گرفته و به یک کسب‌وکار بزرگ تبدیل شده‌اند در حالی که حتی سرمایه نقدی اولیه نیز وجود نداشته است. امروز برخی از این کسب‌وکارها چنان جایگاهی پیدا کرده‌اند که اگر فعالیتشان متوقف شود، بخشی از جامعه دچار اختلال می‌شود و رسانه‌ها نقش کلیدی در معرفی این موفقیت‌ها دارند.

بخش دیگر این مسئله به خانواده‌ها بازمی‌گردد. نهاد خانواده باید این مشاغل را به رسمیت بشناسد، درک و از آنها حمایت کند. همچنین، سیاست‌گذاران باید با تدوین قوانین مناسب، حمایت‌های هدفمند، طراحی سیلابس‌های آموزشی در نظام آموزش رسمی کشور و ایجاد فضای مشوق اقتصادی، بستری فراهم کنند که همگان بدانند آینده توسعه کشور به‌صورت جدی به این حوزه وابسته است. نیازمند طراحی زمین بازی مناسب برای رشد صنایع خلاق هستیم و سیاست‌گذار باید این سیگنال را از طریق قوانین، مشوق‌های اقتصادی، آموزش و رسانه به جامعه منتقل کند.

باید به سمتی حرکت کنیم که اتمسفر جدیدی در جامعه شکل بگیرد. اگر به گذشته نگاه کنیم، می‌بینیم در برخی دوره‌ها موج‌هایی ایجاد شد که امروز ثمرات آن را مشاهده می‌کنیم. مثلاً موج استارتاپی در کشور باعث شد بسیاری از کسب‌وکارها متولد شوند و برخی از آنها به موفقیت‌های بزرگی دست یابند. امروز تعداد زیادی از همین استارتاپ‌ها در حوزه صنایع فرهنگی و خلاق فعال هستند و می‌توانند چندین برابر مزیت‌آفرینی کنند. این حوزه‌ها قادرند مسائل فرهنگی و اجتماعی کشور را حل کنند.

یکی از مشکلات امروز ما کمبود تولید مناسب در بخش خصوصی است. چون بسیاری از بخش‌های تولید فرهنگی توسط نهادهای دولتی اداره می‌شوند و نظام تولید محصولات و خدمات فرهنگی به‌جای اینکه براساس خلاقیت و بازار آزاد باشد، به‌صورت پیمانکاری و کارفرمایی تعریف شده است.

برای تحقق عدالت فرهنگی و دسترسی به تولیدات با کیفیت و تیراژ مناسب، باید صنایع خلاق به حوزه‌ای پویا و رونق‌یافته تبدیل شوند تا بتوان روی آنها حساب باز کرد. در غیر این صورت، دولت مجبور است تمام این بار را به‌دوش بکشد که کاری بسیار پیچیده و دشوار می‌شود.

اصل ماجرا این است که باید فرهنگ خود را در این زمینه تغییر دهیم. باید پارادایم حاکم بر حوزه فرهنگی کشور را به سمت صنایع خلاق و فرهنگی سوق دهیم و بپذیریم که آینده در گرو این حوزه‌هاست، به‌ویژه وقتی با فناوری‌های نوین تلفیق شوند.

یعنی وقتی این صنایع خلاق با فناوری‌های جدید تلفیق می‌شوند حتماً زیست فرهنگی، مصرف فرهنگی و مصرف مردم را تحت تأثیر خروجی‌های خود قرار می‌دهند و اگر امروز به این خروجی‌ها توجه کنیم می‌توانیم از تولیدات داخلی باکیفیت بعداً استفاده کنیم. اما اگر غفلت کنیم، قطعاً تحت سیطره تولیدات خارجی قرار خواهیم گرفت که با هیچ معیار فرهنگی ما سازگار نیست.

