کد خبر: 4296844
تاریخ انتشار : ۰۶ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۷:۵۵
محمدحسین رجبی دوانی:

سقیفه مهم‌ترین عامل احیای قدرت بنی‌امیه شد

استاد دانشگاه امام حسین(ع) گفت: سقیفه سبب شد تا به تدریج کسانی که در دوره پیامبر(ص) نتوانسته بودند به قدرت برسند، وارد عرصه حکومت شوند و به تدریج بنی‌امیه قدرت خود را توسعه دادند تا زمانی که حضرت علی(ع) خواستند معاویه را برکنار کنند که این اقدام، منجر به نبرد صفین شد.

محمدحسین رجبی دوانیبه گزارش ایکنا، محمدحسین رجبی دوانی، استاد دانشگاه امام حسین(ع) و مورخ و پژوهشگر تاریخ اسلام، ششم مردادماه در نشست علمی «بررسی علل و زمینه‌های قدرت یافتن بنی‌‎امیه در عرصه سیاسی اسلام» از سلسله نشست‌های حزب سیاسی بنی‌امیه در تقابل با قرآن و اهل بیت(ع) که از سوی دانشگاه حضرت معصومه(س) برگزار شد، با بیان اینکه بنی‌امیه تیره‌ای از بنی عبدمناف یعنی جد سوم رسول اکرم(ص) هستند، گفت: غیر از بنی‌امیه تیره‌های دیگر مانند بنی نوفل از بنی عبدمناف همراه با پیامبر(ص) و بنی‌هاشم بودند. بنی‌امیه از همان ابتدا با بنی‌هاشم مشکل داشتند. البته این مسئله هم مطرح است که امیه برادر هاشم نبوده است بلکه برده خریداری شده آنان بود و در حقیقت پسرخوانده بنی عبد شمس بوده است. 

وی افزود: به امیرمؤمنان(ع) هم نقلی نسبت داده شده است که این موضوع را تأیید می‌کند؛ به نظر بنده این نظر درست نیست و او اگر ریشه در بنی عبد مناف و عبد شمس نداشت، باید بنی‌امیه در طول تاریخ مذمت می‌شدند. حضرت زینب(س) وقتی در دربار یزید آن حادثه را آفرید، فرمود شما به اعتبار جد من اسلام آوردید و به این جایگاه رسیدید و اینجا جا داشت بفرماید که ریشه شما از ما نیست.

رجبی دوانی با بیان اینکه ذکر شده است که بنی امیه نسبت به عمویش هاشم بدبین بود و نتوانست سیادت و بزرگی او را بر خاندان تحمل کند لذا یک سابقه کینه در اینجا وجود داشت، گفت: وقتی پیامبر(ص) مبعوث شدند، همه تیره قریش به مخالفت با آن وجود مقدس برخاستند و بیش از همه بنی‌امیه علیه ایشان فعالیت کردند و رهبری این مخالفت هم با ابوسفیان بود. ابوسفیان بنابر قاعده تعریف شده در قریش، فرماندهی نظامی این قبیله را بر عهده داشت. البته با همه دشمنی‌هایی که در طول بعثت نبی اعظم(ص) با ایشان صورت گرفت، در نهایت خداوند فتح مبین را در سال ششم هجرت با معاهده صلح حدیبیه نصیب پیامبر(ص) فرمود که منجر به فتح مکه شد. در این عهدنامه قرار بود تا ۱۰ سال منازعه و نبردی بین پیامبر(ص) و مشرکین نباشد، ولی خود آنان بعد از دو سال عهد را شکستند و پیامبر(ص) هم با نیروی زیادی به آنان حمله کرد. 

