محمد قدرتی شاتوری، مدرس دانشگاه و پژوهشگر فقه و حقوق در یادداشتی که در اختیار ایکنا قرار داده است به بیان نکاتی از سیره امام باقر(ع) پرداخته که در ادامه میخوانیم؛
با نگاهی به سیره امام باقر(ع) میتوان گفت ایشان الگویی جامع از اخلاق کمک به نیازمندان هستند. درباره بخشندگی حضرت نقل شده است که: کانَ الباقِرُ علیه السلام ظاهِرَ الْجُودِ فالْخاصَّةِ وَالْعامَّةِ مَشْهُورَ الْکَرَمِ فالْکافَّةِ مَعْروفا بِالْفَضْلِ وَالاِْحْسانِ مَعَ کَثْرَةِ عِیالِهِ وَ تَوَسُّطِ حالِهِ: بخشندگى امام باقر(ع) به نزدیکان و عموم آشکار بود و سخاوتش مشهور آفاق، و احسان و نیکى او معروف همگان، با اینکه نانخور بسیار داشت و وضعیت او متوسط بود. (الارشاد، ص ۱۶۴) ایشان علیرغم محدودیتهای مالی، همواره به فکر دیگران بودند. همچنین، شهرت ایشان در فضیلتهای اخلاقی و علمی، باعث محبوبیت گستردهشان در میان تمام اقشار جامعه شده بود. این توصیف، الگویی از زهد، جود و مسئولیتپذیری اجتماعی را ارائه میدهد که میتواند برای همه افراد درسآموز باشد.
هیچگاه از خانه امام باقر(ع) شنیده نشد که به فقیر گفته شود: اى فقیر! خدایت برکت دهد یا گفته شود: اى فقیر این را بگیر، بلکه امام باقر(ع) همواره مىفرمود: فقرا را با بهترین اسمهایشان صدا بزنید: کانَ لایُسْمَعُ مِنْ دارِهِ (الباقِرُ علیه السلام) «یا سائِلُ بُورِکَ فیکَ» وَ لا «یا سائِلُ خُذْ هذا» وَ کانَ یَقُولُ: سَمُّوهُمْ بِاَحْسَنِ أَسْمائِهِمْ. (کشف الغمة، ج ۲، ص ۳۶۳) این رفتار نشاندهنده آن است که ایشان بهجای استفاده از الفاظی که ممکن است به نوعی تحقیرآمیز یا تکبرآلود باشد، با احترام و ادب با نیازمندان برخورد میکردند. استفاده نکردن از کلمه «سائل» بهصورت مستقیم، نشاندهنده حساسیت امام باقر(ع) نسبت به حفظ کرامت انسانی افراد است. حتی هنگام کمک به دیگران، ایشان مراقب بودند که عزتنفس افراد جریحهدار نشود. سیره و رفتار امام باقر(ع) به ما یادآوری میکند که نحوه رفتار با نیازمندان به اندازه خود کمک اهمیت دارد. ایشان با پرهیز از الفاظ تحقیرآمیز و تأکید بر نامیدن افراد به بهترین نامها، الگویی کامل از اخلاق و هنر کمک به افراد را ترسیم میکنند. این درس برای همهی ما حائز اهمیت است که در تعاملات اجتماعی، حتی هنگام بخشش و کمک، حفظ احترام و عزت دیگران را فراموش نکنیم.
امام باقر(ع) در روایتی که از ایشان نقل شده است فرمودهاند: تَبَسُّمُ الرَّجُلِ فِى وَجْهِ اَخیهِ حَسَنَةٌ وَ صَرْفُهُ القَذا عَنهُ حَسَنَةٌ وَ ما عُبِدَاللّه ُ بِشَى ءٍ اَحَبُّ اِلَیْهِ مِنْ اِدْخالِ السُّرُورِ عَلى المُؤمِنِ: لبخند انسان به چهره برادرش حسنه و کار نیک است و دور کردن خار و خاشاک و رنج و گرفتارى از برادر دینى حسنه است و خداوند به چیزى بهتر از شاد کردن مؤمن عبادت نشده است. (مصادقة الأخوان، ص ۵۲) "قذا" به معنای هرگونه آزار جسمی یا روحی است. این روایت اشاره به مسئولیت اجتماعی مؤمنان در رفع مشکلات دیگران دارد، چه از طریق کمک مادی و چه حمایت عاطفی. این روایت ارتباط مستقیم اخلاق اجتماعی با عبادت را نشان میدهد؛ یعنی رفتارهای کوچک انسانی میتوانند ارزشی الهی داشته باشند. در روایتی دیگر حضرت فرمودهاند: ثَلاثةٌ مِنْ أفْضَلِ الاَعْمالِ: شِبْعـَةُ جُوْعـَةِ المُسْلِمِ وَ تَنْفیسُ کُرْبَتِهِ وَ تَکْسُو عَوْرَتَهُ: سه چیز از برترین اعمال است: سیر کردن گرسنگى مسلمان، زدودن غم مسلمان، پوشاندن زشتى و عیب او. (مصادقة الأخوان، ص ۴۴) حضرت در این روایت سعادت اخروی را در گرو خدمت به بندگان خدا میداند.
