کد خبر: 4293791
تاریخ انتشار : ۲۱ تير ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۲
فلسفه اشک/ ۱۰

اشک ندامت؛ تسکین‌بخش وجدان آدمی

گریه و اشک ندامت، تسکین‌بخش وجدان آدمی است. انسان وقتی مرتکب خطا و جرم و گناهی می‌شود، نزد وجدانش شرمنده و مورد ملامت است و شلاق وجدان او را مدام رنج می‌دهد، اما اشک ندامت او را از این رنج می‌رهاند.

اشک ندامت؛ تسکین‌بخش وجدان آدمیاشک و گریه برای امام حسین(ع) فقط یک واکنش عاطفی نیست، بلکه تجلی عمیق یک فلسفه انسانی و معنوی است. این اشک‌ها، زبان بی‌زبانی است که ظلم‌ستیزی، عدالت‌خواهی و عشق به آزادی را فریاد می‌زند. گریه برای امام حسین(ع)، در واقع بازخوانی مظلومیت حقیقت در طول تاریخ است؛ یادآوری این که چگونه راستی در برابر زور ایستاد و با خون خود، جاودانگی اخلاق و ایمان را ثبت کرد. این اشک‌ها، قطره‌های آگاهی‌اند که وجدان‌های خفته را بیدار می‌کنند و پرسشی همیشگی پیش روی انسان می‌گذارند: «آیا تو نیز در راه حق، چون حسین ایستاده‌ای؟» 

فلسفه گریه برای اباعبدالله(ع)، نوعی پیوند عاطفی و معنوی با اسوه شجاعت و ایثار است. این اشک‌ها، فقط برای غم کشته شدن یک انسان نیست، بلکه برای از دست رفتن نماد مقاومت در برابر باطل است. هر قطره اشک، بیعت دوبار‌ه با آرمان‌های حسینی است و تجدید پیمانی است با راهی که او برگزید. به تعبیری، گریه برای امام حسین(ع)، تمرینی برای حفظ حافظه جمعی امت و زنده نگاه داشتن درس‌های عاشورا است تا ظلم‌ستیزی و دفاع از حق، هرگز به فراموشی سپرده نشود.  

این مسئله سبب شد تا خبرگزاری ایکنا همزمان با ماه محرم امسال به موضوع مهم «گریه، کارکرد‌ها و آثار آن» بپردازد و بخش‌هایی از کتاب «فلسفه اشک» نوشته سیدعبدالله حسینی را به نظر مخاطبان خود برساند. این کتاب از سوی مرکز بین‌المللی ترجمه و نشر المصطفی منتشر شده است که در ادامه بخش دهم با عنوان «گریه مهر» را از کتاب یاد شده می‌خوانید.

مهر، اکسیر پیوند اجتماعی است. خدای متعال مهر را آفرید و در دل انسان‌ها قرار داد تا همچون آهن ربایی که آهن را جذب می‌کند، دل‌های آشنا همدیگر را جذب کنند. اگر مهر و محبت نبود، انسان‌ها همانند گرگ و روباه زندگی فردی و غیراجتماعی را تجربه می‌کردند.

اشک مهر، اشک مادرانه است. مادر مظهر مهر است. هیچ مادری بی‌اشک نیست وگرنه مادر نیست. اشک مادر، نسیم زندگی و زیباترین اشک دنیاست. اشک مهر، اشک دلبستگی و علاقه‌مندی است که ناب‌ترین آن در وجود مادر است؛ هرچند در پدر و دیگر بستگان هم می‌توان نشان‌هایی از این اشک را یافت. مهر مادر بستر وجود آدمی است. خدای متعال برای بقا و استمرار حیات، مهر را آفرید. اگر مهر مادری نبود، نسل بیشتر حیوانات نابود می‌شد؛ زیرا نوزادان بیشتر حیوانات به مراقبت‌های بسیار طاقت‌فرسا نیاز دارند که مادر و پدر این زحمت را بی‌مزد و بها به دوش می‌کشند؛ بنابراین اگر مهر مادری نمی‌بود، هیچ انسان و یا حیوانی زنده نبود؛ زیرا حیوانات در بقای خود به مهر مادری وابسته‌اند و در بین موجودات روی زمین، انسان طولانی‌ترین دوران کودکی و بیشترین نیازمندی به مهر مادری را دارد.

