کد خبر: 4297624
تاریخ انتشار : ۱۵ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۰:۱۰
یک استاد حوزه و دانشگاه:

اربعین، منبع بی‌پایان درام‌های انسانی و الهی است

حجت‌الاسلام والمسلمین محمدحسن نبوی با تأکید بر ظرفیت‌های مغفول مانده راهپیمایی اربعین در تولید آثار نمایشی گفت: این حرکت عظیم مردمی، سرشار از داستان‌های دگرگونی، توبه، ایثار و کشف هویت است که اگر با نگاهی متعهدانه و هنرمندانه روایت شود، می‌تواند درام‌هایی انسانی، جهان‌شمول و الهام‌بخش برای نسل امروز و آینده خلق کند.

راهپیمایی اربعین، تنها یک حرکت عبادی نیست؛ بلکه پدیده‌ای است عظیم، چندوجهی و بی‌بدیل که هر ساله میلیون‌ها انسان را از اقصی‌نقاط جهان گرد هم می‌آورد. این حرکت مردمی، از چنان عمق معنوی و ابعاد انسانی برخوردار است که قابلیت الهام‌بخشی برای هنرهای نمایشی در سطح ملی و جهانی را دارد. با این حال، بسیاری از کارشناسان و فعالان هنری معتقدند که هنوز ظرفیت‌های عظیم و دراماتیک این آیین باشکوه، به‌درستی کشف و بازتاب داده نشده‌اند.

در دل این راهپیمایی، هزاران داستان ناگفته نهفته است؛ داستان‌هایی که قهرمانان آن‌ها انسان‌های عادی‌  هستند، اما در بستر ایمان، عشق و فداکاری به چهره‌هایی حماسی و تحول‌ساز تبدیل می‌شوند. از لحظه نیت کردن برای سفر تا قدم‌ نهادن در مسیر نجف تا کربلا، از اشک‌های خاموش زائران تا لبخندهای خادمان بی‌نام، هر صحنه‌ این مسیر، ظرفیت تبدیل شدن به یک روایت سینمایی یا سریالی را دارد. اما شرط آن است که این واقعیت‌های ناب با نگاهی هنرمندانه، متعهد و از دل تجربه‌های زیسته، بازآفرینی شوند.

علاوه بر جنبه‌های فردی و معنوی، راهپیمایی اربعین حسینی صحنه‌ای است از همبستگی جهانی. حضور زائرانی از ملیت‌ها، مذاهب و ادیان مختلف، این پیام را به همراه دارد که اربعین، فقط متعلق به شیعیان نیست؛ بلکه جلوه‌ای از کرامت انسانی و اتحاد جهانی در سایه‌ عشق به امام حسین(ع) است. این جنبه جهانی، می‌تواند بستر خلق آثاری باشد که نه‌تنها برای مخاطب داخلی، بلکه برای بیننده جهانی، پیام‌آور زیبایی‌های دین، اخلاق و انسانیت باشد.

از سوی دیگر، رفتارهای خالصانه و فداکارانه‌ای که در مسیر اربعین دیده می‌شود، مانند مهمان‌نوازی موکب‌داران، داوطلبی زائران و تعامل‌های بی‌ریا، گنجینه‌ای از فضائل انسانی را به نمایش می‌گذارد. این جلوه‌های رفتاری، در فضایی غیرنمایشی و صادقانه شکل می‌گیرند و می‌توانند منبع الهامی اصیل برای خلق شخصیت‌ها و موقعیت‌های نمایشی باشند؛ شخصیت‌هایی که مخاطب بتواند با آن‌ها همذات‌پنداری کرده و در آینه وجودشان، تصویر آرمانی انسان معاصر را ببیند.

در کنار همه این موارد، راهپیمایی اربعین بستری ممتاز برای پیوند گذشته و حال، فرد و امت، سنت و معاصرت و حتی آمادگی برای آینده‌ای موعود است. این حرکت مردمی، واجد نشانه‌هایی از آمادگی برای ظهور حضرت ولی‌عصر(عج) است و می‌توان آن را در قالب داستان‌هایی با درون‌مایه‌های آخرالزمانی نیز روایت کرد.

ایکنا پیرامون این موضوع با حجت‌الاسلام والمسلمین محمدحسن نبوی، استاد دانشگاه و حوزه گفت‌وگویی انجام داده که در ادامه با آن همراه می‌شویم.

