کد خبر: 4285741
تاریخ انتشار : ۱۳ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۹:۵۶
حجت‌الاسلام نجف‌زاده تبیین کرد

هزاران حدیث و روایت تفسیری؛ میراث علمی امام باقر(ع)

استاد جامعه المصطفی العالمیه گفت: امام باقر(ع) تراث ارزشمندی به میراث گذاشتند که بخشی از آن میراث تفسیری و بخشی هم میراث حدیثی است که 70هزار روایت از حضرت فقط توسط جابربن یزید جعفی نقل شده است.

امام باقر(ع)// هزاران حدیث و روایت تفسیری؛ میراث ارزشمند علمی امام باقر(ع)امام محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب(ع) ملقب به باقر پنجمین امام شیعیان است و «باقر» را که به معنای شکافنده است بر پایه حدیث لوح، پیامبر اسلام(ص) پیش از ولادتشان به ایشان داد. امام باقر(ع) حدود ۱۹ سال از سال ۹۵ تا ۱۱۴ ق امامت شیعیان را برعهده داشت.
 
باقر العلوم(ع) در علم، زهد، عظمت و فضیلت سرآمد بنی‌هاشم بود و احادیث فراوانی در زمینه‌های مختلفی همچون فقه، توحید، سنت نبوی، قرآن و اخلاق از ایشان نقل شده است تا جایی که محمد بن مسلم ۳۰ هزار حدیث از امام باقر(ع) نقل کرده‌ است. ایشان جنبشی علمی پدید آورد که در دوره امامت فرزندشان امام صادق(ع) به اوج خود رسید. شمار اصحاب و شاگردان امام باقر(ع) را ۴۶۲ نفر دانسته‌اند. در دوره امامت ایشان، تدوین دیدگاه‎های شیعه در رشته‌های گوناگون مانند اخلاق، فقه، کلام و تفسیر آغاز شد. 

خبرنگار ایکنا برای آشنایی  بیشتر با زندگانی آن حضرت با حجت‌الاسلام و المسلمین وحید نجف‌زاده؛ استاد جامعه المصطفی العالمیه و استاد تفسیر مجتمع آموزشی پژوهشی ائمه اطهار(ع)، گفت‌وگو کرده است که در ادامه می‌خوانیم:
 
ایکنا ـ شیعیان ارادت ویژه‌ای به امامان خود از جمله حضرت امام باقر(ع) دارند اما جایگاه امام باقر(ع) نزد محدثان و روایان اهل سنت چگونه بوده است؟
 
امام باقر(ع) از ابتدای ولادت تا شهادت با دوران بیداد و ظلم و ستم اموی‌ها مواجه بود و ایشان در طول مدت عمر شریفشان با این حکومت‌های ظلم مبارزه می‌کردند جز مدت کوتاه حکومت عمربن عبدالعزیز؛ یعنی دو سال و نیم و حضرت از این مدت کوتاه به عنوان فرصتی برای نشر دین بهره بردند.
 
امام باقر(ع) در تمام مدت عمر در مدینه منوره به سر بردند و مردم را از دانش خود بهره‌مند کردند؛ شخصیت‌هایی در مورد امام باقر(ع) مطالبی دارند که هر کدام در جای خود جالب و ارزشمند است؛ ابرش کلبی در المناقب جلد دوم صفحه 286 گفته است به حق تو فرزند رسول‌الله(ص) هستی و بعد به سمت هشام بن عبدالملک رفت و گفت دست از سر ما بردارید که این مرد، داناترین مردم روی زمین است چرا که فرزند رسول خداست.
 
ابو اسحاق از بزرگان اهل سنت در کتاب ائمتنا به نقل از اعیان الشیعه می‌گوید من هیچگاه مانند محمدبن علی الباقر را ندیدم. عبدالله بن عطا مکی بر اساس روایت بحارالانوار در جلد 11 نقل کرده است که من ندیدم داشنمندان هیچگاه نزد کسی به اندازه محمدبن علی الباقر(ع) خضوع و خشوع کنند. من حکم بن عتیبه را با همه بزرگواری که در میان قوم خود داشت دیدم در مقابل امام باقر(ع) چنان نشسته بود که گویی پسر بچه‌ای در برابر معلم خود نشسته است.  
 
