غدیر خم بدون تردید از مهمترین مقاطع تاریخی در مجموع ۲۳ سال دوره نبوت پیامبر اعظم(ص) است؛ ایشان فرمودند که عید غدیر برترین عید برای امت من است؛ یوم غدیر خم افضل اعیاد امتی. پرداخت به عظمت و ابعاد متنوع تاریخی این واقعه به تقویم و روز و روزها وابسته نیست؛ با این وصف ایکنا طی ماهی که گذشت و ایامی که با نام ولایت امیرالمؤمنین(ع) شناخته میشود به گفتوگو با اهالی اندیشه، تاریخ و قرآن در این باره نشسته است. در این مجال گفتوگو با آیتالله
محسن کازرونی، استاد حوزه علمیه را در ادامه میخوانیم و میبینیم:
در ارتباط با مسئله غدیر، باید گفت ماجرای غدیر در حد تواتر نقل شده است یعنی راویان آنقدر آن را نقل کردهاند که تشکیکی در آن وجود ندارد؛ علامه میرحامد حسین و علامه امینی حادثه غدیر را از روایات و منابع اهل سنت نقل کردهاند. در 18 ذیالحجه سالی که پیامبر(ص) حجهالوداع را انجام دادند و در این سال از دنیا رفتند به برکهای در غدیر خم رسیدند و حاجیان جلو رفته از مسیر و عقبمانده از مسیر را فراخواندند و گفته شده است حدود صدهزار جمعیت حضور داشتند؛ پیامبر(ص) خطبه غرائی را حدود سه ساعت قرائت کردند و علی(ع) را به عنوان جانشین معرفی کردند. پیامبر(ص) از ولایت خودشان و از ولایت امیرمؤمنان(ع) را مطرح کردند و فرمودند: من کنت مولاه فعلی مولاه؛ بعد هم آیه نازل شد: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا.
براساس روایتی در امالی شیخ صدوق، رسول خدا (ص) فرمودند: یوم غدیر خم افضل اعیاد امتی؛ در اسلام اعیادی مانند عید فطر و قربان و روز جمعه را داریم؛ عید غدیر، برترین عید در بین اعیاد است و پیامبر(ص) در مورد روز غدیر توضیح فرمودند که غدیر روزی است که خداوند به من دستور داد که برادرم علی بن ابیطالب(ع) را نصب کنم؛ علما لامتی یهتدون به ...؛ یعنی علی(ع) را به عنوان نشان و علامت برای امت قرار دهم تا از این طریق هدایت شوند و بتوانند از طریق ایشان به هدایت برسند. در ادامه فرمودند: روز غدیر همان روزی است که خدا دینش را کامل کرد و نعمت را بر مردم تمام کرد.
این تعبیر در درجه اول نشان میدهد که امت نیازمند به یک پیشوا و علم و پیشرو دارد؛ در بین انبیاء هیچ پیامبری نداریم که وصی و جانشین نداشته باشد؛ از حضرت آدم تا بقیه انبیاء همگی خلیفه و وصی داشتند؛ این مسئله ضرورت هم دارد زیرا وقتی دینی آمد یکسری احکام و قوانینی تشریع میشود و خود پیامبر(ص) آن دین به تبلیغ و تفسیر احکام میپردازد ولی بعد از وفات آن پیامبر(ص) برداشتهای مختلف و تفاسیر گوناگون از دین میتواند مسیر دین را تغییر دهد لذا باید کسانی باشند که مانند آن پیامبر(ص) مؤید خدا باشند و نصب شده باشند تا بتوانند دین را حفظ کنند.
بنابراین نمیتوان استثنا قائل شویم که همه انبیاء وصی داشتند ولی پیامبر(ص) ما وصی و جانشین نداشته است بنابراین ضرورت دارد؛ برخی از علما کتاب مخصوص وصیت نوشتهاند مانند شیخ حر عاملی؛ صاحب وسایل و اوصیای ائمه(ع) را در کتاب معرفی کرده است لذا نمیتوان پذیرفت که پیامبر(ص) ما از دار دنیا رفته باشند ولی کسی را به عنوان خلیفه و جانشین خود تعیین نفرموده باشند. این امر معقولی نیست و اگر هم قرار است جانشین تعیین شود باید انسانی باشد که پیشتاز و سرآمد دیگران باشد.
در کارهای عقلایی ساده هم فردی که جامعتر و کاملتر است انتخاب میکنند و نمیشود کسی که ضعیف است رهبر دیگران شود؛ شایستهسالاری که امروزه مطرح است همین معنا را دارد و همه کسانی که حتی قائل به این نصب هم نیستند در اینکه فضائل علی(ع) سرآمد دیگران است تردید ندارند.
