کد خبر: 4288001
تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۳:۰۴
دیدار با خانواده شهید محمدهاشم چوبداران

فرزندی که از دامن مادر به معراج رفت + عکس

شهیدمحمدهاشم چوبداران از جمله شهدای دفاع مقدس، در اصل ثمره تلاش‌ها و مراقبت‌های مستمر مادری است که همواره فرزند خود را در پیمودن مسیر تا رسیدن به صلاح و صواب و وصول به زندگی جاودانه همراهی کرد.

پسری که از دامن مادر به معراج رفت + عکسبه گزارش ایکنا، اعضای کمیته شهدای قرآنی سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ روز گذشته چهارشنبه ۲۱ خرداد به دیدار خانواده شهیدمحمدهاشم چوبداران رفتند. 
 
شهیدمحمدهاشم چوبداران متولد ۱۳۴۵ بود و در زمان شهادت که در جریان عملیات بیت‌المقدس هفت، در منطقه شلمچه به وقوع پیوست، ۲۲ سال داشت. ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، سی و هفتمین سالروز عروج ملکوتی این رزمنده جان برکف اسلام است، شهیدی که وصیت‌نامه وزینی از خود به جای گذاشته و در آن بزرگترین آرزویش را نابودی دشمنِ بعثی و سردمداران آن عنوان کرده است.
 
تنها خواهر شهید که حالا تنها یادگار خانواده نیز هست، سینه‌ای مالامال از خاطرات دارد. خاطراتی از لحظات شیرین و سراسر عشق و ارادت و وفاداری و ایثار از آنچه مادر در حق او و برادر شهیدش انجام داده بود. گفتار خواهر در این دیدار و در غیاب پدر و مادری که سال ۹۲ به سوی پسر شهیدشان رهسپار شدند، راوی احوال برادر شهیدش شده است.
 
شهیدمحمدهاشم و او دست‌پرورده مادری بوده‌اند که با وجود حداقل سواد، اما در تربیت فرزندان بر پایه موازین اسلام و شعائر دینی سخت‌کوشی و مداومتی مثال‌زدنی داشته است. مادر در نبود پدر، که به اقتضای شغل کمتر در خانه بود، همچون چراغ راه و نگهبانی دلسوز، فرزندانش را در مسیر قرآن و نماز همراهی کرد. تصویری زنده از او در ذهن خواهر شهید است؛ مادری که پای فرزندش را تا مسجد و حسینیه‌ها دنبال می‌کرد و او را در شب‌های معنوی مجالس اهل بیت(ع) تنها نمی‌گذاشت.
 
مادر شهید که در دوران طفولیت، از مهر و عاطفه والدین بی‌بهره بوده، حالا که خود مسئولیت دو فرزند را به عهده دارد، می‌کوشد نهایت شفقت و مراقبت از فرزندان خود را در مسیر رسیدن به خوشبختی، البته نه خوشبختی دنیوی، بلکه آنچه رضایت‌مندی خداست، به انجام رساند. آنچه شهیدمحمدهاشم از معنویت بهره برده بود، همه متأثر از خلق نیکوی مادر و انس و الفت با معارف قرآنی و دینی بود.
 
 
شهیدمحمدهاشم چوبداران در چنین فضایی و در سایه مراقبت‌های دائمی مادر، بزرگ شد و پرورش یافت و البته ثمره چنین تربیتی، فرزندی برومند خواهد بود که در ساحت دینداری و پرداختن به عرفانیات در دوران خود و به نسبت جوانان هم‌سن و سالش سرآمد بود.
 
مصداق داشتن چنین روحیه معنوی و عرفانی، وصیت‌نامه اوست؛ وصیت‌نامه‌ای که بنا به گفته خواهر در نگارش و تنظیم آن وسواس زیادی به خرج داده شد. شهیدمحمدهاشم چوبداران به فاصله دو ماه پیش از شهادت، با دسته‌ای از کتاب‌های دینی، عرفانی و تفاسیر قرآنی که زیربغل داشت به خانه می‌آید، ساعت‌ها پشت درهای بسته با خود خلوت می‌کند و نتیجه آن می‌شود که بر پایه مطالب آن مکتوبات و برداشت‌هایی که از آن داشت، وصیت‌نامه‌ای را به رشته تحریر در می‌آورد که سرشار از نکات گران‌سنگ عرفانی است. این وصیت‌نامه‌ حاوی توصیه‌هایی است که نه در قامت یک جوان ۲۲ ساله، بلکه در قالب یک ادیب عارف، به هم‌نسلان و نسل‌های پس از خود گفته شده است. 
 
شهیدمحمدهاشم پسر درس‌خوانی بود و تمام امید و آرزوی مادر در راه پرمشقتی که سپری کرده بود به حساب می‌آمد، ابتدا در دانشگاه تربیت معلم پذیرفته شد، در ادامه مصمم به ادامه تحصیل در رشته کشاورزی و امور زراعی شد، اما از جایی به بعد برای حضور در جبهه‌های حق علیه باطل احساس وظیفه کرد و پا به دانشگاه خودسازی جبهه گذاشت.
 
او با پشتوانه تقوای الهی، سال‌ها مجاهدت در راه قرآن و آموختن فرایض و دستورات دینی، خود را از همان طفولیت، بیمه کرده بود و حتی به سبب عشق و ارادتی که به ساحت سیدالشهداء(ع) داشت، از هنر وجودی خود در زمینه اجرای تعزیه و شبیه‌خوانی برای خواندن نسخه علی‌اکبر(ع) استفاده کرد. اینک زمان آن رسیده بود که به شکلی عملی و در صحنه واقعی پیکار با دشمنِ زمان، نقش خود را ایفا کند، در نتیجه پای به جبهه گذاشت ... آسمانی شد ... و پیکرش ۱۰ سال بعد به میهن بازگردانده شد. 
 
این‌ سوی جبهه، مادر بی‌تاب بود و نمی‌توانست دوری فرزند را تحمل کند، هر چند خانواده سعی در پُر کردن جای خالی شهید را داشتند، اما هیاهوی اطراف هیچگاه جای تنها پسر را نگرفت. از آن تاریخ به بعد جسم مادر تحلیل رفت و رو به ناتوانی گذاشت تا این اواخر که دیگر حتی توان راه رفتن را نیز از دست داده بود. برای راحتی حال او طبقه همکف خانه را بهسازی و آماده می‌کنند تا برای رفت و آمد دچار سختی و مشکل نشود.
 
حالا همان طبقه همکف در فقدان مادر تبدیل به حسینیه‌ای شده که در آن روزهای جمعه هر هفته جلسات مذهبی و قرآن برگزار می‌شود، تا ثواب آن به روح مادر و پدری که چنین فرزند سلحشوری تربیت کرده‌اند، عاید و واصل شود.
 
انتهای پیام
captcha