کد خبر: 4286072
تاریخ انتشار : ۱۴ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۱
سیری در منظومه فرهنگی امام راحل در گفت‌وگو با محمد محمودی‌کیا

امام خمینی(ره) و انقلاب، بازخیزش طنین فرهنگ ایرانی و اسلامی بود + صوت

عضو هیئت علمی پژوهشکده امام‌ خمینی(ره) و انقلاب اسلامی با تأکید بر آنکه اساس حرکت امام‌ خمینی(ره) و انقلاب اسلامی، فرهنگی تمدن‌ساز است، گفت: انقلاب و رهبری آن بازخیزشی به سمت فضیلت‌ها و شکوهمندی‌هایی بود که در ذات فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی نهادینه شده ‌است.

یکی از اصلی‌ترین مؤلفه‌هایی که شاید در این عصر و روزگار بیش‌ از پیش رُخ‌نمایی می‌کند درک شتاب زمان و مسئله انطباق با آن است. مقوله‌ای که حتی اگر ما اندیشه‌ها، سپهر فرهنگی و گفتمان فرهنگی انقلاب اسلامی که به قطع متأثر از اندیشه‌های بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام‌ خمینی(ره) است را مبتنی بر همان نگرش مورد تدقیق و تأکید قرار دهیم، در خواهیم یافت که حضرت امام نیز به ‌شدت نسبت ‌به نگاه انطباقی با عصر و زمانه خود در مسیر تعالی فرهنگ و تحقق گفتمان فرهنگی در جوامع تأکید ویژه‌ای داشته‌اند.

برای اثبات این مدعا می‌توان به همان جمله و روایت آشنا، جذاب و پُرتکرار که همگان آن را شنیدند ارجاع داد که عنوان شده وقتی حضرت امام را خطاب قرار می‌دهند که شما با استناد به چه قدرتی درباره پیروزی انقلاب صحبت می‌کنید؟ می‌فرمایند: «آن کسانی که من به پشتوانه آن‌ها پیروزی انقلاب را نوید خواهم داد امروز در گهواره‌ها هستند.»

همین جمله و نگرش بازتابی از همان رویکرد انطباق زمانی است. یعنی وقتی ما درباره فعلیت یا کنشی به‌نام انقلاب صحبت می‌کنیم، به قطع وقوع آن اتفاقی نیست که یک شبه محقق شود؛ بلکه استمراری است که آموزش، مداقه، پژوهش، تربیت و فعلیت مستمر می‌خواهد و می‌طلبد.

اگر قیام 15 خرداد 1342 را از اصلی‌ترین گرانیگاه‌های تحقق پیروزی انقلاب اسلامی بدانیم که استمرار حرکت مردم انقلابی به پیروزی در بهمن 1357 منتج شد و حال این گذار 46 سال بعد پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی را در طرف دیگر این معادله سنجش قرار دهیم، نمی‌توانیم بگوییم که تام و تمام طی این مسیر بعد از پیروزی انقلاب بر اندیشه استمرار یا کنش انطباق‌پذیری با مقتضیات زمانه در حوزه مؤلفه‌های فرهنگی انقلاب را بدون هیچ آسیب و گزندی طی کرده‌ایم!

که اگر چنین ادعایی داشته باشیم، برخی از ناملایمات اجتماعی که طی این 46 سال از سر گذرانده‌ایم را دیگر در جامعه شاهد نبودیم. جایی ‌که بعد از اتفاقات تلخ نیمه دوم سال 1401 از زبان مقام معظم رهبری کلید واژه غفلت را با پیوست فرهنگی یعنی «غفلت فرهنگی» برای نخستین بار در ادبیات گفتمان فرهنگی انقلاب در حوزه تربیت نسلی ـ که آن‌ها را نسل انقلاب می‌دانیم ـ می‌خوانیم، از زبان ایشان شنیدیم.