بسیاری از موجودات، دوران نوزادی و کودکی و نیازمندیشان به مادر، از چند روز و چند هفته و چند ماه و نهایت دو سه سالی بیشتر نیست؛ اما نوزاد انسان تا بیست سالگی و بلکه بیش از آن به پدر و مادر نیازمند است. بیشترین مراقبت از انسان بر دوش مادر است و این خدای متعال است که این مهر را در دل مادر قرار داده است. اگر این لطف خدای متعال نبود، هیچ کودکی بزرگ نمی‌شد. اشک مادری اوج احساس مادرانه را نشان می‌دهد. اشک مادری زیباترین و باارزش‌ترین اشک دنیاست.

گریه عشق

یکی از ویژگی‌های خاص انسان عشق است. عشق، دلدادگی و دلبستگی و محصول دل آدمی است. دل، از سویی آزادترین مخلوق خداوند است و به هرجا سرک می‌کشد؛ به گذشته، به آینده، به ممکن، به ناممکن و از سویی دربندترین مخلوق است. همین دل اگر عاشق شد، اسیر می‌شود. اگر دل، اسیر چیزی و کسی شد و نتوانست خود را رها کند، عشق پدید آمده است. وقتی دل شیفته کسی شد، از اغیار بریده و از همه چیز می‌گذرد. تعبیر دل داده و دل برده در مقام عشق، بسیار تعبیر به جایی است. عاشق، دلش را به معشوق می‌دهد و معشوق، دل عاشق را ربوده و به بند می‌کشد. عارفان عشق را دو نوع می‌دانند: عشق زمینی و عشق آسمانی. عشق زمینی، عشق جسمانی و شهوانی است که بین مرد و زن برقرار می‌شود؛ اما عشق آسمانی یا عشق روحانی، عشق انسان به خدای هستی است.

در تعریف و تقسیم عشق گفته‌اند: «العشق هوا الافراط فی المحبه. فالمذموم هو العشق الجسمانی والحیوانی والشهوانی والممدوح هو الروحانی الانسانی والنفسانی والاوّل یزول ویفنی بمجرد الوصل والاتّصال والثانی یبقی ویستمر ابدالاباد علی کل حال»؛ عشق افراط در محبت است. عشق مذموم عشق جسمانی، حیوانی و شهوانی است و عشق پسندیده، عشق روحانی و انسانی و نفسانی است. عشق جسمانی به مجرد وصال از بین می‌رود و نابود می‌شود و عشق روحانی تا ابد جاودان و در هر حال باقی است. عارفان از عشق بسیار سخن گفته‌اند و عشق روحانی را اساس هستی و هستی را مدیون عشق می‌دانند.

حافظ می‌گوید:

طفیل هستی و عشقند آدمی و پری

ارادتی بنما تا سعادتی ببری

گریه عشق از لحظات سوزوگداز عاشقان و عارفان و حالتی است که عاشقان بسیار به آن می‌نازند.

مولوی سخنی زیبا دارد که می‌گوید:

طفیل هستی و عشقند آدمی و پری

زاشکی که ز چشم عاشقان بیرون شد

گریه ندامت

پشیمانی و ندامت از عالی‌ترین و انسانی‌ترین حالت‌های روحی انسان است. اشک ندامت، اشکی با برکت و کرامت است. هیچ انسانی نمی‌تواند اشک پشیمانی را نکوهش کند. اگر خنده برای سلامتی و شادابی انسان مفید است و اگر تفریح برای سلامتی و نشاط جسم انسان مفید است، گریه پشیمانی و گریه از روی رقت قلب و گریه از روی خشیت برای سلامتی روح انسان و پاکی روح از آلودگی، بیش از نقش خنده و تفریح در شادابی جسم تاثیر دارد. هر انسانی که بتواند از پشیمانی بگرید، از مرحله حیوانیت گذشته و به مرحله انسانیت رسیده است.