ایکنا - با توجه به عظمت راهپیمایی اربعین، بسیاری معتقدند که هنوز ظرفیت‌های دراماتیک این آیین باشکوه برای تولید آثار نمایشی کشف نشده است. از نظر شما چه عنصر ناشناخته‌ای در میان زائران اربعین وجود دارد که می‌تواند هسته مرکزی یک فیلم قوی و تأثیرگذار باشد؟ 

این راهپیمایی عظیم، مجموعه‌ای از داستان‌های ناپیدا و پنهان در دل انسان‌هایی است که با کمترین امکانات، با انگیزه‌ای معنوی و عشقی بی‌پایان به امام حسین(ع) پا به این مسیر می‌گذارند. داستان‌هایی از فداکاری، تحول، توبه، ایثار و حتی کشف هویت انسانی در بستر عشق به اهل‌بیت(ع)، هسته‌هایی فوق‌العاده دراماتیک برای روایت‌های نمایشی هستند. برای مثال فردی ممکن است از هزاران کیلومتر دورتر پیاده حرکت کند، اما در مسیر، زندگی‌اش دگرگون شود. این نقطه تحول، این لحظه تغییر، همان چیزی است که درام را می‌سازد و این حرکت را به یک منبع بی‌پایان داستان بدل می‌کند. 

ایکنا - برخی معتقدند راهپیمایی اربعین پدیده‌ای جدید و متأثر از تحولات سیاسی است، اما شما به سابقه تاریخی آن اشاره کردید. آیا این سابقه می‌تواند مبنایی برای خلق روایت‌های تاریخی یا ترکیبی از گذشته و حال در آثار نمایشی باشد؟ 

بسیاری تصور می‌کنند اربعین پس از انقلاب ایران پدید آمده، در حالی که از قرن‌ها پیش، علما و شیعیان برای زیارت اربعین پیاده‌روی می‌کردند. انقلاب اسلامی باعث احیا و گسترش این سنت شد. می‌توانیم دراماتورژی آثار نمایشی را بر پایه‌ روایت‌های متقاطع از گذشته و حال بنا کنیم. مثلا طلبه‌ای از نجف در قرن دهم هجری با دشواری‌های خاص آن زمان به زیارت می‌رود و همزمان داستان زائری از امروز روایت می‌شود که با چالش‌هایی مدرن روبه‌رو است. این دو روایت به هم می‌پیوندند و مفهوم تداوم ایمان و عشق به امام حسین(ع) را به نمایش می‌گذارند.

ایکنا - راهپیمایی اربعین هم به لحاظ تعداد شرکت‌کنندگان و هم از نظر گستردگی جغرافیایی بی‌نظیر است. این ابعاد چگونه می‌تواند در ساخت یک اثر سینمایی یا سریالی مورد توجه قرار گیرد؟ 

در جهان، راهپیمایی‌ با این وسعت و شدت انسانی و مسافتی سراغ نداریم. زائرانی از اهواز، بصره، نجف و دیگر شهرها تا کربلا پیاده‌روی می‌کنند. این گستردگی یک بستر حماسی بی‌مانند ایجاد می‌کند. دوربین می‌تواند از یک زائر در اهواز شروع کند و سفر او را تا کربلا دنبال کند. در مسیر با قومیت‌ها، ملیت‌ها و شخصیت‌های مختلف مواجه شود و در این برخوردها روایاتی انسانی و مشترک را به تصویر بکشد. همین تنوع هم عمق اجتماعی می‌آورد و هم ظرفیت زیبایی‌شناسی بالایی دارد.

ایکنا - بسیاری از زائران در این مسیر از تعلقات دنیوی خود دست می‌کشند و با سختی‌های زیاد از جمله گرما و پیاده‌روی طولانی روبه‌رو می‌شوند. آیا این ویژگی‌ها می‌تواند به عنوان نمادهای رفتاری در یک ساختار نمایشی مورد استفاده قرار گیرد؟ 

این پیاده‌روی، یک نوع رزمایش معنوی است. مردم به عشق امام حسین(ع) از راحتی خود می‌گذرند. کولر و رفاه را کنار می‌گذارند و در سخت‌ترین شرایط راه می‌افتند. پاهایشان تاول می‌زند، اما می‌روند. این یک نماد عملی از همان دعای «یا لَیتَنا کنّا مَعَک» است. افراد آرزو می‌کنند که در کربلا بودند، اما در اربعین، عملاً این وفاداری را با رفتاری معنادار اثبات می‌کنند. این مفاهیم را اگر در دل یک روایت شخصیت‌محور جای بدهیم تبدیل به داستان‌هایی الهام‌بخش و جهان‌شمول خواهد شد. 