سه شنبه یا چهارشنبه آماده انتشار////امام خمینی(ره) و انقلاب بازخیزش طنین فرهنگ ایرانی و اسلامی بود +صوت

حال در وقوع این آسیب‌های فرهنگی، نظام آموزشی، خانواده، نظام پرورشی، ساحت رسانه‌ای یا نظام فرهنگی ما است که باید مورد رصد قرار گیرد یا جمیع اینها، خود به‌محلی برای بحث و گفت‌وگو بدل می‌شود.

درنهایت در مسیر آسیب‌شناسی رصد رد پای گفتمان فرهنگی انقلاب متأثر از سپهر منظومه اندیشه‌های بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی به آسیبی چون «غفلت فرهنگی» در مسیر گذار سیر تحول و تطور تاریخ بشکوه انقلاب اسلامی و گذار نسل‌های دوم و به‌ویژه نسل سوم فرزندان انقلاب می‌رسیم.

از همین روی التزام انطباق رخدادهای اجتماعی در ساحت فرهنگ را به‌عنوان محور اصلی گفت‌وگوی ایکنا با دکتر محمد محمودی کیا عضو هیئت علمی پژوهشکده حضرت امام‌ خمینی(ره) و انقلاب اسلامی در شرایطی همزمان با سالروز رحلت بنیانگذار کبیر و معمارانقلاب اسلامی به بحث گذاشتیم که بنا بر ضرورت اصل آسیب‌شناسی؛ تحقق نگرش فرهنگی امام خمینی(ره) در مسیر تربیت نسل‌های فرزندان انقلاب را به عنوان محور اصلی این گفت و شنید برگزیدیم. حاصل این گفت‎‌‌وگو در ادامه از خاطرتان می‌گذرد.

کد

ایکنا- یکی از اصلی‌ترین گرانیگاه‌های «گفتمان فرهنگی انقلاب» که از زبان امام‌ خمینی(ره) و مقام معظم رهبری در طول گذار تاریخ بشکوه انقلاب سرزمین‌مان در قامت کلیدواژه‌ای اساسی رُخ‌نمایی می‌کند مسئله «مشارکت مردم» در تمامی کُنش‌ها و حرکت‌های انقلاب است؛ آنچه که آن را «مردم‌سالاری دینی» در خوانش ادبیات سیاسی خطاب می‌کنیم. اما اگر این فرمایش امام‌(ره) را که انقلاب توسط مردم صورت گرفت و دوام و بقای آن نیز به دست مردم خواهد بود؛ پیشانی آغاز گفت‌وگوی خود قرار دهیم، تاریخ 46 ساله انقلاب اسلامی ایران، فراز و فرودهای مختلفی را تجربه کرده که گاه آسیب‌هایی را با خود به ‌همراه داشته است. آخرین نمونه آن اتفاقات تلخ و التهابات اجتماعی نیمه دوم سال 1401 است. جایی که مقام معظم رهبری در مواجهه با وقوع آن آسیب‌ها برای نخستین بار در طول تاریخ انقلاب از واژه «غفلت فرهنگی» استفاده کردند. اگر بخواهیم آن مقوله «مشارکت مردمی» را با مسئله «انطباق با زیست زمانه» در قامت بیان معارف فرهنگی انقلاب اسلامی در گذار سه نسل از فرزندان انقلاب مورد رصد قرار دهیم و چرایی وآسیب‌شناسی آن کلیدواژه «غفلت فرهنگی» را مورد مداقه قرار دهیم با چه مواردی در عدم تحقق تام و تمام منظومه و سپهر روایت و نگرش فرهنگی مورد تأکید بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در مسیر تمدن‌سازی فرهنگ انقلاب اسلامی در جامعه امروز مواجه هستیم؟

صحبت‌های خود را با فرازی از فرمایشات حضرت امام آغاز می‌کنم. ایشان در تعریف انقلاب می‌فرمایند که «انقلاب اسلامی ایران از همه انقلاب‌ها متفاوت و جداست.» این تفاوت را می‌توانیم هم در پیدایش، هم در کیفیت مبارزه، هم در انگیزه انقلاب و قیام مشاهده کنیم.

