کد خبر: 4275735
تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۸:۲۵
دیدار با خانواده شهید قرآنی هشت سال دفاع مقدس

شهادت مزد پرهیزکاری و احترام عباس راصد به والدین بود

پدر شهید عباس راصد گفت: فرزند شهیدم پرهیزکار بود و احترام ویژه‌ای به والدینش می‌گذاشت و تصور می‌کنم، آنچه خدا به عنوان فیض شهادت به او نائل کرد، مزد این ویژگی‌هایش بود.

شهادت مزد پرهیزکاری و احترام شهید به والدینش بودبه گزارش ایکنا، شهید عباس راصد از شهدای دوران دفاع مقدس، اخیراً از سوی مدیر مدرسه‌ای به نام شهید راصد که در منطقه دو تهران قرار دارد به کمیته شهدای قرآنی سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ معرفی شده است.

اعضای این کمیته، روز گذشته چهارشنبه 20 فروردین‌ماه و در نخستین دیدار خود با خانواده شهدای قرآنی در سال ۱۴۰۴ در منزل پدر شهید حضور پیدا کرده و با ایشان ملاقات کردند.

شهید راصد متولد ۱۳۳۹، رزمنده تخریب‌چی دوران دفاع مقدس بود که در خرداد سال 67 در منطقه شلمچه بر اثر اصابت ترکش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

علی‌اکبر سخاوتی؛ مدیر مدرسه‌ای که مسمی به نام این شهید است، در بخشی از این دیدار با تأکید بر این نکته که مقطعی تصور کردم، نیاز است که این شهید بیشتر از آنچه تاکنون معرفی شده است، بازشناسی شود و به عنوان یک الگو مورد توجه فعالان عرصه فرهنگی و قرآنی قرار گیرد، در معرفی بیشتر این شهید گفت: او ابتدا به عنوان یک فعال پرورشی در مدارس فعالیتی پیگیر در زمینه کارهای قرآنی و فرهنگی داشته است، اما به تدریج مراتب پیشرفت را طی کرده و به عنوان معاون پرورشی اداره آموزش و پرورش منطقه 2 تهران معرفی می‌شود.

مدیر مدرسه شهید راصد منطقه 2 آموزش و پرورش تهران به این نکته نیز اشاره کرد که او در شرایطی که در جبهه فرهنگی به عنوان یک مجاهد فعال بود، اما هیچگاه عافیت‌طلبی را برای خود انتخاب نکرد و همانطور که می‌دانید این شهید بزرگوار در گردان تخریب، به عنوان یک رزمنده تخریب‌چی فعالیت می‌کرد. 

سخاوتی اعتقاد دارد که روح بلند شهید راصد همچنان همراه با دانش‌آموزان مدرسه‌ای است که او مدیریت آن را به عهده دارد تا جایی که همچنان دانش‌آموزان فعال قرآنی این دبیرستان را که به عنوان یکی از مدارس نمونه شاهد در منطقه شناخته شده است، راهنمایی کرده و یاری می‌رساند تا جایی که اکنون این مدرسه بیش از 120 عنوان برگزیده مسابقات قرآن در سطح منطقه‌ای، استانی و کشوری را از آن خود کرده است. 

اما از این توضیحات که بگذریم، در جریان این دیدار مشخص شد که این شهید دوران تحصیل خود را نیز در همین منطقه پشت سر گذاشته است، اما با این وجود در حوزه علمیه مرحوم آیت‌الله مجتهدی‌ نیز درس طلبگی می‌خوانده است و مسلط به زبان عربی بوده است و در مدارسی که سمت مربی پرورشی را داشت، توانست حلقه‌های قرآنی مؤثری را ایجاد کند و باید گفت همگی اینها در پرتو تعالیم قرآنی و البته به سبب تربیت درست و اصولی والدینش بوده؛ به ویژه پدر که نان حلال بر سر سفره خانواده آورده و فرزندان خود را با چنین فرهنگی بزرگ کرده است.

پدر شهید، توصیفی زیبا از او دارد؛ شهید عباس راصد فردی پرهیزکار بود، نهایت احترام را به من و مادرش می‌گذاشت و تصور می‌کنم به سبب دارا بودن این خوی ایمانی بود که خداوند شهادت را نصیبش کرد، اما شهادت او نیز بنا به گفته پدرش منحصر به فرد بوده است.

او روایتی از دوران کودکی عباس ارائه می‌کند که وقتی در قنداقه بوده است، در جریان ایام محرم و شرکت در عزاداری امام حسین(ع)، فردی قنداقه را از دست مادر گرفته و آن را درون گهواره‌ای نمادین از حضرت علی اصغر(ع) می‌گذارد و با وجود هیاهوی زیاد اما کودک ساعت‌ها در آن گهواره بدون صدا و بی‌آنکه احساس گرسنگی و تشنگی داشته باشد، آرام قرار می‌گیرد؛ امری که پیوند و ارتباط آن را با لحظه شهادت او می‌توان فهمید.

مادر شهید در این باره چنین می‌گوید که وقتی خبر شهادت فرزندش را می‌شنود، بسیار کنجکاو بوده است تا ببیند که او چگونه شهید شده است؟ و وقتی با پیکر او مواجهه می‌شود، می‌بیند که تیر درست به گلوی او اصابت کرده و گلویش را دریده است؛ درست همانند آنچه کیفیت شهادت حضرت علی اصغر(ع) است و در مقاتل آن را خوانده و شنیده‌ایم. پدر و مادر هر دو به این امر اذعان دارند که آنچه اکنون آن را در اختیار دارند با وجود همه سختی‌ها و مرارت‌ها و مصیبت‌هایی که در زندگی دیده‌اند، همگی به برکت دعای شهدا و از جمله شهید عباس راصد است.

مادر اما در مورد انس این شهید با قرآن سخن به میان آورد که او بسیار قرآن می‌خواند و بیش از همه به سوره «واقعه» علاقه داشت و حتی زمانی که خواست به او نیز قرآن یاد بدهد، یادگیری را با سوره واقعه شروع کرده است.

آزاده حاجی‌غلامی

انتهای پیام
captcha