Video Player is loading.
Current Time ۰:۰۰
/
Duration ۰:۰۰
Loaded: ۰%
۰:۰۰
Progress: ۰%
Stream Type LIVE
Remaining Time -۰:۰۰
 
۱x

ایکنا ـ چگونه می‌توانیم از این فناوری‌ها به ویژه هوش مصنوعی برای ارتقای کیفیت صنایع خلاق در کشور استفاده کنیم؟

حوزه فناوری‌های جدید، براساس پژوهش‌ها و مطالعات روندشناسی، در حال تقاطع و ادغام با صنایع فرهنگی است. به عبارت دیگر، کسب‌وکارهای فرهنگی به شدت تحت تأثیر فناوری‌های نوین قرار گرفته‌اند. هوش مصنوعی هم‌اکنون نیز وارد حوزه‌های ابداع، تولید و حتی خدمات فرهنگی شده و روندی است که قطعاً این صنعت را تحت تأثیر خود قرار خواهد داد.

اما نکته کلیدی این است که باید برای این تحولات آماده باشیم. در وهله اول، آموزش و آگاهی‌بخشی به فعالان حوزه فرهنگ، هنر و رسانه درباره فناوری‌های جدید ضروری است. آنها باید بدانند که کسب‌وکارشان تحت تأثیر این فضا قرار خواهد گرفت و لازم است با مهارت‌های جدید آشنا شوند و دانش این حوزه را فرابگیرند و بدانند اتفاقاتی در آینده رقم خواهد خورد که باید نگاه تلفیقی به این حوزه‌ها داشته باشند.

نمونه‌های این تحولات را می‌توان در قدرت روزافزون پلتفرم‌های دیجیتال، رشد استریمینگ، گسترش بازی‌وارسازی و همچنین ارتباطات بین‌حوزه‌ای در صنایع فرهنگی مشاهده کرد. امروز شاهد تلفیق حوزه‌هایی مثل موسیقی و فیلم، یا فیلم و بازی هستیم که در حال تبدیل شدن به تولیدات چندرسانه‌ای و چندوجهی هستند و فناوری در این میان نقش تسهیل‌گر را ایفا می‌کند.

اگر به موضوع قوانین و مقررات توجه نکنیم، در آینده‌ای نزدیک با چالش‌های جدی در بحث قوانین و مقررات مواجه خواهیم شد. مثلاً در حوزه هوش مصنوعی، اگر مسائل مربوط به حقوق مالکیت فکری به درستی تعریف و تدوین نشوند، مشکلات بزرگی ایجاد خواهد شد. تصور کنید شخصی از کاراکتری که شما خلق کرده‌اید، بدون اجازه استفاده کند. این کاراکتر یک دارایی نامشهود(ناملموس) شما است اما آیا به نام شما ثبت شده است؟ آیا مکانیزمی برای حمایت از این نوع مالکیت در کشور وجود دارد؟ در حالی که در بسیاری از کشورها، سازوکارهای مشخصی برای این موارد تعبیه شده است.

سازمان بزرگ ثبت را داریم اما اگر دارایی نامشهودی داریم که امروزه می‌خواهیم آن را ثبت و اعلام کنیم، مکانیزم‌های ثبت این مالکیت معنوی در کشور ما دیده نشده است. باید بتوانیم برای این موضوعات قوانین و مقررات داشته باشیم تا وارد تعارضات نشویم.

این فناوری‌ها از یک طرف ممکن است باعث ایجاد تعارضات شوند، اما از طرف دیگر ظرفیت‌هایی مثل کاهش قیمت تمام شده بسیاری از فرآیندها را به همراه دارند. هوش مصنوعی می‌تواند به عنوان یک دستیار قدرتمند در خدمت صنایع فرهنگی قرار گیرد، اما نکته مهم این است که هرگز نمی‌تواند جای تفکر، اندیشه و خلاقیت انسانی را بگیرد. این همان نقطه قوت متمایز صنایع فرهنگی است که آن را از صنایع پایه متمایز می‌کند. ممکن است در آینده هوش مصنوعی بتواند کل فرآیند تولید برخی خروجی‌ها را بر عهده بگیرد، اما نقش انسان در خلق ایده و محتوا بی‌بدیل خواهد ماند. فناوری می‌تواند به بهره‌وری و بهینه‌سازی کمک کند، اما خروجی نهایی همواره متعلق به انسان خواهد بود.