وقتی ما از زاویه اندیشمندان خارج از کشور، غیر ایرانی و غربی به انقلاب اسلامی نگاه می‌کنیم؛ آن‌ها نیز همین ادراک «انقلاب متفاوت» را در مواجهه با انقلاب شکوهمند اسلامی دارند. یعنی وقتی گذار «فوکو» را از تحولات ایران رصد می‌کنیم؛ یا بعدها نظریه‌های انسان‌شناس معتبر آمریکایی چون مایکل فیشر در کتاب معروفش «ایران: از اختلافات مذهبی تا انقلاب»؛ یا لیلی عشقی در کتاب «زمانی بین زمان‌ها» مطالعه می‌کنیم به وضوح می‌بینیم همه آن‌ها به نوعی قرائت معنایی مشترکی از انقلاب اسلامی دارند که در درون‌مایه خود عنصر فرهنگ بسیار جدی و نقش‌آفرین است.

از همین روی این انقلاب، همانطور که حضرت امام(ره) اشاره فرمودند، انقلابی متفاوت در تمامی زمینه‌هاست که هم در کیفیت مبارزه و هم در طی کردن مسیر انقلابی خود از آن بهره برده است. اینها نکاتی است که مستشرقان روی آن دست گذاشته و این تفاوت را در مواجهه با انقلاب مردم ایران در بهمن 1357 به رهبری بنیانگذار کبیر انقلاب، حضرت امام‌ خمینی(ره) برجسته کرده‌اند.

اگر ما به تعریف واژگانی «فرهنگ» توجه کنیم، متوجه می‌شویم که در واژگان، «فرهنگ» را به ‌معنای شکوهمندی و فضیلت معنا کرده‌اند. برخی معتقدند فرهنگ مشارکتی، فرهنگ تعاملی یا فرهنگ جمعی از بنیان با مفهوم مدنیت سرشته شده ‌است. یعنی «فرهنگ»؛ قرین آن مکانی است که امکان رشد فضیلت‌ها در آن وجود داشته باشد. انقلاب اسلامی ایران محملی برای بروز و ظهور فضیلت‌های جمعی ملتی بود که در دوره‌ای از تاریخ، آن فضیلت‌ها به محاق رانده شده بود و این انقلاب بازخیزشی به سمت فضیلت‌ها و شکوهمندی‌هایی بود که در ذات فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی نهادینه شده ‌است.

اگر ما سیر تاریخی کُنش حضرت امام(ره) را مورد بررسی و مداقه قرار دهیم، به ‌وضوح درمی‌یابیم که ایشان در دوره فطرت هشت ساله‌ای که بین ارتحال زعیم عالی‌قدر حضرت آیت‌الله حائری تا ورود آیت‌الله بروجردی به قم و زعامت مجدد در حوزه علمیه بین سال‌های 1315 تا 1323 به وقوع پیوست، شروع به برپایی دروس اخلاق می‌کنند. غنی‌ترین آثار اخلاقی حضرت امام(ره) محصول همین دوره هشت‌ساله‌ای است که ایشان در مسجد «ملا صادق» در فیضیه مشغول تدریس اخلاق هستند. کتاب‌هایی چون «شرح چهل حدیث»، «آداب ‌الصلوة»، «شرح حدیث جنود عقل و جهل» و آثار دیگر که جزو آثار بسیار پُر مغز امام است محصول همین ایام است. البته این روند تدریس، تدوین و نگارش آثار اخلاقی و عرفانی حضرت امام از 27  تا 42 سالگی به شکل مستمر ادامه داشته و آن را شاهد هستیم.

سه شنبه یا چهارشنبه آماده انتشار////امام خمینی(ره) و انقلاب بازخیزش طنین فرهنگ ایرانی و اسلامی بود +صوت

حضرت امام(ره) قبل ‌از آنکه بخواهند انقلاب را به‌عنوان پدیده‌ای در شکل اجتماع و کنش سیاسی تعریف کنند؛ ضرورت تربیت اخلاقی و ارتقاء ظرفیت نفوذ انسانی را در دستور کار خود و آموزه‌هایشان قرار می‌دهند. امروز با حرئت و قدرت می‌توان گفت اگر این زمینه‌سازی، جامعه‌پردازی و تهذیب نفوس وجود نداشت، این انقلاب به ثمر نمی‌نشست.

