کد خبر: 4293397
تاریخ انتشار : ۱۸ تير ۱۴۰۴ - ۱۰:۲۶
علی مهجور:

فرهنگ ایرانی در آیین‌های عاشورایی نقش پررنگی دارد

پژوهشگر دین و استاد دانشگاه با بیان اینکه فرهنگ ایرانی در آیین‌های عاشورایی نقش پررنگی دارد، گفت: از فردای عاشورا واکنش‌های ایران به کربلا را داشتیم؛ قبیله بنی‌حمراء از همان زمان وقوع عاشورا شروع به عزاداری برای امام حسین(ع) کردند؛ بعد از دو ماه خبر به سیستان رسید و مردم سیستان به خون‌خواهی امام(ع) قیام کردند و والی این شهر یعنی برادر عبیدالله بن زیاد را بیرون کردند لذا ما چنین پیوستار فرهنگی بین ایران و عاشورا داریم. 

علی مهجوربه گزارش ایکنا، علی مهجور، پژوهشگر دین و استاد دانشگاه، شامگاه 17 تیرماه در نشست علمی «رویکردهای ایرانی به واقعه عاشورا» با اشاره به نسبت میان ایرانیت و اسلامیت، گفت: دانشجویان و جوانان امروز با وجود رسانه‌های زیاد و فضای مجازی و وضعیت کنونی بیشتر با این پرسش مواجه هستند و برای آنان جدی‌تر شده است و شاید دلیل آن این باشد که ما هر وقت از اسلام سخن گفته‌ایم کاری با تاریخ ایران نداشته‌ایم و هر وقت از ایران سخن گفته‌ایم نسبتی با اسلام برقرار نکرده‌‍‌ایم. 
 
وی افزود: کتب تاریخ اسلام از پیامبر(ص) شروع می‌شود و بعد خلفا و ائمه(ع) و حکومت امویان و عباسیان ولی آن چه غایب است نسبت این تاریخ با ایران است و اینکه والیان آن‌ها بر سرزمین ما حکمرانی داشتند و حتی از ائمه(ع) که سخن می‌گوییم حتی اهل تسنن ایران به تعبیر رسول جعفریان به شدت «سنی 12 امامی» بودند ولی چرا بحثی از این‌ها در میان نیست لذا بنده به نسبت عاشورا و ایران می‌پردازم.
 
مهجور با بیان اینکه در سال 17 قمری، نبرد نهاوند صورت گرفت و آغاز فتوحات مسلمین در ایران بود، گفت: گفته شده است که این فتوحات تا صد سال در کشاکش بوده است و امام حسین(ع) در سال 61 هجری به شهادت می‌رسند؛ کربلا در آن زمان جزء ایران دوره خسروانی بوده است و امام حسین(ع) در سرزمین ایرانیان به شهادت می‌رسد؛ از فردای آن روز واکنش‌های ایران به کربلا را داشتیم؛ قبیله بنی‌حمراء در کوفه که همه ایرانی بودند در زمان شهادت امام حسین(ع) به 20هزار نفر رسیده بودند و به فارسی سخن می‌گفتند لذا عمده یاران مختار ایرانیان موالی بودند. 
 
این پژوهشگر دین با بیان اینکه قبیله بنی‌حمراء از همان زمان وقوع عاشورا شروع به عزاداری برای امام حسین(ع) کردند، اضافه کرد: بعد از دو ماه خبر به سیستان رسید و مردم سیستان به خون‌خواهی امام(ع) قیام کردند و والی این شهر یعنی برادر عبیدالله بن زیاد را بیرون کردند؛ لذا ما چنین پیوستار فرهنگی بین ایران و عاشورا داریم. 
 
مهجور با بیان اینکه گرچه عاشورای تاریخی در دهم محرم سال 61 هجری رخ داده است ولی ما عاشورای پدیداری در ایران داریم و اگر کسی این عاشورای پدیداری را نشناسد عاشورای تاریخی را هم به خوبی نخواهد شناخت، افزود: ما وقتی به عنوان پژوهشگر به روش پدیدارشناسی در مورد یک موضوع تحقیق می‌کنیم ابتدا باید موضع همدلانه داشته باشیم به این معنا که در کنار مؤمن آن دین قرار بگیریم و ببینیم حس و حال او از انجام یک کار چیست. مثلا برای اینکه ببینیم قمه‌زن‌ها چه حسی دارند تلاش کرده‌ام از زاویه نگاه آنان به این کار بنگرم.
 