فناوری‌هایی مثل هوش مصنوعی، بلاک‌چین و NFTها نقش‌های مهمی در صنایع فرهنگی ایفا می‌کنند که نیاز به بررسی دقیق و همه‌جانبه دارد. باید از یک سو درک درستی از این پدیده‌ها داشته باشیم و از سوی دیگر، غافلگیر نشویم. متأسفانه گاهی نسبت به روندهایی که بررسی‌ها نشان می‌دهد در آینده به کجا می‌‌انجامد هم غافلگیر می‌شویم  و آمادگی نداریم. آمادگی برای این تحولات مستلزم این است که زیست‌بوم صنایع فرهنگی خود را برای این تقاطع‌ها آماده کنیم و بتوانیم از ظرفیت فناوری‌ها برای بهینه‌سازی فرآیندها و ارتقای کیفیت استفاده کنیم.

خوشبختانه در کشور ظرفیت‌هایی در این زمینه وجود دارد و بخش‌هایی در حال فعالیت هستند؛ اما نیاز به توجه جدی و برنامه‌ریزی منسجم داریم تا بتوانیم از فناوری‌های جدید در جهت رونق صنایع فرهنگی استفاده کنیم.

Video Player is loading.
Current Time ۰:۰۰
/
Duration ۰:۰۰
Loaded: ۰%
۰:۰۰
Progress: ۰%
Stream Type LIVE
Remaining Time -۰:۰۰
 
۱x

ایکنا ـ آیا هوش مصنوعی باعث کاهش اشتغال خواهدشد؟

هوش مصنوعی در بخش‌های مختلف محتوای رسانه‌ای که در مصرف عمومی مردم قرار می‌گیرد، نقش‌آفرینی می‌کند؛ اما در عملکردهای کاری فعلی، هنوز نمی‌تواند به‌طور کامل جایگزین انسان شود و عمدتاً در نقش دستیار در فرایندها و فعالیت‌ها ظاهر می‌شود؛ اما در فعالیت‌های فرهنگی که نیاز به تولید محتوا وجود دارد، مانند تولید فیلم سینمایی، ساخت قطعه موسیقی، تولید بازی و ... آنچه اساس و پایه این تولیدات را تشکیل می‌دهد، خلاقیت است و اگر این عنصر از محصولات فرهنگی مثل فیلم گرفته شود، در واقع تمام ساختار این صنایع را از بین برده‌ایم.

وقتی کسی با خلاقیت خود یک اثر سینمایی متمایز خلق می‌کند، یا رمانی نوآورانه می‌نویسد، یا فیلمنامه‌ای جذاب خلق می‌کند که به یک فیلم موفق تبدیل می‌شود، در تمام این موارد ایده انسانی است که نقش محوری دارد. پشتوانه ایده نیز انسان و ذهن انسان است.

فناوری نمی‌تواند جایگزین هوش انسان شود البته فناوری می‌تواند به مرزهای این خلاقیت بسیار نزدیک شود، اما آنچه این صنایع را از دیگر حوزه‌ها متمایز می‌کند، همان خلاقیت، ایده‌پردازی و مهارت‌های ذهنی است که مخاطبان به دنبال آن هستند. وقتی کسی به یک اثر تجسمی نگاه می‌کند، در واقع با ایده و تفکری که پشت آن اثر نهفته است ارتباط برقرار می‌کند. این مزیت منحصربه‌فرد انسان در مقابل فناوری است که باید تقویت و حفظ شود.

با این حال، در فرایندهای اجرایی تولید این آثار، فناوری می‌تواند نقش بسیار مؤثری ایفا کند. استفاده از فناوری می‌تواند این روندها را بهینه‌سازی کند، هزینه‌ها را کاهش و به پیشرفت سریع‌تر این صنایع کمک کند.