اتفاق دیگری را نیز در این میان باید مورد اشاره قرار دهم، اتفاقی که در اثناء درس خارج فقه حضرت امام در نجف می‌افتد و ایشان بنا بر ضرورت و تشخیص درس فقه را تعطیل می‌کنند و درس اخلاق را جایگزین آن می‌کنند. کتاب «جهاد اکبر» حضرت امام محصول اتفاقی است که در آن خطاب به طلاب و جامعه اهل خرد و اندیشه می‌فرمایند «شما که درحال مجتهد شدن هستید ابتدا باید در ایستگاه اخلاق توقفی جدی داشته باشید.» همین مسئله نشان می‌دهد که اساس کنش امام کنشی اخلاقی و تربیتی است.

انقلاب اسلامی ایران نیز در آن بازه زمانی بروز فضیلت‌های جامعه‌ای را نشان می‌دهد که به علل مختلفی آن فضیلت‌ها به محاق رفته بود. لذا از دیدگاه حضرت امام(ره)، فرهنگ آن معنای موثق و عنصر شاملی است که همه عناصر زیست اجتماعی، اقتصادی و سیاست را در بر می‌گیرد.

از همین روی با توجه به نکاتی که عنوان کردم و آنچه در پرسش‌تان به آن ارجاع داشتید، باید گفت اگر به گذار گفتمان فرهنگی انقلاب مبتنی بر منظومه و سپهر نگرش و سلوک حضرت امام خمینی(ره) در این تاریخ 46 ساله نگاهی انطباقی داشته باشیم، باید بگوییم اساس حرکت امام‌ خمینی(ره) و اساس انقلاب اسلامی، یک رخداد فرهنگی تمدن ساز است.

کد

ایکنا- خوانش تاریخ برای عموم مردم امری سهل و ممکن نیست. در بیان دلیل آن از منظر نگاهی ساده باید گفت که ممکن است عموم مردم، مطالعه، سیر و تحقیق در مؤلفه‌های تاریخی را جزو علایق خود دسته‌بندی نکنند و از سوی دیگر گاه چنان مسئله پژوهش و مداقه در مباحث تاریخی به امری جدی و خطیر بدل می‌شود که ورود به آن عرصه فعالان، پژوهشگران و متخصصان خود را می‌طلبد. با ورود به گام دوم انقلاب در فرمایشات مقام معظم رهبری هدف سیر تحول و تطور مسیر انقلاب شکوهمند اسلامی، تحقق «تمدن نوین اسلامی» ترسیم شده است. ریشه این فرمایش حضرت آقا را می‌توان در همان کُنش تمدن‌ساز و اخلاقی که جزو بنیان‌های فکری بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام‌ خمینی(ره) در حوزه مؤلفه‌های گفتمان فرهنگی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است رصد کنیم. یعنی همان نقطه‌ای که شما در فصل پیشین صحبت‌هایتان در قالب دو کلیدواژه «کنش اخلاقی» و «کنش تمدن‌ساز» به آن اشاره کردید. حال زلف این دو نگاه در سپهر منظومه فکری و سلوک حضرت امام‌خمینی(ره) را با آنچه که به‌عنوان هدف کلان گام دوم انقلاب یعنی حرکت به سمت تمدن نوین اسلامی به یکدیگر گره می‌زنم و چگونگی همدلی و همراهی بیشتر این دو نگاه بر منظر واحد یعنی گفتمان فرهنگی انقلاب اسلامی و تحقق آن تمدن‌سازی فرهنگ انقلابی را در عصر و زمانه حاضر در سرزمین‌مان از شما طلب می‌کنم. رویکرد شما در این حوزه چیست؟

حضرت امام(ره) تعبیری دارند که می‌فرمایند «رمز بقای انقلاب اسلامی؛ همان رمز پیروزی انقلاب است.»؛ ایشان تحقق این مهم را از دو منظر مورد مداقه قرار می‌دهند. نخست، انگیزه الهی مردم در مسیر رسیدن به مقصد عالی تشکیل حکومت اسلام و ارزش‌های اسلام و دو، اجتماع ملت در سراسر کشور با «وحدت کلمه» برای رسیدن به آن هدف عالی! اینها دو گام آن بن‌مایه منظومه تفکر فرهنگی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی را درباره حال و آینده نظام مقدس جمهوری اسلامی تعبیر و تفسیر می‌کنند.