مهجور با بیان اینکه در پدیدارشناسی، باید موضوع‌بندی شود، اظهار کرد: این روش، الگومحور است یعنی از امور دینی، الگو می‌سازد و هر الگو در کنار یک موضوع قرار می‌گیرد و نهایتا اینکه روش‌ پدیدارشناسی، روشی هرمنوتیکی و تفسیری است. 

عاشورای پدیداری

استاد دانشگاه ادیان با طرح این پرسش که عاشورای پدیداری چیست، گفت: مورخ از تاریخ گزارش می‌دهد و این گزارش خواه ناخواه متاثر از پیش‌فرض‌های مفسر است؛ به باور بنده نسبت فرهنگ و تاریخ در این است که فرهنگ، تجمیع این تاریخ‌ها است و آن‌ها را به نسل‌های بعد منتقل می‌کند؛ عاشورای پدیداری حاصل گزارشات و تفاسیر متعددی است که در طول تاریخ ایران از واقعه عاشورا به انجام می‌رسد و تجمیع‌شده آن امروز در دست ماست.
 
وی اضافه کرد: گاهی در توازن بین این تفاسیر دچار سردرگمی می‌شویم زیرا یک محقق صاحب‌نظر، نظری متناقض با دیگری می‌گوید؛ بنابراین عاشورای پدیداری صدها تفسیر است که در طول تاریخ ایران از عاشورا داریم. 
 
مهجور با بیان اینکه بنده عراق و پاکستان را خارج از ایران فرهنگی نمی‌دانم، تصریح کرد: فرهنگ پاکستانی المان‌های مهمی از فرهنگ هندی هم دارد؛ ما وقتی به بلوچستان ایران برویم چندان فاصله فرهنگی با پاکستان حس نمی‌کنیم یا در خوزستان فاصله چندانی با همسایگان عراقی حس نمی‌کنیم؛ بنده ضمن احترام به فرهنگ کشورهای همسایه معتقدم این فرهنگ‌ها یعنی از افغانستان گرفته تا رود جیحون و بین‌النهرین و کمی آن سوتر ما با کلان فرهنگ ایرانی مواجهیم و ایرانیت قبل از آن که مشخصات ملی ما باشد یک ایده فرهنگی است و المان‌های ارزشمندی برای جهانی‌شدن دارد. 
 
این مدرس فلسفه با تاکید بر اینکه این سخن من رنگ و لعاب متعصبانه ندارد و بخش مهمی از این اخلاق جهانی از گذشته به دست ما رسیده است، اضافه کرد: یکی از رویکردهای ما ایرانیان به عاشورا، رویکرد اسطوره‌ای بوده است که تا امروز هم وجود دارد. هر چه از رویکردهای غیرواقعی و اغراق‌شده از عاشورا می‌بینیم به عنوان رویکرد اسطوره‌ای مورد بحث قرار داده‌ام.
 
وی ادامه داد: هر چیزی را که شهید مطهری به عنوان تحریفات نام برده است به نظر بنده نگاه اسطوره‌ای به واقعه عاشورا است؛ بر این باورم که گذشتگان ما از سامان‌دادن رویکرد اسطوره‌ای، اهدافی داشته‌اند در حالی که امروز ما تلاش می‌کنیم تا همه چیز عقلانی باشد؛ سعدی در گلستان سخن از سفرهایی دارد که عمر او کفاف نمی‌داده است به آن جا برود ولی ما نمی‌گوییم او دروغ گفته است و از خواندن ماجراهای سفری که وجود ندارد لذت می‌بریم و درس می‌گیریم؛ چرا این مواجهه  را با عروسی حضرت قاسم(ع) نمی‌کنیم؟ چرا این برخورد را با اغراق در تعداد کشته‌شدگان به دست قهرمانان کربلا نمی‌کنیم؟ 
 
این پژوهشگر و مدرس دانشگاه ادامه داد: هدف حکیمان ما از بیان وقایع غیرواقعی در حادثه کربلا، بیان پیام‌ها و درس‌های اخلاقی بوده است و می‌ترسیدند در طول تاریخ، عاشورا مدفون شود و از بین برود لذا اسطوره ساختند تا این اسطوره سبب جاودانگی اخلاق شود و قهرمانی و اصل جوانمردی نهادینه شود. 
 