Video Player is loading.
Current Time ۰:۰۰
/
Duration ۰:۰۰
Loaded: ۰%
۰:۰۰
Progress: ۰%
Stream Type LIVE
Remaining Time -۰:۰۰
 
۱x

ایکنا ـ چه توصیه‌ای برای کارآفرینان و هنرمندانی که می‌‌خواهند در زمینه صنایع خلاق فعالیت کنند دارید؟

در سیاست‌گذاری کشور ما، تمرکز اصلی بر تولید اسناد بوده است. اگر بررسی کنیم، می‌بینیم حجم قابل توجهی سند در حوزه صنایع فرهنگی تولید شده، اما آنچه در عمل محقق شده، نتیجه تلاش خودجوش گروه‌هایی است که به صورت منسجم گرد هم آمده‌اند و تصمیم به فعالیت در این حوزه گرفته‌اند. مشکل اساسی ما در این زمینه، تکثر نهادهای متولی و سند تولید شده در این بخش است در حالی که یک متولی مشخص در این خصوص نداریم تا از جوانانی که می‌خواهند وارد این حوزه شوند به صورت متمرکز حمایت کند.

همچنان با موانع متعدد «چالش‌های صدور مجوز و مقررات دست و پاگیر»، «کمبود حمایت‌های لازم» و «مشکلات تأمین مالی» مواجه هستیم.

در تجربه جهانی، خصوصاً در نمونه‌های موفق مانند کره جنوبی، دولت‌ها در مراحل اولیه شکل‌گیری این صنعت با ایجاد صندوق‌های حمایتی وارد عمل شده‌اند. امروز شاهدیم چگونه شخصیت‌ها و محصولات فرهنگی کره‌ای در قالب سریال، سینما و موسیقی در سطح جهانی شناخته شده‌ و مورد استفاده بسیاری از کشورها قرار گرفته است و حتی به عنوان ابزاری مؤثر در دیپلماسی عمومی ایفای نقش و فرهنگشان را به کشورهای دیگر تحمیل می‌‌کنند.

همچنین در مسیر توسعه این صنعت در کشور، با کمبود نیروی انسانی متخصص نیز مواجه هستیم. اگر این چالش‌ها را در کنار هم قرار دهید در آن سوی مبحث ظرفیت‌های عظیم بازار جهانی قرار دارد. موضوع «اقتصاد توجه» و اینکه بتوانید مقدار محدود توجه‌ موجود در مخاطبان جهان را معطوف به محتوای تولیدی کنیم.

به نظر می‌رسد جوانان باانگیزه کشور قطعاً می‌توانند این صنعت را پیش ببرند، هر چند موانعی وجود دارد که خوشبختانه برخی در حال پیگیری هستند و به نظر می‌رسد اگر بازنگری در قوانین و مقررات صورت گیرد، فرآیندهای مجوزدهی تسهیل شود و تقویت حمایت‌های مالی و مالیاتی صورت گیرد و ... کسانی که این فعالیت‌ را شروع کرده‌اند راحت‌تر می‌توانند به موفقیت دست پیدا کنند.

اما اگر همه این مشکلات همچنان وجود داشته باشد، باز هم حوزه صنایع خلاق دارای مزیت است و حتی در دورافتاده‌ترین مناطق کشور، افراد با کمترین امکانات می‌توانند با تکیه بر خلاقیت و ایده‌های نو به بازارهای جهانی راه یابند؛ یعنی ظرفیت در این حوزه وجود دارد اما مستلزم فراهم‌آوری زیرساخت‌های اساسی است.

Video Player is loading.
Current Time ۰:۰۰
/
Duration ۰:۰۰
Loaded: ۰%
۰:۰۰
Progress: ۰%
Stream Type LIVE
Remaining Time -۰:۰۰
 
۱x

ایکنا ـ چه راهکارهای برای عبور از شرایط موجود به سمت شرایط مطلوب پیشنهاد می‌کنید؟

ابتدا نیازمند تغییر نگرش و دیدگاه اساسی در حوزه‌های جدید هستیم. کلیدهای قدیمی ما دیگر نمی‌توانند قفل‌های جدید را باز کنند. باید به تفاوت‌های نسلی امروز توجه کنیم، به سبد جدید مصرف فرهنگی مخاطبان دقت کنیم که بسیار تغییر کرده‌اند، به تغییرات سبک زندگی و گرایه‌های مهم جهانی توجه داشته باشیم و به نقش فناوری در این تحولات اهمیت بدهیم.