اسلام اجباری ابوسفیان

وی با بیان اینکه صلح حدیبیه دست برتر پیامبر(ص) را نشان داد، اضافه کرد: در جریان فتح مکه، عباس، عموی پیامبر(ص) سراغ ابوسفیان رفت و گفت تا او پیش‌دستی کند و مسلمان شود که جانش محفوظ بماند زیرا اگر فتح مکه صورت می‌گرفت، مرگ او حتمی بود و توبه او ثمری داشت لذا با خطی که عباس درست کرد، او را نزد پیامبر(ص) آورد و او از ترس جان مسلمان شد و با عفو عمومی پیامبر(ص) بقیه بنی امیه هم یابن الطلقاء شدند. 

استاد دانشگاه امام حسین(ع) اضافه کرد: پیامبر(ص) تلاش خود را به کار گرفتند تا بنی‌امیه و ابوسفیان با توجه به قدرت نظامی که از قبل داشتند نتوانند وارد ساختار حکومتی شوند و دوباره قدرت بگیرند. پیامبر(ص) فقط یک مأموریت به ابوسفیان داد و آن شکستن بت‌ها در اطراف مکه بود و غیر از این مأموریت، مأموریت دیگری به او نداد تا موقعیت حزبی و تشکیلاتی نتواند در حاکمیت اسلام پیدا کند. 

رجبی دوانی ادامه داد: همچنین پیامبر(ص) فضیلت برای مهاجرین را فقط مشمول مهاجرانی دانستند که تا قبل از فتح مکه به مدینه رفتند و کسانی که بعد از فتح مکه به مدینه و همراه پیامبر(ص) رفتند، شامل این فضیلت نمی‌شدند. بعد از فتح مکه حتی انصار هم فکر می‌کردند که حضرت مرکز حکومت را به مکه ببرند ولی پیامبر(ص) مکه را به رغم تقدس و اعتبار بالا از نظر سیاسی از اعتبار بیندازند لذا حکومت را در مدینه مستقر کردند. حضرت جوانی 20 ساله را عامدانه به عنوان فرمانده مکه انتخاب کردند و بنی‌امیه با آن همه شکوه ظاهری گذشته زیر قدرت این فرد رفتند. 

رجبی دوانی با بیان اینکه ابوسفیان و بنی‌امیه که برای خود در مکه اعتباری داشتند، مجبور شدند به مدینه بروند زیرا مرکز ثقل قدرت و سیاست بود، اظهار کرد: با وجود مسافرت ابوسفیان و بزرگان بنی‌امیه به مدینه، پیامبر(ص) مسئولیت حکومتی به آنان نداد و بر آنان منت گذاشت همین که من شما را اعدام نکردم و مورد عفو قرار دادم، بیشترین موهبتی است که به شما کرده‌ام؛ به خالد بن ولید که خود را داوطلبانه مسلمان کرد، مأموریت داد ولی چون مرتکب جنایت شد از کار برکنار کرد و هرگز هم مسئولیتی در اختیار ایشان قرار نگرفت. 

استاد دانشگاه امام حسین(ع) با بیان اینکه عثمان هم که اگر بپذیریم داماد پیامبر(ص) بوده و زود هم مسلمان شده بود، باز پیامبر(ص) سمت و پست سیاسی به او نداد، تصریح کرد: در واقعه غدیر خم، علی(ع) به عنوان جانشین پیامبر(ص) معرفی و از ایشان بیعت گرفته شد. پیامبر(ص) فرمودند علی همیشه امیر است و جز من شایسته فرماندهی و امارت بر علی(ع) را ندارد لذا در جریان جیش اسامه، حضرت علی(ع) در مدینه ماندند و تحت فرماندهی اسامه قرار نگرفتند. با دسیسه‌های صورت گرفته و کوتاهی خود اسامه، لشکر او به میدان مأموریت نرفت و مصادف با ایام وفات پیامبر(ص) شد و بعد از وفات پیامبر(ص) با توطئه صورت‌گرفته ابوبکر به قدرت رسید. 