در شرایط کنونی که فقر گسترده است، اجرای این سه عمل میتواند الگوی جامعهای عدالت محور بر اساس تعالیم اسلامی ارائه دهد. این حدیث سه اصل اخلاقی-اجتماعی را تبیین میکند: ۱_تأمین نیازهای مادی (غذا و لباس) ۲_حمایت روانی و عملی از افراد در تنگنا ۳_حفظ کرامت و آبروی مؤمناناین اعمال نهتنها باعث تقویت پیوندهای اجتماعی در جامعه اسلامی میشوند، بلکه پاداش اخروی نیز دارند. بهویژه هنگامی که مشکلات اقتصادی افزایش یافته، عمل به این توصیهها میتواند تأثیر عمیقی در بهبود وضعیت جامعه داشته باشد.
در روایتی دیگر نقل شده است: اَوحَى اللّه َ تَعالى الِى مُوسى علیه السلام: اِنّ مِنْ عِبادى مَنْ یَتَقَرَّبُ بِالحَسَنَةِ فَاُحکِمُهُ فِى الجَنَّةِ، فَقالَ مُوسى: یا رَبِّ ما تِلْکَ الحَسَنَةُ؟ قالَ: یَمْشى فِىحاجَةِ اَخیهِ المُؤمِن قُضِیَت اَوْ لَمْ تُقْضَ!:خداوند به موسى وحى کرد که: بعضى از بندگان من آن قدر کار نیک انجام مى دهد که او را در بهشت حاکم و برقرار مىسازم. موسى گفت: خدایا آن کار نیک چیست؟ فرمود: براى تأمین نیاز برادرش تلاش مى کند، موفق به قضاى حوائج او بشود یا نشود. (مصادقة الاخوان، ص ۶۶ صدوق (ره).)
با توجه به سخن حضرت میتوان گفت: پاداش الهی منوط به نتیجهگیری نیست، بلکه به نیت و اقدام انسان بستگی دارد. بسیاری از افراد ممکن است از کمک کردن به دیگران دلسرد شوند اگر نتیجهای نبینند، اما در این روایت حضرت تأکید میکند که همین حرکت و تلاش، حتی اگر بدون نتیجه باشد، نزد خداوند محفوظ است. در روایتی دیگر حضرت فرمودهاند: إنَّ أحَبَّ الاَعمالِ إلَى اللّه ِ تَعالى سَبعَةٌ: اِشْباعُ جُوْعَةِ مُؤمِنٍ، وَ تَنـفیسُ کُرْبَتِهِ، وَ قَضاءُ دینِهِ، وَ إنَّ مَن یَفعَلُ ذلِکَ لَقَلیلٌ: محبوبترین کارها در نزد خداى تعالى هفت چیز است، از جمله: گرسنگى مؤمنى را سیر کند، اندوه غمزده اى را برطرف سازد، قرض بدهکارى را بپردازد. کسانى که این گونه رفتار کنند، اندک هستند (جامع الاحادیث، ص ۱۸۳، بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۳۶۹) روایت با بیان محبوبترین اعمال نزد خداوند، الگویی عملی برای زندگی فردی و اجتماعی ارائه میدهد. محور اصلی این اعمال، خدمت به مؤمنان و رفع نیازهای آنان است که نشاندهنده جایگاه والای اخوت دینی در اسلام است. تأکید بر کمیاب بودن چنین افرادی نیز هشداری برای همه مؤمنان است تا در این مسیر بیشتر بکوشند. تطبیق این آموزهها در زندگی امروز میتواند منجر به ایجاد جامعهای مبتنی بر تعاون و همدلی شود که در آن نیازمندان به حال خود رها نمیشوند.