بر همین اساس می‌توان اذعان داشت که هر آنچه که این دو مؤلفه را تضعیف کند، همان خطر اصلی در مسیر انقلاب است که تام و تمام بازتاب دهنده مبانی و دغدغه‌های فرهنگی مدنظر حضرت امام در سیر حرکت و تعالی نظام انقلابی و اسلامی ایران است.

باید بپذیریم نهاد اجتماع، نهادی متکثر است. تکثرگرایی در ذات جوامع انسانی قرار دارد؛ با این رویکرد چگونه می‌توانیم وحدت را در عین تکثر در جامعه ایجاد، حفظ و گسترش دهیم؟ چگونه پویایی‌های جمعی را به گونه‌ای به رسمیت بشناسیم که جامعه را از آن مسیر تربیت اخلاقی دور نسازیم؟ اینها مباحث کلانی است که به شکل مستقیم به مؤلفه حکمرانی اتصال پیدا می‌کند.

بحث ما در این گفت‌وگو بر رصد و خوانش منظومه و سپهر فرهنگی از منظر حضرت امام خمینی(ره) در مسیر تعالی و حرکت نظام جمهوری اسلامی در طول تاریخ استوار است. با این رویکرد اگر به سمت «فرهنگ سیاسی» حرکت کنیم؛ باید گفت در نگاه حضرت امام، تحقق و تعالی فرهنگ انقلابی و اسلامی در سایه مشارکت حداکثری رقم می‌خورد.

سه شنبه یا چهارشنبه آماده انتشار////امام خمینی(ره) و انقلاب بازخیزش طنین فرهنگ ایرانی و اسلامی بود +صوت

ایکنا- نکته همینجاست؛ با وجود ظهور و بروز نسل سوم فرزندان انقلاب، عصر انفجار رسانه و اطلاعات، دشمنی دشمنان در قلب روایت واقعی تاریخ انقلاب و گسست فرهنگی میان نسل سوم و دو نسل ابتدایی انقلاب اسلامی که همین گسست فرهنگی سبب نفوذ دشمن نیز شده است، امروزه چگونه می‌توان همان هدف متعالی گفتمان فرهنگی انقلاب اسلامی مدنظر حضرت امام را در قالب «مشارکت حداکثری» محقق کنیم. به گونه‌ای که بار دیگر شاهد التهاب و اتفاقی در جامعه نباشیم که ریشه آن حسب فرمایش مقام معظم رهبری «غفلت فرهنگی» باشد؟

ساده و کوتاه آنکه در عمل و نه در کلام، بدانیم و آگاه باشیم ‌که مردم ولی نعمتان انقلاب هستند. این پاسخ اصلی است که از زبان حضرت امام می‌شنویم.

اگر خدای نکرده روزی این نسبت و رابطه معکوس شود، شاهد ظهور و بروز مفاسد در عرصه‌های عینی جامعه خواهیم بود. خداوند شهید بزرگوار آیت‌الله بهشتی را رحمت کند که فرمودند: «روز مرگ انقلاب روزی است که مردم نسبت‌به انقلاب بی‌تفاوت شوند.»

علقه و نگرش جامعه نسبت‌ به سرنوشت نظام جمهوری اسلامی ایران یا حتی کُنش‌های دوره‌ای، مقطعی و اتفاق‌های تعریف ‌شده در نظام فرهنگی، اجتماعی یا سیاسی کشور اگر کاهش پیدا کند و جای خود را به بی‌تفاوتی بدهد، زنگ خطری بسیار جدی است. برای آنکه جامعه را به مسیر همدلی و تعامل بازگردانیم، باید مبتنی بر مفاهیم بنیادین فرهنگی و علوم اجتماعی حرکت کنیم.