عبدالملک بن مروان به حاکم مدینه نوشت که محمدبن علی را دست و پا بسته و در غل و زنحیر به نزد من بفرست و حاکم مدینه در جواب او نوشت این نامه که برای تو می‌نویسم به منزله رد کردن درخواست و نامه تو نیست بلکه خیرخواهی از روی دلسوزی است؛ امروزه در روی زمین فردی با عفت‌تر و با ورع‌تر و عالم‌تر از مردی که او را طلب کردی وجود ندارد؛ او از داناترین مردم، مهربان‌ترین مردم و  در عبادت خداوند سختکوش‌ترین مردم است و من ناپسند می‌دارم که امیرالمؤمنین عبدالملک متعرض چنین شخصی شود چرا که: ان الله یغیر؛ عبدالملک وقتی این نامه را خواند خوشحال شد و فهمید که والی مدینه از روی دلسوزی این کار را کرده است زیرا باعث بهم ریختن دودمان عبدالملک بود.
 
ایکنا ـ امام باقر(ع) با جریان‌های فکری و انحرافی دوران خود چگونه مواجه می‌شدند؟
 
امام باقر(ع) نقش هدایتی و اصلاح‌گری خود را در امور مختلف انجام می‌دادند؛ برخی از کارهای ایشان در رفع و کاهش ناهنجاری‌ها، اصلاح فکر و عقیده غلط مردم بود؛ جریان‌هایی وجود داشتند که باعث انحراف جامعه شده بودند لذا ایشان در رد مذاهب منحرف کوشیدند و در بیان معارف دعا و روایات تلاش زیادی کردند. در دوره ایشان جریان غلات و صوفیه و ... حضرت را بر آن واداشت که با آن‌ها مبارزه کنند و زشتی آنان را به مردم نشان دهند؛ لذا بخشی از فعالیت ایشان مناظره با جریان‌های انحرافی بود؛ امام(ع) با عالمان مسیحی، هشام بن عبدالملک، حسن بصری و ... مناظره کردند و علمایی را که در دربار به صدور فتوا به نفع حکومت می‌پرداختند به چالش کشیدند و محکوم کردند و مردم را از افتادن در دام عقاید و اندیشه‌های منحرف باز می‌داشتند.
 
ایشان به مردم توصیه می‌کردند اندیشه و معارف را باید از سرچشمه زلال آن بگیرید: إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا؛ عبدالله بن عطا در باب انتشار دانش از سوی اهل بیت(ع) آورده است که من دانشمندان را نزد هیچکس به اندازه امام باقر(ع) کم‌دانش نیافتم. این نشان می‌دهد حضرت به هر نحو که توانستند به نشر معارف اهل بیت(ع) پرداختند.
 
ایکنا ـ نقش امام(ع) در اصلاح عقاید و احکام شرعی و جهت‌دهی سیاسی و اجتماعی مردم چه بود و آیا در آن شرایط، فعالیت سیاسی و اجتماعی ممکن بود؟
 
مهمترین اقدامات امام باقر (ع) در آن شرایط تأسیس دانشگاه نمونه فقه است؛ دکتر علی حسن می‌گوید ما پس از بررسی و تتبع در متون تاریخی به مثال‌های بسیاری دست یافته‌ایم که مردم در این دوره شناختی از مسائل دینی نداشتند و در هیچ‌یک از مسائل دینی دارای جزم و یقین نبودند و حتی عبادات نیز نزد آنان متزلزل بود ولی امام باقر(ع) توانستند در این بخش اقدامات مهمی انجام دهند.
 
البته از ویژگی‌های مکتب فقهی امام باقر(ع)، رابطه مستقیم با نبی مکرم و سرچشمه دین بود و تقویت پویایی فقه اهل بیت(ع) و بازگذاشتن باب اجتهاد در فقه و بازگشت به حکم عقل برخلاف بسیاری از جریان‌های دیگر که ضدعقل و ضداجتهاد بودند یا به عقل بهایی نمی‌دادند.
 