ایکنا - شما به پیوند این حرکت با ظهور حضرت ولی‌عصر(عج) نیز اشاره کردید. آیا این پیوند می‌تواند در قالب یک داستان دینی ـ آخرالزمانی دراماتیزه شود؟ 

پیاده‌روی اربعین نوعی تمرین و آمادگی برای حضور در کنار امام زمان(عج) است. افراد با سختی، جهاد با جان و مال و فداکاری را تمرین می‌کنند که روزی در خدمت حضرت حجت(عج) باشند. این‌گونه مفاهیم می‌تواند در یک اثر آخرالزمانی به کار گرفته شود. برای مثال شخصیت اصلی فیلم می‌تواند کسی باشد که به دنبال معنای زندگی است و در راهپیمایی اربعین، وارد تجربه‌ای می‌شود که نهایتاً به شناخت و آمادگی او برای ظهور امام زمان(عج) ختم می‌شود.

ایکنا - در مسیر اربعین، تنها شیعیان حضور ندارند، بلکه اهل سنت و حتی پیروان ادیان دیگر نیز شرکت می‌کنند. این بعد جهانی چگونه در آثار نمایشی بازنمایی شود؟ 

این یک ظرفیت عظیم است. در این راهپیمایی؛ مسیحیان، اهل سنت و حتی غیرمسلمانان حضور دارند و همه در یک هدف مشترک یعنی احترام و عشق به امام حسین(ع) متحد شده‌اند. این موضوع به خودی خود یک پیام وحدت جهانی است. می‌توان از این زاویه، داستانی روایت کرد که چند شخصیت با ملیت‌ها و ادیان مختلف، به دلایل متفاوتی وارد مسیر اربعین می‌شوند اما در نهایت به یک حقیقت مشترک می‌رسند. این نگاه، تصویر مهربانانه و انسانی از اسلام را نیز به جهان نشان می‌دهد. 

ایکنا - برخی از رفتارها و صحنه‌ها در مسیر اربعین، جلوه‌هایی از فضائل انسانی مانند ایثار، مهمان‌نوازی، بخشش و خلوص را به نمایش می‌گذارند. آیا این ویژگی‌ها می‌توانند عناصر محوری آثار نمایشی باشند؟ 

بله، این یکی از بزرگ‌ترین داشته‌های ماست. اربعین فرصتی برای بروز فضائل انسانی در سطحی گسترده است. فردی که شاید در زندگی روزمره‌ خود آدمی معمولی باشد در اربعین بهترین ویژگی‌هایش را بروز می‌دهد. غذا پخش می‌کند، از مال خود می‌گذرد، با خلوص خدمت می‌کند. همین آدم‌ها هستند که باید شخصیت‌های آثار نمایشی شوند زیرا این رفتارها؛ صداقت، صفا و فطرت انسانی را به تصویر می‌کشند و تأثیری عمیق بر مخاطب می‌گذارند. 

ایکنا - شما به عبارتی زیبا از میزبانان عراقی اشاره کردید که همه را «زائر» می‌دانند. آیا این نگاه می‌تواند مبنایی برای تولیدات نمایشی با محوریت احترام متقابل و کرامت انسانی باشد؟ 

واژه «زائر» برای میزبانان عراقی یک مقام است. هر کسی که وارد مسیر کربلا می‌شود، حتی اگر شیعه یا مسلمان هم نباشد، «زائر» است و محترم. این نگاه به انسان به زائر و به عزت انسان، یک ریشه غنی در فرهنگ دینی ما دارد. این احترام متقابل و نگاه بدون مرز، می‌تواند دراماتیزه شود و در ساخت آثاری با پیام کرامت انسانی نقش کلیدی داشته باشد. 

ایکنا - با توجه به اینکه در این مسیر شاهد رفتارهای داوطلبانه از سوی زائران هستیم، چقدر این رفتارها می‌تواند مبنای روایت‌های اخلاقی در آثار نمایشی باشد؟ 

در اربعین، داوطلبی معنا پیدا می‌کند. فردی که هیچ وظیفه‌ای ندارد از جان و مال و وقت خود برای خدمت به دیگران می‌گذرد. این رفتارها، حامل پیام‌های اخلاقی بسیار عمیقی هستند. از دل همین موقعیت‌ها می‌توان داستان‌هایی بسیار تأثیرگذار نوشت. برای مثال، داستان فردی که در مسیر اربعین دچار تحولی درونی می‌شود و زندگی‌اش جهت می‌گیرد، یک درام انسانی واقعی و قابل باور است. 

ایکنا - آیا می‌توان راهپیمایی اربعین را الگویی جهانی برای بازتعریف نسبت انسان با انسان دانست و این مفهوم را در قالب آثار نمایشی جهانی عرضه کرد؟ 

اربعین فرصتی برای بازنگری در مفهوم انسانیت است. در دنیایی که منفعت‌طلبی، خودخواهی و خشونت چهره غالب رسانه‌ها شده، اربعین روایتی از عشق، فداکاری، و برادری است. اگر ما این داستان‌ها را خوب روایت کنیم، جهان از ما یاد خواهد گرفت. این یک وظیفه است که با زبان هنر، حقیقت اربعین را جهانی کنیم.