ابوجعفر طحاوی از اهل سنت در قرن چهارم، روایتی را از ابوهریره از عمر بن خطاب در کتاب «شرح مشکل الآثار» نقل کرده است؛ وی روایاتی را که مشکل مفهومی دارند توضیح میدهد و قریب به ده جلد است؛ این عالم، فرد بزرگی است و 70 جلد کتاب دارد؛ او میگوید علی بن ابیطالب(ع) چند خصلت داشت که من دوست داشتم این خصلتها را داشته باشم و شتران سرخ مو را به او بدهم؛ اولین خصلت این است که علی(ع) با دختر پیامبر(ص) وصلت کرد. دوم اینکه علی(ع) در مسجد ساکن شد و وقتی آیه نازل شد که همه درها باید به سمت مسجد بسته شود فقط خانه علی(ع) بود که بسته نشد؛ خصلت سوم هم به گفته راوی، از سوی او فراموش شده است ولی مرحوم طحاوی در این کتاب خودش به اسناد دیگر این حدیث را کامل کرده است و به این دلیل آن را در این کتاب آورده است.
پرچمداری علی(ع) در خیبر
سومین فضیلت آن است که علی در جنگ خیبر، پرچمدار بود و پیامبر(ص) پرچم را به دست علی بن ابیطالب(ع) داد؛ پیامبر(ص) در خیبر و وقتی که همه گرفتار ترس و مشکل بودند فرمودند من پرچم را به دست کسی میدهم که هم خدا و پیامبر(ص) او را دوست دارند و هم او خدا و پیامبر(ص) را دوست دارد. این روایت را خلیفه دوم نقل کرده است و راوی آن هم برای 12 قرن قبل است؛ سیر عقلایی مسئله این است که اگر کسی بخواهد جانشین تعیین کند باید عقل و فکرش در این حد باشد.
ابن عساکر که از اهل سنت است نقل میکند که پیامبر(ص) خدا علی بن ابیطالب(ع) را با انبیاء گذشته مقایسه کرده است؛ پیامبر(ص) فرمودند: اگر کسی میخواهد به آدم در علمش، به نوح در حلمش، به ابراهیم در دوستی با خدا، به موسی در قدرت و غیرت و شجاعت، به زکریا در زهد نگاه کند فانظر الی علی بن ابیطالب(ع). کتب پر از فضایل امیرمؤمنان(ع) است. طبق قاعده عقلا اگر انتخاب هم در کار باشد باز عقلا میگویند کسی باید انتخاب شود که فضیلت و علم و دانش او بیشتر باشد.
این نصب با مذاق قرآنی هم بیشتر آشناست؛ قرآن کریم در ماجرای امتحان حضرت ابراهیم(ع) هم فرمود: وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ؛ آیه نشان میدهد که مقام امامت، جعل است نه انتخاب؛ در روایت داریم که ابراهیم خلیل(ع)، پیامبر بود ولی بعدا امام شد. امامت اختیار و انتخاب مردم نیست و این با مذاق قرآن و هم نگاه عقلا نزدیک است لذا نگاه شیعه در مسئله امامت، نگاهی قرآنی و عقلایی است و نمیتوان پذیرفت که بگوییم پیامبر(ص) از دار دنیا رفتند و هیچ کسی را به عنوان جانشین انتخاب نکردند و امت را رها کردند؛ در حالی که هیچ پیامبری این کار را نکرده است و ما وقتی به همه انبیاء ایمان داریم باید پیامبر(ص) و جانشین او را هم بپذیریم.
نکته مهم که تذکری برای ماست آن است که به بزرگداشت صوری و ظاهری و مادی غدیر اکتفا نکنیم که البته حتما لازم است و باید تجلیل شود تا غدیر فراموش نشود؛ ما علی(ع) را به عنوان امام و الگو و اسوه پذیرفتهایم و باید از سیره و روش ایشان استخراج معانی کنیم و مطابق با زمان خود استفاده کنیم؛ نمیشود فقط بزرگداشت برای حضرت علی(ع) بگیریم و به همین کفایت کنیم ولی از سیره و روش و منش ایشان تبعیت نکنیم؛ کلمه چراغ یک مفهومی دارد که نور و روشنایی است ولی این لفظ است. نام فروردین نیارد گل به باغ/ شب نگردد روشن از اسم چراغ. بنابراین تجلیل و تعظیم جای خود ولی مهم اقتدا به سیره و روش و رفتار امیرمؤمنان(ع) است.
برجستگی عدالت در سیره امام علی(ع)
من دو نکته از سیره امیرمؤمنان(ع) عرض میکنم؛ اول عدالت آن حضرت است که برای همه جوامع مسلمین و به خصوص شیعیان خیلی مهم است؛ ایشان در طول زندگی و رفتارشان عادلانه رفتار کردند و در نظام اسلامی حتما باید عدالت و اجرای آن در اولویت باشد؛ اگر حکم و قانونی بر خلاف عدالت باشد علما لامتی یهتدون به رعایت نشده است.