بخشی از اقدامات حضرت اصلاحاتی بود که در زمینه سیاسی و اجتماعی انجام دادند از جمله آموزش امر به معروف و نهی از منکر به شیعیان؛ حضرت در انجام وظیفه اهل بیت(ع) در رهبری امت، مفاهیم و معارف سیاسی را به شیعیان آموختند و مسیر مبارزه و جهاد و رسوایی حکومت اموی را مورد غفلت قرار ندادند و از هیچ اقدامی در این زمینه کوتاهی نفرمودند. 
 
اقدام مهم دیگر امام باقر(ع)، اصلاح مسائل اخلاقی جامعه بود؛ بخش مهمی از فعالیت ایشان دعوت به پیاده‌سازی سنت شریف نبی مکرم اسلام(ص) بود؛ امام باقر(ع) ده‌ها حدیث شریف نبوی در مورد مسائل اجتماعی مانند صدق، تعاون، وفای به عهد، ایثار و حسن رفتار با مسلمین و غیرمسلمین را از پیامبر(ص) نقل کردند. 
 
نکته دیگر دعوت به مکارم اخلاق بود؛ یک بحث دعوت به خوبی و اخلاق است و بحث دیگر مکارم اخلاق یعنی جبران زشتی با خوبی است؛ امام باقر(ع) همه را به عفت و عبادت و زندگی زیبا و به اینکه انسان در مسیر خدا تحمل خود را بالا ببرد و نسبت به همدیگر حسن ظن داشته باشند دعوت می‌کردند.
 
ایکنا ـ درباره تراث علمی که از امام باقر(ع) به آیندگان رسیده هم توضیح دهید؟
 
امام باقر(ع) تراث ارزشمندی را برای آیندگان به میراث گذاشتند که بخشی از آن میراث تفسیری است زیرا قرآن مهمترین منبع دین است؛ ایشان اهمیت زیادی به تلاوت، حفظ و تفسیر قرآن کریم می‌دادند و در برابر دست‌اندازی دشمنان به قرآن مقاومت می‌کردند؛ جلسات تفسیر حضرت همراه با بیان روایات تفسیری و به صورت روشمند برگزار می‌شد و بساط اهل رای و استحسان و قیاس و گمان را جمع می‌کردند.
 
به عنوان نمونه حضرت(ع) در ذیل آیه؛ يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ؛ روایتی را فرمودند که خداوند به پیامبر(ص) وحی فرستاد تا علی(ع) را به خلافت بعد از خود انتخاب کنند و پیامبر(ص) بیم آن داشت که عده‌ای نافرمانی کنند و مانع ایجاد شود لذا خداوند این آیه را بر پیامبر(ص) نازل کرد و فرمود که این کار باید حتما انجام شود وگرنه تو رسالت خودت را انجام نداده‌ای. 
 
بخشی از میراث آن حضرت هم میراث حدیثی است؛ به عنوان دومین منبع دین، البته مصیبت جهان اسلام در حوزه حدیث، تحریف و جعل و تقطیع و ضایع‌ کردن احادیث در دوره‌های مختلف است؛ کتابت حدیث در صد سال اول ممنوع شد ولی امام باقر(ع) در دوران خود به احیای احادیث نبوی پرداختند؛ جابر بن یزید جعفری 70 هزار حدیث از وجود مقدس آن حضرت از پیامبر(ص) نقل کرده است؛ ابان بن تغلب و دیگر شاگردان ایشان هم مجموعه‌های بسیار بزرگی از احادیث را از آن بزرگوار گردآوری کرده‌اند که امروز تعداد زیادی از آنها نزد ماست. حضرت در علم کلام  و در باب ازلی‌ بودن خداوند و عجز عقل انسان از درک حقیقت و واقعیت خداوند و وجوب اطاعت از امام و ... نیز میراث ارزشمندی از خود به جای گذاشته‌اند.
 
گفت‌و‌گو از علی فرج‌زاده
انتهای پیام
captcha