واقعیت این است که شاید برخی از حوزه‌ها در کشور دیگر آن مزیت سابق را ندارند. مثلاً سینما شاید مانند گذشته آن ظرفیت را نداشته باشد که برخی مسائل فرهنگی را از طریق آن بتوان حل کرد. حتی رادیو و تلویزیون نیز ممکن است کارایی گذشته را نداشته باشند. باید به بخش‌هایی توجه کنیم که هم مزیت بیشتری دارند و هم بازدهی بالاتری در آنها اتفاق می‌افتد که به نظر می‌رسد این حوزه‌ها در قلمرو صنایع فرهنگی قرار می‌گیرند؛ حوزه‌هایی که کشور در آنها مزیت نسبی دارد.

جمعیت جوان، تحصیل‌کرده، صاحب ایده و خلاق داریم. از سوی دیگر به دلیل تحریم‌های ظالمانه، منابع مالی ما محدود است و نمی‌توانیم از حداکثر ظرفیت‌هایمان استفاده کنیم یا در زمان مناسب به درآمدزایی برسیم. بنابراین حوزه‌های فرهنگی می‌توانند مزیت اصلی ما باشند. سرمایه‌های دیگرمان در گذشته به شکل دیگری استفاده می‌شد، اما امروز مزیت ما در صنایع خلاق و فرهنگی است. اگر این مزیت به‌درستی شناخته شود، اقتصاد ما می‌تواند بر پایه دانش، خلاقیت و اندیشه استوار شود.

پس باید سرمایه‌گذاری خود را بر این حوزه متمرکز کنیم، زیرساخت‌ها و اولویت‌های آموزشی را نیز به این حوزه اختصاص دهیم؛ این تغییر نگرش باید اتفاق بیفتد. یعنی پارادایم کنونی حوزه فرهنگ مبنی بر اختصاص بودجه‌های زیاد به نهادهای رسمی فرهنگی باید تغییر کند و نباید دیگر انتظار داشته باشیم این نهادها در فرهنگ ما نقش داشته باشند.

اکنون هزاران نفر از مردم عادی هستند که می‌توانند کار فرهنگی انجام دهند و آن را به کسب‌وکار تبدیل کنند. اینگونه هم درآمد و ارزش افزوده ایجاد می‌شود، هم ثروت تولید می‌شود و هم ضمن مردمی‌سازی فرهنگ آن اتفاق فرهنگی مطلوب رخ می‌دهد.

کشور ما یک کشور فرهنگی است، مردم ما تمدن کهن و پشتوانه غنی فرهنگی دارند و مبانی دینی ما مبانی مهمی است که همواره نیازمند بازتولید و انتقال به نسل جدید است. همه اینها در دایره فرهنگ قرار می‌گیرد. اگر امروز به فرهنگ بی‌توجهی کنیم، اقتصاد کشور در آینده با همان اختلالات امروز روبه‌رو خواهد شد. بسیاری از مشکلات اقتصادی کنونی ما ریشه در فرهنگ مردم دارد.

اگر قرار است این فرهنگ تقویت شود نیازمند تولید و مصرف است؛ یعنی چرخه صنعت فرهنگ باید شکل گیرد. این تولید باید توسط مردم انجام شود و به‌سمت کسب‌وکارهای پایدار هدایت شود. این تولید زمانی اتفاق می‌افتد که به عنوان یک کسب‌وکار به آن نگاه شود و افراد بتوانند بصورت درآمد-هزینه کسب و کار فرهنگی را مدیریت کنند.

وقتی به ابعاد مختلف این موضوع دقت کنید، متوجه می‌شوید که باید در جنگ اولویت‌های کشور با توجه به منابع محدود و نیازهای نامحدود، این حوزه را در صدر قرار دهیم. اینگونه هم به اقتصاد کشور کمک می‌شود و هم اعتلای حوزه فرهنگ محقق خواهد شد.

انتهای پیام
captcha