حیوان هرگز پشیمان نمی‌شود؛ بنابراین توبه و پشیمانی در ذات خود یک ویژگی انسانی است. پس این لطف خداوند است که به انسان‌ها عنایت شده است. خدای متعال انسان را آفرید و او را کرامت بخشید و مسجود فرشتگانش قرار داد. بعد آدم در دام شیطان افتاد و لغزید و از بهشت خدا و مقام قُرب الهی رانده شد؛ ولی بار دیگر خداوند به انسان لطف کرد و توبه را به او عنایت کرد. توبه به معنای بازگشت است. آدم توبه را یافت و توبه کرد: «فَتَلَقّی آدَمُ مِن رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوّابُ الرَّحِیمُ؛ و آدم از پروردگارش کلماتی را دریافت نمود؛ پس [خدا]توبه او را پذیرفت [چرا]که تنها او بسیار توبه پذیر [و]مهرورز است»؛ بنابراین توبه، دومین کرامتی است که خداوند تنها به انسان ارزانی داشته است.

توبه، یکی از عالی‌ترین خصلت‌های آدمی است. کسی که از پشیمانی به گریه می‌افتد، برای جبران آن تلاش می‌کند و در نتیجه به کار‌های انسانی روی می‌آورد.

ریزند اشک ندامت مقصران

جانا مگر تو چشم نداری؟ ببار اشک

روزی شمار تا نشوی از خجالت آب

بشمار جرم خویش و به زاری ببار اشک 

انسان در حالت پشیمانی و گریه ندامت، بیش از هر حالت دیگری، برای انجام رفتار اخلاقی و پسندیده آمادگی دارد. در این حالت وجدان او بیدار و راه او به خدا بسیار نزدیک است. ندامت چنان که گفته شد، از ویژگی‌های انسان و عنایت ویژه و توفیق خداوند برای انسان است تا در سراشیبی سقوط و هلاکت قرار نگیرد.

کسی که توفیق ندامت یابد، از حسرت و هلاکت نجات یافته و کسی که خطایی کرده، شایسته است پیش از اینکه نوبت حسرت رسد، اشک ندامت ریزد و توبه کند؛ چه خطایی که در برابر خدا انجام داده است و چه خطایی که در مقابل بندگان او انجام داده است.

امام سجاد علیه السلام فرمود: «من کانت له خطیئه فلیبک قبل ان لاینفع البکاء؛ کسی که جرمی دارد، سزا است گریه کند، پیش از آنکه گریه او را سودی ندهد».

دلا بسوز که سوز تو کار‌ها بکند

نیاز نیمه شبی و دفع صد بلا بکند

ندامت، بیداری دل است؛ تا دل بیدار نشد، انسان در خواب غفلت است و چشم دل انسان غافل کور است و اشکی ندارد. اشک ندامت برای بیان پشیمانی و اظهار نداشتن عذر قابل پذیرش است. اگر اشک ندامت از دیدگان انسان جاری شود، جرم و شرمساری را شسته و با خود می‌برد و سیاهی چهره را به سفیدی تبدیل می‌کند. اشک توبه وسیله نجات انسان از هلاکت است.

افزون بر این گریه و اشک ندامت، تسکین‌بخش وجدان آدمی است. انسان وقتی مرتکب خطا و جرم و گناهی می‌شود، نزد وجدانش شرمنده و مورد ملامت است و شلاق وجدان او را مدام رنج می‌دهد، اما اشک ندامت او را از این رنج می‌رهاند.

انتهای پیام
captcha