عالی‌ترین درجه قدرت اجتماعی و فرهنگی که در درون یک جامعه تمام صنوف، اقشار جامعه شهری و روستایی، متمول و فرودست را دربرمی‌گیرد و انقلابی ساختاری را رقم می‌زند، مسئله وحدت کلمه و مشارکت حداکثری مردمان آن جامعه است. وقتی ما به انقلاب اسلامی ایران نگاه می‌کنیم؛ به‌ وضوح می‌بینیم که در ضمن تکثری که در درون انقلاب و مردمان انقلابی به گاه تحقق آن وجود داشت؛ آن بحث تربیت اخلاقی نکته بسیار کلیدی در مسیر اتحاد آحاد ملت برای تحقق آرمان انقلابی و به زیر کشیدن حکومت طاغوت به شمار می‌‎رفت. تربیت اخلاقی جامعه یعنی همان حرکت دقیق و هوشمندانه‌ای که حضرت امام خمینی(ره) در مواجهه با جامعه و مردم ایران انجام داد و همگی را به سمت نوعی نظام هنجاری سوق داد؛ نظامی هنجاری که در آن «دگرخواهی‌ها» از «خودخواهی‌ها» سبقت گرفت.

تحقق این مؤلفه را باید میان سیاستمداران در کنش جامعه و مردم با احزاب شاهد باشیم. همدلی برای جامعه انقلابی، اعتماد سیاسی را با خود به ‌همراه می‌آورد. بالاترین شاخصه اعتماد سیاسی در دوره پساانقلاب را در دوران دفاع مقدس شاهد بودیم. در آن سال‌های حماسه‌سازی هشت ساله دفاع مقدس چه اتفاقی می‌افتد که مردم خطوط مقدم نبرد و جبهه را با خانه خود برابر و چه‌بسا مقدم می‌دانند و نیازهای جبهه را بر نیازهای شخصی خود ارجح می‌دانند؟

سه شنبه یا چهارشنبه آماده انتشار////امام خمینی(ره) و انقلاب بازخیزش طنین فرهنگ ایرانی و اسلامی بود +صوت

از همین روی، امروز با اتکا به داشتن و تجربه همان فرهنگ همدلی اجتماعی در دوران دفاع مقدس، ملزم هستیم که سرمایه اجتماعی دولت (حکمرانی) را با همان مؤلفه‌های فرهنگی ارتقا دهیم. ملزم به این هستیم که اعتماد سیاسی را اعاده و ترمیم کنیم. اگر جایی شکافی در اعتماد سیاسی میان نسل‌های جدید ایجاد شده به ترمیم آن همت گماریم. در این حالت است که می‌توانیم چالش‌ها و مخاطرات که از جانب فرهنگ، اقتصاد و سیاست بر جامعه حادث و متوجه مفهوم جمهوریت و اسلامیت نظام می‌شود را صیانت کنیم و جامعه را در مسیری ایمن قرار دهیم. شعری از صائب تبریزی بزرگ است که می‌گوید:

راه بسیارست مردم را به قرب حق، ولی

راه نزدیکش دل مردم به دست آوردن است

وقتی شما در بیان امام متمرکز می‌شوید، به وضوح می‌بینید که چقدر این بیان برخاسته از دل و صمیمیت است و جامعه نیز به آن اقبال دارد و آن بیان صمیمی و برآمده از دل را می‌پذیرد. آن نَفَسِ پاکِ حضرت امام(ره) است که جوانه‌های امید، جوانه‌های انگیزه‌های متعالی را در جامعه بارور می‌کند.

امروز هم ما به‌ همان طریقه، مسلک و مرام در جامعه نیاز داریم. جامعه ایران نشان داده که جامعه‌ای بسیار نجیب است. در ضمن اینکه ما از تکثر در عقاید سیاسی و عقاید فرهنگی صحبت می‌کنیم در عین همه این تکثر، جامعه نجیب ایرانی را شاهدیم که نجابت خود را در حوادث مختلف حادث بر همین کشور نشان داده است.