ابوالجارود گوید، از امام امام باقر(ع) شنیدم که مىفرمود: مَنْ هَمَّ بِشَى ءٍ مِنْ الْخَیْرِ فَلْیُعَجِّلْهُ فَاِنَّ کُلَّ شَى ءٌ فیهِ تَأخیرٌ فَإنَّ لِلشَّیطانِ فیهِ نَظْرَةٌ: هرکس تصمیم به کارخیرى گرفت، سریع اقدام کند، زیرا اگر در آن تاخیر روا دارد، شیطان در آن کار مهلت مى یابد. (و فرصت انجام آن را مى گیرد.) (اصول کافى، ج ۳، ص ۲۱۳) سخن حضرت با نگاهی همه جانبه، هم به فرآیندهای درونی انسان توجه دارد و هم به عوامل بیرونی مؤثر بر عمل. تأکید اصلی روایت بر حفظ ارتباط مستقیم بین نیّت و عمل است به گونهای که هیچ عامل درونی (مانند سستی اراده) یا بیرونی (مانند وسوسههای شیطانی) نتواند این ارتباط را مخدوش کند. این آموزه هم برای رشد فردی و هم برای پیشرفت اجتماعی حائز اهمیت است.
با توجه به سخن حضرت میتوان گفت: پاداش الهی منوط به نتیجهگیری نیست، بلکه به نیت و اقدام انسان بستگی دارد. بسیاری از افراد ممکن است از کمک کردن به دیگران دلسرد شوند اگر نتیجهای نبینند، اما در این روایت حضرت تأکید میکند که همین حرکت و تلاش، حتی اگر بدون نتیجه باشد، نزد خداوند محفوظ است. در روایتی دیگر حضرت فرمودهاند: إنَّ أحَبَّ الاَعمالِ إلَى اللّه ِ تَعالى سَبعَةٌ: اِشْباعُ جُوْعَةِ مُؤمِنٍ، وَ تَنـفیسُ کُرْبَتِهِ، وَ قَضاءُ دینِهِ، وَ إنَّ مَن یَفعَلُ ذلِکَ لَقَلیلٌ: محبوبترین کارها در نزد خداى تعالى هفت چیز است، از جمله: گرسنگى مؤمنى را سیر کند، اندوه غمزدهاى را برطرف سازد، قرض بدهکارى را بپردازد. کسانى که این گونه رفتار کنند، اندک هستند (جامع الاحادیث، ص ۱۸۳، بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۳۶۹) روایت با بیان محبوبترین اعمال نزد خداوند، الگویی عملی برای زندگی فردی و اجتماعی ارائه میدهد. محور اصلی این اعمال، خدمت به مؤمنان و رفع نیازهای آنان است که نشاندهنده جایگاه والای اخوت دینی در اسلام است. تأکید بر کمیاب بودن چنین افرادی نیز هشداری برای همه مؤمنان است تا در این مسیر بیشتر بکوشند. تطبیق این آموزهها در زندگی امروز میتواند منجر به ایجاد جامعهای مبتنی بر تعاون و همدلی شود که در آن نیازمندان به حال خود رها نمیشوند.
ابوالجارود گوید، از امام باقر(ع)ام شنیدم که مى فرمود: مَنْ هَمَّ بِشَى ءٍ مِنْ الْخَیْرِ فَلْیُعَجِّلْهُ فَاِنَّ کُلَّ شَى ءٌ فیهِ تَأخیرٌ فَإنَّ لِلشَّیطانِ فیهِ نَظْرَةٌ: هرکس تصمیم به کار خیرى گرفت، سریع اقدام کند، زیرا اگر در آن تاخیر روا دارد، شیطان در آن کار مهلت مى یابد. (و فرصت انجام آن را مى گیرد.) (اصول کافى، ج ۳، ص ۲۱۳) سخن حضرت با نگاهی همه جانبه، هم به فرآیندهای درونی انسان توجه دارد و هم به عوامل بیرونی مؤثر بر عمل. تأکید اصلی روایت بر حفظ ارتباط مستقیم بین نیّت و عمل است به گونهای که هیچ عامل درونی (مانند سستی اراده) یا بیرونی (مانند وسوسههای شیطانی) نتواند این ارتباط را مخدوش کند. این آموزه هم برای رشد فردی و هم برای پیشرفت اجتماعی حائز اهمیت است.
انتهای پیام