شخصی به نام سوده همدانیه در صفین همراه علی(ع) بود و برادرانش به شهادت رسیدند؛ سوده میگوید بعد از صفین، معاویه حاکمی به نام بسر بن ارطاط را بر ما گماشته بود که ظلم میکرد و حق خدا و خلق را رعایت نمیکرد. سوده نزد معاویه رفت و از او شکایت کرد و خواستار تغییر او شد؛ معاویه سوده را میشناخت و به عظمت او آشنا بود و او معاویه را تهدید کرد اگر این حکام را عوض نکنی خودمان شورش میکنیم و او را عوض میکنیم و معاویه گفت من را تهدید میکنی تو را به همان حاکم تحویل میدهم تا تو را بکشد؛ سوده شعر معروف خود را خواند: درود خدا بر آن جسمی که درون خاک قرار گرفته است/ فاصبح العدل فیه مدفونا/ این تعبیر را در شان علی بن ابیطالب(ع) به کار برد و گفت با شهادت او ایمان و عدالت مدفون شد. بعد هم به معاویه گفت شبیه همین ماجرا در زمان علی(ع) رخ داد و نزد او رفتم از حاکمش شکایت کردم؛ وقتی نماز او تمام شد و شواهد و قرائن را بررسی کرد و دید سخن من درست است بلافاصله از خدا عذرخواهی و خودش را از آن حاکم تبرئه کرد و نامه عزل او را نوشت.
اگر مسئول و وزیر و نماینده و معاون ما بخواهد ظلم و ستمی بکند، گاهی مسئول بالاتر متوجه نیست که خود این هم قابل تامل است اما اگر خبر متقن رسید جای تامل ندارد و باید فرد عوض شود و این اقتدا به امیر مؤمنان(ع) است؛ محمدرضا حکیمی نوشته است نمیشود باور کرد که حکومتی به نام علی(ع) باشد و ظلم هم باشد. البته حاکم امیرمؤمنان(ع) که معصوم نبوده است کار خلاف عدالت و ظلمی مرتکب شده است ولی مهم این است که بلافاصله برکنار میشود. در کشور اسلامی نباید کسی سمت بگیرد ولی به مردم ظلم کند.
غدیر از این منظر تا قیامت کشیده میشود و عمق و ژرفا دارد و اقیانوسی ژرفاست نه اینکه فقط ما علی بن ابیطالب(ع) را تقدیس کنیم و سخن در فضایل و مناقب ایشان بگویم و البته باید باشد کما اینکه شهریار در وصف او گفت: نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت متحیرم چه نامم شه ملک لا فتی را/ مهم اقتدا و تبعیت از رفتار ایشان است. اگر نظام ما واقعا اقتدا به علی بن ابیطالب(ع) دارد نباید ظلم و ستمی باشد و اگر باشد باید حتما دفع و رفع شود.
مسئله دیگر در سیره امیرمؤمنان(ع) آن است که اگر کسی آهی بکشد و فقر او را اذیت کند و حکومت بتواند نیاز او را برطرف کند و برطرف نکند دوری از سیره علی بن ابیطالب(ع) است؛ ابوذر نقل کرده است که در مسجدی نشسته بودیم و فقیری از مسلمین کمک خواست ولی کسی به او کمک نکرد و او بلند شد که برود و حضرت علی(ع) مشغول نماز بودند و اشاره به انگشترشان کردند تا فقیر آن را بردارد؛ وقتی نماز تمام شد و پیامبر(ص) متوجه قصه شدند آیه ولایت نازل شد: انما ولیکم الله. در نماز که توجه باید به خدا باشد ایشان برای تقرب به خدا انفاق کرد و کلمه انما هم در آیه حصر دارد در مورد ایشان.
به طور کلی در سیره ائمه(ع) توجه به فقرا و محرومان خیلی بالا بوده است؛ شبانه ارزاق به صورت مخفیانه به فقرا میدادند لذا حکومت اگر بخواهد غدیری و علوی باشد باید به فقرا و نیازمندان کمک کند؛ در قوانین کاری کند که عدالت برقرار شود و گاهی هم ممکن است حاجاتی برای برخی ایجاد شود. عدالت اجتماعی در نهجالبلاغه خیلی مهم است؛ امیرمؤمنان(ع) فرمودند اگر همه کرات آسمانی را به من بدهند که ظلم بکنم یعنی بخواهم دانه جویی را از دهان موری بکشم هرگز نمیکنم. این نشانه عظمت عدالت در کلام و رفتار علی(ع) است.
پیامبر(ص) فرمودند روز غدیر بزرگترین عید است که خداوند به من دستور داد برادرم علی بن ابیطالب(ع) را جانشین خودم قرار دهم تا امت به او اقتدا کنند و علم و پرچم هدایت برای مردم باشد و این روز همان روزی است که خداوند بر مؤمنان اتمام نعمت و اکمال دین کرد و اسلام را به عنوان اسلام حقیقی پذیرفت لذا اسلام واقعی اسلامی است که با غدیر و اقتدا به امیرمؤمنان(ع) ایجاد میشود.
الحمدلله الذی جعلنا من التمسکین بولایه مولانا علی بن ابیطالب(ع) و الائمه المعصومین من ولده. امیدوارم جهان اسلام شهد شیرین ولایت را در ذائقه خود بچشد و لمس کند و مسملین به خصوص مردم غزه از شر رژیم صهیونیستی نجات پیدا کنند.
گفتوگو از محسن مسجدجامعی
تصویر و تدوین حامد عبدلی
انتهای پیام