مهجور با بیان اینکه بنده با مسیر آگاهی‌بخشی در تبیین این اسطوره‌ها و اینکه به مردم بگوییم این‌ها واقعی نیستند مخالف نیستم ولی اجازه دهیم بدانند که این‌ها اسطوره‌ است و بر مبنای آن روضه بخوانند و گریه کنند، اظهار کرد: ما نباید وقتی با این نوع روضه‌ها مواجه شدیم ابرو در هم بکشیم و گلایه کنیم؛ به نظر بنده در مقاطعی نگاه ستیزه‌جویانه با نهاد سنت اسطوره‌ای از سوی محیط‌های علمی ما صورت گرفته است.
 
وی با اشاره به رویکرد عرفانی به عاشورا، اضافه کرد: بعد از دوره محمدشاه قاجار منظومه‌های قوی با این رویکرد نوشته شد که ایران به شدت تحت تاثیر فضای متصوفه قرار گرفته بود؛ محور این رویکرد، فناء فی الله حضرت امام حسین(ع) و معرفی به عنوان سالک الی الله و قطب عرفان است و وقایع عاشورا به مثابه منازل طی طریق توصیف شده است. یعنی حضرت وقتی از مدینه به سمت مکه رفت یک منزل عرفانی را طی کرد و به همین ترتیب سایر منازل. 

رویکرد عرفانی و اسطوره‌ای به عاشورا

مهجور بیان کرد: اسرارالشهاده فاضل دربندی و روضه مرحوم کاشفی واجد رویکرد اسطوره‌ای بودند و زبده الاسرار صفی علیشاه، گنجینه الاسرار، آتشکده نیر تبریزی هم رویکرد عرفانی دارند البته نه اینکه صرفا واجد این رویکرد باشند.
 
این پژوهشگر ادامه داد: اگر بخواهیم حادثه کربلا را با روایت مسیحیان مقایسه کنیم تشابهات فراوانی وجود دارد(البته ما طبق آیات قرآن معتقدیم که مسیح بر صلیب کشیده نشد) مسیحیان معتقدند حضرت مسیح بر صلیب رفت تا گناهان انسان‌ها بخشیده شود؛ در احادیث و روایات اسلامی اصلا چنین چیزی نداریم بلکه روایت معتبری را که داریم این است که اگر کسی برای امام حسین(ع) گریه کند خدا گناهان او را می‌بخشد یعنی سوگواری برای امام حسین(ع) عامل آمرزش گناهان است.
 
وی اضافه کرد: من تنها جایی که به آموزه مشابه آموزه مسیحیت(فدیه) رسیدم مثنوی طاقدیس ملااحمد نراقی بوده است. این که آیا نراقی تحت تاثیر آموزه‌های مسیحی بوده، بسیار بعید است و شاید رگه‌هایی را در روضه الشهدا پیدا بکنیم ولی ملهم از مسیحیت نیست. ارامنه ایرانی ارادت ویژه به امام حسین(ع) دارند و ما با آنان در امتزاج ادبی بین ادبیات امام حسین(ع) و حضرت مسیح(ع) قرار داریم. 
 
مهجور با اشاره به رویکرد آئینی، تصریح کرد: موضوعاتی چون سوگ سیاوش در قبل از اسلام پیشینه آئین‌های عاشورایی ماست؛ سینه‌زنی، تعزیه، گل مالی و ... قبل از اسلام هم وجود داشت و عینا این آئین‌ها به سوگواری برای عاشورا منتقل شده است. حتی قمه‌زنی و لطمه‌زنی در شاهنامه وجود دارد. در ایران باستان مثلا اسب قهرمانی را که کشته می‌شد می‌کشتند یا دم اسب را می‌بریدند یا موی خودشان را در سوگواری می‌بریدند و البته شکل این آئین‌ها تغییر پیدا کرده است.  
 
وی با اشاره به رویکرد الهیاتی به عاشورا، گفت: رویکرد مرحوم الهی قمشه‌ای، علامه طباطبایی، شهید مطهری و آیت‌الله جوادی آملی رویکرد الهیاتی به عاشورا است؛ در این رویکرد، توحید مدنظر قرار می‌گیرد؛ علمایی که دائما آئین‌ها را پیرایش می‌کنند و می‌گویند علم‌گردانی و قمه‌زنی نکنید در حقیقت زدودن آئین‌های نامعقول است؛ خصوصیت این رویکرد، تاریخی‌بودن است و اینکه واقعیت بیان شود. نمونه این نوع پیرایش تاریخ، مسئله خواندن نماز میت از سوی امام سجاد(ع) بر پیکر مطهر امام حسین(ع) است. 
انتهای پیام
captcha