به گزارش خبرنگار ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین حبیبالله بابایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، عصر امروز، ۳۱ تیرماه در دومین روز از سلسله نشستهای عاشورایی با موضوع «معنای اخلاقی شهادت در اسلام» اظهار کرد: اگر شهادت قابلیت روایت شدن بهعنوان یک «مرگ اخلاقی» را داشته باشد، در این صورت پیوند میان شهادت و تمدن، پیوندی نزدیکتر خواهد بود؛ چرا که در یک نگاه بنیادی، هسته اصلی هر تمدن را مناسبات اخلاقی شکل میدهد و زمانی که این مناسبات برقرار باشد، تمدن پایدار میماند و هر زمان که از هم گسسته شود، تمدن از بین میرود.
استاد حوزه و دانشگاه گفت: اساساً شهادت، معنایی اخلاقی دارد و شهید یک کنشگر اخلاقی است و در جامعهای که چنین شهادتی رخ میدهد، آثار اخلاقی عمیقی در یهودیت، مسیحیت و اسلام برجای میماند.
وی افزود: شهادت با مفاهیمی چون شجاعت، وفاداری، عدالت و حیات اخلاقی پیوند دارد. در شهادت، معنای عمیق ازخودگذشتگی و عشق الهی و در نتیجه عشق به خلق خدا نهفته است و این مضامین اخلاقی، پیوند مستقیم با تمدن دارند؛ چرا که اخلاق و تمدن ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر دارند و معنای اخلاقی شهادت عملاً به وزن تمدنی شهادت منجر میشود.
حجتالاسلام والمسلمین بابایی با بیان اینکه روح، خون و آثار شهدا بخشی از سرمایه تمدنی جهان اسلام است، تأکید کرد: شهادت در سه معنای فلسفی، جامعهشناختی و الهیاتی قابل بررسی است و میتواند مناسبات تمدنی را در سطح محلی، ملی و جهانی احیا و تقویت کند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اظهار کرد: در مناسبات تمدنی، یک تمدن بر اساس روح، خون و آثار شهدا و حتی تصاویر شهدا قوام مییابد و برای این مهم، نیاز داریم تا ادبیات جدیدی در این حوزه تولید شود، همانطور که در برخی متون مسیحی و یهودی با عنوان «مرگ شرافتمندانه» (Noblesse Death) از آن یاد میشود، ما نیز باید شهادت را نهفقط در افق آخرت، بلکه برای حیات تمدنی اینجهانی بازخوانی کنیم.
وی ادامه داد: برای روشن شدن نسبت شهادت و تمدن ابتدا باید مشخص کنیم که چه معنایی از تمدن مدنظر است. بنده سه معنا از تمدن طرح میکنم و تلاش دارم نشان دهم که مسئله شهادت چگونه به هر سه معنا قابل عرضه است؛ نخستین معنا، نگاه فلسفی و کلان به تمدن است. در این معنا تمدن کلانترین نظام مناسبات انسانی است، یعنی شبکهای گسترده، سازمانیافته و نظاممند از روابط انسانها با یکدیگر. پرسش این است که آیا شهید و خون شهید میتواند در گستردگی و جهانیسازی تمدن اسلامی اثر بگذارد یا خیر؟ آیا خون شهید پرستیژ تمدنی ما را افزایش میدهد و از مرزهای بومی فراتر میبرد؟
حجتالاسلام والمسلمین بابایی با تأکید بر گستره اثرگذاری خون شهید، گفت: برخی خونها در مقیاس یک امت جاری میشود و برخی حتی در مقیاس الهی معنا مییابد؛ چنانکه درباره سیدالشهدا(ع) گفته میشود: «ثارالله». این خون، محدود به مکان و زمان نیست، بلکه در طول تاریخ جاری میماند و مناسبات تمدنی را متأثر میکند؛ چون «هو حی لایموت». این خون تاریخی است و با یک جنبش کوتاه و واکنش مقطعی انتقام آن گرفته نمیشود و از بین نمیرود.
این پژوهشگر حوزه و دانشگاه تصریح کرد: ذیل همین معنا باید دید کدام شهید و چه کیفیتی از خون میتواند یک تمدن را از سطح محلی به سطح جهانی ارتقا دهد و آیا میتواند پراکندگیهای اجتماعی را به یک نظام واحد اخلاقی و تمدنی بدل کند یا خیر؟ همچنین باید پرسید که آیا شهادت، مناسبات انسانی را در سطح محله، ملی یا فراملی بازتولید میکند؟ مثلاً آیا شهادت شخصیتی مانند شهید سلیمانی میتواند وفاق ملی و وحدت اجتماعی را در جامعه ایرانی مستقر کند یا خیر؟
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، دومین معنا را نگاه جامعهشناختی به تمدن دانست و ادامه داد: در این رویکرد، تمدن یعنی پاسخهای انباشته به نیازهای انباشته بشر و در جهان اسلام نیازهای متعددی چون بحران هویت، عرفیشدن، سکولاریسم، مسئله جمعیت، مهاجرت، محیطزیست و مسائل مشابه وجود دارد. در اینجا باید شهادت را نه بهمثابه امر صرفاً الهیاتی، بلکه بهعنوان یک واقعیت اجتماعی بررسی کرد.
وی با اشاره به نمونههای غربی گفت: در اندیشههای مسیحی و حتی یهودی نیز نمونههای مشابهی وجود دارد؛ مانند نظریه تقدس و خشونت که در آن جامعه غربی بهعنوان جامعهای «گرگصفت» تصویر میشود و برای مهار این درندگی، یک قربانی مقدس محور انسجام قرار میگیرد و در سنت خودمان، آیین اربعین نمونهای از پیوند حب شهید با همبستگی اجتماعی است، بهویژه در جوامع قبیلهای مانند عراق.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در ادامه به سومین معنا اشاره کرد و گفت: در نگاه الهیاتی، تمدن یعنی تحقق عینی دین در سطح جامعه. دین جامع در قرآن عرضه شده و تحقق عملی آن همان تمدن است؛ نظامی که در آن عدالت، معنویت، هویت، ارزشها و جهانبینی مستقل دیده میشود. در اینجا پرسش اصلی آن است که آیا خون امام حسین (ع) توانست در برابر فساد ساختار اموی بایستد و جامعه اهلبیتی را بنا کند؟ و آیا این خون همچنان تمدنساز است؟ به فرموده امام خمینی (ره): «این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است.»
استاد حوزه و دانشگاه تأکید کرد: اگر شهادت را در نسبت با شاخصهای تمدنی مدرن بسنجیم، باید پرسید آیا شهادت نظم اجتماعی، آرامش، صلح و همزیستی میآورد؟ چگونه شهادت که گاه در دل خشونت زاده میشود، میتواند خشونت را درمان کند و به آرامش منتهی شود؟ اینها پرسشهایی است که هر یک نیازمند بررسی عمیق و مطالعات دقیق تاریخی، الهیاتی و جامعهشناختی است.
حجتالاسلام والمسلمین بابایی خاطرنشان کرد: این بحث مقدمهای است برای تأمل بیشتر در نسبت شهید و تمدن. این مسئله نیازمند پژوهشی جامع، دستکم در حد نگارش یک اثر چندصد صفحهای است تا با تحلیل مبانی الهیاتی، تطبیقی و تاریخی، نشان دهد که فرهنگ شهادت فقط به ایام محرم محدود نمیشود، بلکه موضوعی روزمره و حیاتی برای بقای تمدن اسلامی است، از این رو باید از مدرسه و دانشگاه تا نظام فرهنگی کشور برای آن سرمایهگذاری شود.