اگر بخواهیم نگاهی آسیب‌شناسانه نسبت به برخی از شکاف‌ها و مخاطرات فرهنگی و اجتماعی طی گذار 46 ساله گفتمان فرهنگی انقلاب اسلامی ایران که منبعث و منتشر شده از آراء و دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) است داشته باشیم، احساس می‌کنم مفهومی که به آن اشاره کرده‌ام، یعنی «تربیت اخلاقی» که کلیدواژه نظام اندیشه‌ای حضرت امام درباره انقلاب اسلامی به شمار می‌رود، مولفه‌ای است که بسیار و امروز بیش از هر زمانی به آن نیازمندیم.

اگر بخواهیم دغدغه‌های گُل‌درشت حضرت امام را رصد کنیم، باید آن دغدغه‌ها را در وصیتنامه ایشان مورد مداقه و پژوهش قرار دهیم. در وصیتنامه حضرت امام(ره) شاهدیم که مراکز تعلیم‌وتربیت، کودکستان‌ها و بچه‌های کم‌سن مورد توجه و تأکید امام قرار گرفته و چندین و چند بار نسبت ‌به این مهم تأکید فرموده‌اند.

اگر ما به مانیفست (مرام‌نامه) حضرت امام، چه در وصیتنامه ایشان، چه در بیان دوره رهبری و چه در دوره مرجعیت و قبل‌ از رهبری رجوعی داشته باشیم، به ‌وضوح می‌بینیم که تعریفی جامع در حوزه اهمیت تعالی فرهنگی جامعه و مسیرهای تحقق توسعه گفتمان فرهنگی نظام انقلابی در آن برجسته است.

حضرت آیت‌الله جوادی آملی، خوانشی بسیار دقیق و جذاب از یکی از احادیث حضرت علی(ع) در کتاب ارجمند نهج‌البلاغه مبتنی بر این فرمایش مولای متقیان که فرموده «الناس علی دین ملوکهم» دارند. حضرت آیت‌الله جوادی آملی مبتنی بر این حدیث اشاره داشتند «ظاهر جامعه، آینه باطن کارگزاران آن است.» با توجه به‌همین روایت درمی‌یابیم که ما سنت‌های اجتماعی و فرهنگی تخلف‌ناپذیری در این عالم داریم؛ اگر فقط جامعه را مخاطب خود قرار دهیم در خواهیم یافت که جامعه فقط باید زیست اخلاقی داشته باشد و جامعه باید پای‌بند به هنجارهای اخلاقی باشد؛ در نگاهی کلان باید سوی دیگر این معادله را دید؛ باید بین سطح کارگزاران و سطح حکمرانی فرهنگ، اجتماع، اقتصاد و سیاست؛ ،هم‌نوایی وجود داشته باشد.

ببینید سال گذشته (1403)، مقام معظم رهبری نام سال را «جهش تولید با مشارکت مردم» گذاشتند. دراین عنوان حوزه توجه شما را به مسئله «مشارکت مردم» جلب می‌کنم! اگر مفهومی در کنش‌های جامعه، اجتماعی‌سازی نشود، مانایی نخواهد داشت! موفقیت و مانایی هر پدیده‌ای در طول تاریخ عطف به اجتماعی‌سازی آن پدیده بوده ‌است.

امروز اگر بپرسیم که در پس تمدن‌ها و تاریخ دراین هزاره‌های زیست بشر چه باقی مانده ‌است؟ پاسخمان ادیان است. علت ماندگاری ادیان نیز پیوست آن‌ها با فرهنگ و عمق جامعه است. پس هر چقدر بتوانیم در امر اجتماعی‌سازی فرهنگ انقلاب اسلامی که متأثر از سپهر و منظومه فرهنگی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در مسیر حرکت انقلابی مردم ایران به شمار می‌رود کوشش و توفیق داشته باشیم؛ به قطع و یقین آن فرهنگ و تمدن غنی که در بن‌مایه فرهنگ ایرانی و اسلامی در جامعه ما وجود داشته را با تمام ارزش‌هایش از آسیب‌ها و مخاطرات فرهنگی بیشتر در امان نگه خواهیم داشت.

گفت‌وگو از امین خرمی

انتهای پیام
captcha