 ایکنا - آیا تجربه‌های شخصی زائران، می‌تواند منبع الهامی برای خلق شخصیت‌های نمایشی باشد که تماشاگر با آن‌ها احساس همذات‌پنداری کند؟ 

هزاران روایت شخصی در دل این راهپیمایی نهفته است. یک زن تنها، یک کودک بیمار، یک جانباز یا حتی یک غیرمسلمان که مسیر کربلا را می‌پیماید، هر یک دنیایی از درام انسانی درون خود دارند. این شخصیت‌ها، واقعی، ملموس و تأثیرگذارند. اگر نویسندگان ما به این تجربه‌ها توجه کنند، می‌توانند آثاری خلق کنند که نه فقط مذهبی، بلکه عمیقاً انسانی و تأثیرگذار باشند. 

ایکنا - در مسیر اربعین، برخی زائران با آسیب‌ها، زخم‌ها یا رنج‌های شخصی وارد این سفر می‌شوند و گاهی در همین مسیر، شفا یا آرامشی درونی پیدا می‌کنند. آیا این بعد روانشناختی می‌تواند بستری برای خلق آثار نمایشی تاثیرگذار باشد؟

بسیاری از زائران با یک زخم پنهان، یک اندوه شخصی یا یک گره روانی قدم به این مسیر می‌گذارند؛ گاه سوگ‌وارند، گاه ناامید، گاه به دنبال معنا. این پیاده‌روی نه فقط یک حرکت فیزیکی، بلکه یک سیر درونی است؛ یک سفر از بیرون به درون. بسیاری در این مسیر با خودشان روبه‌رو می‌شوند، با گذشته‌شان با خاطرات تلخ یا شکست‌های زندگی‌شان. گاهی در همین مواجهه در دل همین مسیر، آرامشی می‌یابند که شاید سال‌ها از آن بی‌بهره بودند. این سفر درونی اگر در ساختار یک اثر نمایشی با ظرافت و واقع‌گرایی پرداخت شود می‌تواند تجربه‌ای بسیار عمیق و هم‌ذات‌پندارانه برای مخاطب خلق کند. روایتی که تنها از مسیر جاده‌ها نمی‌گذرد بلکه از دل انسان‌ها عبور می‌کند.

ایکنا - بسیاری از موکب‌داران عراقی با نذر و عشق شخصی، امکاناتی فراتر از توان مالی خود فراهم می‌کنند. به نظر شما این فداکاری‌ بی‌ریا چطور می‌تواند دراماتیزه شود و به زبان هنر ترجمه شود؟

موکب‌دار عراقی، سمبل بخشش و ایثار خالصانه است. کسی که شاید خود در فقر زندگی می‌کند، اما در ایام اربعین، هر آنچه دارد، بی‌چشم‌داشت نثار زائران می‌کند. او خانه‌اش را وقف می‌کند، فرش زیر پایش را می‌اندازد، گوسفند می‌کشد، غذا می‌پزد و در نهایت، می‌گوید: «زائر امام حسین (ع) مهمان خداست». این روحیه، این ایمان عمیق، یک بستر خارق‌العاده برای روایت‌های نمایشی است. می‌توان داستانی ساخت از یک جوان موکب‌دار که شاید ابتدا مخالف این نذر پدرانه باشد اما در مسیر خدمت، خود به درکی عمیق‌تر از ایمان، ایثار و محبت می‌رسد. اینگونه شخصیت‌ها نماینده فرهنگ ناب عاشورایی هستند و قادرند دراماتیک‌ترین لحظات یک اثر را خلق کنند.

ایکنا - با توجه به صحبت‌هایی که بیان کردید، مهم‌ترین توصیه شما به هنرمندانی که می‌خواهند وارد عرصه تولید آثار نمایشی با محوریت اربعین شوند چیست؟ 

توصیه من این است که با اخلاص وارد این میدان شوند. اربعین میدان عاشقی است نه فقط روایت. باید با دل وارد شد با زائر زندگی کرد. در مسیر قدم زد، رنج را لمس کرد، اشک را دید، لبخند را دید و بعد قلم به دست گرفت یا دوربین را روشن کرد. اثر هنری که با دل ساخته شود به دل می‌نشیند و ماندگار می‌شود.

گفت‌وگو از داوود کنشلو

انتهای پیام
captcha