کد خبر: 4296291
تاریخ انتشار : ۰۷ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۰:۳۰
چهل حدیث از امام حسین(ع)/ ۳

دو اثر تقوا از نگاه امام حسین(ع)

کسانی که از مرحله شناخت و محبت به طاعت و تقوا می‌رسند، به آثار و نتایج بسیاری دست می‌یابند که امام حسین(ع) به دو نکته از این همه تأکید می‌فرماید؛ یکی حفاظت و نگهداری در برابر مکروهات و ناخواسته‌های حق و دیگری روزی بخشیدن و نیرو دادن.

3به گزارش ایکنا؛ مطالعه آثار گوناگون درباره امام حسین(ع) ضرورتی انکارناپذیر است، چراکه بسیاری از مخاطبان، آن حضرت را فقط در چارچوب واقعه کربلا و قیام عاشورا می‌شناسند، در حالی که سیره و سخنان آن حضرت دریایی از معارف عمیق در حوزه‌های اخلاق فردی، اجتماعی، عرفان، مدیریت و سبک زندگی اسلامی را دربردارد. احادیث امام حسین(ع) نشان می‌دهد که ایشان نه تنها الگوی مبارزه، بلکه معلمی برای چگونه زیستن بودند، بنابراین محدود کردن شناخت امام حسین(ع) به عاشورا، باعث غفلت از دیگر ابعاد شخصیتی امام می‌شود، در حالی که با مطالعه آثار متنوع، می‌توان به الگویی کامل برای زندگی در دنیای امروز دست یافت.

یکی از این آثار که از چنین ویژگی‌هایی برخوردار است، کتاب «چهل حدیث از امام حسین(ع) در سبک زندگی و بندگی» اثر حجت‌الاسلام علی صفایی حائری است و همان طور که از نامش پیداست، مجموعه‌ای متشکل از چهل حدیث از امام حسین(ع) است که استاد علی صفایی پیشتر در آغاز سخنرانی‌هایش بیان کرده و توضیح داده بودند؛ سپس به خواست «دوستان» آنها را به صورت مستقل در این نوشته آورده و شرح داده‌اند.

این کتاب ابتدا با نام «از زلال ولایت» به وسیله انتشارات جمکران چاپ شد و پس از آن انتشارات لیلة القدر با نام «چهل حدیث از امام حسین(ع)» نشر داد. روایات مطرح‌شده در این کتاب را می‌توان به دو دسته کلی تقسیم کرد؛ یک دسته، مربوط به ارتباط انسان با خدا و نحوه عبودیت حق و دسته دوم، درباره برخورد و تعامل انسان در جامعه است. این احادیث به ویژه با سبک تحلیل و توضیح نویسنده چراغ روشنی در مسیر سبک زندگی اسلامی خواهد بود.

علی صفایی حائری معروف به عین صاد در سال ۱۳۳۰ متولد شد. او مجتهد، فقیه، عارف و اندیشمند شیعه بود که بیش از پنجاه جلد کتاب در زمینه‌های متفاوتی مانند تربیتی، نقد و روش نقد، ادبیات هنر، روش تدریس و آموزش، قرآن کریم و روش برداشت از آن، تفسیر و دیدار‌های تازه با قرآن، دعا و حدیث، ولایت و امامت، معارف اسلامی و آموزه‌های اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی اسلام تألیف کرد و سرانجام در سال ۱۳۷۸ به علت تصادف رانندگی، چشم از جهان فروبست. روحش شاد و یادش گرامی باد.    

 خبرگزاری ایکنا به منظور بهره‌گیری مخاطبان از این اثر ارزشمند به ویژه در ایام ماه محرم و صفر بر آن شد تا گزیده‌هایی از این کتاب را در دسترس همراهان همیشگی این خبرگزاری قرار دهد. بخش سوم از کتاب «چهل حدیث از امام حسین(ع) در سبک زندگی و بندگی» را با عنوان «دو اثر تقوا» به اختصار می‌خوانید.

دو اثر تقوا

امام حسین(ع) فرمود؛ «أُوصِیکُم بِتَقْوَى اللَّهِ»؛ شما را به اطاعت خدا سفارش می‌کنم و از روز‌های تسلط و عذاب و محاسبه و مجازات بر حذر می‌دارم و پرچم‌ها و علامت‌های او را پیش چشم شما بالا می‌برم که راه را گم نکنید. گویا این جدایی ترسناک، با شتاب نزدیک شده، همراه با ترس‌های لحظه ورود و ناخواسته‌های حضورش، همراه با تلخی و سختی جامش. پس خون‌های روان شما را بسته و روح شما را گرفته و جلوگیر شما از کار‌ها و برنامه‌های شما شده است.

۲- پس شتاب کنید با اندام‌های سالم در مدت عمر و فرصت اقدام. گویا کوبیدن‌های ناگهان مرگ، شما را گرفتار ساخته است. این مرگ شما را منتقل می‌کند از روی زمین به نهان‌خانه خاک و از فراز قدرت به حضیض ذلت و از انس‌ها به وحشت‌ها و از راحتی و روشنی به ظلمت و تاریکی و از وسعت‌ها به تنگناها؛ آنجا که دوستی دیدار نمی‌شود و مریضی، عیادت نمی‌بیند و دادخواه و گرفتاری جوابی نمی‌شنود.

۳۔ خداوند ما و شما را بر ترس‌ها و هراس‌های روز مرگ و جدایی کمک کند و اعانت نماید و ما و شما را از عقوبت‌ها و مجازات‌هایش برهاند و برای ما و شما پاداش‌های بزرگ مقرر سازد که ترس‌ها و عقاب و ثواب این روز با سعی و تلاش ما سامان نمی‌یابد، وای به لحظه‌های مستمر غفلت و تسویف و چشم پوشی و ناسپاسی.