رجبی دوانی اظهار کرد: 12 تن از اصحاب برجسته پیامبر(ص) سقیفه را به رسمیت نشناختند و با ابوبکر بیعت نکردند و به او معترض هم شدند و در منزل علی(ع) تحصن کردند؛ شماری از انصار هم به رهبری سعد بن عباده با ابوبکر بیعت نکردند. دو تیره از مهاجرین قریش هم زیر بار خلافت ابوبکر نرفتند. یکی بنی‌امیه که ریاست آن بر عهده ابوسفیان بود. او در ایام رحلت پیامبر(ص) در سفر تجاری بود ولی عثمان که در مدینه بود با روی کار آمدن ابوبکر، تحصن کردند و تیره بنی‌تمیم هم در منزل عبدالرحمان بن عوف متحصن شدند. 

استاد دانشگاه امام حسین(ع) با بیان اینکه بنی‌امیه در خانه عثمان تحصن کردند، ادامه داد: در نقل‌های معتبر تاریخی داریم که ابوبکر، عمر را نزد عبدالرحمان بن عوف و عثمان فرستاد تا مذاکره کنند؛ عمر جداگانه نزد عثمان رفت که از محتوای مذاکرات خبری در دست نیست ولی نتیجه آن شد که عثمان از مخالفت با ابوبکر دست بردارد و این مسئله در مورد بنی‌زهره هم رخ داد. وقتی ابوبکر در بستر مرگ قرار گرفت عمر با استفاده از این دو نفر جانشینی خود را تثبیت کرد. حتی طلحه هم با خلافت عمر مخالفت کرد ولی ابوبکر او را با تندی رد کرد. ابوبکر فقط نظر این دو نفر را مبنا قرار داد.

وی افزود: عمر هم قبل از اینکه از دنیا برود، شورا برای انتخاب خلیفه سوم تعیین کرد که اصل در شورا، عثمان و عبدالرحمان بن عوف بودند و دستورالعمل شورا هم طوری بود که رأی این دو نفر محوری بود لذا به ابن عوف حق امتیاز حق وتو داد و یا دو رأی داشت، یعنی اگر اعضای شورا در انتخابات سه به سه مساوی شدند، نظر عبدالرحمان بن عوف ملاک بود و او کاری کرد که عثمان خلیفه شود و عثمان هم بنا داشت ابن عوف را خلیفه قرار دهد ولی عبدالرحمان زودتر از عثمان مرد.

رجبی دوانی با بیان اینکه عمر زمینه قدرت گرفتن و ورود بنی‌امیه و خاندان ابوسفیان به قدرت را به صورت تدریجی فراهم کرد، افزود: جالب اینکه عمر هیچ حاکمی را بیش از یکسال در سمتی قرار نمی‌داد ولی معاویه را تا پایان حکومتش تثبیت کرد و این مدعای ما را ثابت می‌کند که پشت پرده با هم مراوداتی داشتند؛ معاویه در شام، کاخ درست کرد و با اینکه عمر در ظاهر با این کار مخالفت کرد ولی با توجیه اینکه ما باید شکوه اسلام را به دیگر قدرت‌های آن دوره نشان دهیم با او مخالفت نکرد در حالی که فرمانروای دیگری را با کمترین تخلفی برکنار می‌کرد. 

وی افزود: عثمان هم معاویه را با قدرت تام در شام تثبیت کرد و وقتی عثمان کشته شد و علی(ع) خواست معاویه را عزل کند، عبدالله بن عباس و مغیره مشاوره خودخواسته به حضرت علی(ع) دادند و گفتند که معاویه را تثبیت کنید و مدتی بعد از اینکه او با شما بیعت کرد و بیعت شامیان را هم گرفت، عزل کنید ولی امیرمؤمنان(ع) فرمودند برای ساعتی اجازه نمی‌دهم که معاویه در سمت شام باشد زیرا اگر تأیید کرده بود، اسلام و خود حضرت زیر سؤال می‌رفتند.

استاد دانشگاه امام حسین(ع) تصریح کرد: حاصل سقیفه باعث تثبیت موقعیت بنی‌امیه و در نهایت به قدرت رسیدن آنان شد و چون به پیامبر(ص) هم از جهت نسبی، نزدیک بودند خود را نهادینه کردند.  

انتهای پیام
captcha