۴‌- ای بندگان خدا اگر همین دنیا نهایت و غایت پرتاب شما بود و آخر سفر شما بود، اگر همین دنیا بود و دست مرگ برای دل مشغولی کسی که می‌خواهد کاری بکند، همین کافی بود که اندوه‌ها را بر او بریزد و او را از دنیا به عمل وا دارد و رنج او را برای خلاصی از مرگ زیاد سازد. پس چه خواهد کرد و چگونه خواهد بود کسی که پس از مرگ و جدایی در گرو کار‌های خویش است و در مواقف قیامت به حساب و بازرسی نگه داشته می‌شود. نه کمکی برای اوست که جلوگیرش باشد و نه پشتیبانی که از او دفاع نماید و نه فرصتی که خودش اقدامی بنماید و تدارکی ببیند که در آن روز ایمان کسی که از پیش ایمان نیاورده و یا در ایمانش کار خوبی انجام نداده، برای او کارسازی و سودی ندارد. منتظر باشید ما نیز انتظار می‌کشیم: انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُون).

می‌بینی که در همین جملات کوتاه چگونه بر مرگ و جدایی و بر تحول و تنهایی تکیه می‌کند و آدم مغرور غافل را به محاکمه می‌کشد. گذشته از مرگ و جدایی که کاش آخرین گام جنایت‌کار غافل بود، بر پاداش و مجازات و نبود فرصت و راه بازگشت توجه می‌دهد و از آن طرف بر اثر تقوا و اطاعت تأکید می‌کند که متقی از رنج مکروه به محبوب می‌رسد و سر این نکته در ظرفیت و ظرافتی است که با تقوی به دست می‌آید. ظرفیتی که با رنج و با سختی آدمی به راحتی می‌رسد و ظرافتی که به جای موقعیت مطلوب به موضع‌گیری مناسب روی می‌آورد و به جای کثیرالنعمة، کثیر الخیر می‌شود.

در نهایت به دو نکته اشاره دارد؛ یکی عبرت از دیگرانی که تو بر آنها از گناهانشان می‌ترسی. پس خودت را در آینه آنها ببین و دیگری اینکه پاداش‌ها بی‌حساب نیست؛ خدا فریب نمی‌خورد و جز با اطاعت به آنچه که او برای شما آفریده، راهی نیست. کسانی که از مرحله شناخت و محبت به طاعت و تقوا می‌رسند، به آثار و نتایج بسیاری دست می‌یابند که حضرت به دو نکته از این همه تأکید می‌فرماید؛ یکی حفاظت و نگهداری در برابر مکروهات و ناخواسته‌های حق و دیگری روزی بخشیدن و نیرو دادن، آن هم از آنجا که حساب نمی‌کند و گمان نمی‌برد؛ چون این گونه روزی گرفتن به توحید و توکل بیشتر می‌انجامد، در حالی که روزی‌های حساب شده به شرک و تعلق و وابستگی منتهی می‌شود و خداوند این گونه آدمی را در مقام توحید و توجه و در مقام عمل و اقدام حمایت می‌کند، تا گرفتار گناه و مکروه نشود و وابسته و متعلق باقی نماند.

اگر ما از گلدانی حفاظت می‌کنیم او ما را و کار‌ها و حالت‌های ما را بی‌حفاظ نمی‌گذارد و ساخته‌های خود را به شیطان و حوادث نمی‌سپارد که آنها را با محبت خودش و با تأدیب خودش و حتی با بلا و بالاتر با عقوبت و موانع سنگین‌تر از دشمن حفاظت می‌کند و رها نمی‌سازد.

در روایت هست پس از خشم یونس و زندانی شدن یونس و تسبیح یونس و نجات یافتن یونس، یونس ضعیف و گرفتار را حوت در کناری گذاشت و خداوند درختی از یقطین را پوشش او قرار داد تا یونس جان گرفت و بالید و به تدریج، درخت خشک شده و یونس که با درخت انس گرفته بود، از درخت پرسید. خداوند به او فرمود که تو این درخت را خلق نکردی و از آب و خاک بیرون نکشیدی؛ مدتی در سایه‌اش قرار گرفتی و مأنوس شدی و حالا از خشکیدنش ناراحتی؟ پس چگونه توقع داشتی که من آنهایی را که از خاک برداشتم و می‌خواهم تا افلاک بکشانم، با خشم تو نابود کنم و راه بازگشت را بر آنها ببندم؟! آنها که به تقوا می‌رسند این گونه در حفاظت او قرار می‌گیرند و پاسداری می‌شوند و این گونه از مکروه می‌رهند و از آنچه نمی‌پسندند و یا خداوند نمی‌پسندد، جدا می‌شوند.

امیرالمؤمنین می‌فرماید: مَنِ اسْتَطَاعَ أَنْ یَمْنَعَ نَفْسَهُ مِنْ أَرْبَعَةِ أَشْیَاءَ فَهُوَ خَلِیقٌ بِأَن لا یَنْزِلَ بِهِ مَکْرُوهُ أَبَداً، قیلَ وَمَا هُنَّ یا أمیر المؤمنین، قَالَ: الْعَجَلَةُ وَالدَّجَاجَةُ وَالْعُجْبُ وَ الثَّوانی. حضرت می‌فرماید کسی که از شتاب و لجاجت و عجب و سستی جدا بشود، سزاوار است که مکروهی و ناخوشایندی نبیند. چون شتاب و عجب باعث می‌شود که در محاسبه و برنامه‌ریزی گرفتار شوی و لجاجت و سستی باعث می‌شود که نیرو‌ها و توانایی را معطل کنی و در یک جا نگه داری و به جایگاه و زمینه‌های مناسب سرکشی نکنی.

انتهای پیام
captcha